تاریخ انتشار: ۱۳:۲۱ ۱۳۹۶/۱/۱۵ | کد خبر: 131261 | منبع: | پرینت |
اسماعیل یون را باید به یک دلیل احترام گذاشت. اینکه همواره خطوط اساسی ناسیونالیسم افغانی/پشتونی را صریح و طبقه بندی شده به میدان رسانه و مردم آورده است اما اشتباه او و امثال او اینجا است که دیگر این دعوا را با رسمی نگری تاریخ و کلیت باوری ناسیونالیستی نمی شود، پیش برد. برای آن باید ابزار و استدلال تازه ای فراهم کرد که مبتنی بر چارچوب مدعیات مخالفان باشد.
خطای اساسی اسماعیل یون در بحث دیشب نیز از همینجا ناشی می شد. او هنوز پایه های استدلال اش بر این موضوع استوار است که اگر کسی «افغان» است، پس باید ادعای ارضی افغانستان بر آن سوی مرز دیورند را با جان و دل بپذیرد. در بطن چنین استدلالی دو خطا پیشاپیش نهفته است.
نخست اینکه در تضاد و مبتنی بر همان کلیت نگری ناسیونالیستی و نیز تاریخی نگری هویت، بحث افغان بودن همه اقوام کشور هنوز مساله بزرگی است. سال هاست که گفتمان کلانی بر محور اینکه «افغان» هویت قومی است، شکل گرفته و هنوز عمومیت چنین هویتی محل بحث و نیز موجب تنش های قومی در سطح کلان سیاسی است.
نادیده گرفتن این دعوا شرط عقل نیست و نمی شود بدون حل آن، تفاهم عمومی را بر سر معضلاتی همچون دیورند به دست آورد.
دوم، دعوای ارضی بر آن سوی مرز دیورند، به افغان بودن و یا افغان نبودن کسی ربط ندارد. دعواهای ارضی، معضلی حقوقی- بین المللی است که در چارچوب قوانین بین المللی و منطقه ای قابل حل و فصل است. با مراجعه به قوانین و نظام نامه های بین المللی می توان به حقانیت چنین دعوایی دست یافت نه با مراجعه به ماهیت و اصالت شخص.
تا کنون هیچ دعوایی از این دست، با خواسته های یک طرفه حل نشده است و نمی توان چنین دعواهایی را بر مبنای مطالبات ناسیونالیستی و رمانتیک فیصله کرد.
چسبیدن امثال یون به این خواسته، آن هم به شیوه تاریخی، ناشی از ناتوانی آنها نیست. نیست که فهم امثال یون از تبیین و توضیح موضوع، در چارچوب قوانین بینالمللی عاجز باشد، بلکه طلبکاران دیورند نیک می دانند که در یک بحث حقوقی، دعوای آنها باطل است.
به همین دلیل، سعی شان بر آن است تا موضوع را به شیوه تاریخی دراماتیزه کنند. از سویی آنها، تاکنون هیچ متنی مدلل و مستند، در خصوص رد مستندات موجود و شواهد قانونی نگاشته نشده است. بنابراین، آگاهانه و شعوری مبحث رمانتیزه شده و به چارچوب احساسات ناسیونالیستی کشانده می شود که نتیجه اش همان امید واهی که تا زمان توسعه کامل افغانستان صبوری پیشه شود بعد دعوای دیورند باز.
اینکه تا آن زمان چه قدر توان قربانی دادن موجود است، پرسشی است همچنان به قوت خود باقی.
کاوه جبران
>>> آقای یون،
خوب است ما دیورند را قبول نداریم اما آیا همین تبو و زخم سرطانی بلاخره یکروز به شکل رسمی مطرح شود یا نه؟ اگر بلی چی وقت؟ اگر نه پس تا چی زمانی مردم قربانی این خط شوند؟ اگر اسنادی دارید شما سر شوید که مردم هم از عقب تان آمده موضوع را معلوم کنیم. در غیر آن خیال بافی را کنار گذاشته بگذارید ازین بلا رهایی یابیم.
