تاریخ انتشار: ۱۳:۳۲ ۱۳۹۶/۳/۱۴ | کد خبر: 134083 | منبع: | پرینت |
احزاب سیاسی چرا بجای گروگانگیری تظاهرات مدنی برنامه ریزی سیاسی نمی کنند؟
آیا احزاب اسلامی، جمعیت، وحدت، اتحاد، افغان ملت، کنگره ملی و….نمی توانند «کابینه سایه امنیتی» که بتواند اراده مردم و دادخواهی تظاهرات مدنی را پاسخ دهد، ایجاد کنند؟
چرا این احزاب در چنین حالت بسیار دشوار، ایتلاف های تاکتیکی و هدفمند شکل نمی دهند؟ آیا این احزاب نمی توانند بیانیه مشترک برای دگرگونی بر وضعیت امنیتی ارایه کنند؟
آیا این احزاب ظرفیت ارایه دکترین تغییر و توصیه های فوری بر حکومت را ندارند؟ اگر پاسخ به این پرسش ها «نه» است، پس نباید به هیچ یک از این احزاب اعتماد کرد.
حزب به معنای تشکلی هدفمند است که برنامه سیاسی برای تغییر خلق کند. حزب تنها برای کسب امتیازات نیست!
ملک ستیز
>>> آقای ستیز ترا آدم دانشور وسیاست پخته فکر میکردم آیا اینها احزاب هستند ویامرغانچه ها؟ احزاب ریشه ی مردمی میداشته باشند که میلیونها رابه خیابانها سرازیر میسازندحال مردم میدانند که اینها صرف به منافع خود میاندیشندمانندګروهک انشعابی جمعیت که درسه روز ګذشته بااستفاده از خون شهدای مردم ، خودرا بی آبرو ساخت
>>> مخالفین خارجی دولت که عبارت از طالبان و داعش و حقانی است،به مخالفین داخلی دولت که عبارت از جنبش روشنایی و جمعیت و شورای نظار و جنبش ملی است،هشدار میدهند که اگر برضد دولت مظاهره کنند،آنها را توسط گروپ های انتحاری از بین میبرند.
آنها میگویند که در صورتی که ما موجود باشیم،شما چکاره که برضد دولت مظاهره میکنید.
شهید شدن و غازی شدن ،تنها حق ما است.ما به هیچ کس دیگر اجازه نمیدهیم که این حق را از ما بگیرند.
>>> حزب باید حزب باشه بر نامه داشته باشه اینها چوچه حزبهاست
>>> Juyan · 0:07
غنی و باند فاسد و جنایتکارش و عبدالله ناکاره و آرایشی باید کنار بروند و قدرت باید به مردم برگردد.
>>> زمانكه يك ملا ميخواهد ديگران را نصيحت كند...
>>> کوته این که: حکومت به رهبری غنی و دنباله روی عبدالله هرگز قابل اعتماد مردم ما نیست. این حکومت خودش دشمن و قاتل ماست!
>>> لطیف پدرام در خیمه:
این روز ها کنفرانس کابل دایر می شود.حکومت تلاش دارد به خاطر این کنفرانس خیمه را برچیند. سه روش را فکر کرده اند.
1-استفاده از نیروهای دولت و همین ترتیب ماشین های آب پاش برای برچیدن خیمه به بهانه ی شستشوی شهر یا استفاده از نیروهای نظامی.
2-جمع کردن یک عده اوباش به وسیله ی عوامل دولت زیر نام حرکت مردمی.
3-استفاده از عوامل نفوذی شورای امنیت و تطمیع برخی از افراد ضعیف به وسیله ی پول، یا وعده ی وظیفه در داخل خیمه.
اما ما مصمم هستیم که تا رسیدن به اهداف نهایی،تغییر کامل سیستم مبارزات ما را ادامه بدهیم و خیمه را بر افراشته نگه داریم.
>>> صالح محمد ريگستانی: انتحار كنندگان به شكل ريزرف در مهمانخانه های ارگ به سر میبرند
>>> ملک ستیز در صدد تبریه «رئیس جمهور» است!
===========================
بیایید این چند جمله اعلامیه جناب ستیز را به خوانش گیریم:
«۱. قومی سازی خواست های مدنی آب به آسیاب «داعشیزم» را جاری می سازد.
۲. شعار واژگونی سیستم یا نظام هدف شما را با «طالبانیزم» گره می زند.
۳. سخن رانیهای تفرقه آمیز سیاسیون از تربیون مدنی «پاکستانیزم» را به جای گاه شامخ قرار می دهد».
و یکی از پیشنهادات بسیار دلچسب جناب ستیز:
------------------------------------
«۴. از اتحادیهء اروپا درخواست کنید تا دیالوگ سازنده و واقع گرایانه یی را میان نماینده گان تظاهرات و رییس جمهور وساطت نماید».
جناب ستیز!
----------
۱. شعار های مظاهره کنندگان متوجه هیچ قومی نیست، بلکه متوجه حاکمان فاشیست قومی است...
* اگر کاهی بر سر خود ندارید، چرا تهمت و بهتان تقویه «داعشیزم» به راه می اندازید؟
* اقوام مشکلی با هم ندارند، اما رهبران فاشیست آنها از این نام ها سوی استفاده می کنند...
