زاخیلوال سفیر پاکستان است نه افغانستان
تلکس شایعات 
تاریخ انتشار:   ۱۴:۲۲    ۱۳۹۶/۱/۱۰ کد خبر: 131070 منبع: پرینت

حضرت عمر زاخیلوال سفیر و نمایندۀ فوق العاده رییس جمهور در پاکستان روز سه شنبه مورخ 28 مارچ 2017 میلادی با شرکت هواهی پاکستان (PIA) به کشور تشریف فرما شدند.
در این سفر فردی بر صندلی کنارش قرار گرفته بستۀ کاغذی ای به ایشان تقدیم نمود.
این فرد تا میدان هوایی کابل آقای زاخیلوال را همراهی نموده و در جریان سفر بحث هایی با هم داشتند.
این فرد در زمرۀ مسافرین نبود و در میدان هوایی کابل هم از هوا پیما پایین نشد!
حال سوال اینجا است که آن فرد چه کسی بود؟ کاغذی که به دست جناب سفیر تقدیم نمود حاوی چه پیامی و به چه کسی بود؟
معلوم است که سازمان استخباراتی پاکستان برای رسیدن به مقصدش در کشور ما از هیچگونه تلاشی دریغ نمی ورزد و اینگونه حرکت ها نمایانگر آن است که نمایندگی دیپلوماتیک کشور در پاکستان بصورت کل در اداره و خدمت سازمان استخباراتی پاکستان است.
میهن زرغون
(این خبر در بخش تلکس شایعات سایت شبکه اطلاع رسانی افغانستان نشر شده است)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
شایعات
زاخیلوال
نظرات بینندگان:

>>>   نشان میدهد که پاکستان چقدر درمیان قوم بزرگ و وطن پرست پشتون چقدر نفوذ دارد
>>>   مسائل شخص را به اقوام نكشانيد، و اين را گفته همه تاجكان برأي روسيه و هزاره و أهل تشيع برأي ايران و يا أزبك برأي تركيه جاسوسي مينمايند، تنها بايد گفت كه تعداد إز سياسيون نما هاي أفغنستان نوكر اجنبي هستند.

>>>   تحميل نمودن نام قومي يك قوم بالاي قوم ديگر ؛ آنهم در قرن بيست ويك؛ عمل فوق العاده احمقانه و عقبگرايانه است. شما فرض كنيد كه يكنفر بزبان خود بگويد ؛ نام من احمد است، اما دو نفر جاهل لجوج به او بگويد نخير؛ تو احمد نيستي، نام اصلي تو محمود است. اين چقدر كار سخيف و رذيلانه است؟ بناء توصيهء من به اين آقايون آنست : بگذاريد افراد يك جامعه را كه خودشان ؛ نام و هويت قومي، خانواده گي ومذهبي خودرا آزادانه تعريف كنند. چه كسي ازين حقيقت مسلم تاريخي منكر ميشود كه پشتونها، در سه زبان سه نام مختلف دارند. فارسها آنها را افغان گفته اند، هندي ها آنها را پتان صدا زده اند و خود پشتونها خودرا پختون يا پشتون گفته اند. درست همانند نام : جرمن در زبان انگليسي و آلمان در زبان فرانسوي و ( دوچ) در زبان خودشان. كجاي اين موضوع آنقدر پيچيده وغامض است كه آقاي روغ به فلسفه بافي رو اورده است؟ به اميد روزيكه عقل سليم غالب شود

>>>   هموطن درد ديدم بيبين كه با تو و ارمانهايت يك مشت إنسان هاي ....چي مامله ها ميكنند

>>>   شعار اسلامیت، افغانیت و استفاده از سایر کلمات همگانی مانند وحدت ، ملت، ملی، صلح، منافع ملی .... توسط پشتونها فقط و فقط بخاطر منافع قومی و لسانی بوده نه عمل به حقیقت معنای این کلمات ولی افسوس اینجاست که مردم هنوز هم فریب اینگونه کلمات و جلاداهای پرستار نما را می خورند و از حقیقت امر غافل اند.

>>>   اگر مهاجرت اقوام در نظر گرفته شود، پسینه ترین باشنده شدگان خراسان پشتونها اند. حضور شان در شمال کشور و کابلستان که مسالۀ دیروزی است و همه به یاد دارند. در جنوب کشور نیز اینها باشنده های اصلی نیستند. اگر به راستی مسالۀ پیشینۀ حضور در این کشور را دامن می زنند، بازنده خود شان اند.

