سایت "گلوبال ویسیز" در مطلبی نوشته است، شاید نام افغانستان به دلیل تصویر نادرستی که طالبان در دوران حاکمیت 5 ساله خود در سطح جهان از آن ساخت، عده‌ ای را وحشت‌ زده کند اما اگر از دریچه‌ ای غیر از جنگ و سیاست به افغانستان نگاه کنیم، این کشور می‌ تواند یکی از دوست‌ داشتنی‌ ترین کشورهای جهان باشد.

به جای اینکه از خود بپرسیم چرا این تعداد شهروند افغانستان هر سال زادگاه خود را ترک می‌ کنند، بهتر است بپرسیم چرا تعداد زیادی از شهروندان این کشور با وجود سختی‌ ها و مشکلات فراوان همچنان در وطن خود باقی مانده‌ اند؟ نکاتی را در اینجا ذکر می‌ کنیم که بر اساس سایت "گلوبل ویسیز" افغانستان را یکی از دوست داشتنی‌ ترین کشورهای جهان ساخته است.

1- جمعیت فوق العاده جوان
افغانستان پنجمین کشور جوان جهان است و 68 درصد جمعیت آن را جوانان و کودکان زیر 25 سال تشکیل می‌ دهد. این ترکیب جمعیتی باعث شده این کشور از سرمایه انسانی عظیمی برای پیشرفت برخوردار بوده و امید فراوان به آینده خود داشته باشد.

2- تنوع در همه زمینه‌ ها
افغانستان مهد تنوع است. این کشور اگر چه در محدوده جغرافیایی نسبتا کوچکی قرار گرفته است، به لحاظ فرهنگی، زبانی، مذهبی، قومی، نژادی، غذا، پوشاک، موسیقی، مناظر طبیعی، گونه‌ های جانوری و پوشش گیاهی در زمره متنوع‌ ترین کشورهای جهان قرار دارد.

3- مهمان‌ نوازی
افغانستانی ها مردمان مهمان‌ نوازی هستند که مهمان را عضوی از خانواده خود می‌ دانند و با غذاهای خانگی لذیذ از او پذیرایی می‌ کنند. مهمان‌ نوازی تاریخی افغانستانی ها باعث شده است آنها ضرب‌ المثل‌ های زیادی با مضمون پذیرایی از مهمان در فرهنگ عامه خود داشته باشند.

4- میهن‌ پرستی با وجود اختلافات
مردم افغانستان مردمی بسیار میهن‌ پرست هستند که تاریخ طولانی جنگ با استعمارگران و متجاوزان خارجی این نکته را به خوبی ثابت می‌ کند.

5- نقش روزافزون زنان در جامعه
پس از سقوط رژیم طالبان، شرایط زندگی برای زنان به کلی در این کشور تغییر کرد. آنها از فرصت‌ های شغلی برابری با مردان برخوردارند و در بیشتر عرصه‌ ها در کنار مردان حضور دارند. ضمن اینکه از میزان خشونت علیه زنان نیز به شدت کاسته شده است و دختران افغان امروز به راحتی می‌ توانند در مدارس به تحصیل علم و دانش بپردازند.

6 – سادگی چشم‌ نواز
افغانستانی ها به ساده‌ ترین شکل زندگی خود را سپری می‌ کنند. برعکس اعضای خانواده‌ های غربی، اعضای خانواده‌ های افغانی تمایل دارند همگی در کنار یکدیگر زندگی کنند. به دلیل همین خصلت سادگی، آنها چهار زانو زدن را به نشستن بر روی صندلی و خوابیدن بر روی زمین را به خوابیدن برروی تخت ترجیح می‌ دهند. اجتناب از تجملات باعث شده است آنها بتوانند از تمامی سختی‌ هایی که در طول تاریخ بر آنها تحمیل شده است به سلامت عبور کنند.

7- نان، نان و نان
افغان‌ ها به خوردن نان مخصوص خودشان که یکی از خوشمزه‌ ترین انواع نان در جهان است، اعتیاد دارند. آنها حتی غذای معروفی به نام شوربا دارند که نان را در آن تلیت می‌ کنند و سپس دوباره آن نان خیس شده را با نان خشک میل می‌ کنند.