>>> خيلي عالي،
تشكر از نقد تان آقاي جبران
م
>>> اگر ما حرف زدیم شگاف اجتماعی شکل می گیرد. آنها که این جامعه را غار غار کردند چه؟
یک شمار آدمان باور عمیق دارند که افغانستان مشکلات سیاسی، قومی، طبقاتی دارد. اما، از حرف زدن در این مورد چرا می هراسند؟ این حال به آن می ماند که شما از شدت درد رو به مرگ باشید اما اگر دوکتور گفت: مشکل شش داری، گرده هایت التهابی شده اند، میوه را نا شسته خورده ای اسهال خونی شده ای، زخم معده داری بعد شما عصبانی می شوید که هی چرا می گویی من اسهال خونی شدم یا من زخم معده دارم!
>>> آقا/خانم کاوه جبران!
سه بار با دقت نوشته تانرا خواندم، چیزی که درآن "اشتباه مباحث" امثال یون را ثابت سازد ، بنظر نرسید. بازی با کلمات هم مهارت و هنر میخواهد!!!!
>>> آرین یون خانم اسمعیل یون عیم مانندشوهر خود احساساتی ودو آـشه است وقتی منطق نبود دشنام وجنگ وحشت بروز میکند وهم یکی از خصوصیات ....دشنام دادن است
ر
>>> این ها ....بی عقل ومنطق اند کهره به جائی نمیبرند بگذار تا ابد چرندیات بگویند سرحدات بین المللی افغانستان تعیین شده اند و ممکن نیست که روی شان بحث شود ماباید ازین وضع خود را بکشیم و روی روابط انسانی و همسایگی تمرکز کنیم مردم پاکستان ، ایران و جمله همسایگان شمالی با مردم ما مشکلی ندارند هر جا برویم و به هرکشور برویم بیگانه نیستیم
>>> Soraya Baha
سماعیل یون و لطیف پدرام؛ دو چهره از دو قوم!
==========================
بسیاری از فارسی زبانان افغانستان اسماعیل یون را به عنوان چهره فاشیست پشتون می شناسند. همین گونه بسیاری از پشتون ها نیز لطیف پدرام را به عنوان قوم گرا می پندارند.
اما تفاوت دیدگاه های این دو چهره در چه نکاتی نهفته است؟
1- آقای یون به طرفداری از قوم پشتون تمام خوبی ها را منحصر به این قوم می داند و دیگر اقوام را به درجه دوم و سوم و ... تقسیم بندی می کند؛ اما لطیف پدرام همه اقوام را دارای حقوق و تکالیف مساوی می داند و به این باور است که هر گونه برتری جویی به نفع کشور نیست.
2-اسماعیل یون خواستار تعمیم واژه "افغان" بر تمام اقوام ساکن در افغانستان است؛ اما لطیف پدرام خواهان این است که همه اقوام ساکن در کشور باید با عنوان"اتنیکی" یا قومی خود شناخته شوند.
3- اسماعیل یون فرافگنی می کند و به شایعات متوصل می شود؛ اما لطیف پدرام به اساس واقعیت ها حرف می زند. به گونه مثال، وقتی آقای یون می گوید همه نابسامانی ها از دست اعضای شورای نظار است، معلوم می شود که آب در هاون می گوبد. برعکس آقای پدرام وقتی امان الله خان را نقد می کند، این گونه می گوید: قهرمان آن کسی نیست که در روسپی های ایتالیا جان دهد؛ بل قهرمان کسی است که در راه دفاع از سر زمین اش جان دهد آن هم در داخل کشور خودش. وی از احمد شاه مسعود، چکوارا و ... به عنوان قهرمان یاد می کند.
4- اسماعیل یون قوم خود را مستحق چوکی های رده نخست حکومت می داند و کتاب های مثل "دویم سقاوی" می نویسد. اما لطیف پدرام شایسته سالاری را معیار گزینش می داند و بر قوم دیگر نمی تازد.
