تاریخ انتشار: ۱۰:۲۰ ۱۳۹۶/۲/۸ | کد خبر: 132331 | منبع: | پرینت |
برژنف و خروشچوف و گورباچوف و چند تا پوف دیگر با هم نشستند و فکر کردند که چطوری می توانند از طریق افغانستان به آبهای آزاد راه پیدا کنند و بدون دردسر تمام دنیا را بگیرند و یک استالین بازی دیګر هم در طول تاریخ اجرا کنند به همین خاطر روی برخی از حکومت های وابسته نقشه کشی کردند و از احزاب کمونیستی در افغانستان حمایت کردند.
داوود خان که در آن زمان ها صدراعظم حکومت پسر کاکایش ظاهر شاه بود بود و همه چیز هم به شکل موروثی پیش می رفت تصمیم گرفت در غیاب پسر کاکایش ظاهر شاه کودتای سفید کند و قدرت را به دست بگیرد و نظام قدرت را از شاهی به جمهوری تغییر بدهد چون فکر میکرد جمهوری کمی شیک تر و دهن پُر کن تر است تا نظام شاهی در غیر آن همان آش بود و همان کاسه. داوود خان با سر کل و عینک های سیاهش فکر کرد وقتی با چند تا کمونیست و شعله ای و اخوانی می تواند شوخی کند حتما با بلوک های قدرت یعنی آمریکا و شوروی هم میشود شوخی کرد؛ به همین خاطر در مقابل پاکستان ایستاد و با لایتر آمریکایی سکرت روسی را روشن کرد و در خاکستر دانی ایتالیوی خاموشش کند و فکر کرد همین اکنون قرار است روسای جمهور این دو کشور بیایند زیر بغل داوود خان و ایشان قصه شاه پریان را برایشان حکایت کند.
این شد که کمونیست ها در تاریخ 7 ثور 1357 ریختند داخل خانه داوود خان و از سرک تا پچک همه را به رگبار بستند و خود داوود خان را هم کشتند و نظام کمونیستی به ریاست جمهوری تره کی روی کار شد و تره کی هم با زدن بر سر و رویش و پنداندن رگ گردنش نشان می داد که دست کمی از لنین بزرګ ندارد؛ دقیقا در همین دوره بود که آمریکایی ها متوجه شدند که روسیه شوخی شوخی می خواهد به وصیت نامه پطر کبیر عمل کنند و از طریق افغانستان بیایند همه دنیا را فتح کنند به همین خاطر اینها هم یک تعداد سران مجاهدانی که پاکستانی ها برایشان سرویس کرده بودند حمایت مالی و تسلیحاتی نمودند تا بر ضد کفر و الحاد مبارزه کنند. در آن دوره غیر از جنگ مسلحانه مجاهدان و کمونیست ها خود احزاب خلق و پرچم نیز با یکدیګر درگیر بودند و یکدیگر را می زدند و می کشتند و به زندان می انداختند تا اینکه حفیظ الله امین آمد و یک شب بدون سر و صدا داخل خانه معلمش تره کی شد و با بالشت او را به قتل رساند و در نتیجه در تاریخ افغانستان قاتل تره کی بالشت اعلان شد و حفیظ الله امین رییس جمهور شد و به مدت 9 ماه تا توانست آدم کشت.
یعنی اگر شما در آنوقت می فهمیدید که دو جمع دو می شود چهار تا یعنی بسیار می فهمیدید و باید کشته می شدید چون افغانستان در آن دوره زیاد نیازمند افراد روشنفکر و فهمیده و معلم و استاد دانشگاه نبود و باید یک طوری از جمعیت افغانستان کاسته می شد؛ برخی ها می گفتند امین دست پرورده آمریکایی ها بود و به همین خاطر دابس سفیر آمریکا در افغانستان در همین زمان کشته شد و عملا پای آمریکایی ها در افغانستان بیشتر کشیده شد و مجاهدان هم به جای یک حزب اسلامی 15 حزب جهادی و قیادی و اسلامی ایجاد شد و میزان بر سر کله زدن همدیګر نیز بالا رفت. شوروی ها هم دیدند که اگر به این شکل پیش برود نه تنها ما به آبهای آزاد راه پیدا نمی کینم بلکه همینقدر نیز جان سالم از افغانستان بدر ببریم هنر کردیم به همین خاطر ترتیبی داده شد تا حفیظ الله امین به مشوره مشاوران روسی در کنار پیک و شراب و دختر کشته شود و مستقیم برود در آن دنیا تا خیال همه دنیا از دستش راحت شود.