8 – ثروت‌ های روی زمین و زیر زمین
بیش از 80 درصد جمعیت افغانستان از طریق کشاورزی امرار معاش می‌ کنند و برخی محصولات کشاورزی آن از جمله انار قندهار دارای شهرت جهانی هستند. در عین حال، افغانستان از لحاظ منابع معدنی مثل طلا، مس و سایر فلزات گرانبها نیز یکی از غنی‌ ترین کشورهای جهان است. تهدیدات امنیتی باعث شده که طی سال‌ های اخیر سرمایه‌ گذاری چندانی در بخش معادن این کشور صورت نگیرد.

طبق مطالعات، ارزش منابع معدنی افغانستان حدود 3 هزار میلیارد دالر تخمین زده شده است.

امید جان

>>>   فقط بهترین کار این است که هموطنان ما دست به دست یک دیگر بدن برادرانه زندگی کنند این کار باعث میشه که یک مشت محکم به دهن دشمنان بکوبند اتحاد بهترین چیز است فریب دشمنان را نخورید یک روزی دشمنان ما شرمنده خواهدشد شکست خواهد خورد
حمید از تهران

>>>   بلى هزار استان است
هزار زبان
هزار ملت
هزار مذهب
هزار باغ
هزار چشمه
هزار کوه
به هزارها زيبايى و قشنگى
ولى نام کشور زيبا نيست
افغان چه معنى مى دهد????

سيد جمال الدين افغانى مى نگارد: :"فارسها اين مردم را "افغان" ناميده اند ؛ به اين علت كه هنگامي كه آنان در زمانهاي قديم توسط بخت النصر اسير شده بودند بسيار آه و ناله و فرياد و شيون مي كردند . از اينرو نام "افغان" كه در زبان فارسي معناي ناله وفرياد مي دهد آز آن زمانها بر آنان اطلاق مي شده است . ""عوام فارسي به زبان عاميانه اين مردم را " اوغان" مي نامند كه مشابه نام " پتان" است كه از طرف هندوان بر آنان اطلاق مي شده . اما بعضي از طوايف افغاني مثل ساكنين قندهار و غزني خود را پشتون و يا پشتانه مي خوانند . و بعضي هم مثل ساكنين نواحي خوست ؛ كورم و باجور خود را پختون و پختانه نا ميده اند . "اين دوبند متن ترجمه از کتاب سيد جمال الدين افغانى زير عنوان "تتمة البيان في تاريخ الأفغان" مى باشد که به زبان عربی در سال 1901 در مصر منتشر شد.سيد جمال الدين افغانى ويا اسد آبادى که با "ال کابلى" هم دستخط دارد اين کتاب را در قرن نوزده نوشت ولى چاپ اش دراولين سال قرن بيست به فرمان آدمکش قرن, جانى بشرى عبدالرحمان خان چاپ شد.الافغانى در فصل اول کتاب خود معنى و ريشه واژه افغان را و پيوند سياسى اش را روشن نموده فصل دوهم کتاب خود چندين اقوام افغان را به معرفى گرفته است: بگونه نمونه: کاکر, توخى, يوسفزى, عبدل, مهمند, هتک, افريدى سليمان خيل, بارکزى, اليکوزى وغيره.

>>>   اين پارگرافش بسيار خوشم امد ..... نآن تر شده را با نآن خشك ميل مى كنند.
نان، نان و نان
افغان‌ ها به خوردن نان مخصوص خودشان که یکی از خوشمزه‌ ترین انواع نان در جهان است، اعتیاد دارند. آنها حتی غذای معروفی به نام شوربا دارند که نان را در آن تلیت می‌ کنند و سپس دوباره آن نان خیس شده را با نان خشک میل می‌ کنند

>>>   این چیزهائیکه شما ذکر نمودید متائسفانه همه آن را پروژه لجاجت فاشیستی قوم گرائی و زبانی و اعمال نابخردانه حکام قبیله همه این ممیزات را که رب العالمین به افغانستان عطاء فرموده است منهدم ونابود کرده اند که اثری از آن دیده نمیشود.

>>>   مبارک باد ای هموطنان!
ما باید مانند یک فامیل متحد باشیم، خوش باشیم واز نفرت توبه کنیم!

