تاریخ انتشار: ۱۰:۵۰ ۱۳۹۶/۳/۹ | کد خبر: 133818 | منبع: | پرینت |
زبان هویت انسان و وسیله اندیشیدن او است. اگر زبان را از انسان بگیریم در واقع قدرت تفکر را از او گرفتهایم! پس همانگونه که به فرهنگ و زبان خود احترام قایلیم، به فرهنگ و زبان دیگران هم باید احترام داشته باشیم. این موضوع یک اصل حقوقی و شرعی است که آنچه را برای خود میپسندیم؛ برای دیگران هم بپسندیم! باید دانست که زبانها مانند آدمها از حقوق مساوی برخوردارند؛ پس به زبانها، چنانچه به آدمها احترام داریم؛ احترام بگذاریم!
یکی از ویژگیهای زبان یا هر زبانی، آن است که بعضی از واژگان را از دایره نوشتار و گفتار خود خارج میسازد و برخِ واژههای دیگر را میپذیرد و بهکار میگیرد! مثلا همین زبان پشتو اجازه یافته که خیلی از واژهها را بومیسازی کند و بهکار بندد؛ به عوض کلمه "سرباز" فارسی، کلمه "سرتیری" را به کار بسته و در واقع کار خوبی انجام شده است؛ چون این حق زبان است که به قول امروزیها خودش را "به روز" کند اما جالب است که وقتی منِ فارسیزبان کلمه "سرباز" را بهکار میگیرم به بیگانهپرستی متهم میشوم! و مجبورا باید کلمه "عسکر" را بهکار گیرم! مانند ایناست کلمات: دانشگاه، دانشکده، دانشجو، شهرداری، آموزش و پرورش و...
بار دیگر ضمن عرض تبریک بابت روز زبان پشتو برای اهالی این زبان؛ قابل یادآوری میدانم که اینان بایستی برای هممیهنان فارسیزبان شان حقی را قایل شوند که برای خود قایلاند! و از دخالتهای بیمورد درباره زبان فارسی که زبان دوم اسلام، زبان مدنیت آریایی و خراسانی، زبان علم و فرهنگ، زبان فراقومی و زبان همه ساکنان این سرزمین اعم از تاجیک و ترک و پشتون و هزاره و پامیری و بلوچی و پشهای و... است، پرهیز کنند و از رشد طبیعی زبان فارسی که حق ابتدایی این زبان است؛ با مفکورههای نادرست، جلوگیری نکنند!
باید بدانیم که با تحت فشار قراردادن دیگران و سلب حقوق طبیعی آنان، وضع ما نه تنها که بهتر نخواهد شد بلکه باعث واکنشهای تند دیگران خواهد گردید.
مسعود حسینی
>>> تمدن وفرهنگ اسلام بر زبان پارسی استوار هست. این را بخاطر نمیگویم که زبانم پارسی هست . این چیزی هست که همه دانشمندان جهان برآن تاکید دارند
>>> زبان پشتو!!!!!؟؟؟ههههههههههه
>>> تفکر به زبان هیچ ارتباط ندارد. همه موجودات زنده، بشمول انسان، برای بقای حیات خویش به تفکر ضرورت دارند، که چگونه مواد خوراکه بدست بیاورند و چگونه با محیط زیست خویش، خود را سازگار سازند و چگونه از حوادث طبیعی و غیر طبیعی، جان خود را حفظ کنند و چگونه تولید مثل کنند و آن را پرورش کنند و بزرگ کنند؟
زبان یک وسیله افهام و تفهیم در بین انسانهای امروزی است. قبل از پیدایش زبان در بین انسانها، صد ها هزار سال پیش و یا میلیون سال پیش، انسانهای اولیه که جدیدأ از نسل میمون ها و شادی ها جدا شده بودند، با زبان تکلم نمیکردند، بلکه مثل دیگر حیوانات با آواز ها و صدا ها و اشارات، با یکدیگر افهام و تفهیم میکردند.
بنأ از تمام کسانی که علاقه به پیدایش زمان و جهان و تبدیل انرژی آن به ماده و تبدیل ماده بیجان ، به زنده جان و تکامل زنده جان تا به انسان امروزی، را دارند، خواهشمندم که راجع به علوم طبیعی مطالعه نمایند و جهان را به چشم حقیقی ببینند، نه به چشم خلقت.
