در تازه ترین مورد، حکمتیار می گوید که جنگ طالبان، نامشروع است و حکمتیار به برخی رسانه ها می گوید که شرارت پخش می کنند و باعث جدال و اختلاف در میان برخی از اقوام شده اند. حقوق بشر در پیوند با صحبت های حکمتیار می گوید که دیدگاه های سال های پیشین خود را فراموش کن و به ارزش های تازه شکل گرفته افغانستان حرمت بگذار. همچنین حکمتیار درباره حکومت می گوید که بهتر است یکی از رهبران کنار روند و به شرکت سهامی نقطه پایان بگذارند.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، توریالی غیاثی، آگاه امور سیاسی در برنامه «تحول» گفت: سیاست حذف گرایانه هیچ وقت یک سیاست منطقی نبوده است و نتایج مطلوب هم به بار نداشته است. ما اگر بر صحبت های حکمتیار نگاهی بیندازیم، متاسفانه آن صحبت های سلبی در صحبت های حکمتیار، به جای مسایل ایجابی صحبت ها بیشتر خودنمایی می کند و وی بیشتر با ادبیات گذشته وارد میدان شده است که متاسفانه گمان می رود از واقعیت های امروز دور است.

وی، افزود: آقای حکمتیار با سیاست هایی که روی دست گرفته بود، مدتی از قافله بزرگی که افغانستان با آن درگیر است، عقب ماند. به قول شاعر در این جا است که باید بگوییم: آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ حزب اسلامی که بسیار قدرتمند بود بسیاری از فرصت ها را در این مدت از دست داد. اگر آنها در این مدت به فعالیت های سیاسی و مبارزات سیاسی روی می آوردند، سلاح را بر زمین می گذاشتند و انقلابی که خودشان در پیروزی اش سهم داشتند به ثمر می رساندند و به انتظار مردم که پیروزی بود پاسخ می دادند بسیار بهتر بود اما این کار را نکردند و به مخالفت پرداختند.

غیاثی، معتقد است بسیاری از افکار حکمتیار درباره جامعه و حکومت داری افغانستان کهنه است و افزود: حالا آمدن حکمتیار، با اما و چراهای بسیاری همراه است و باید آنها خود و افکار و نظریات خود را مطابق روز دربیاورند. بخشی از صحبت های حکمتیار، مشابه به اصحاب کهفی است که سال ها خواب بوده اند و بعد از سال ها که به شهر آمده اند همه چیز تغییر کرده است.

این آگاه سیاسی، در خصوص اشتباهات حکمتیار در گذشته اظهار کرد: در صحبت های حکمتیار، مسایل بحث برانگیز زیاد بود. اما نقاط مثبتی هم از جمله همینکه ما به دیگر به گذشته برنگردیم و به آینده نگاه کنیم و بحث دعوت به صلح عمومی در افغانستان دعوت از طالبان برای پیوستن به صلح مسایلی بود که روی آن باید بحث شود. طبعا طالبان، الاقاعده، حقانی، اینها نام هایی هستند که نماینده های افغانی گروه های الاقاعده و گروه های تروریستی هستند و در این شکی نیست که حکمتیار و حزب اسلامی در آغاز از ناحیه طالبان، به هر دلیلی که بود و آن اعتمادی که بر پاکستانی ها داشت و با متولد ساختن طالبان، آن اعتماد از بین رفت و کمرنگ شد و پشتیبانی که از حکمتیار در آن زمان می شد، از طرف حکمتیار به طرف طالبان جهت داده شد. حزب اسلامی آسیب بسیاری از ناحیه طالبان دیده است. تعداد زیادی از فرزندانشان کشته شدند، در مقابل آنها جنگیدند اما بنابر سیاست های نادرستی که حکمتیار متاسفانه بر حزب اسلامی تمویل کرد، اگر رویکرد درستی نسبت به مبارزات و تحولات آینده حکومت می گرفت ما امروز به این مشکلات مواجه نمی شدیم، این را تمام مردم افغانستان می فهمند و خودش نیز این را درک می کند و از صحبت هایش هم این موضوع درک می شود. اما بنا به خصلتی که حکمتیار دارد همیشه می خواهد که یک نگاه مخالف نسبت به خیلی از چیزها داشته باشد. این جزو سرشت حکمتیار است. حکمتیار را باید با این سرشت بپذیریم و درکش کنیم.