پادشاهی کردن در یک ملک معنی باشندۀ اصلی آن ملک را ندارد. ورنه هندوستان باید سرزمین مغولها و کورگانی ها می بود نه سرزمین هندیان. حکومت پشتونها در خراسان نیز از همین مقوله است. سرزمین اصلی پشتونها اطراف کوههای سلیمان است، نه آنچه امروز افغانستان نام گرفته است

>>>   پشتونها در ادامه سلسله ی جفا ها و خیانت های شان در حق این خاک طی دو صد سال گذشته امروز مرتکب خیانت بزرگ ملی دیگری شده اند و آن عبارت از ممانعت از آغاز روند توزیع شناسنامه های الکترونیکی است. اینها از خراسان اوغانستان ساختند و از اوغانستان سرزمین جهل، فقر، عقب مانده گی، ترور و وحشت ساختند اما هنوز هم قانع نیستند.
کدام مملکتی را در جهان دیده اید که شمار جمعیت ساکن آن معلوم نباشد، اتباع آن شناسنامه نداشته باشند و سرحدات آن نامعلوم باشد؟

>>>   Arianfar
با درود. مساله مرز بین المللی میان افغانستان و پاکستان از دید حقوق بین الدول بک مساله حل شده و پرونده مختومه است. همه کشورهای جهان و همه سازمان های بین المللی از جمله سازمان ملل و ناتو و سازمان کشورهای اسلامی این مرز شناخته شده بین المللی را به عنوان مرز میان دو ‌کشور له رسمیت شناخته اند‌ . همه کشورها و سازمان های بین المللی هر دو کشور افغانستان و پاکستان را درست با همین مرزهای کنونی به رسمیت می شناسند. افغانستان پاکستان را به رسمیت می سناسد. له رسمیت شناختن الزاما لا له رسمیت شناختن یک کشور در چهارچوب مرزهای شناخته شده بین المللی و تمامیت ارضی آن کشور است. از این رو هیچ دعوایی در زمینه قابل بحث و بررسی در هیچ مرجعی نیست و مساله مختومه است. یعنی افغانستان رسما این مرز را به رسمیت شناخته است و اصلا بحث به رسمیت شناختن آن مطرح نیست و پاکستان به هیچ رو حاضر نیست در زمینه تمامیت ارضی خود لا افغانستان بحث کند. اما مساله هر لز چند گاهی برای بهره بر داری های ابزاری سیاسی از سوی شماری از سیاست بازان ما مطرح می شود که نباید آن را حدی گرفت چون بیشتر مصرف داخلی دارد.

>>>   از برگه ي وحيدالله وحيد

هموطنان بسیار عزیز و دوستان گرامی‌

این هم ‌یک چهره مشکوک و جدا قا بل سوال دیگر، علی‌ احمد جلا لی، فردی که از ۸۴ سال عمر خویش, ….. ‌یک روز هم را از لحاظ تحصیلی‌ و مسلکی در عرصه دیپلوما سی، روابط بین المللی و حقوق بین ا لد ول سپری ننموده است ، امروز بنا به‌‌‌ ضدّ و بند‌های شخصی‌، سیاسی و گروهی خویش با حامد کرزی ، اشرف غنی‌، خلیلزاد و سازمان جهنمی آی‌ اس‌ آی‌ پاکستان ، دوران تقا عد و ما ه عسل خود را به‌‌‌ حیث سفیر کبیر و نما ینده فوق العاده "جمهوری اسلامی افغانستان" در جمهوری آلمان فدرال، یکی از مهم‌ترین کشور‌های ارپای غربی سپری مینماید !!! لطفا به‌‌‌ گزارش خجالت آور ذیل در زمینه توجه بفرما یید، هموطنان بسیار عزیز و دوستان گرامی‌ !!

(( برادر اطاق جلسه كجاست؟

ميگويند داكتر علي احمد جلالي سفير افغانستان در كشور المان اولين جلسه دو جانبه رييس جمهور با صدراعظم آلمان را از دست داد، چون راه جلسه را گم كرده بود . بخوانيد جريان مكمل اين داستان را ؛ افسوس بر حال ملت ما كه در كشور مهم مانند ( جرمني) سفير متقاعد ٨٣ ساله داريم.

