برخی ها طوری صحبت می کنند که انگار حکمتیار فرشته است و با آمدن وی به افغانستان اینجا بهشت خواهد شد. اگر امثال وی فرشته بود، پس این کابل را چه کسی خراب کرد؟ این جنگ های داخلی را چه کسانی انجام می دهند؟ | ||||
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۹ ۱۳۹۶/۲/۱۳ | کد خبر: 132608 | منبع: | پرینت |
گلبدین حکمتیار طی سخنانی در این رزوها، به طالبان تاخت و آنان را باعث حضور کشورهای غربی در افغانستان دانسته خطاب به طالبان گفت: شما پای نظامیان امریکایی را به افغانستان کشاندید و دلیل اصلی حضور این نیرو ها در کشور هستید.
وی طالبان خونریز خطاب کرده و برخی از حملات شان را اشتباه خوانده افزود: سقوط قندوز، بزرگترین اشتباه گروه طالبان بود و این گروه پس از سه روز دوباره فرار کردند.حکمتیار در خطاب به طالبان گفت: بیایید در یک صف ایستاد شویم و کشور خود را آباد کنیم. وی همچنین به حکومت وحدت ملی انتقاد کرده و معتقد است عبدالله باید از قدرت کناره گیری کند.
به گزارش شبکه اطلاع رساني افغانستان(afghanpaper)، ناصر موسوی، مسوول شبکه نهادهای مدنی افغانستان، در گفتگو با «آرزو» گفت: حکمتیار بعد ازاین همه جنگ و مقاومت و گاهی جهاد و گاهی فتوا، بالاخره به همان دولتی پیوست که خودش علیه آن جهاد می کرد. در این شکی نیست که هیچ شهروندی در افغانستان چه کسی که در افغانستان است و چه کسی که در افغانستان زندگی نمی کند، هر کسی که تبعه افغانستان می باشد خواهان صلح است و معتقثد است که در افغانستان باید صلح محقق شود و این جنگ خانمان سوزی که تمام هست و بود و بنیان دولت و ملت را تضعیف کرده است، از بین برود. بالاخره سرانجام اینهمه خرابی و کشتار باید پایانی داشته باشد اما پیوستن حکمتیار هم به صلح دلایل خاص خود را دارد.
وی، در خصوص دلیل پیوستن حکمتیار به صلح بیان داشت: سه علت اساسی برای این موضوع وجود دارد. اول اینکه حکمتیار در یک رقابتی در سطح کلان قرار گرفته بود. موقعیت حزب اسلامی نسبت به این گروه های دیگری که در مقابل دولت می جنگیدند، بسیار ضعیف بود. یعنی فعلا ماشین جنگی را در افغانستان نه حزب اسلامی بلکه طالبان رهبری می کنند. یعنی آن موقعیت کاریزماتیکی که حزب اسلامی در گذشته داشت و آن حمایتی که از وی می شد رو به افول بود. حکمتیار چشم اندازی برای اینکه موقعیتی بهتر از این داشته باشد نداشت. دوم، اینکه به علت کهولت سن، اقتضا نمی کردکه حزب وی، به چند بخش و پارچه تقسیم باشد و برخی ها همراه با دولت، برخی ها همراه با طالبان و برخی دیگر با دیگران باشند. به همین دلیل تصمیم گرفت که آنها را درون دولت منسجم کند و وارد رقابت های سیاسی در افغانستان شود. چرا که در این زمان از جنگ نمی توانند نتیجه دلخواه داشته باشد. سوم اینکه، حکمتیار، قبل از این که با دولت افغانستان درمورد صلح به توافق برسد، ابتدا با آمریکا و انگلیس توافق کرده است که به دولت افغانستان بپیوندد. یعنی همان تغییراتی که در سطح نظام بین الملل آمده است، چند پارچگی و تضعیف کل موقعیت حزب اسلامی در افغانستان و تضعیف موقعیت نظامی آقای حکمتیار نسبت به طالبان و شبکه حقانی. اینها عوامل گوناگون و اساسی بوده اند که حکمتیار توانسته است به صلح بپیوندند.