5- اسماعیل یون از کودکان و افراد کم اطلاعات استفاده می کند و برای رسیدن به هدف آنان را به جاده ها می کشاند؛ اما لطیف پدرام با مردمان اهل دانش سر و کار دارد و حاضر نیست از کودکان و افراد کم اطلاعات سوء استفاده کند.
6- اسماعیل یون می گوید اگر این کار نشود باید چنان شود. به گونه مثال آقای یون می گوید کسانی که نمی خواهند در تذکره های شان واژه افغان ذکر شود، افغانستان را ترک کنند. اما لطیف پدرام می گوید کسی چنین صلاحیتی ندارد که مردم را اخطار به خروج از افغانستان ده
>>> بانو آرین یون نماینده پارلمان لطیف پدرام را با واسکت انتحاری تهدید به مرگ کرد!
>>> مجادله و مناظره کسی مثل پدرام با یون و یا خانم یون و یا کمال ناصر اصولی بیهوده و ناممکن است. اینها تا آن حد اهل فکر نیستند و به آن مرحله از اندیشیدن نرسیدهاند. حد و سطح آنها تا هنوز در همان حد کشتی گرفتن، بوکس و یا سگ جنگی و بودنه جنگی است. من مطمئن هستم که اگر پدرام با یون کشتی (پشتی) بگیرد و یون را به زمین بزند، یون برای همیشه خاموش خواهد شد. اما اگر پدرام هزار بار در هزار مناظره هم استدلال یون را باطل کند، یون خاموش نخواهد شد و چرندیات خود را تکرار خواهد کرد.
من این را از تجربه خود در مقابله با ذهنیت قبیلوی میگویم. ذهن قبیلوی خیلی بدوی و حیوانی است. آن قدر که شکست فیزیکی در زور و بازو را احساس میکند و میفهمد، توانایی درک شکست فکری و شرم فکری را ندارد. همین که خانم یون ادعا میکند که آقای پدرام همجنسگرا است، از همان ذهنیت قبیلوی فیزیکفهم و فیزیکپسند میآید و نشان میدهد که هنوز وارد دنیای پیچیده فکر و استدلال نشده و در دنیای بسیط خروج و دخول فیزیکی گیر مانده است.
>>> عیبش گفتی ، هنرش نیز بگوی !
درمجلس نمایندگان جبهه ضد تروریزم باید ایجاد شود!
شاید من با پدرام دربعضی موارد مخالف باشم ولی در آن حدی نیست که از تهدید کردن او با مرگ وسنگسار از کنارش ساده بگذرم.
پدرام بحث قانونمند و برحق خط مرزی رسمی بینن المللی کشورما با پاکستان را مطرح نمود ، گرچه این قضیه تمام شده است و مصرف خارجی ندارد ولی به هرصورت تروریست پرورها وتروریست های نر و ماده ای داخل مجلس نمایند گان عار شدند و او را تهدید به مرگ و سنگسار نمودند.
وقتی در مجلس نمایندگان تروریست پرورها و تروریستها حضور دارند ، وقتی نهاد قانون گذار کشور ملوث به مکروب تروریزم است چگونه می شود این کشور به صلح و آرامش برسد؟
حالا بااین گونه افراد و با این تروریست هایی درون مجلس نمایندگان کشور چه باید کرد؟
مسلما باید در برابر آنها ایستاد وجبهه ای وسیع متحد مردمی ضد ترور را در درون مجلس و بیرون از آن ایجاد و حمایت کرد و نگذاشت که نهاد قانون گذار کشور به جنگل و فضای وحشت مبدل شود.
تهدید کنندگان باید بدانند که درکجا موقعیت دارند این شهر کابل است و شهر با فرهنگی که مردم آن معتقد به قانونمند شدن زندگی می باشند ،مغاره وجنگل نیست که قانون جنگل حاکم وجنگلی ها در آن حکم برانند.