علي جان: مستر ، اتاق جلسه رييس جمهور افغانستان و خانم مركل كجاست؟
الكس: ببخشيد اقا اسم تان چيست ؟
علي جان: علي احمد جلالي سفير افغانستان در برلين و در كل آلمان.
الكس: امممم؛ ساري سر، شما در اطاق جلسه بايد مي بوديد؟
علي جان: بلي اقا، مگر نظر به كهولت سن و يادفراموشي كه من دارم وقت و مكانش را فراموش كردم.
الكس: چه كمك كنم اقا؟
علي جان: لطف كرده به اطاق جلسه راهنماي ام كنيد!
الكس: اقاي سفير متاسفم، جلسه به تعمير ديگر در پهلوي ماست، ولي فكر مي كنم؛ شما بسيار ناوقت كرديد، بايد همراه با هيتي از كشور تان٤٠ دقيقه قبل از اينجا ميگذشتيد .
علي جان: پس راهي وجود ندارد، لطفن كمكم نمايند جلسه بسيار زياد مهم است؟
الكس: خوب من با همكاران تشريفات تماس مي گيرم.
علي جان: تشكر اقا
الكس: اقاي رابرت ، من الكس از بخش معلومات دروازه عمومي نزديك محل برگزاري كنفرانس بتماس شدم. شخصي كه خود را سفير افغانستان در المان معرفي مي كند، مسير خود در جلسه را گم كرده و ميخواهد در جلسه دوحانبه شركت كند. ايا راهي وجود دارد كه كمكش كنيد؟
رابرت: بگذاريد ليست را بيبينم، آه بلي نام شان اقاي حميد صديق است لطفن رهنماي شان كنيد به طرف تالار عمومي ولي معذرت مي خواهم كه جلسه دوجانبه ختم شد.
الكس: اين اقا مي گويد من علي احمد جلالي هستم، اقاي صديق قبل از من سفير بودند و فعلن منم سفير!
رابرت: متاسفم همكارم مي گويد نام شما در ليست ديده نميشود.
در همين وقت اقاي جلالي با همكاران تشريفات رياست جمهوري تماس مي گيرند و از همكاران افغاني خود كمك مي خواهد، اما وقتي كه ايشان داخل صحن برگزاري جلسه ميشوند، متاسفانه كه برنامه ها تمام مي شود.....

پ ن : خوش بحال ما كه سفير فعال و متقاعد ٨٣ ساله در جرمني داريم،،،،،،،،، ))

>>>   شكريه باركزى بايد به اتهام اطلاع و همكارى از يغماگرى شوهرخود و تلاش براى جلوگيرى از اجراى عدالت و داد گسترى و عدم همكارى با مقامات تحقيق و از مقام سفارت در ناروه كنار گذاشته شود.

>>>   اكثريت مردم افغانستان مرز ديورند را منحيث مرز تثبيت شده بين المللى ميان دو كشور همسايه پاكستان و افغانستان /خراسان ميدانند و از اقدامات دولت پاكستان در راستايى تأمين امنيت اين مرز حمايت مى نمايند .

>>>   خود رییس جمهور و مشاور امنیت ملی گاوهای پیشانی سفید پاکستان در اوغانستان میباشند. از سفیر بیچاره چه گلایه...

>>>   Saboor Raheel
فاشیزم و شیوه های کار شان در تلویزیونها:
فاشیزم با نژاد پرستی، تمامیتخواهی، برتری جویی و جمعگرایی (کلکتیویزم) پیوند ارگانیک دارد.
اگر برتر دانستن نژاد خودی یک روی سکۀ نژادپرستی باشد، تحقیر نژاد بیگانه و غیرخودی روی دیگرش می باشد. تلویزیون ملی و تلویزیون طلوع برنامۀ نژادپرستانۀ افغان ملت را مو به مو اجرا می کنند. مثلاً تلاش اعظمی اینها همین است که در برنامه های شان گرداننده های یک قوم همه خوش قیافه و سنگین و در نقشهای اصلی ئ مرکزی باشند و نقشهای دومی و سومی را به گرداننده ها و چهره هایی از اقوام دیگر بدهند و تلاش می کنند تا که این چهرهای "غیرخودی" هرچه باشد، خوشقیافه تر و زیباتر از گرداننده و چهره های خودی نباشند.
کوتاه سخن این که فاشیزم از طریق این برنامه ها می خواهد برتری نژادی خود را ثابت کند و اقوام دیگر را تحقیر کند. تلویزون طلوع و ملی به کلی زیر مدیریت فاشیزم است. به گونۀ نمونه، این تلویزیونها همچنان "دری" گفتن زبان فارسی را مطابق برنامۀ فاشیستی حکومت در دستور کار دارد. تمامی آدمهای این سرزمین که دستوری از فاشیزم نداشته باشند، این زبان را فارسی می خوانند اما در تلویزیون طلوع دستور دری گفتن داده شده است.