ببرک کارمل هم که آمده به صحنه سیاسی افغانستان یک طوری حرف می زد که فکر می کردی لنین همین الان تابعیت افغانستان را گرفته و باید روی سوسیالیزم افغانستانی کار کنند تا طبقه کارگر بشوند ارباب و ارباب ها در قبرستان عمومی دفن شوندِ حالا اینکه با آناهیتا راتب زاد و چند تا رفیق کمونیست دیګر چه ریشخندی سر تاریخ افغانستان کردند بماند سر جایش اما در هر صورت نسخه ببرک کارمل هم چندان نتیجه نداد و داکتر نجیب الله رییس استخبارات کمونیستی رییس جمهور شد و نماز و روزه و غیره شوونات اسلامی رونق تازه ای گرفت و حرف های جدیدتری با ازادی های اجتماعی روی کار شد. داکتر نجیب هم می دانست که ګلم شوری از سطح دنیا برچیده خواهد شد موضوع مصالحه ملی را مطرح کرد اما مجاهدین قبول نکردند و مطابق فرمول آمریکایی ها نباید نسل کمونیست حداقل تا چند دهه بعد در قدرت بمانند همین شد که مطابق توافق ژینو سربازان روسی افغانستان را ترک کردند و عملا دولت داکتر نجیب در مقابل تمام مجاهدین و نقشه های خطرناک بین المللی تنها ماند و کابل توسط مجاهدان سقوط کرد و صبغت الله مجددی رییس جمهور دوماهه افغانستان شد و ایشان هم لطف کردند با یک عفو عمومی چیزی زندانیان سیاسی و در کنارش قاتل و دزد و آدمکش را از زندان رها ساخت.
حالا بر سر قدرت نه کمونیستی مانده بود و نه شوروی و آمریکا و کشورهای اروپایی نیز تا اینجای بازی را نظاره گر روند نقشه ها بودند و در ادامه هم بیخیال همه داستان شدند و ګذاشتند تا همه احزاب جهادی یکدیگر را بخورند و افغانستان را تبدیل به حمام خون کنند. سازمان ملل متحد هم مثل اینکه پروژه تباهی کشور را روی دست بگیرد برهان الدین ربانی را رییس جمهور دولت اسلامی افغانستان گذاشت و گلبدین حکمتیار هم شد صدراعظم و احمدشاه مسعود نیز وزیر دفاع و متباقی رهبران جهادی هم در وزارتخانه های مختلف تقسیمات شدند.
پاکستانی و ایرانی ها هم در حمایت از این جهادی ها سنگ تمام گذاشتند و تا توانستند پای خودشان را در تحولات سیاسی افغانستان عمیق تر ساختند. اینجا بود که روی کرسی ریاست جمهوری و چوکی های دیگر جنگ آغاز شد و ربانی هم که مدت 6 ماهه ریاست جمهوری اش تمام شده بود از مقامش کناره گیری نکرد و مجاهدان به دو گروه حکومتی ها و مخالفان حکومت تبدیل شدند و زدند تمام کابل را خراب کردند و چند میلیون افغانستانی دیگر را نیز آواره ساختند؛ اینکه نزدیک به چند صد هزار نفر کشته و زخمی شدند باید بصورت جداگانه از خودشان پرسیده شود که فعلا نیز در مقام های بلند حکومت قرار دارند.
اینکه طالبان بعنوان پروژه غربی روی کار آمدند و مجاهدان را از قدرت خلع کردند یک داستان جداگانه است اما در هر صورت در هفتم و هشتم ثور مردم افغانستان لطمات زیادی را بر پیکر خود احساس کردند و بعد از کشته و معلول شدن میلیون ها افغانستانی حالا رهبران مجاهد و کمونیست همراه با بازیگران پشت پرده آنان بر سر یک میز مدور؛ چای سبز وطنی می نوشند و بر سر ادامه امتیازگیری ها و اختلاس ها به عناوین مختلف بحث می کنند و بر سر و کله یکدیگر می زنند تا بتوانند چند صباح دیگر نیز به فعالیت های خود ادامه دهند.
مهدی ثاقب
>>> اگر جهاد طرف داران پاکستان بر علیه اعضای حزب دموکراتیک که منشاُ آن از پاکستان بود بر حق است و لا جهاد طالبان نیز بر علیه حکومت ... بر هبری کرزی غنی که از پاکستان تا اکنون دکتی می شود برحق است.
یک مسلمان بی طرف حقیقت گو صاف و پاک وصیقل شده
>>> هرکس می خواهد درمورد این موضوعات معلومات دقیق بدست آرد کتاب تلک خرش نوشته رئیس آی اس آِ را بخواند تا از حقیقت پشت پرده با خبرگردد
انجیرگل
>>> خلاصه قدرتمندان دنیا درگیرکردن مردم افغانستان راوسیله رقابت شان قرارداده وهنوزهم بسیاری ازمردم مسلمان این سرزمین متوجه نیستیم!
>>> هفت ثور نشده بود که اشرار به ضد داو.د خان درپاکستان جنگ را براه انداخته بودند
>>> چرا فقد سیاسیون افغانستان طعمه چرب برای قدرت بازی های بیگانه گان است؟؟؟؟؟؟؟ از ماست که بر ماست چرا....بر قوم پرستان وزیاده خواهی شان که این چنین کشور را نابود و مردم را در جهل گذاشتند....و چند بار وطن را برای بیگانگان فروختند هنوذ که هنوذ است دست نکشیده و این بازی کثیف ادامه دارد.
>>> هفتم و هشتم ثور دو روز ننگین و شرم اور و ظالمانه و و خلاف بشریت و انسانیت در تاریخ افغانستان
بصر نظری
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است