تلکس شایعات | ||||
تاریخ انتشار: ۱۴:۳۵ ۱۳۹۵/۱۲/۲۸ | کد خبر: 130608 | منبع: | پرینت |
وزارت خارجه به بهانه دشواری های امنيتی و سرعت بخشيدن به حل اسناد شهروندان كشور، اسنادی كه نياز به تاييد اين نهاد را دارند با يک شركت خصوصی قرارداد كرده است.
مراجعينی كه به اين شركت بخاطر حل عرايض شان مراجعه می كنند، با دشواری های زيادی مواجه می شوند.
1. گرفتن پول سه برابر نسبت به وزارت خارجه، به طور مثال در گذشته يک شهروند 200 افغاني برای تاييد اسناد خود می پرداخت حال با كاپی كردن اسناد بايد 600 افغانی بپردازد.
2. زمانگير شدن اسناد: در گذشته وزارت خارجه در مدت يک روز مراحل اسناد را انجام می داد اما حال حداقل مراجعين از سه تا شش روز انتظار می كشند.
3. شماری بر اين باورند كه مقام های وزارت خارجه در معامله پنهانی از اين شركت پول می گيرند و يا هم خودشان با اين شركت شريک اند.
4. گفته می شود روزانه حدود يک هزار اسناد به اين شركت مواصلت می كند كه از هر يک اگر 300 افغانی گرفته شود، روزانه حدود 300 هزار افغانی به این شرکت پرداخت می شود.
مسعود انصار
(این خبر در بخش تلکس شایعات سایت شبکه اطلاع رسانی افغانستان نشر شده است)
>>> سُلـطـــان وچـــوپــان
آورده اند که سلطانی بوددر شهر شیرستان از قضا روزی عزم شکار کردبا وزرا ودرباریان به شکار در صحرا رفت خیمه ها برافراشت در گرداگردش خیمه های لشکریان و وزیراعظم بپا گشتند اطمعه واشربه فراوان با خود بردند وصرف کردند سلطان از لشکریان جداشد تا ازدامان صحرا وطبیعتش به تنهائی دیدن کند او در چراگاه چوپانی رادیدکه بانظم خاص رمه اش را اداره میکردسلطان چوپان را فراخواند وعلت را جویاشد که چطور توانسته این همه نظم را در کارش ایجاد کند چوپان گفت: قبله عالم به سلامت باشد!
من آب و علف را سروقتش به رمه ام رساندم خطا کاران را سروقت مجازات کردم ، نتیجه اش این شد که حالا من راحت هستم و رمه ام هم آسوده هستند،سلطان فرمود: آیا اگر شهری را به تو بسپارم هم میتوانی دران نظم وعدالت براقرار سازی؟؟
چوپان گفت: جان من فدای سلطان ، اگر برایم صلاحیت عمل داده شود بلی می توانم ،سلطان چوپان راباخود به شهر برد و مقام وزارت اعظم به او بفرمود وخود درکنجی به نظاره نشست ، چوپانِ با تدبیر همه احوالات را معلومات کرد و متوجه شد که درین سرزمین رشوت ،فساد ،غصب ، بی عدالتی ، نا امنی،زورگوئی ، قتل ، دزدی ، ظلم به تهیدستان ،در اوج خود قراردارد ، روزی دزدی را گرفتار ونزد او آوردندچوپان جلاد بخواست وبفرمود تا دست او قطع کنند، جلاد درین امر تعلل مینود تا نزدیک آمد وبا نجوا درگوش چوپان گفت این دزد از اقارب فلان وزیر است ! باردیگر جلادرا صدا زد که فورا دست این سارق قطع کند، درین اثنا یکی از وزرا آمد ودر گوش چوپان گفت این از نزدیکان من است اوراباید رها سازید ، چوپان( وزیراعظم) گفت: دست سارق وزبان وزیر قطع گردد، روزی دیگر شکایت آوردند که فلان کس یک زن بیوه رابا دو طفلش زیر لگد اسپهایش کشته است، چوپان بفرمود تا ان مرد حاضر آوردندو دار برپا کردند وزیری دیگری بیامد وچوپان را گفت هرچه زروسیم بخواهید دهم اما این مرد را رها کن که از نزدیکان خاص من است،وزیر اعظم بفرمود تا گردن قاتل بزدند وانگشت راشی که وزیر بود قطع بنمودند در پنج ماه نظم وعدالت در شهر جاری شد خلایق در راحت و آسوده گی زندگی میکردند، سلطان گوشه نشین وناظر با خود اندیشید که این از عدالت وانصاف به دور باشد که من راحت رعیت فراهم نتوانم اما بر آنان حکم رانم ،حق آنست که من در کوه شوم وآن رمه بچراگاه برم واین چوپان سلطانِ شهر باشد ،
( گیلگمش )
>>> ابتكارات حكومت وحدت ويا وحشت ملي است نه از وزارت خارجه
فايق
>>> شما از یک اداره که بچه ملا ربانی وزیرش باشد چه تقاضا میکنید. جنرال حمیدگل به پدرش فهمانده بود که چه نوع استفاده از ملت بیچاره افغان کند.
