به تازگی بود كه از زبان تاليران و ماكياولی نوشتم: خطای سياسی بدتر از جنايت است.

حمايت جنرال دوستم از تيم تحول و تداوم يک خطای سياسی بود. به خاطر اینكه او با غنی نه كدام تجانس ايديولوژيک داشت و نه منافع سياسی مشترک. افزون بر اين، او اگر اندكی بصيرت سياسی و تيز هوشی و ريزبينی می داشت نوع نگاه، نيات و مقاصد غنی را نسبت به خود از مقاله منتشر شده اش در سال 2009 درک می كرد.

محمد اشرف غنی در سال 2009 در مقاله ای در يكی از روزنامه های غربی جنرال دوستم را "قاتل شناخته شده" خوانده بود. كسانی كه آن مقاله را خوانده بودند، از مشاركت دوستم در سال 2014 در تكت انتخاباتی تيم تحول و تداوم شگفت زده شده بودند چون می دانستند كه هنوز تعريف غنی از دوستم همان "قاتل شناخته شده" است، ولی به خاطر ضرورت های انتخاباتی حاضر است از وی استفاده ای برای "يكبار مصرف" كند اما محاسبات اشتباه جنرال دوستم و دل بستن او به كرسی سمبليک و نمادين معاونيت اول، او را از درک اين ناسازگاری ها و استفاده جويی ها بازداشت و باعث ارتكاب بزرگ ترين خطای سياسی اش گرديد. خطایی كه سرانجام پايان عمر سياسی او را رقم زده و پناهنده كشور تركيه ساخت.

در دوره انتخابات يادم می آيد كه تيم اصلاحات و همگرايی به شدت تلاش داشتند دوستم را با وعده چند وزارت كليدی جذب اين اردوگاه كنند. دوستم اما به معاونيت اول دل بسته بود و می پنداشت كه در كنار غنی بزرگترين دستاورد تاريخ مبارزات خود را به دست خواهد آورد. اين در حالی است كه اگر اندكی آينده نگری وجود داشت، او وزارت تيم اصلاحات و همگرايی را بر معاونيت رقيبش بايد ترجيح می داد چون مشكل اصلی در افغانستان معاونيت و وزارت نيست، بلکه مناسبات قدرت و رابطه قدرت است.

رابطه قدرت در افغانستان فعلا به گونه ای است كه تمام صلاحيت ها و اختيارات در دست يک نفر متمركز می باشد. در حقيقت چنين رابطه ای است كه عامل تكوين و تشديد محروميت ها است. محروميت سياسی با كسب معاونيت اول چاره نمی شود، بلکه با تغيير رابطه قدرت مرفوع می گردد. او از نامزدی غنی در حالی حمايت كرد كه تيم اصلاحات و همگرايی، وعده تغيير نظام را داده و انگشت خود را روی همين معضل گذاشته بود.

عبدالشهید ثاقب

>>>   دوستم با داکتر نجیب یکجا بود. زمانی که کمک های شوروی بعد از تجزیه شوروی به افغانستان قطع شد، با مجاهدین یکجا شد و برای گرفتن قدرت با احمد شاه مسعود یکجا شد.
چون احمد شاه مسعود و ربانی تمام قدرت را به خود میگرفتند و به دیگران سهم کم میدادند و دیگران به سهم کم قناعت نداشتند، در نتیجه دوستم با گلبدین یکجا شد.
وقتی که طالبان آمدند، دوستم دوباره به گروه مقاومت سمت شمال پیوست. زمانی که طالبان مزار را گرفتند، او به ترکیه گریخت. بعد از حادثه یازدهم سپتامبر او دوباره به افغانستان آمد و با کرزی یکجا شد.در دوران کرزی نیزچندان قدرت برایش داده نشد و منحیث ستاد ارتش در وزارت دفاع یک چوکی نمایشی بود که او نمیخواست زیر تسلط وزیر دفاع باشد.
در زمان اشرف غنی منحیث معاون اول مقرر شد، اما صلاحیت برایش داده نشد، درنتیجه او قهر کرد و بر علیه او دوسیه ساخته شد.
حالا او رفته ترکیه و منتظر ختم دوره اشرف غنی و انتخابات جدید است که در آن گلبدین در انتخابات سهم میگیرد و او را ترکیه دوباره برای معاونیت گلبدین در انتخابات به افغانستان میفرستد
اما من فکر نمیکنم که گلبدین نیز برای او صلاحیت بدهد. زیرا او نیز از یک طرف پشتون است و از طرف دیگر طرفدار دولت مقتدر مرکزی، یعنی پادشاهی خودش است و به کس دیگر قدرت نخواهد داد.

>>>   دوستم < مردم ازبک مردم ... است چرا که به اشرف غنی ری داد
اگر این مردم به غنی ری نمیداد من به این حال و روز بد گرفتار نمی شدم
خبرنگار < شما خودت اون روزا گفتی اگر شما مردم ری ندید ... هستید
دوستم < تقصیرمن که نیست من اون روز ا گفتم ری بدید از این روزکه خبر نداشتم
نبی جاغوری

>>>   هررهبر سیاسی که ازحوادث های کذ شته تاریخی اگاهی ودرک عمیق نداشته باشد چنین سرنوشت را حتما درقبال دارد
نجرابی

>>>   از گلب الدین در هر جا نام بردن به یک ج.... کار تاریخ شخصیت دادن است
عبدالله نظامی

>>>   آقای ثاقب !اشتباه جنرال دوستم را خاطر نشان ساخته اید کاملآ درست است باید یک مطلب دیگر را هم ذکر می کردید و آن اینکه چرا رهبران تیم اصلاحات و همگرایی انجنیر محمد خان را نسبت به جنرال دوستم ترجیح داد که دوستم را ناگذیر ساخت تا با دشمن تاریخی اش ائتلاف کند که همه از همان روز نخستین می دانستند این ائتلاف تا آخر نمی رسد که نرسید.
ف-ش- جوزجانی

>>>   آقای ثاقب شما دوستم را درست نشناخته اید. دوستم یک شخص معامله گر بوده و همیشه در طول این چهل سال شانس آورده بود. نشنیدید که میگویند:" ملخک یکبار جستی، دوبار جستی، آخر بدستی"
دوستم با تاریخچه سیاه اش دیگر پرزه غیر قابل استفاده است. امیدواریم ملت مجاهد و قهرمان ازبک یک ازبک مسلمان، متقی و واجب الشرایط را به رهبری خود انتخاب کند.
حسیب

>>>   بلی کسانیکه طرفدار جنگ خشونت و ویرانی افغانستان نیستند و طرفدار آبادی آن هستند عمر سیاسی شان درحال به پایان رسیدن است.

>>>   گرگ زاده عاقبت گرگ شود گرچه با آدمی بزرگ شود.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است