در برابر تروریست هایی درون مجلس باید واکنش جدی نشان داد و نگذاشت که با این حملات احمقانه ای شان احساس غرور کاذب برای شان دست دهد با واکنش متقابل جدی و با نشان دادن زور به واقعیت هایی زندگی درین کشور باید آشنا شوند یعنی در کنار جامعه مدنی ، جامعه زدنی نیز باید وجود داشته باشد و گرنه دست از لجاجت وحماقت بر نخواهند داشت.
>>> یون خیل ها رنگ وبوی قومی بخود میدهند واز احساسات پاک مردم ما(پشتونها)به نفع خود سو استفاده میکنند وگرنه خوب میدانند که خط دیورند قویاء به امضاءبرادران پشتون مارسماء معامله شده است انکار این مسله خود نادانی ونا اگاهی یون خیل هارا نشان میدهد واز باور مردم به انها میکاهد.
م.ا.کابل
>>> خط دیورند برای امثال یون مصزف داخلی دارد و اینها از این رهگذر برای خود خوراک خبری درست می کنند.
خط دیورند، همونطور که شما گفتید یک مسله حقوقی ست در چارچوب حقوق بین الملل که باید طرح دعوا شود و حل و فصل شود.
سوال که باقی ست، چرا اینها این دعوا را در دادگاه های بین المللی مطرح نمی کنند، تا یک بار برای همیشه شر این معضل کنده شود؟
افغانستان شرایط بهتر از این تاریخ نخواهد یافت که جامعه جهانی در افغانستان حضور دارند و این بهترین فرصت است.
>>> این سوی مرز ۸۰۰۰۰۰۰ ویا کم وبیش پشتون زندگی مینمایند ودران سوی حدودتقریبا بیست ملیون پشتون به سر می برند دران بیست ملیون یک یون پیدا نمیشود ودرین هشت ملیون صدها یون نفس میکشند به یونهای خودما توصیه میشود تا اول ساکنین انسوی مرز را قانع بسازند که پشتون اند وارزوی پیوستن به افغانستان را دارند تا جای که ما میدانیم انها خودرا پاکستانی میدانند وبه احزاب پیپل وجماعت علما وجماعت اسلامی و... تقسیم شده اندکنون قندهار وهلمند وننگرهار زیر سوال است وما دعوی داریم که میرانشا وپیشاور وپاره چنار ونوشهره از ما باشدمن که نمیتوانم اقای یون را ببینم هرکه میتواند ایشان را شرف یاب !!!گردد برایش بگویند که دیگران وحتی پشتون های جانب مقابل به استدلال های شما می خندند وموقف شما را مورد تمسخر قرار میدهند ودعوی شما شاید مصرف داخلی وافغانی داشته باشد اما در خارج به یک پول هم کسی نمی خرد بیهوده خودرا رنج ندهند وتظاهر نکنند
سیه روز
>>> غول است و از غول چنین چیز باید توقع کرد.
>>> اسماعیل یون و خانمش و جنرال طاقت و یکی دیگراش بنام اصولی حرف و سخنانان انها را که انسان میشنود و یا میخواند انسان را به حیرت میبرد که چه عجب انسان های کور دل نادان ونافهم ولی زور گو قومگرا قدرت طلب بخود شان درین سرزمین است که نه منطق و دلیل را قبول میکند ونه اسناد و شواهد را یکسره شاخ خود را در گل بند کرده میگویند هرچیزی را که ما میگویم باید شما ها انرا قبول کنید و حرفی برای گفتن نداشته باشید واگر قبول نمیکنید ازین وطن نیستی و ترا اخراج ازین کشور میکنیم این نهایت دیده درایی شان است که مسافر مهاجر به مردم مقیم و اصلی وارثین کشور چنین اخطاریه را صادر میکند پس از همین حرف شان قیاس کنید ادعای شانرا در مورد خط دیورند را که باطل بودن ادعای شانرا واضح و اشکارا غلطثابت میسازد .
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است