تاریخ انتشار: ۱۱:۳۱ ۱۳۹۶/۴/۱۳ | کد خبر: 135412 | منبع: | پرینت |
متاسفانه در کشور ما رسم بر این است که کسی نباید کم بیاورد و به هر چیزی بدون علم و آگاهی بایست جواب داشته باشد تا آن را ارایه نماید. کسانی را می بینید که دروازه دانشگاه علوم طبی را ندیده اند اما به نام داکتر نسخه می دهند. کسان دیگری را می بینید که الفبای علوم نظامی را نخوانده ولی صاحب نظر در علوم نظامی خود را فکر نموده، جنرال وارکان حرب خود را می پندارند و از این طریق به مقامات هم می رسند و همچنین کسانی را مشاهده می کنید که قرآن کریم را از رو خوانده نمی توانند ولی به نام عالم و مفتی فتوا صادر می کنند.
اینها همه در حالی است که در جهان امروزی ما همه چیز تخصصی شده و هر چیزی از خود اهل خود را دارد بدون اهل آن اگر کسی دیگری از خود چیزی بگوید و یا عملی انجام دهد نتیجه آن بجز از خرابی و تباهی چیز دیگری نخواهد بود. اگر شخصی نادان که الفبای طبابت را نمی داند به نام داکتر برای مریضان نسخه بدهد همه مریضان را خواهد کشت و اگر سر لشکری نادان سربازان اش را قومانده غلط بدهد لشکرش نابود می شود و اگر نیمچه ملا فتوا صادر کند مردم را از دین بی دین کرده سبب گمراهی خود و دیگران می گردد.
در کشور ما متاسفانه دو موضوع از همه بیشتر رواج پیدا کرده است. یکی از این دو موضوع مسایل دین است و دیگری مسایل سیاسی که امروز کشور ما به حد کافی ماشاءالله کارشناس سیاسی دارد؟ و هر فرد از افراد خود را صاحب نظر در مسایل سیاسی می پندارند و در ساحه علوم دینی چه عرض کنم تا حدی که هر کس از افراد جامعه فتوا صادر می کند به خصوص عده ای قدم را فراتر گذاشته متاسفانه مهر تکفیر و تفسیق در جیب شان موجود بوده و هر کس به نظرشان بد جلوه کند از این مهر و تاپه استفاده می کنند.
عده ای از این هم فراتر رفته حتی علمای بزرگ گذشته را زیر سوال برده و بعضا به ساحه اصحاب پیامبر و خلفای راشدین و فقهای امت تاخت و تاز کرده کارنامه آنها را زیر سوال برده خود را صاحب نظر و اهل فتوا می دانند و به زحمات علمای گذشته هیچ نوع ارج و احترامی را قایل نیستند درحالیکه خودشان در کوچه یک خم خانه هم نیستند و الفبای علوم دینی را نمی دانند ولی به خود جرات می دهند تا هر چه در دل و فکرشان چه درست و یا نادرست باشد به بیرون بریزند و خود را متاسفانه با این کردار خویش رسواتر می سازند.
اینها همه در حالی دیده می شود که امروز همه مسایل سیاسی و دینی حتی منابع دینی همه شکل تخصصی به خود گرفته چنانچه ممکن شخصی در علم حدیث وارد باشد مگر به علم تفسیر وارد نباشد که امروز می بینید دانشکده های تحت همین نام ها فعالیت می کنند و متخصیصین را تربیت می کنند. ممکن است کسی تفسیر قرآن کریم را بداند ولی توان استخراج احکام را نداشته باشد و کسی ممکن است علم فقه عملی را بداند ولی اصول علم فقه را زیاد وارد نباشد و حتی در داخل علوم اسلامی ممکن شخص در رشته خاصی تخصص داشته باشد مثلا در علم میراث و یا در علم اسناد احادیث و امثال اینها تخصصی داشته باشد ولی اینکه فرد جامع العلوم والکمالات باشد از جمله نادرات و غیرممکن است.
صدور فتوا و حکم قضا مسایلی است که هر کس از عهده آن بر آمده نمی تواند و درباره حکم قضا گفته شده قاضی که طلب قضاوت می کند به منزله مذبوحه است که بدون کارد خود را ذبح کرده است. لذا باید توجه داشته باشیم که بدون علم و آگاهی فتوا صادر کنیم و از جمله کسانی نباشیم که سبب گمراهی خود و دیگران می گردند و به مصداق حدیث پیامبر اسلام(ص) از جمله مفتیان نباشیم که سب گمراهی خود و دیگران گردیم (ضلوا و اضلوا).