علوم طبیعی عبارت از علومی است که در خود طبیعت وجود دارد و انسانها آن را به زبان خویش ترجمه نموده اند و در سراسر دنیا یکسان است و بین علما هیچ اختلافی در مورد آنها وجود ندارد و در تمام دنیا یک جمع ی دو میشود.
اما علوم اجتماعی که پایه اساسی آن را باور های مردمان بومی و عقاید و فلسفه و ادیان و غیره تشکیل میدهند، چون ساخته خود بشر است و نظر به زمان و مکان و شرایط جغرافیایی و محیط زیستی و عوامل دیگر، در نظر گرفته شده اند و در جوامع مختلف فرق میکنند، بنأ همیشه مورد اختلاف کشور ها و ملیت ها و تمدن های مختلف قرار دارد و سبب ایجاد تفاوت کلتور ها و رسم و رواج ها و عنعنات در بین مردم شده است.
>>> برا ی یادگیری زبان پشتو :
یک عدد پیپ حلبی وچند عدد رگ یا سنگ کوچک نیاز است.
ریگها را داخل پیپ حلبی بیندازید .
صدای دق،بق،دق،بق و.....میشود زبان پشتو .بسیار اسان.
البته نیاز به ریش بلند ولنگی 9متری وهمچنین دهانی پر از نسوار نیز دارید ویک شناخته کارت پاکستانی.که اینها نشانه یک پشتون اصیل است.
>>> فکرمیکنم این نوشته ها درد مارا دوانمیکند زیرا مشکلات ما فراترازآنست وباید برای آن مشکلات اندیشید زیرا این نظریات پوچ وبی معنی دربین عوام وصفوف وجود ندارد فقط وارداتی است وباید دوباره صادرشود که نجات یابیم راه حل همین است خداوند میفرماید تمام مؤمنان برادریکدیگراند وما به آن ایمان داریم پشتوودری نگفته به این گپها ماوشما دامن میزنیم خلاف امرخداوند ج
>>> روز زبان پشتو را کى و چه کسى نامگذارى کرده? چه وقت تولد شده و چند ساله شده است.
يا روز دغه پغه????
افغانى به زبان ام پارسى احترام نکردى و ميخواهى روز پشتو جشن گيرم . من نوروز و مهرگان دو جشن چله تابستان وزمستان جشن گيرم
>>> پشتو زبانی است که نه گرامر دارد و نه قوانین لغوی و نحوی. کسانیکه در زمانهای قبل در(پشتو تولنه)کار میکردند از روی تعصب اساس این زبان به زور قومی خود گذاشته اند ولی نتوانسته قوانین لغوی انرا وضع نماید تا جايیکه خواسته اند از دیگر زبانها همچو فارسی - دری، اردو،عربی و غیره قاطی کرده اند و به زور صحبت با آنرا بالای مردم تحمیل نموده و مروج ساخته اند. فلهذا این زبان با مقایسه با دیگر زبانهااصلا شکل اصلی یک زبان را که باید داشته باشد ندارد.
بابا
>>> به نا خلف هايكه به كسانى كه به ربانى بشتو مى تازند!! بيش از اينكه به تازى به زبان بشتو برو يكبار مطالعه كن باز در خواهد يافت كه بشتو قدامت آش زياد تَر هست يا همين فارسى؟ كَر جه هردو از يك ريشىه و فأميل لسان ها هستند!!! به هر صورت ربان انسان را را روشن و قابل زيست با ديكر انسان ها نمى سازد! تفكر مثبت مى توان انسان را به مفهوم واقعى آش بيوند داد!!! نه زبان و لسان!!
