رمز فروپاشى طلسم تماميت خواهى
 
تاریخ انتشار:   ۲۰:۵۹    ۱۳۹۶/۱/۱۸ کد خبر: 131393 منبع: پرینت

مولانا جلال الدين بلخى در مثنوى داستانى دارد تحت عنوان مسجد مهمان كش. او براساس مشرب عرفانى خويش سعى مى ورزد از توضيح اين داستان نتايج نيكوى عرفانى اقتباس كند؛ اما من از عين مقدمات نتيجه ى ديگرى در عرصه سياست خواهم گرفت.

مولانا مى گويد، در روزگاران قديم در يك قريه دور افتاده اى مسجدى وجود داشته كه كارش كشتن مهمان بوده است. هر مهمانى كه شب را در مسجد سپرى مى كرد، فرداى آن شب مردم محل جسد بى جان اورا بيرون مياوردند. روزى از روزها ناگهان مردى نترس، شجاع، دلير، با صلابت و خسته از ناملايمتى ها و تلخى هاى روزگار به اين محل ميايد و مى خواهد شب را در مسجد مذكور سپرى كند و فردا عازم مقصد شود. مردم به وى مى گويند شما نبايد شب را در اين مسجد بمانيد و باييستى در خانه يكى از ماها استراحت كنيد؛ زيرا هيچ مهمانى از دست اين مسجد زنده بيرون نيامده است. مهمان كه سختى هاى زندگى اورا به ستوه آورده بود، در كمال ادب و احترام پيشنهاد مردم محله را رد مى كند و بر ضرورت بودنش در مسجد اصرار مى ورزد. بلاخره مردم در برابر تصميم نامتعارف و شگفت زاى وى تمكين مى كنند و اورا در مسجد تنها مى گذارند.

نيمه هاى شب ناگهان صداى مهيب و وحشتناكِ سقف مسجد را به لرزه مياورد كه در پى آن مهمان از خواب بر مى خيزد و صدا مى كشد كه اى نامرد فرياد نكش، من اينجا ام و آماده اى مبارزه، اگر شرف دارى بدون جيغ و سرو صدا به نزد من آى. فرياد مهيب بار ديگر تكرار مى شود و مهمان متقابلا با جسارت و خشم بيشتر عين پاسخ را بازگو مى كند. فرياد مذكور بار سوم در فضاى كوچك مسجد طنين مى افگند، مهمان بلافاصله به آن پاسخ مى گويد و وى را مصرانه به نبرد فرا مى خواند كه ناگهان سقف مسجد فرو مى ريزد و مى بيند كه طلسمى بيش نبوده است. ماهيت طلسم طورى بوده، اگر در برابر سه صداى مهيبش مقاومت صورت مى گرفت، قاعدتاً فرو فرو مى ريخت.

اگر به جوهر و ماهيت پديده تماميت خواهى در كشور نيك بنگريم و به دقت منطقى و علمى به آن نگاه بكنيم، اين پديده طلسمى است از نوع مسجد مهمان كش كه براى ابطال و انعدام آن كافى است سه بار در برابر جيغ اش مقاومت و ايستادگى صورت بگيرد، آن گاه ديده خواهد شد كه سقف بناى آن چگونه فرو مى ريزد و از هم مى پاشد. يكى از طلسم هايى كه در حال فروپاشيست، طلسم خط ديورند است. عبداللطيف پدرام با ايستادگى جسورانه در مقابل جريان تماميت خواهى، تابوى ديورند را درهم شكست و آن را از آسمان پر رمز رازش به زمين فرود آورد و در معرض نقد و بررسى و داورى همگان قرار داد.

براساس داده هاى تجربى تاريخ و حكم صريح عقل، هر جاكه پايمردى و مقاومت انسانهاى شجاع و عدالت طلب تحقق پيدا كند، طلسم تماميت خواهى فروپاشيده و اين پديده از درون نهاد دولت به سوى حاشيه هاى اجتماعى رانده خواهد شد.

نوت: برخى آن قدر ترسو اند كه شنيدن قصه مسجد مهمان كش آنها را از رفتن به دور و بر اين مسجد باز داشته است، چه رسد به اين كه شبى را در داخل آن سپرى كنند. از اينرو به ديگران نصيحت مى كنند كه به آن نزديك نشوند.

عبدالله پیمان


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
تماميت خواهى
قومی
نظرات بینندگان:

>>>   Mannan Naseh
وحید عمر طی تبصره یی زیر نبشته دیروزم خواست که "ادعای ارضی" اش بالای خاک پاکستان را توجیه سیاسی، ملی و علمی کند. و وقتی اینرا به جوابش - با برجسته ساختن بخشهایی از ادعاهای ارضی اش نوشتم - فرار عارفانه نموده و بنده حقیر را با این جمله که "آماده نیستم که با کسانی بحث کنم که این موضوع را فقط از عینک قوم و تبار می بینند" خجالت دادند.
اینهم هردو نبشته و قضاوت بدست ملت که کیها تباری می اندیشند؟
تشکر وحید جان ازینکه زحمت پاسخ کشیدید.
هیچ کسی در افغانستان نمیگوید که بدون هیچ مطالبه یی مشروع خط دیورند را فردا برسمیت بشناسیم. مطالبه مشروع میتواند حد اقل ضمانت از طرف پاکستان برای دست کشیدن از طالبان باشد. شما خود بارها نوشته اید که مساله دیورند برای پاکستان بسیار حیاتی است ولی به دلایل سیاسی از آن رسما ذکری به میان نمیآورند. اکثریت ملت در موضوع داد و ستد با پاکستان موافق اند و جامعه بین المللی هم حاضر به کمک درین راستا بوده اند و هستند. ولی عده یی از زور کاکا دعوای "لر او بر" و "لوی افغانستان" دارند که همه فرصتها و منابع کشور فقیر را یکی پس از دیگری به هدر میدهند. و شما درین نبشته تان حتا کاسه داغتر از آش شده اید. حتا ظاهر و داوود خان را ملامت میکنید که چرا از داعیه ارضی گذشته بودند و خواسته های شانرا محدود به خودمختاری پشتونستان کرده بودند!! بهرصورت، نبشته تانرا اینجا میگذارم تا همه خود قضاوت کنند. تشکر.
(اینهم ادعای ارضی سفیر صاحب

>>>   ای مولانازاده گان!
ما به قهرمانان افسانوی باور نداریم! عمل مهم است! به لاف وّتاق و ازادی!!!!!!!!! تاجکستان نام دیروزه روس است!

>>>   ما پایمرد استیم و هیچ گاهی هم در برابر این قوم سر فرود نیاوردیم. من از نزدیک غیرت این مردم را دیده ام. صرف مانند ... شان در کنار دروازه های شان است. اگر می خواهید این قورم را مغلوب سازید آنها را از کنار دروازه های شان دور کرده و یک لت جانانه مرگ شان است من این کار را در یکی از ولایات پختون نشین کردم و نتیجه خوب هم گرفتم.
تاجیک

>>>   یب تاجک ها اینست که دزد هستند


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است