وی، حکمتیار را در حکومت تنها به عنوان یک جریان سیاسی، پذیرفتنی می داند و می گوید: مهم این است که دولت افغانستان گفتارها و دیدگاه های آنان را به عنوان یک سیاست راهبردی استفاده نکند. اما اینها می توانند به عنوان یک حزب یا یک جریان سیاسی، دیدگاه خود را داشته باشند و نظر خود را داشته باشند، نسبت به محیط پیرامونی حساسیت نشان دهند و از لحاظ پایگاه ایدولوژیک، به عنوان یک حزب سیاسی، یک سلسله اصول و پرانسیو ها را نشان دهند. وی حق دارد که به عنوان یک جریان سیاسی، بسیار موثر در داخل افغانستان بیاید یک سلسله اصولی را هم از آن عدول نکند. برای مردم ما مهم این است که این گفتارها و این دیدگاه ها به عنوان دیدگاه های رسمی دولت از جایگاه قدرت در جامعه اعمال نشود، مهم همین است. در غیر این صورت این بسیار خطرناک است و تمام دستاوردها را زیر پا می گذارد و اشرف غنی را هم را به عنوان رییس جمهور کشور با مردم مواجه می سازد و باعث جنجال میان مردم و حکومت می شود.

کد (30)

>>>   هرکه از دیدگاه خود واز برداشت شخصی خود که از حضرت امیر دارد نظر می دهد واقعیت های تاریخ چند دهه ای کشور بیان گری چیزی دیگریست اول این حزب منبعث از تاثیر گذاری بیگانه هابوده در تشکیل تمویل وتقویه ای ان اثر ورسوخ اجانب صد در صد دیده میشود وباز عملکرد های ایشان خلاف انچه بیان میدارند جلوه گر است اسلامی را که جناب عالی برتطبیق ان تاکید دارند در هیچ دور از ادوار عملی نبوده وخلاف انچه قران وسنت وسلف صالح اسلام را تعلیم داده اند میباشد بطور مثال اسلام مخالف قتل نفس است مگر در حالت های بسیار استثنای وقتل یک انسان رامعادل با قتل تمام دنیا میشناسد اما انها هروقت دست یافتند قتل نفس بجای خودش از قتل برادر مسلمان ومجاهد خودشان دریغ نکرده اند مشکل انها درین است که رفتار وحرکات ونظریات خودرا با هدایات وارشادات اسلامی وفق نمیدهند بلکه هرچه نظر وروش خودشان است اسلامی میدانند این را میگویند استبداد در دین وباز اینها با کدام گروه وطایفه ای نبوده که ایتلاف نکرده اند؟ از امین شروع تا طالب والقاعده وداعش در هیچ یک ازین تلفیق ها موفقیت وتاثیر نداشته اند وهر جا رفتند انجا را سقوط دادند حال نوبت دور غنی وعبدالله است که انشا ءالله این خدمت بزرگ را نیز برای ملت انجام خواهند دادمن که تاریخ اسلام را مطالعه مینمایم عمل کرد های اینها بیشتر به خوارج نزدیک است تا باگروه های اسلامی اصیل دیده شود که چه گلی را اب خواهند داد وارباب ها از نزد ایشان چه استحصال خدمت مینمایند انهای که کنون گرد ایشان جمع شده اند همه بامید کرسی ومقام وثروت و مکنت اند وچون وحید مژده خواب وزارت خارجه را می بینند واستاد فریور هم که به بیانات رهبر صحه میگذارند دوست دارند ریس پوهنتون شوندو... به مجرد این که به این ارمان ها نرسند مانند گذشته اقای حکمتیار تنها فرار خواهند کرد چنانچه در مزار شریف حین فرار ایشان بنده در میدان هوای مزار بودم که با یک نفر در پنجشیر واز انجا به تاجکستان وبعدا به ایران متواری گردیدند
جگر خون

>>>   ازوقت بیدار بود لاکن توحالا خبرشدی

>>>   آقای توریالی
حکمتیار مانند تو اشحاص زیادی را که در اثر پیکاری لینن خواب بوده اند سالها قبل از حواب بیدار کرده

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است