>>> ریس جمهورداوود وقت که امریکا میرود با زبان فارسی مقاله اش را میخواند حتا ظاهر شاه درطول زندگی شان یک کلمه پشتو بلد نبوده که گب بزند اگر باور ندارید در یوتوب ببینید متوجه میشوید مستند..پس این روز برای زبان معنا ندارد در حال که زعیم یک کشور زبانش را ندانداحمد
>>> دراین کشوربی فرهنگ هرکسی روزی رابنام هرچه می خواهدنام گذاری میکند روززبان پشتو هیچ معنی ومفهومی ندارد بدبختی وعقب مانده گی این کشورازدست همین دغه وپغه وکیتی پیتی هاست
محمدی ازولایت هرات
>>> زورپشتو وپشتون را دیدی حاجت بیان نیست هیچگونه تاب آورده نتوانستی ونه میتوانی بسیارقرقر علامه ضعف تان است
>>> زورپشتون ها رادیدیم که کلید جنت بدست های شان است وهمه روزه وهشی گری میکنند به نظرم زوراین مردم بی فرهنگ همانا مطابق .....بلکه بدترازآن نیزهست بطورمثال روزمره ده هاانسان مسلمان راشهید ویاغیرمسلمان بناحق میکشند وازحماقت وجلهالت میگویند به جنت میرویم فکرنکنم درکره زمین ازاین مردم کرده بی منطق پیداشود من جایزه میگذارم هرکس مثل این مردم بی خرد وجاهل درمخلوقات خداوند(ج)درتمام سیارات پیداکرد مرابه داربیاویزند.
یاور
>>> به نظردهنده چهارمی !
به دیگرفارسی زبانهااحترام ولی بخودی شمایک نکرنازک ویک سینه بند باپاسپورت
انگلیسی ویااروپایی این رامیگوید صرف شخصی شماواری .....چطورهمین طورنیست .
>>> ما پارسى زبانهاى پارسايى دبيره هاى ميخانى و آرامى و اشکانى و ساسانى داشتيم و اولين کتاب ما, ژنده او يستا ما و سرودهاى گاتهاه هاى ما از برکت کوروش و دارا در سنگ نبشته هاى هخامنشيان آهين هفت پاکى ونيکى
جاويدان و تا اکنون نگهدارى شده است همان رسم ژنده اويستا به بالا افراختن ژنده منسوب به على شيرخدا شاه مردان
در بلخ باستان در گهواره پارسا همانجا که آرامگاه سخن ور پارسى گو خواجه ابونصر پارسا پسر خواجه محمد پارسا در مرکز شهر بلخ واقع شده است.
دبيره ميخانى و خط ميخى پارسى قدامت بيشتر از٣٠٠٠ ساله دارد!
دبيره مخصوص پارسى که ازخط کوفى يا د بيره کوفى و خط ساسانيان بود شباهت زيادى با دبيره عربى داشت
نوشتار به خط کوفی یکی از قدیمی ترین خوشنویسی خط عربی باستانى است و در نتیجه با استفاده از نه یک امضا و نه حروف الفبا. این است که پس از شهرستان از کوفه است که در عراق امروزی نام برد. در اینجا یک دانشگاه که در آن نگارش این عمدتا توسط کاتب و خطاطان استفاده مى شد.
دين اسلام قرآن (قران پول است اى افغان) را به خط کوفى نوشت
فارسى که ما در ايرانزمين با دبيره نياکان مى نوسيم ساسانى + جمع دبيره کوفى است که اصحلاحات در آن در روند پيشينه صورت گرفت وتقريبا ٢ مليارد انسان از اين دبيره استفاده مى کنند و همه شان کشورهاى اسلامى نيستند مثلاً هند.
گفته مى شود که هفتصد سال پيش دبيره نستعليق را خواجه مير على تبريزى ساخت يعنى که خط نسخ و خط تعليق را باهم آميزش داد.
خط نستعلیق، (متشکل از لغات عربی نسخ و تعلیقیکی از شیوههای نگارش خط در خوشنویسی فارسی است و از آن در نوشتن متنهای ادبی و غیرمذهبی فارسی، اردو و به ندرت عربی استفاده میشود.
و اما اکنون به پشتو و دبيره پشتو بپردازيم. اين چه زبانى است? قدامت دبيره اش چند سال است? و پرسشهاى ساده و آسان ديگر!!!!!
ر فورمهاى گرامرى زبان پشتو در سال 1931 ميلادى آغاز شد که در اول سازمان براى گسترش زبان پشتو و در سال 1932 انسيستوت پشتو در دانشگاه کابل
و در سال 1936/37 پشتو تولنه تاسيس شدند.