>>> جمعیت و شورای نظار دور شوید از حکومت بگزارید مردم را ارام ، ....
>>> درتمام ادارات فساد بیشترگردیده است.
ع
>>> کرزی در نقش دیگر ظاهر می شود، قابل یاد آوری میدانم که :کرزی از درگاه امریکا رانده نشده درسناریوی فلم جدید درمورد کشور ما برایش سازمان سیاه نقش دیگر برای بازی کردن انتخاب کرده است .
نقش جدید کرزی بسیار مهم تر وخطرناک تر از نقش قبلی اش درسمت دست نشانده ای امریکا به کرسی قدرت است ، این نقش بسیار ویرانگرتر است نسبت و نقش پیشینش
>>> Hamdard
کرزی محیل است از کجا معلوم که سی آی ای آمریکا آنرا در حلقوم روسیه پرتاب نکرده باشد. آیا کسی که آمریکا آنرا به کرسی چهارده سال حاکمیت رساند امنیت اش را تامین کرد چطور اجازه میدهد که عضو شبکه های جاسوسی اش یک دم به زاویه 180درجه ای چرخش به آغوش حریف روس اش می افتد. برای هیچکس قابل قبول نخواهد بود.
>>> دزدان ان طرف سرحد يعنى بى تذكره ها هر چى كه بخواهند در حق اين ملت مظلوم دريغ نميكنند.
بيسوادهاى كه از اين طرف سرحد اند همراه انها يك جا استند
ح ع
>>> کل این دولت مردم را با مشکل مواجه ساخته است.
>>> تا زمانیکه اشرف غنی احمدزی و حامد کرزی این دو تن قومگرای عوام فریب در داخل ارگ حکمروایی داشته باشد ..... گیران بنام طالبان تروست که یک زمان همین ترورستان را برادران نا راضی و زمانی مخالفین دولت یاد میکنند از سر راه مردم دور ساخته نشوند کشور ما روی خوش بختیرا نخواهند دید چراکه اینها یکی بدیگر پاس میدهند تا دیگر اقوام را از بدنه دولت و قدرت دور سازند و خود شان یکتاز میدان شوند و هیچ مانع سر راه تطبیق پلانها خصمانه شان قرار نداشته باشند نه عهد و قول انها اعتبار دارد ونه حرف های میان تهی و فریبکارانهشان و نه پروتول و قول وقرار شان چنانی که در شانزده سال اخیر از ایجاد حکومت جدید تا امروز که حامدکرزی در راس دولت بود واکنون بجای ان اشرف غنی احمدزی نشسته فقط و فقط بفکر حکومت تک قومی خودشان کار کرده اند و دور کردن دیگران از پست های کلان دولت و تفرقه اندازی دربین انها و قتل و ترور اقوام غیر پشتون توسط طالبان ترورست برادران ناراضی و حیف ومیل کردن پولهای کمک توسط وابستگان شان دیگر کاری را انجام نداده اند .
>>> مه چه میګم و دنبوره ام چه میګه! معنی اینکه ګنا بچه ربانی ره هم سر پشتون میاندازند! این هم تاجیک تاجیک!
>>> گفته ميشود در اين پروسه دست كارمندان ارشد وزارت خارجه است و در اين شركت شريك هستند حتي ار يك كاپي ١٠ افغاني ميگيرن .
>>> Aria
زبان افغانی وجود ندارد. زبان افغانی یعنی پشتو. وقتی در شناسنامه های هوشمند قومیت افغان نوشته شد. بعد زبان پشتو میشود. وقتی زبان پشتو شد. مردم بی سواد میشوند. مثالش پشتون های پاکستان. نه خواندن پشتو را بلد هستند نه نوشتنش را. چرا؟ زیرا پشتو توانایی حل مشکلات پشتون ها را ندارد، گناه از زبان پشتو نیست، گناه از پشتونهای تنبل و متعصب است.
>>> فکر کنید که ملا صیب گلبدین حکمیتار قبلا یا کشته شده یا هم مرده باشد، حکومت وحدت ملی با یک شخص مرده توافق صلح امضا کرده باشد، آنگاه خیلی خنده آور خواهد بود.
اگر چنین باشد، یکی از مضحک ترین خاطره توافق سیاسی افغانستان بر علاوه صلح نافرجام با ملا عمر، امضای صلح با یک مرده که فقط در تصویر «ویدیو» زنده است، صورت گرفته است.
البته این بعید هم نیست. از آن جایی که خیلی از کارهای این بزرگواران خنده آور است، این هم می تواند یک واقعیت مضحک دیگر باشد.
این که به صلح نمی رسیم شاید «کُن صلح سراخ است!»
با اجازه البته که کمی بی ادبی هم شد. (یاددهانی به کسانی که دنبال نقطه های ادب و بی ادبی سرگردان اند.)
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است