تاریخ انتشار: ۲۰:۵۴ ۱۳۹۶/۱/۱۸ | کد خبر: 131392 | منبع: | پرینت |
حس خود بزرگ بینی و برتری طلبی غیر متعارف را در همه جا می توان دید.
از بحث برنامه تحول دریافتم که نمی شود در افغانستان از برتری طلبی قومی دفاع کرد .ما در عرصه های مختلف وقتی می بینیم جمعی شاعر، شاعری را برتر انتخاب می کنند و جمعی ژورنالیست، ژور نالستی را و جمعی اهل رسانه، رسانه ای را و......،
می شود به نحوی از اینها دفاع کرد در حالیکه از اینها هم بوی برتری طلبی می آید .در بعضی ساحات دیگر نظیر قوم و سمت ، برتری طلبی غیر قابل دفاع است.
پس خیلی بجا خواهد بود تا حس برتری طلبی های مان را در جایی متمرکز کنیم که به صورت نسبی هم که شده توان دفاع از آن را داشته باشیم.
در همین برنامه دیده می شد که گرداننده به نحوی حس برتری طلبی از خود بروز می دهد ولی اگر کسی بپرسد شاید او بتواند توجیه کند، اما آقای اصولی از قبل قانع بود به این که از آنچه قبلا گفته دفاع کرده نمی تواند.
در نتیجه برای بینندگانی چون من انتباهی بود که حد اقل نمی توانم داعیه قومی به خود بگیرم و مبارزه کنم، چون دفاع کرده نمی توانم کوچک می شوم.
در جامعه و کشوری که از زورگویی تا قانون شکنی، از بی عدالتی تا فساد و دهها سوژه دیگر برای مبارزه و صدا بلند کردن وجود دارد ضرورت به پیش کشیدن پای قوم نیست.
از اینکه آقای اصولی تلویحا حرف خود را پس گرفت خانه اش آباد و همچنان دیگران نیز باید چنین کنند تا قاعده بازی سیاسی از خط قانون و عرف ملی بیرون نرود و تشکر از آریانا نیوز بابت سه روز پی هم پرداختن به خطوط قرمز هایی که در گذشته به تابو تبدیل شده بود.
برنا صالحی
>>> وقتیکه نام از لالی حمیدزی در ذهنم خطور میکند ویا خودش رادر صحن مجلس با دهان پر قف و اخطار دادن به این وان میبینم همان زمانی بیادم می اید و به پیش چشمانم مجسم میگردد که گل اقا شیر زی والی قندهار بود و همین لالی حمیدزی شاروال قنداهر بود لالی حمیدزی در پهلوی سرک یک چارپایی ساخت پاکستان را گذاشته بود و یک چلم کلان و مقدار چرس را لالی خان خود را بیک پهلودر روی چهار پایی می انداخت و چرس را دم بدم دود میکرد و دوستن ورفیقان اش دوره ای پس ازان کش و پوف و تخ میکردند و سر خانه چلم لالی حمیدزی پس از ختم دوره تازه پرکاری میگردید و پس از افتتاح اقای لالی حمیدزی نی چلم یکی پس دیگر بنوبت داده میشد و کش و پف میکردند .
لالی حمیدزی چه عجب شاروال قندهار بود
در لب سرک چرس میز کشال بود
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است