در چارچوب اصلاحات گرامرى و اختراعات لغوى پشتوتولنه دو دبيره پشتو اختراع کرد: (دو حرف ځ و ڼ) هم حرف ځ و هم حرف ڼ درسال 1936 ساخته شدند.همين دو دبيره باعث مرگ و نمايانى جهل تقلب و دروغ پته خزانه شد.
پيرامون جهل تقلب و دروغ پته خزانه
"علامه" عبدالحى حبيبى به گفته خوداش در سال 1944 انتولوژى پشتون (گلچين پشتون) گزيده از گرد آورى آثاراولين شاعران زبان و ادبيات پشتو را که خودشان شاهان هم بودند يعنى شاهنامه پشتو درقندهار "کشف" کرد.
شاعران اين گلچين حتى پيش از شاهنامه فردوسى ( قرن دهم تا يازده هم ميلادى ) و رودکى پدر زبان وادبيات فارسى ( قرن نهم تا دهم ميلادى) زندگى مى کردند. به پندار حبيبى ادبيات نوشتارى پشتو پيش از ادبيات نوشتارى زبان فارسى است.
به پندار فريب خورد گان حبيبى قصه شاعران به گونه پیر روښان اديب بزرگ زبان پشتو رحمان و شاعرشمشيردوست خوشحال خان مفت شد که تا اين زمان به عنوان اولين شعراى ادبيات نوشتارى پشتو پنداشته مى شدند و درخارج هنوزهم مى شوند.
پيدايش "علامه" عبدالحى حبيبى پژواک شيپور شادى و کست ( نغاره بسياربزرگ) اين خرسندى درکوهپاره هاى هندوکش به اهتزاز درآمد ازخوشى آن اتن ها برپاشد.
درهمين سالهاى دردبستانها وکانونهاى آموزشى ازاين گلچين درس داده مى شد که اين گنج است وباعث ا فتخار افغان ها منظورپشتونها است
اين خوش خبرى را همين "علامه" به جهان داد. وازبخش فرهنگى سازمان جهانى يونکسو درخواست کرد تا اين اثر را بگونه شهکارهاى جهانى مانند شاهنامه فردوسى در ملل متحد درج و به رسميت شناخته شود.
سازمان فرهنگى جهانى ابرازخوشى نموده و ازدولت پشتون افغانستان که ظاهرخان شاه اش بود خواست که اصل اين انتولوژى را دراختياراين سازمان قرار دهد. عبدالرحمان پژواک نماينده ديپلوماتيک دولت پشتون درسازمان ملل بود که خودش قوانين افغانيت را نگاريده بود. (اکنون به امر غربى ها قوانين افغانيت را پشتونوالى مى گويند - افغان همه شد)
علامه حبيبى مجبور شد وگفت که اصل اش گمشده است و از او يک کاپى موجود است.
ايرانيستکها جهان و بويژه پشتوشناسان از آلمان , اتاليا , ناروى و پاکستان تعقيقات فنى خود را آغاز نمودند.
چون اصل اش دراختيار نبود سن رنگ و سن برگ يعنى قدامت تاريخى اين خزانه را نتوانستد تعين و نمايان سازند.
اما اين خوش خبرى اندکى پس ازآن به شور خبرى و رسوايى تبديل شد.
چرا?
همين ر فورمهاى گرامرى زبان پشتو بود که دروغ دانش ادبى را آشکار ساخت و تقلب اين علامه را بر ملا ساخت چونکه در اين "پته خزانه" از ساختارها و قواعد زبانى پس ازاصلاحات زبان پشتو در سال ١٩٣٦استفاده شده بود.
دانشمندان غربى ادعا کردند که دراين اثر از آوازها (دو حرف ځ و ڼ) استفاده شده که هم حرف ځ و هم حرف ڼ درسال ١٩٣٦ اختراع شده است . پس به هيچ گونه نمى تواند اين ثر کهن تر ازاين سال باشد
" علامه" عبدالحى حبيبى مجبور شد که اين پته خزانه را به گونه کاپى در سال ١٩٧٥ بيرون کشد و اصل اش را نه .
با وجود که زبانشناس لورنس راضى شده بود که همان قسمتهاى که درآن ثبوت براى تقلب پيدا نشده همان مورد قبول دانشمن دان قرار گيرددرآن را به عنوان انتولوژى پشتو به رسميت شناخته شود.