همچنین در عرصه علوم سیاسی شخصی می تواند کارشناس روابط بین المللی بوده باشد ولی به مسایل اقتصادی جهانی زیاد وارد نباشد و یا اینکه دارای تجارب در امور کنسولی و حقوق خصوصی بین الملل بوده باشد ولی به مسایل اقتصادی و روابط بین المللی آگاهی کاملی نداشته باشد. لذا می بینید هر علم و فنی صاحب و متخصص خود را دارد و بدون اهل آن رسیدن به مقصد و به دست آوردن نتیجه مطلوب مشکل و غیر عملی و ناممکن است.
سید محمد خیرخواه
>>> حاجی محمد محقق:
ارگ گاهی پنجشیری را علیه تاجیک ایستاده میکند و گاهی تاجیک را علیه پنجشیری!
گاهی جمعیت را علیه داکتر عبدالله تحریک میکند وگاهی عبدالله را علیه جمعیت!
گاهی کوچی هارا علیه هزاره ها تحریک میکند و هزاره ها را میکشد، گاهی هم چند هزاره را مهمان میسازد.
ازبیک هارا که دیدیم چگونه به حاشیه راندند و چه بهتان هایی علیه رهبر ازبیک ها نساختند!
دیگر وقت این دسایس پایان یافته و ما با ساختن« جبهه نجات افغانستان» بعد از این جلو هرگونه دسایس و زور گویی را خواهیم کرفت.
>>> نیم از مردم افغانستان جنرال هستند
>>> پروبلم عمده در مسایل دینی و ترجمه و تفسیر و حدیث و غیره این است که، علمای دینی در عصر چهارده سال پیش زندگی نکرده اند، تا بدانند که رفتار و کردار و گفتار و قوانین و مقررات آن زمان را و کلتور و عنعنات و رسم و رواج آن زمان را بدانند. از طرف دیگر خود پیغمبر نیز چون در عصر علم و تخنیک و تکنالوژی زندگی نکرده است، بنأ تمام حوادث طبیعی را بشمول باران و برف و رعد و برق و غیره را که زاده قوانین طبیعی و آب و هوایی است، به قهر و خشم خدا و رحمت خدا ارتباط میدهد.
چون جهان همیش در حال پیشرفت و تکامل بوده است، بنأ مفسرین دینی کوشش کرده اند که تفسیر های دینی خویش را مطابق عصر و زمان بیان کنند و در نتیجه سبب اختلافات بین بنیاد گرا ها و تجدید پرست ها بمیان آمده است.
این موضوع تنها به دین اسلام ارتباط نمیگیرد، بلکه در دیگر ادیان نیز بنیاد گرایی و تجدید پذیری وجود دارد. حتی در ایدیولوژی های سیاسی و احزاب سیاسی نیز مانند دموکرات ها و جمهوری خواهان، ارزش های بنیادی و دموکراسی در نظر گرفته میشوند.
بنأ در علوم دینی و دیگر علوم اجتماعی این اختلاف ها همه وجود دارند.
زیرا علوم اجتماعی و علوم طبیعی از همدیگر فرق دارند. در تمام دنیا دو جمع دو چهار میشود، اما پوشش انسانها از جنگل های آمازون و افریقا که مردم کاملأ لخت زندگی میکنند تا سواحل ریودی جنیرو که با بیکینی زندگی میکنند تا امریکا و اروپا که با دامن های کوتاه و آستین های کوتاه زندگی میکنند، تا ترکیه که با چادر های رنگه و لباس رنگه زندگی میکنند، تا ایران که با چادر نماز های سیاه زندگی میکنند، تا عربستان که با روپوش سیاه زندگی میکنند و تا افغانستان که با چادری زندگی میکنند، فرق میکند.
بنأ علوم طبیعی زاده طبیعت است که در تمام جهان یک سان است و علوم دینی و اجتماعی نظر به موقعیت جغرافیایی کشور ها و پیداوار آنها و کلتور و عنعنات آنها و رسم و رواج های آنها فرق میکند.
>>> کاملا درست فرمودید جناب خیرخواه کسانی را خواهید دید که الف در جگرش نیست ولی نظریات مانند چرندیات را بیشتر مینویسند. (مانند شما) هههه
>>> نیم دیگر مارشال
>>> به نویسندۀ پیام اول: اگر همین طور است که شما نوشتید و به گفته شما "ارگ " همه را علیۀ همدیگر تحریک و استعمال می کند، پس به این نتیجه می رسیم که دیگران همه احمق محظ اند وارگ نشینان آدم های هوشیار و زیرک می باشند. حال خودت بگو، که مردم عقب کدام یک این دو بروند؟ عقب احمق ها یا عقب ارگ نشینان؟
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است