تاریخ انتشار: ۱۲:۳۱ ۱۳۹۶/۳/۳۱ | کد خبر: 134874 | منبع: | پرینت |
روایت یورش نظامیان حکومتی بر معترضان بسیار غم انگیز و وحشتناک است. سه بار حمله نظامیان در عرض چهار ساعت، آن هم برای برچیدن خیمه و تعقیب معترضان تا اطراف و اکناف شهر، شیوه ای است که صرفا می توان آن را در نابودی تبهکاران و تروریستان به کار بست.
این همه لشکرکشی با هاموی و نارنجک و کلاشنیکوف برای سرکوب اعتراض چطور می تواند به دستور رهبران حکومت وحدت ملی صادر شده باشد. زخمی هایی که همه پس از فرار و در جریان تعقیب مورد هدف قرار گرفته اند. کشته هایی که فقط موقع فرار کشته شده اند. این شیوه اگر در پی نابودی تروریسم به کار بسته می شد، به حتم اکنون نه معترضی وجود داشت و نه ناامنی اما این شیوه فقط در پی سرکوب معترضانی روی دست گرفته می شود که بزرگ ترین مطالبه شان حق زندگی و امنیت است.
این جریان ها در ناف شهری صورت می گیرد که داعیه صدها کشور جهان در دفاع از حقوق بشر و حق اعتراض و حق زندگی و.... در جنبش درج است. اصول و فرجام یک دمکراسی صادراتی و دولتی همین است که با بدخوترین رییس جمهور انتصابی دنیا بر مردم اعمال می شود.
کاوه جبران
>>> Raheel
اگر ما اپوزیسیون دولت شویم، طالب و داعش متحد دولت می شوند، چنانچه حکمتیار تنها زمانی متحد حکومت غنی شد که حضور ما در دولت به صفر رسیده بود. حکمتیار در حال حاضر بازوی حکومت غنی برای رویارویی با ما شده است. حکمتیار هیچ کار دیگری ندارد و در هیچ مورد دیگری نظر و واکنش نشان نمی دهد...
>>> Noori
رستاخیز تغیر ، در حال تجدید قوا در برابر رژیم تک قومی و ....
قوی تر از پیش
>>> ياد تان مى أيد كه ربانى هلاك شده بمب هاى كلان كلان مى خواست!! خائنين و وطنفروشان ديكر جشن مى كرفتند فروش وطن را!! خود كرده را نه درد هست و نه در مان!! اين جزاى خدواند هست!! جزاى نا مردى و وطنفروشى يك قوم را مى دهد!!! حا لا خداوند، وطن، و همدلى ياد امد!!
>>> Salam
كتمان نكنيد و با مردم تان راست باشيد ، مشكل افغانستان برترى طلبى قومى است ، شما ديديد كه در مرگ جوانان تاجيك يك قبيله گرايى پشتون تبار اشك نريخت ، بل اكثريت مطلق پشتون تباران بنابر تعلقيت تبارى از خشونت و جنايات حاكمان پشتون در همه جا نتنها به شدت دفاع مى كنند، بل برجوانان شهيد هم توهين روا مى دارند.
جامعه پشتون در كل به اوج افت اخلاقى رسيده است و جنون قدرت تبارى اين قوم را تا سرحد قاتل پذيرى هم كشانده است .
اين مردم را بايد از خود شان نجات داد.
>>> قاتل شهید اعجازالحق
نیرو هایی که بر خیمه ی تحصن یورش آورده بودند باعث شهید شدن دو نفر و زخمی شدن 27 تن دیگرگردیدند. مربوط لوای نمبر 1 نظم عامه بود که در راس این لوا شخصی بنام جنرال داود تره خیل است.
این جنرال شخصآ در داخل یکی از تانک ها حضور داشت .
لطفا همه رسانی کنید تا دشمنان و قاتلین پیدا وپنهان این ملت شناسایی شود .
منبع: منسوبین اداره ی نظم
از صفحه داکتر پدرام
>>> Rahman
نزد من مسئولیت اصلی برمی گردد به دوش عبدالله و جاهد. این واضح است که احمدزی و اتمر و استانکزی در کشتمان هیچ فرصتی را از دست نمی دهند.