البته این نظر و برداشت من نتیجۀ مشاهدات شخصی ام به رویت برنامه های فاشیستی و به ویژه برنامه های دکترین دویمه سقوی است که این دکترین در مطابقت با دیدگاههای نژادپرستانه می باشد. نژاد برتر یعنی نژادی که زیباتر است، قویتر است، با استعدادتر است...

هیچ نژادی پست نیست. هیچ نژادی برتر از نژاد دیگری نیست. هیچ قومی برتر از قوم دیگری نیست. اما فاشیزم کارش همین است تا یکی رت برتر و دیگری را کمتر نشان بدهد تا امتیاز بگیرد. فاشیزم با جنایت، خیانت، وحشت و ترور همریشه است.

گزینش افراد در یک برنامۀ تلویزیونی بر مبناها و معیارهایی که در بالا ذکرش رفت، درست و راست بخشی از برنامه بزرگیست که طالبان و افغان ملت گوشه های دیگرش را پیش می برند و مثلاً رییس جمهور غنی در حفظ وزارت مالیه و ریاست امنیت یا گزینش اعضای کمیسون انتخابات و حتی کارمندان خدماتی ارگ در نظر دارد.

>>>   حمید گل رییس آی،اس،آی سابق پاکستان نیز در دوران حکومت داکتر نجیب در اروپا با غلام فاروق یعقوبی وزیر امنیت ملی داکتر نجیب ملاقات کرده بود و برایش گفته بود که چون داکتر نجیب رییس خاد بود و گذشته چندان خوب ندارد، بنأ مجاهدین نمیخواهند به سیاست مصالحه ملی او بپیوندند و با او دولت مشترک تاسیس کنند.
اما چون خودت آدم خوبی هستی و مجاهدین قیادت تو را قبول میکنند و ما خودت را در راس دولت اعتلافی قرار میدهیم، بشرطی که زمینه از بین رفتن داکتر نجیب را فراهم کنی.
همان بود که آمدن مجاهدین و رهبران آنها به افغانستان شروع شد و ربانی مسکو رفت و حیرتان و مزاربدست دوستم افتاد و با احمد شاه مسعود یکجا شد و هنگامی که مجاهدین آمدند و کابل را گرفتند، ترق آی،اس،آی داکتر نجیب را از میدان هوایی دستگیر کرد و غلام فاروق یعقوبی را کشت و آوازه انداخت که او خود کشی کرد.
این است نتیجه وفا داری زعمای افغانستان به آی، اس،آی پاکستان و بازی خوردن آنها.

>>>   شکرالدین غفوري
کسانیکه نمیدانند سر بزنند به این اثر گران بها که قبیله را بشناسند و دیگر خود را اوغان خطاب نکنند

>>>   کسانیکه ادعای مالکیت خاک پاکستان را تا پل اتک دارند ، چه میکنند ؟
علت بد بختی و نابودی مردم ما طی چهل سال همین ادعا است .
اگر این فاشیست های قبیله که به حق خود قانع نیستند و میخواهند انرا تصاحب کنند ،معطل چه هستند ؟
چرا اقدام نمیکنند ؟ .

>>>   اجازه بدهید که به همه دوستانیکه در پای این پست که منحیث شایعه پخش شده ولی در واقع یک حقیقت و چشم دید بوده، متأسف باشم، نظریات دوستان کلاً مغرضانه و دور از انصاف است که باز هم بیشتر شان بخاطر یک فرد بر یک ملیت تاخته اند، من آنچه در مورد آقای زاخیلوال بود اطلاع رسانی کردم و دوستان میتوانستند در مورد وی نظریات شان را ارائه بدارند، اما معلوم است که انسانهاییکه همیشه به آسیاب دشمن آب ریخته اند در این وطن کم نیستند، اگر حرف سر قبیله باشد و جنایات قبیله باشد، رهبران جهادی ما از آسمانها سر اریکۀ قدرت فرود نه آمدند، همه در معامله با پاکستان و از طریق همین کشور بر خاک خود شان هجوم آورده بودند، اما حالا کسی نیست این حقیقت را قبول کند.
بیایید از این قبیله و قبیله گرایی صرف نظر نموده شعار و اعمال وطنپرستی را در پیش گیرید، خائین پشتون و فارسی و ملیت دیگری همه در یک پلۀ ترازو اند.
میهن زرغون

>>>   شایعه اصلا دروغ است ،روی دروغ خودرا مصروف نسازید.قادری


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است