و سازمان فرهنگى ملل متحد پته خزانه رابررسى نمايد تا در گنجينه ميراث فرهنگى بشرى قرار گيرد اما دانشمندان ديگر ثابت ساختند که ازديدگاه املا و انشا و سبک پته خزانه به يک شيوه ادبى قرن بيستم نوشته شده است .
ولى علامه همان اصل را با خود به گور بر ايرانيستکها جهان و بويژه پشتوشناسان از آلمان(منفريد لورنس) , اتاليا (لوچى سيرينا لوىSerena ) , ناروى George() Morgenstierne و پاکستان تعقيقات فنى خود را آغاز نمودند
دانشمندان غربى آوازها ى (دو حرف ځ و ڼ) را پيدا کردند استفاده شده که هم حرف ځ و هم حرف ڼ درسال ١٩٣٦ اختراع شده است . پس به هيچ گونه نمى تواند اين ثر کهن تر ازاين سال باشد
1-لوچى سيرينا لوى, 1987
2-منفريد لورنس 1988
3-داويد نيل مک کنسى
4-قلندرمحمد 1988
بعضى دانشمندان اين گلچين را يک اثر ادبى anachronism اناکرونيست (غلطى هاى پيرامون رويدادها و شخصيتهاى تاريخى و پادشاهان که با دوران هاى تاريخ هماهنگى ندارند) نا ميدند.
واما يونکسو بخش فرهنگى سازمان جهانى از دولت پشتون خواست که بدون به اختيار قرار دادن اثر اصلى اين گلچين "پته خز انه" در ميراث ادبى جهان درج شده نمى تواند وهم به رسميت شناخته نمى شود.
چرا?
اما همين ر فورمهاى گرامرى زبان پشتو بود که دروغ دانش ادبى را آشکار ساخت و تقلب اين علامه را بر ملا ساخت چونکه در اين "پته خزانه" از ساختارها و قواعد زبانى پس ازاصلاحات زبان پشتو در سال ١٩٣٦استفاده شده بود.
حروف ميتوانند حقيقتياب باشند ځ و ڼ) ازهمان آوان اين اثر "پته خز انه" Pata Khazana يعنى گنج پنهان مشهورشد که بازهم درآن يک زريکى نهفته است مانند تغير نام فارسى به درى مانند نامگذارى کشور به ستان افغان
اناکرونيسم:
جعلی بودن «گنجینهٔ پنهان» پته خزانه هم درنگارش نام روزهاى هفته و تاريخ ماه ها نهفته بود. عبدالحی حبیبی از تقويم عمرخيام که درسترين تقويم مى باشد,استفاده نکرده بود, زيرا اين تقويم خورشيدى با صورت فلکى و يا تصويرحيوانى هماهنگمى باشد وبااين تقويم متوانيم تقويم خورشيدى به تقويم قمرى تبديل نمايم که بايد سال کبيسه مدنظرگرفته شود.
درپيوند با تقويم خورشيدى تقويم ميلادى وجوليانى در زمان پاپ گريگور درست شد که متاسفانه نامهاى ماها ويا صورت فلکى حيوانى گدوودشد.
برج فلکى حيوانى "حمل" "کوچ" که ماه اول بود در تقويم ميلادى ماه سوم شد. برج ميزان که ماه هفتم است به ماه نهم ميلادى شد باوجود ايکه "سبتامبر" درلاتينى هفت اکتوبر 8 , نوامبر 9 و دسامبر 10 معنى مى دهند. باهمين اسناد آشکار شد که عبدالحی حبیبی خودش و دوستانش پته خزانه را جهل کرده است
پاياننامه و نتيجه گيرى
اگرثابت مى شد که اين گلچين قدامت پيش از شاهنامه را داراست پس اين را ثابت مى کرد که زبانهاى نو ايرانى درقرن اول و يا دوهم هجرى بوجودآمده اند ونه درقرن سوم وچارم هجرى. درپته خزانه ازآثارشعراى نام گرفته شده که آنها با حروف پشتو وفارسى کردى بلوچى (الفباى عربى) آشنا نبودند اين الفبا درقرن سوم وچهارم هجرى به کشورى آمد که او را افغانستان مى نامند
اين سياست را در اروپا سياست شترمرغى مى نامند. دراينجا شتر است و زورکه نرسيد مرغ ام . زبان شرين پشتو بدون زبان باستانى مى باشد که زبان اززبان مادرى هندوايرانى تکامل يافته است.
