دیکتاتوری یعنی همین که در یک وزارت، کارمند رتبه دوم، بعد از سپری کردن امتحان رقابتی و تایید وزیر محترم، شخصی به نام رییس جمهور دیکتاتورانه جواب منفی می دهد. باید پرسید که در استخدام شخصی که رقابت سالم را از طریق یک اداره سومی سپری کرده است و از طرف وزارت نیز مناسب تشخیص داده شده، چه حکمتی نهفته است که تنها برای دیکتاتور قابل تشخیص باشد و دیگران توانایی دیدن و تشخیص آن را نداشته باشند. جز تعصب چیزی دیگری است؟

به خاطر قضیه شهرک صنعتی آقای محمدی مشاور هزاره تبار و در عین حال طرفدار شش آتشه غنی قربانی شد؟ حالا به خاطر زمین های جنوب میدانی هوایی که به قیمت یک سیر کچالو فروخته شده است، کدام هزاره آن دور و برا هست که قربانی شود؟ من نمی بینم. اینجا است که موجودیت یک هزاره در دولت دیکتاتوری به کار آید و "کارها به سامان" شود.

دیکتاتوری یعنی همین که حاضر است انکشاف اقتصادی افغانستان به عقب بیافتد و تنش های قومی زیاد شود ولی به هر قیمتی که شده (حتی فرستادن انتحاری) اجاز عبور لین قوی برق از مناطق مرکزی داده نشود. حتی اجازه اعتراض هم داده نشود.

نگران شهیدان و مردم بامیان و والی و رییس حوزه اول و دوم و چندم نباشید، کاری کند این دولت که هواداران نادرخان در حق عبدالخالق نکرده بودند. دل همه آنهایی که از این قضیه بیش از حد ناراحت هستند و چند شبانه روز به خاطر این مساله نتوانستند بخوابند، خنک خواهد شد. کافی است کمی صبر کنید.

یک جایی خواندم که زمان عبدالرحمان خان، وقتی قریه بالایی مورد هجوم لشکر عبدالرحمان خان قرار می گرفت، قریه های پایین با خیال راحت کندم شان را آبیاری می کردند که حاصل خوب بدهد. در تاریخ ذکر نشده است که آیا اهالی قریه پایینی توانستند حاصل گندم شان را ببینند یا نه. شاید در آن زمان اهالی قریه های پایین داشتند عاقلانه فکر می کردند.

تقی امینی

>>>   دیکتاتوری یعنی اینکه اگر نا وقت آمدی و پرواز را از دست دادی به زیر دستان ات امر کنی که به طیاره اجازه فرود آمدن را ندهند تا زمانیکه طیاره دو باره به مقصد اولی بر گشته و دیکتاتور را دوباره سوار طیاره نماید به این ترتیب جان حد اقل سی هموطن را در خطر انداخته باشد. باز بانگ برآورد که من "تابو شکنی" میکنم. بلی این است دیکتاتور های نو ظهور که باید آنها را از این بعد شناخت.
نور

>>>   Mazdak Farid
تسلط تمامیت خواهی غلزایی ؛ ماموریت " حکومت وحدت ملی " !
امروز تمام اهرم های اساسی قدرت سیاسی در کنترول غلزایی ها قرار دارد . در همان روز نخست کودتای ثور یک غلزایی پرچمی به تره کی گفته بود که شما دوباره شملۀ میرویس خان را بالا کردید . حالا آن شمله دوبالاست ! و خشونت و زور گویی دو بالا تر . غلزایی ها از هر قماش و گروه ، از چپ و راست و میانه فکر میکنند که بهترین گزینه برای حاکمیت مرکزی قوی و بزرگترین نیرو برای تامین صلح اند . اما در اصل بد ترین وسیله برای سرکوب دیگران وبا آن حال هوای که در آن غرق اند ؛ مساعد ترین افزار در دست قدرت های اند که زمین ما را برای زورگویی و جنگ با دیگران ضروت دارند. برای نخبه های غلزایی حاکم بر نظام ؛آزادی ، شهروند ، رواداری و همزیستی با حقوق برابر واژه های بیگانه اند . آنها هر گونه تلاش برای مردم سالاری و تمرکز زدایی را مساوی به تجزیه طلبی تعبیر می کنند .

>>>   متوجه باشید که انتحاری های درشی دار حال برای مجرایی میاییندواینابهانه نموده بیشترتابرای درماندرد نسخه درست جستجو نمایند به کوبیدن تاجیکها میپردازند بنظر مه اگر تاجیکهم قومی اندیش میبود به جایی میرسید همیشه تاجیکان را با کلمه های سمبولیک وحدت حزبی وحدت ملی وحدت تنظیمی خاموش نگهداشته اندواز خراب شدن ان هشدار داده اند ولی فاشیزم قبیلوی با هر لباس فقط یک هدف دارد برتری جوی وحذف دیگران وانرا در لباس دیموکراسی وطالبی براحتی انجام داده اند وخوش باوران ما هنوز هم درین کشوری مه همه قومی اندیش اند فراقومی اندیشیده وخود را همدر بین وضعیت گم نموده اند باپوزش

>>>   تا ديروز از ترس ارگ خود را جمعيتي نميخواندند كه خدا نا خواسته ريس قبيله از شان خفه نشود
اصلا در فكر باسازي جمعيت اسلامي افغانستان نبودند و اگر هر از گاهي در مجلسي نام جمعيت ياد ميشد خود را افغان درجه عاشق وحدت ملي ميدانستند حتي ميگفتند كه او مردم پشت اين تنظيم بازي نگرديد كه اي وطن دگه هم خراب ميشود
حال كه هيت شوراي رهبري جمعيت دست بكار شده و رهبري جمعيت تصميم به تشكيل كنگره جمعيت را گرفته اند
يك تعداد از هر گوشه و كنار نظر ميدهند كه
از با من مشوره ميشد
اگر فلاني ها أضافه ميشدند
اگر حق ما داده نشود
ووووووو
او برادر همين قدر كه اين ملت را تباه و برباد كرديد بس است اگر كار خير از دست تان ميشود مردانه بدون اينكه در شوراي رهبري جمعيت باشيد دين اسلامي تان ادا كنيد اگر كسي خبر تان نكرد شما نزد شان برويد
ورنه لطفا دست از منافقت معامله گري برداريد
چون هيچ چيزي از دست تان نماييد چرا خود را شرمنده فردا ها مبسازيد

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است