>>>   افسوز كه أين كشور دوست داشتني غمخوار در سطح رهبري ندارد و رهبران أين كشور دوست داشتني برأي بجاي اينكه برأي ملت خود زحمت بكشند برأي بيكانه ها خدمت ميكنند

>>>   ۱. جمعیت جوان: ما در یک جهان بازار آزاد جهانی و دیجیتالی و هوش مصنوعی زندگی میکنیم که حتی یگان وقت برای متخصین و دانشمندان علمی در کشور های پیشرفته ،زمینه کار مهیا نیست. زیرا حیات تولیدی جهان بطرف ماشینیزه شدن و کمپیوتری شدن و هوش مصنوعی شدن میرود. بنأ جمعیت جوان فاقد کیفیت علمی، بازار فروش ندارد.
۲.تنوع در زمینه ها: کشور هند با داشتن بیش از چهارصد زبان و هزاران قوم و نژاد و کلتور و عنعنات و رسم و رواج ها و جشن ها و خوراکی ها و لباس ها و عقاید و باور ها و دین ها، در طول تاریخ ده هزار ساله تمدن بشریت، در راس کشور ها قرار داشته است و حتی کریستوف کلومب بخاطر پیدا کردن راه بحری به هند، راه را غلط کرد و قاره امریکا را کشف کرد.
بهرصورت، تنوع این همه کلتور و فرهنگ های هند و غیره، ضامن آن نیست که همه مردم در رفاه و خوشی و بی غمی زندگی کنند، زیرا هنوز هم هستند افرادی که در هند در روی سرک تولد میشوند و بزرگ میشوند و در روی سرک میمیرند.
۳.در افغانی یک متل وجود دارد که میگویند:(مهمان یک روز، دو روز، نی که تا نوروز).
بر خلاف شما در کشور های اروپایی که می آیید، مهمان نیستید، برای شما آموزش زبان داده میشود و تعلیم کار داده میشود و بیمه صحی و تقاعد و معاش ماهوار داده میشود، تا زمانی که خودتان سر پا ایستاده شوید و کارکنید و زندگی آبرومندانه خویش را بدون کمک دولت به پیش ببرید. بنأ شما مهمان نیستید و تا نوروز برای شما ماهی پخته نمی کنند، بلکه ماهی گرفتن را یادتان میدهد.
۴. میهن پرست. مردم افغانستان در طول تاریخ میهن پرست نبوده اند و حالا هم نیستند .
در طول تاریخ هر کشوری که به این سرزمین حمله کرده است، این سرزمین را اشغال کرده است. هیچوقت شما در دهن دروازه های سرحدی افغانستان دشمن را توقف نداده اید.
مردم افغانستان فقیر هستند، این فقر شان سبب میشود که به دو دسته تقسیم شوند. یک دسته شان با دولت تحت حمایه خارجی ها یکجا میشوند و از همین مدرک امرار معیشت میکنند، معمولآ شهر نشینان آنها، اما مردم دهاتی که از امکانات رفاه و مالی کمتری برخوردار هستند، بخاطر معاش و امرار معیشت با گروه های مخالف دولت که این گروه ها نیز از طرف خارجی ها حمایه میشوند، میپیوندند و در مقابل دولت تحت حمایه خارجی ها میجنگند، بنأ جنگ آنها جنبه وطن پرستی ندارد، بلکه جنبه اقتصادی دارد.
۵. درین جای شکی نیست که نقش زنان در جامعه نظر به دوران طالبان پر رنگ تر شده است، اما نظر به دوران ظاهر شاه و یا داود خان و یا هم بعد از انقلاب ثور، بمراتب کمرنگ تر است و زنان خود را در جامعه امن احساس نمی کنند. از طرف دیگر قوانین شرعی و دینی و کلتور و عنعنات و جامعه مردسالاری، همه اینها موانعی هستند که جلو پیشرفت زنان در جامعه را میگیرند. اگر ما زندگی و کار و فعالیت آنها را از فامیل گرفته تا اجتماع در نظر بگیریم، به مراتب از جوامع متمدن اروپا و امریکا که زنان در تمام امور آزادی های بیشتر دارند، هنوز خیلی عقب افتاده اند.
۶.سادگی زندگی شاید از نگاه روانی برای پدر ها و مادر ها و فرزندان چیز خوبی باشد که بدون تشویش در کنار یکدیگر زندگی میکنند و همان دکان آهنگری است که از زمان حضرت داود(ع) نسل بر نسل از سه هزار سال بدینسو به نسل های بعدی به میراث مانده است و هنوز هم ادامه دارد و همان کاوه آهنگری و ذغال و چکش و آب است.
اما ترقی و پیشرفت یک جامعه به اساس زندگی ساده پیش نمیرود. اگر انسانها به زندگی ساده قناعت میداشتند و نفس آنها برای مال و اموال و قدرت بیشتر نمیبود، انسانها هنوز در غار های کوه زندگی میکردند و از شکار حیوانات میخوردند و از پوست آنها برای خود البسه تولید میکردند.
اما در کشور های غربی چنین نیست. نود و نه فیصد فرزندانشان بعد از ختم دوره مکتب از فامیل های خود جدا میشوند، یا برای تحصیل به دانشگاه ها میروند و یا هم برای آموزش یک شغل به یک فابریکه و یا اداره میروند و از آزادی فردی خویش در جهت رشد دانش علمی خود و پیشرفت در عرصه کار خود و نوع آوری در عرصه کار خود و در مجموع در تمام عرصه های علمی و تولیدی جامعه، نقش جوانان با فکر جوان و تنوع آورآنها نقش اساسی را ایجاد میکند.
حتی بوند جوانانی که پدر هایشان داکتر بوده است، اما پسر او رنگمال شده است. اما همین پسر رنگمال در کار خود به مراتب از پدر داکتر خود مشهورتر شده است و یک شرکت رنگمالی تاسیس کرده است و صاحب میلیون ها دالر و ایرو سرمایه شده است.
پس آزادی و نفس انسان است که سبب پیشرفت علمی و تولید سرمایه و در مجموع سبب پیشرفت یک جامعه میشود.
نان. غذا جز کلتور یک جامعه است و عبارت از استفاده از موادی که درین جامعه پیدا میشود، برای پخت و پز غذا است. در عین حال غذا عبارت از عادت یک تعداد مردم در یک جامعه خاص با طعم آن غذای خاص همان منطقه است.
تا جایی که غذا از نظر صحی به بدن صدمه وارد نکند، باقیمانده طعم و لذت و مزه آن مربوط به عادت کردن مرمان همان منطقه به غذایشان است و در سراسر جهان متفاوت است و ما نمیتوانیم بگوییم که کدام غذا با لذت است و کدام غذا بی مزه، زیرا مردم هر منطقه با غذا های خود شان عادت کرده اند و برایشان لذیذ است. اما این بدان معنی نیست که با غذا های کشور های دیگر عادت کرده نمیتوانند. در مرحله اول شاید غذا های کشور های دیگر که طعم مشابه غذا های خودشان را داشته باشد، برایشان لذیذ باشد، اما اگر مشابه غذا های خود شان هم نباشد، در اثر گرسنگی مجبور شوند که چند مرتبه آن را نوش جان کنند، بالاخره عادت میکنند.
۸. درین جای شکی نیست که افغانستان هم پیداوار زراعتی دارد و هم معادن. اما ناگفته نباید گذاشت که افغانستان ششصد و پنجاه هزار کیلومتر مربع مساحت دارد. اما مساحت مجموعی خشکه های پنج قاره جهان، ده ها میلیون کیلومتر مربع است که در روی اکثر این خشکه ها زراعت میشود و همچنان در زیرشان معادن وجود دارد.
ناگفته نباید گذاشت که قسمت اعظم کره زمین را ابحار تشکیل میدهند که در زیر آنها نیز معادن کافی وجود دارد.
ع.ع.ح