به باور موسوی، حکمتیار، به لحاظ دید کاریزماتیک رهبری، به لحاظ موقعیت سیاسی دیگر جایی برای بازگشت ندارد. اینکه گفته است حکمتیار سلاح خود را بر زمین گذاشته است و دیگر قصد بازگشت به صف مخالفان را ندارد به این دلیل است که حکمتیار دیگر توان برگشت ندارد و مجبور است که راه صلح با حکومت را در پیش بگیرد.
رییس شبکه جامعه مدنی افغانستان، معتقد است دولت باید کنترلی مشخص بر حکمتیار داشته باشد و افزود: اگر قرار بر این باشد که حکمتیار مانند سایر رهبران جهادی، سیاف، مجددی و خلیلی و همه رهبران جهادی که در افغانستان زندگی کرده اند، چنین زندگی را اختیار کند، دولت افغانستان باید به تمام تعداد، انواع و سلاح بر حزب اسلامی کنترل و اشراف داشته باشد تسلیم سلاح آنها هر چقدر طول بکشد مشکلی ایجاد نمی کند اما اگر دولت افغانستان کنترلی بر تعداد اسلحه حکمتیار و بر افراد نظامی آن نداشته باشد، زمان بندی مشخص برای تسلیم اسلحه اش وجود نداشته باشد و اینها خارج از کنترل دولت باشند، قطعا مشکل ایجاد می شود. یک نفر نمی تواند هم در کنار دولت باشد و هم سلاح مسلح داشته باشد. کنترل هم به این معنا است که سلاح هایشان مشخص باشد، پایگاه هایشان مشخص باشد و اینها هم کاملا باید تحت کنترل دولت باشند.
موسوی ادامه داد: در این بازی سیاسی مهم این است که دولت افغانستان بتواند اقتدار مرکزی اش را بر همه بگستراند. همه دولت های دیگر جهان، که صلح کرده اند، در نهایت سود اصلی را دولت برده است. اما اگر در افغانستان رهبرانی که به صلح می پیوندند سلاح هایشان را تسلیم نکنند، کسی که ضرر خواهد کرد دولت خواهد بود.
وی، معتقد است حکمتیار فرشته صلح افغانستان نخواهد بود و گفت: برخی ها طوری صحبت می کنند که انگار حکمتیار فرشته است و با آمدن وی به افغانستان اینجا بهشت خواهد شد. اگر امثال وی فرشته بود، پس این کابل را چه کسی خراب کرد؟ این جنگ های داخلی را چه کسانی انجام می دهند؟ پس اینطور نیست که هیچ کوتاهی و نقص و اشتباهی وجود نداشته باشد. راه درست این است که اگر ما می خواهیم که افغانستان به راه درست برود و رهبران سیاسی افغانستان اصلاح شود، اشتباهات شان گفته شود. اگر همیشه از آنها تمجید شود و آنها را بزرگ کنیم جای سوال می ماند که پس چرا این کشور ویران است؟
موسوی، در خصوص برنامه حکمتیار در افغانستان بیان داشت: حکمتیار وقتی در داخل حکومت افغانستان آمد، یعنی قانون اساسی افغانستان را پذیرفته است. اما به طور قطع انتظار نمی رود که حکمتیار، ابزار دست رهبران حکومتی فعلی باشد. وی با تمام قدرت خود تلاش خواهد کرد که در انتخابات شورای ولایتی، پارلمانی و حتی رییس جمهوری کاندیدهایی داشته باشد و مشارکت قعال داشته باشد و هیچ کس هم حق انتقاد بر این موضوع ندارد چرا که وی قانون را پذیرفته است و یک شهروند محسوب می شود.