>>> Aziz Arianfar
آخرین شانس اشرف غنی
۱. باید بی درنگ اتمر را به خارج بفرستد
۲. باید بی درنگ و بی قید و شرط و بی چون و چرا موافقتنامه دولت ملی را تطبیق کند
۳. باید بی درنگ کمیسیونی را موظف به ویرایش قانون اساسی و تدوین متن نو قانون اساسی نماید. در این حال باید اعتراف نماید که ساختار کنونی دیگر کارایی ندارد و قانون اساسی هم دیگر جوابگوی نیازهای کشوز نیست و باید حای خود را به قانون نوی بدهد
دوستی پرسیده اند: چنین بر می اید که اشرف غنی به کلی اتوریته خود را باخته و در شرف پیوست به تاریخ گردیده باشد.
اشرف غنی اعتماد مردم را از دست داده و حتا فریاد باداران انریکایی خود را هم برآورده است.
مدیریت کشور هم اهسته اهسته از دستش می رود.
چه فکر می کنید. آیا راهی برای نحات خود دارد؟
از دید من او به پایان خط رسیده است. دشواری در این جاست که او به زور پول های عربستان و پشتیبانی کاخ سفید با راه اندازی تقلبات بسیار گسترده روی کار آمد.
در انتخابات داکتر عبدالله ۵۶ درصد آرا را برده بود. اما جان کیری به زور اشرف غنی را اورد.
اکنون، دیگر همه چیز را باخته است. باید سر به گریبان فرو ببرد و در اندیشه نحات خود برآید.
>>> Hakimi
در هرچی که در این دونیم سال بر میهن و مردم ما رفته است، عبدالله دوشادوش غنی شریک است.
او میتواند با فاتحه رفتن و نمیدانم واسطه و استخدام فیسبوکگردانان فراوان به ظن خودش فضا را برای خودش مساعد سازد، اما بی هیچ گمانی در هر جنایتی که علیه مردم صورت گرفته شریک است.
>>> أسد بودا مى نويسد :
رهبرانِ حزب جمعیت
رهبرانِ حزبِ جمعیت، تنورِ احساساتِ مردم را گرم کردند اما به رغم هیاهو و ادعاهای تاریخی در نهایت به طرزِ عجیبی صحنه را خالی، معترضين را تحقير نمودند و خیمه نشینانِ معترض را تنها گذاشتند. روشنترین تنها گذاشتنِ معترضین این است که در نهایت منافعِ رهبران غیر از منافع مردم است و حتا در برابر هم قرار دارند. فرافکنی مشکلات به رهبران پشتون و فروکاست فساد سیاسی در اشرف غنی و اتمر که بیشتر از همه حواریونِ رهبرانِ سیاسی به آن دامن میزنند، خطاست. بدنهٔ پلیس کابل و همین طور بدنهٔ امنیت در این شهر به دست غیرپشتونها و به خصوص مردم تاجیک است. بدون همکاری و رضایتِ رهبران و نیروی امنیتی تاجیک، سرکوب اعتراضها و متواری کردنِ خیمهها نه ممکن است و نه قابل درک. دورانِ آن فرارسیده که نسل جوان تاجیک در برداشت و گفتارشان تجدید نظر کنند. مشکلات را در رهبران پشتون فرو نکاهند و این واقعیت را بپذیرند که هیچ یک از مقاماتِ بلند پايه تاجيك و سران جمعیت انگیزه و خواست تاریخی ندارند. رهبران تاجيك مردم فروشان بسيار قهاري هستند و تاریخ و فرهنگ و حق مردمي از نظر آنها در خانواده و حلقه فسادشان خلاصه میشود. در مجموع، رهبرانِ جمعیت به خاطر منافع شخصی و دریافت سهمشان از کمکهای بین الملی در برابر کشتار معترضین لب فروبستند، دم بر نیاوردند و احتمالا از اينكه خون هاي ريخته شده فرصت چانه زني براي دريافت كمك هاي بيش تر فراهم كرده، خوشحال اند.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است