۲. شعار های کناره گیری غنی - عبدالله به معنای واژگونی سیستم یا نظام نیست...
* چرا می خواهید فرد را به جای سیستم و نظام جلوه دهید؟
* مگر کنار رفتن اینها به معنای از بین رفتن پارلمان، حکومت، قوه قضاییه و نیرو های امنیتی کشور است؟
* آیا کنار رفتن این حاکمان به معنای جایگزینی طالبان و پیروزی آنهاست؟
* چرا مردم و به خصوص نسل جوان و مقاوم ما را می ترسانید؟
۳. سخن رانی ها می تواند متفاوت باشد، چون همه یکسان نمی اندیشند و ممکن است خواست ها هم متفاوت باشد، ولی برچسب تقویه «پاکستانیزم» گناه بزرگی است...
۴. مگر نه این است که شما می خواهید همین «رئیس جمهور» را بی گناه جلوه داده و تبریه کنید؟
در حالیکه،
* همین «رئیس جمهور» شماست که در پشت سر این همه فجایع و حوادث قرار دارد؛
* همین «رئیس جمهور» شماست که همه نهاد ها را «قومی» ساخته است؛
* همین «رئیس جمهور» شماست که می خواهد زندان ها و بمباران ها را متعادل سازد؛
* همین «رئیس جمهور» شماست که توافق نامه حکومت وحدت ملی را پشت پا زده است؛
* همین «رئیس جمهور» شماست که تمام اختیارات را در ارگ قبضه کرده است؛
* همین «رئیس جمهور» شماست که همه چیز را به گروگان گرفته است؛
* همین «رئیس جمهور» شماست که جنگ را به شمال کشور گسترش داده است؛
* همین «رئیس جمهور» شماست که از سرکوب نیرو های طالبان جلوگیری می کند؛
و تا وقتیکه،
* همین «رئیس جمهور» شما در ارگ باشد، نصیب مردم ما مرگ است!
+ + +
اما من باور دارم که نسل جوان ما،
--------------------------
* دشمنان خود را می شناسند؛
* خواست های خود را منطقی تر و منسجم تر می سازند؛
* معادله تقسیم قدرت را به معامله تقسیم ثروت تبدیل نمی کنند؛
* و تا پیروزی نهایی خود به پیش می روند...
>>> Haroon Mutaref
من به آقاي ملك ستيز نهايت احترام دارم و به عنوان يك شخصيت آگاه و صاحب نظر در باب مفاهيم حقوق بشري و حكومت داري، واقعن دست بلند دارند. امروز براي بهبود حركت دادخواهي مان طرح خوبي نوشته اند و اين راهكار مي تواند كار دادخواهي را ساختارمند سازد؛ اما آقاي ستيز در روز نخستِ دادخواهي به عنوان يك كادر و چهره أكادميك به جاي حمايت از حركت دادخواهي، يك طرح نظامي وحشت ناك را براي حمايت از حكومت غني مطرح كرده كه در برابر دادخواهي مردم از چه شيوه اي سركوب و دفاع استفاده كند.
واقعن جالبه!
>>> رهنمود بسیار بسیار عالمانه است اما احزاب در افغانستان آن کفایت سیاسی
را ندارند و نه چنان یک حزب قوی دارای مرام روشن وجود دارد و یا چند حزب
دارای برنامه تقریبآ واحدملی بتوانند حکومت سایه تشکیل دهند که درمواردخاص
و لازم بتواند مرجع امید مردم قرار گیرد و از گسستگی اهداف و مرام قانون
اساسی جلوگیری کند لذا در نبود یک التر نتیف طرف اعتماد، تفرق گویی ها
به بیراهه میکشد و از بد بدتر خواهد شد.
عوامل آن در کشور ما زیاد است . منشی عمومی یا به اصطلاح ریس یک حزب
را که به سن کهولت رسیده روزی پرسیدم بهتر نیست به اساس سیستم وظیفه
رهبری رابه یک کدر نسبتآ جوان انتقال دهید و خود به حیث یک مرجع با تجربه
سیاسی بار سبک تر را حمل کنید . جواب شنیدم که بالای دیگران اعتماد کردن
مشکل است .
متآسفانه نه تنها در افغانستان حتی در منطقه احزاب شخصی اند تا اینکه به
نام حزب خوانده شوند حزب فلانی و فلانی یاد میشوند و در موارد زیاد تغیر
رهبری به طور میراث. صورت میگیرد . البته این چنین ها از خود دلایلی
را هم دارد وازین جهت است که کافه مردم اعتماد لازم را بالای احزاب ندارند.
احزابیکه عرفآ قوی دانسته میشوند فقط به اعتبار تشکیلات نظامی و شبه آن،
سلاح و پول زیاد تر ارزیابی میشوند که چقدر پول به اعضاء و قوماندان ها
میدهند و از آنها حمایت مینمایند ( داشتن تشکل نظامی در ماده سی وپنجم
قانون اساسی منع است ) ولی مجریان قانون نتوانسته ازان جلو گیری کنند.
حزب را مردم میسازند نه حکومت ها .
م.ش. فروغ
>>> از اتحادیه اروپا دعـــوت کنید تا نان را میده ودر دهن ما داخل کند
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است