ريشه اين زبان قشنگ درسنگ نوشته هاى پيدا شده که بسيارى اين آثار گرانبهارا گل محمدخان مهمند نابودساخت.
غلطى ويا اشتباه نمودن پديده انسانى ايست وقابل پوزش. اشتباه اگر آگاهانه باشد فريب است وفريب قابل پوزش خواستن است و نه بخشيدن
اگربه تاريخ سازى نگاه کنيم خواهيم ديد که فريب هاى بزرگ رخ داده که اين بازي دادن ها شکل منظم ستيماتيک و تقليدى (از نمونه هاى فرهنگى وحماسى ديگران تقليدشده) بخودگرفته و تقلب بازى دادن است و درنهايت جنبه نمايشى دارد. درقندهار يا کندهار که گندهارا اسکندر سکندريا ساخت اتفاقى حماسه و انتلوژى نوشته مى شود .
حماسه دوشيزه ملالى ميوند هم شکل حماسه "دخترباکره ارلويان" فرانسه که به آن ژاندارک هم گفته مى شود که باعث پيروزى سربازان فرانسه گذشت. که آن سربازان ازدوشيزه غيرت يادگرفتند.
واژه پشتنوالى پس از پته خزانه ساخته شد که سند نوشتارى ارزشهاى مردمان پشتون است گردآورى آن را عبدالرحمان پژواک کردپرازغيرتوغيرتمندى ايست. البته که دوشيزه ملالى درميوند به پشتونها غيرت نبخشيد بلکه به مردمان غيرپشتون. غيرتمند در پشتونوالى درجاست.
پاکستان هم اسطوره ملاله را ساخت و آنهم گفتوشنو تلويزونى آن دخترک با فرستاده امريکا!قصه ملالى ميوندى را مفت کرد آن داستان کاپى دوشيزه ژان دارک
که حاکمان افغان آن داستان دوشيزه ورليان فرانسه را دزدى نموده بود
درام دوشیزه یا "زن جوان اورلئان" توسط فریدریش شیلر نگاريده و 11 ستامبر 1801 در آلمان به نمايش گذاشته شد.
ژان دارک یا ژاندارک (به فرانسوی: Jeanne d'Arc) و گاه دوشیزهٔ اورلئان ( 1412 - 1431 جوانمرگ ١٩ ساله)، «قهرمان» ملی فرانسه و قدیسهای در کلیسای کاتولیک است.
"تقلب و دروغ در سر يک پاى استوار است" (متل فارسى: دروغگو حافظه ندارد)
>>> من زبان پارسی را دوست دارم و مقبول تر از پشتو است پشتو بسیار سخت است یک بار خواستم یاد بگیرم از ایکه بسیار سخت بود نتوانستم فقط به درد پشاتین میخورد.
>>> همی برادر اخر درست ګفته است! قرقر نکنید هر حرکت ګره را سختر میسازد! این اخرین چانس تان است کهدر حضور بادارتان یعنی امریکا که شما را چند روز دولتمدار شدید ! ګو امریکا را می بینی که چطور در مقابل چند طالب پای لچ پشتون رفته روان است! امریکا مجبور است تا دست پشتون را که بر ګریبان امریکا رسیده از خود دور کند! امریکا فهمیده که ستمیان مظاریان جز لافوکها ودزدان بی شرم بیش نیست
>>> نوکر امریکا معلومدار است . ۱۷ سال است که نوکران امریکا در راس قدرت استند. اگر امریکا و پول امریکا نباشد یک ساعت را تاب آورده نمیتوانید مرد در میدان معلوم میشود مرد شما کدام است .از تازه واردین تان معلوم میشود
که مرد کی است و نامرد کی است .
خراسان زاده
>>> همین پشتو زبان ها اند که کشور را تبا و برباد کردند
>>> چه حرف هی نوشته اید جناب زبان پشتون په روز دارد با پشتو کی است که به ما فارسی زبانها حق یدهید ای حرف هی مزخرف دورکیند زبان ما زبان علم و فرهنگ است
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است