تاریخ انتشار: ۱۲:۲۷ ۱۳۹۶/۲/۲۰ | کد خبر: 132925 | منبع: | پرینت |
قوم یک واقعیت طبیعی و اجتماعی است. فاکتور قوم یکی از فاکتورهای عمده در شناخت شکاف های اجتماعی به خصوص در بحث جامعه شناسی سیاسی به بررسی گرفته می شود.
قوم در بسیاری از کشورها به تنهایی عامل ایجاد سرزمین و کشور بوده است و در بسیاری دیگر، همگرایی اقوام باعث ایجاد دولت ملت های موفق و کارآمد شده است اما تاریخ افغانستان به خصوص پس از حکومت 9 ماهه امیر حبیب الله کلکانی، پر از کش و قوس های قومی بوده است البته در مقاطع از تاریخ به صورت افراطی و در مقاطع دیگر به ظاهر کم رنگ و چون اخگری زیر خاکستر!
تفوق طلبی قومی ایدیولوژی، سیاست، فرهنگ، روشنفکری و حتی دین را بحیث ابزار رسیدن به قدرت، به خدمت گرفته است. عمده ترین عامل در جهت عقبگرد های چند مرحله ای توسعه سیاسی قومگرایی نامتعارف در این کشور بوده است.
احزاب چپی و اسلامی در نهایت و فرجام راه خویش را به سمت قوم باز کرده اند. با درک دقیق این مساله، جامعه بین المللی برای حل مساله افغانستان نیز یک راه حل قومی مطرح کرد که رفته رفته خود عاملی برای بقا و دوام مشکلی که فکر می شد درحال حل شدن است، شد.
هرچند همه اطراف و جوانب یک قوم از بابت در اختیار داشتن قدرت، از مزایای آن در هیچ دوره مستفیذ نشده اند و نمی شوند ولی عادت کرده اند که به هر قیمتی این نعمت را که به دست آورده اند، از دست ندهند. سیاسیون با شناخت این خصیصه در میان هواداران قومی شان، شعارهای قومی را درصدر داعیه های خویش قرار داده اند و شاید آنگونه که شعار می دهند هم نباشند.
اینجا در قرن 21 متاسفانه و در حضور پرقدرت سیاسی نظامی دنیای مدرن، قانون قومی است، تقسیم کرسی های پارلمان قومی است، تشخیص جایگاه ها در دولت و نظام قومی است که متاسفانه در چنین فضایی مجال رشد معیارهای تکنوکراتیک و مدرن تا حد زیادی محدود شده است. اینجا در وهله نخست باید به تعریف جایگاه قومی خود بپردازی برای احراز کرسی قدرت تا شایستگی لازم شخصیتی، علمی و سیاسی که کرسی قدرت ایجاب می کند.
چیزی که در درون این فرآیند هر روز به حاشیه می رود، اعتماد ملی منحیث عامل وحدت و همبستگی و عامل بنیادین ساخت دولت ملت به صورت دمکراتیک آن است. برای اعتماد سازی و گذر از این حالت راهی جز توجه به امور فرهنگی و تبلیغ درست از هویت گم شده ملی نیست. این راه تا رسیدن به هدف زمان زیادی را می گیرد اما نتیجه می دهد.
در غیر آن، با توجه به شکنندگی وضعیت و با توجه به تجربه ناکام داعیه قومی و بی اعتمادی در حال گسترش ملی، کشور به سمتی پیش خواهد رفت که در فرجام قبول کنیم هرکس خودش باشد و کسی به کار کسی غرض گرفته نتواند. امروزه حلقاتی در بیرون و داخل برای یک چنین حالتی تلاش می کنند و از هیچ ابزاری برای رسیدن به این مقصد دست بردار نیستند!
برنا صالحی
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است