مردمی که در افغانستان زندگی می کنند همیشه خسته اند زیرا.
1- کسانیکه دنبال کار است برایش کار نیست تا شام سرگردان وظیفه پیدا کردن است ولی وظیفه یافت نمی شود خسته است
2- کسانیکه شامل کار است به اساس واسطه رفته کار بلد نیست این ها هم از خسته گی در عذاب است.
3- یک تعداد به فکر برنده شدن تیم فوتبال بارسا ویک تعداد در فکرتیم رونالدو هستند شب ها تا ناوقت تلویزون می بیند این ها هم خسته اند.
4- وکیلا پارلمان از دست وزیران، وزیران از دست پارلمان و رییس جمهور خسته اند.
5- رییس جمهور از دست پاکستان ،کمبودو بودجه، وسیاست های حکمتیار خسته است.
6- حکمتیار هم از دست مسافری و نبود خودش در راًس قدرت خسته است.
7- تحلیل گران ما از دست مادر بمب ها خسته است که به نفع کی تحلیل کند دولت یا مردم اگر در نفع مردم تحلیل کند واز مردم دفاع کند خرج ومصارفش ره از کجا کند (کسانیکه در نفع دولت تحلیل می کند ماهانه معاش می گیرد) واگر در نفع دولت تحلیل کند مورد نفرین جامعه قرار می گیرد. این ها هم خسته است.
8- روحانیون ما که بهترین کار را می کند یعنی در حال فراگرفتن علوم دینی است این ها هم هزینه اش کم فامیل اش در عذاب است. جای مناسب برای درس خواندن ندارد این ها هم خسته شده.
لابراتوار هم از این خاطرشده است که
1- به قول خود ترامب زردک که بمب که در افغانستان استفاده شد مادر بمب ها نام داشت در این جا تجربه شد.
2- یک تعداد امده که حقوق بشر را در افغانستان پیاده کند.در حالیکه کشور خودشان 10 فیصد حقوق بشر پیاده نشده است. این جا امده زن ها ومرد ها ره جنگ می اندازد در حالیکه ما بهترین حقوق بشر از نگاه اسلامی داریم.
3- یک وزیر خارجه امریکا میاید حکومت ما جور می کند که اولین دیپلوماسی که سابقه نداشت در افغانستان تجربه شد.
مصباح

>>>   خیلی جالب نوشته اید بسیار خندیدم

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است