درست یادم نیست که در کتاب خواجه ذوالفقار کبیر بود یا حجرالکلیه؛ در یکی از این دو کتاب داستانی از ملِک المشاور نقل شده بود که خلاصه آن چنین است:
در کشمیر شهرِ بود پُر از سگ های ولگرد و این شهر را شهردارِ بود با صدها مشاور.
وجود سگ های ولگرد و تداوم نسل با برکت شان روال عادی زندگی شهروندان را مختل کرده بود. شهردار دست به دامن مشاورهای خود شد که چاره ای بسنجند تا بحران " کلب الولگرد" محار شود.
چندین شبانه روز جلسه پشت جلسه برگزار شد تا برای همه مشاور ها نوبت مشوره برسد؛ عاقبت مشوره مشاور صد و چندم خوش شهردار آمد. آن چنین بود که شهرداری سگ های مرده را به قیمت دو صد روپیه کشمیری خریداری کند، به این ترتیب مردم تهی دست سگ می کشتند و در بدل تسلیمی آن به شهرداری پول دریافت می کردند. چندین ماه در شهر حشر سگ کشی بود و و بوجی بوجی پول که مردم می گرفتند؛ اما از نابودی سگ ها خبری نبود؛ چون هر روز چندین موتر مردهِ سگ به شهرداری می رسید و مشاور های شهرداری دوباره مرده های سگ را به قیمت پایین تر به مردم می فروختند و مردم هم با سود بیشتر دوباره به شهرداری می فروختند و این روند چندین ماه و حتا بیشتر دوام کرد تا اینکه هر سگ بدبخت بیشتر از صد بار فروخته شد و دوباره خریده شد و صدباره فروخته شد. عاقبت تجارت سگ ولگرد رونق یافت و بحران "کلب الولگرد" همچنان پا برجا بود؛ چون فارم های پرورش سگ فراوان در این بخش کار می کردند.
قصه کوتاه این پروژه با ختم بودجه شهرداری و متعفن شدن جسد سگ ها و پرورش هزاران سگ تازه نفس در فارم ها تکمیل نشد و آن شهر تا حالا که حالا است پر از سگ های ولگرد است و شهردار هنوز هم صدها مشاور دارد.
پ.ن 1: این داستان هیچ ربطی به از بین بردن موانع در شهر کابل ندارد؛ هر کس ادعا کند ادعایش باطل است.
پ.ن 2: این طنز را قبلن هم نشر کرده بودم که با نشر دوباره و ویرایش باطل شد.
احسان ادیب

>>>   چرا این سگ هارا باکوریای شمالی یا چین قرارداد نمیکنند؟

>>>   خوب هم با هم ارتباط جالب دارد از یک طرف دیوار ها برداشته میشود و اما در محل جدید نصب میگردد نکند کمبود دیوار ها سبب شده باشد که از بعضی محلات دیوار ها را برداشته اند که در جای دیگر جابه جا شود وقتی که امر میشود که دیوارها برداشته شود مرکز شهر و اطراف شهر فرقی نمیکند شاید فرمایش گلبدین باشد که حصار دوراقامت گاه جناب عالی از حصار های قدیمی باشد که نکند در کشور تقلب در مواد ساخت آن تقلب شود و در یک فشار کم فرورو ریزد و بر قصرش نفوذ گردد و شاید هم این مشوره را سلطان تقلب غنی و امرخیل صادر کرده باشد چون اینها دست شیطان را پشت بسته اند. اما وقتی که مردم که به گفته بی ایمان ترین سیاست مداران تاریخ و امرزی (( که زور مردم زور خداست )) به خشم آیند نه دیواری مانع شده میتواند و نه مانع فولادیی. خارکش

>>>   Haroon Amirzada
ارگ از احساسات وطنپرستی و ناسیونالیزم فارسی زبانان و شعیه های افغانستان علیه ایران بهره برادری سیاسی می کند. این در حالیست که پشتونیزم نه باور به دفاع از تمامیت ارضی، میراثهای فرهنگی و منابع طبیعی این کشور دارد و نه علاقمند به آزادی، سربلندی و پیشرفت کشور است.
از یک طرف با تحریک ناسیونالیزم کاذب دعوای ارضی بر پاکستان اتمی می کند و از طرف دیگر با تحریک مردم علیه ایران برای خود پایگاه اجتماعی در میان مردم جستجو می کنند تا چهره اصلی شانرا پنهان کنند.
واقعیت این است که تمام داعیه و ماموریت پشتونیزم تکنوکرات، مجاهد و طالب را تداوم خشونت، انتحار، ویرانگری و امتیاز طلبی قبیلوی در سایه ماشین نظامی، مالی و حمایت سیاسی نیروهای خارجی تشکیل می دهد.

>>>   مردم باید تعقیب کنند که این دیوار ها به کجا انتقال داده میشوند و سرنوشت این دیوار ها چه میشود.

>>>   بسیار دقیق ظنز درقالب واقیعت این چنین وضعیت ها در موارد مختلف به چندین موارد صورت گرفته
SH

>>>   من به کسانیکه میگویند ریس جمهور غنی با کارهای بنیادی خود ایران و پاکستان را به زانو در آورده است میگویم از روباه گرگ نسازید این امریکا بود میدانست برای تحریم ایران اسلحه خوبی است و از آن استفاده کرد وهم چنان هند برای تحریم رقیب دیرینه خود مناطق که هم مرز با پاکستان بود بند احداث کرد و پول اش را این دو کشور می پردازد من از بخل نمیگویم هر قسمت وطن آباد شود من خوشحال میشوم
مگر چرا در نه ولایت شمالی کشور در طول 17 سال با داشتن منابع فروان آب یک بند احداث نشد ؟
من نه از ریس صاحب جمهور فعلی کدام شکایت دارم و نی هم از ریس صاحب اسبق چون این پول ها از عایدات ملی نیست و هر دو ریس صاحب ها صلاحیت آن را نیز نداشتند

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است