جناب شاه حسین مرتضوی!
بحث تان در آریانا نیوز را دنبال کردم. به خوبی می شد فهمید که توجیه اعمال زشت رییس جمهور، به لحاظ اخلاقی و منطقی برای تان دشوار بود و با آنهم سعی کردین معاش ماموریت را حلال کنید. اینکه در برابر پرسش های مجری برنامه و استدلال آقایان "مجیب خلوتگر و اکرام افضلی" هیچ پاسخ استوار بر منطق و عقلانیت نداشتید می گذریم.

اهانت به خبرنگاران افغانستان که با تمام دشواری های شغلی، پرچم آزادی بیان را در این خرابکده بر دوش می کشند کاری است ناسزا و نابخشودنی. امیدوارم مرا نیز به ناسزاگویی متهم نکنید چون ابدا مانند شما و رییس جمهورتان مرز حریم خصوصی آدم ها را نمی شکنم.

من بسیاری از خبرنگاران متعهد و رسالتمند را می شناسم؛ کچالو فروشی در مارکت میوه کابل را ترجیح می دهند نسبت به ارزش فروشی در قصر چهار چنار ارگ.

با فهم اینکه شما حق دارید از موضع حکومتی و موقف رسمی تان دفاع کنید اما به عنوان یک خبرنگار شناخته شده کشور، خیلی شرم آور است که در برابر موقف ناچیز "لنگ حمام" و زودگذر حکومتی با ارزش های اخلاقی و مسلکی پشت پا بزنید. چنان که خود می دانید؛ در پررویی و چشم سفیدی سیاسی، تا کنون "نور مامد نور و امین کریم" از همه پیشی گرفته و رکارد بسته اند اما شما دارید آهسته آهسته روی هر دو را سفید می سازید.

سپری کردن چند روزی زیر سایه درختان ارگ مسلما که روی رویکردهای اخلاقی و اجتماعی آدم ها تاثیر می گذارد اما فراموش نکنید که این مکان نامراد آدم های زیادی را کهنه کرده است. شاید هم پیشوند نام مبارک تان "شاه" گاهی شما را بفریبد و در کنار آقای غنی حس شهزادگی نماید اما اگر فرصت یافتین، لطفن یکبار داستان طاووس و خم رنگریز را در کتاب مثنوی معنوی بخوانید.

به قول مارشال فقید افغانستان: "با افتادن در خم رنگ ریز هیچ شغالی، طاووس نمی شود." شاه حسین به معنی شاهزاده ارگ نیست و شما هیچ نسبت خونی و تباری ای هم با شاهان سابق افغانستان ندارید. اگر به جای شما بودم؛ امروز از دو تا کار یکی را حتما انجام می دادم.

ابتدا از وظیفه ام شرافتمندانه استعفا می کردم، کاری که آصف آشنا معاون پیشین سخنگوی ریاست اجرایی انجام داد. دوم در یک نشست خبری از رسانه ها و خبرنگاران، بابت بی حرمتی به آدرس ایشان پوزش می خواستم.

می دانم شما هر دوتا کار را نمی کنید چون معاونیت سخنگوی ارگ برای تان ارزشمندتر از ایستادن در کنار داعیه داران و عدالت خواهان جوان هزاره در چهار راه دهمزنگ کابل است. با این تفاوت که جوانان آزاده هم کیش تان در چهار راه دهمزنگ برای عدالت خون ریختند اما شما دارید در حمایت از فاشیزم و تمامیت خواهی در ارگ عرق می ریزید.

فهیم فطرت

>>>   چقدر مسخره است و چه عجب دنیایی ست
یک کچالو به کچالوی دگر می خندد !
صالحی

>>>   دوران دوران کچالو و شلغم است!!!!!!!!

>>>   اگر واقعا شاه حسین مرتضوی دقت لازم را بخرچ دهد و سخنان اقای فهیم فطرت را بدقت بخواند باید که بزیر اب عرق غرق شود و سرافگنده .

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است