وی، با انتقاد از حرف های حکمتیار در مورد اصرار بر تمرکز قدرت در حکومت بیان داشت: امروز تلاش حکومت ها بر این است که در کشوهایی مانند افغانستان و کشورهای جهان سوم کثیرالقومی، قدرت را میان مردم تقسیم کنند. در کشورهای جهان سومی مانند افغانستان، اگر شما فرشته را هم در این سرزمین بیاورید به خاطر اینکه به قانون پایبندی وجود ندارد حکومت تبدیل به یک اقتدارگرای مطلق می شود. کافی است که توجهی به وضعیت فعلی افغانستان کنیم، همه از معاون اول رییس جمهور تا وزیر مالی شکایت می کنند که تمام صلاحیت ها به دست رییس جمهور است. اگر حکمتیار هم نظر به همین قدرت متمرکز داشته باشد چه تفاوتی با گذشته کرده است؟ این سیستم متمرکزی که تمام قدرت کشور به دست یک شخص نهفته است،باید از هم بگسلد. قدرت باید تقسیم شود. قدرت باید به ولایت تقسیم شود. در کنار رییس جمهور باید نخست وزیر وجود داشته باشد. این بسیار واضح است که در افغانستان نمی شود با سرنیزه و با تحکم حکومت کرد. این را حکمتیار نیز باید بداند که این سیستم جواب نمی دهد. این که حکمتیار از یک جانب طرفداری می کند مشخص می شود که طرفدار جناح خاصی در حکومت است.
کد (30)
>>> واقعا برای یکعده ازدزدان فرشته صلح نخواهد بود وبرای اکثریت مردم افغانستان فرشته صلح است
>>> از اشخاص که خود را کارشناس سیاسی ویا مردان با علم میدانند ودر راه ترقی وپیشرفت مملکت تپ. وتلاش دارند ومیخواهند دیموکراسی را در افغانستان پیاده سازند چنین کلمات لاوبالی انسان آرزو ندارد ،این اشخاص باید به دید بالا هم چیز نگاه کنند نه کوچه وبازاری .
آقای موسوی افسوس به حالت که دیدگات این قدر پایین است ،حرمت سخن داری را بدان تا شوی بهروز؟؟؟
عبدالله ریحان
>>> اگر این حکمتیار فرشته باشد شاید کلید بهشت را به همه خواهد داد
>>> حكومت كثيرالقومى؟!؟! يعنى جه؟!؟ همه دزدان از قوم هاى كوجك تاجك هزاره و أزبك مى خواهند بادشاهى كنند. أيا اين أقوام مردم شريف وطندوست ندارند؟؟؟نه البته كه دارند!!! مكر كجا هستند ان شرافين اين اقوام كه مردم از شر اين دزدان و خائنين ووطنفروشان به غم شوند!!! موسوى ديكر اينقدر سنك كثير القومي بر سينه مزن!! همه أقليت ها تاجك، هزاره، أزبك و ديكران به إنذاره كافى حتا زياد تَر از حقوق خود را دريافت كردند!!!
>>> کم مانده که حکمتیار را پیغمبر بخوانن
>>> حالا بالغ شده است، إنشاءالله اشتباهات گذشته تكرار نميشود، بازهم نسبت به همه دزدان ديگر بهتر است، گرچه بسيار دير آمد.
>>> صلح با حکمتیار صلح نیست فقط امتیاز دهی یکجانبه به یک مهره سوخته است، آنهم صرف بنام قوم و پشتونولی۰ اگر گلبدین صلح کند در کدام جبهات و کدام نقاط کشور جنگ ختم خواهد شد؟ هیچکدام۰ آیا تمام افراد گلبیدین همین حالا هم در همین حکومت فاسد شامل نیستد؟
طالبان هم که انسان نیستند تا صلح کنند۰ طالبان به همزیستی، احترام متقابل، و تقسیم قدرت باور ندارند، پس چگونه صلح خواهند کرد؟ آن صلح نخواهد بود بلکه "سوله" اوغان ها خواهد بود۰
>>> اگر پشم سیاه سفید شد آنگهی حکمتیار هم از جنایت و خیانت پاک خواهد شد.
>>> حالا که بالغ شده است هنوز هم صوفی صاحب را ملاقات میکند یا که توبه کرده است۰
>>> اطفال هم نظرخود رامینویسند وحق شان است اما ماآنراابدا تائید نمیکنیم
>>> راکتیار با همه لاف و پتاق که میزد بلاخره به همان دولتی که خودش آنرا دست نشانده کفار و امریکائی ها میدانست سرخم مثل ک۰۰ ها تسلیم شد۰
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است