>>>   وقتی تیمور شیراز راتصرف می کند ازشاعر بزرگ آن عصر حضرت حافظ علیه رحمه می پرسد چطور سمرقند زیبای مرا به خال هندوی ترک شیرازی بخشیدی. درجواب می فرماید همین کلان خرچی هامارا باین حال رساند. بهمين ترتیب همین خصوصیات ها ومنابع زیر زمینی است که ما به این حال رسیدیم. عاقبت بخیر که جهان چه نقشه دیگر بالای این کشور و این ملت بیچاره دارد. گذشت زمان پاسخ خواهد داد نه چیز فهم های ما.

>>>   برای افغان پول بده خانه اش را ویران میکند

>>>   باید متحد باشیم وطن اباد گنیم مزدوری گشور هایی دیگر نشویم گسی دیگرا باد نمیگند باید خودمون ابادش گنیم

>>>   باید متحد باشیم وطن اباد گنیم مزدوری گشور هایی دیگر نشویم گسی دیگرا باد نمیگند باید خودمون ابادش گنیم

>>>   خوب است بگوییم افغانها وطن دوست هستند نه وطن پرست چون ما صرف الله را پرستش میکنیم.

>>>   خوب است بگوییم افغانها وطن دوست هستند نه وطن پرست چون ما صرف الله را پرستش میکنیم.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است