در کشوری همچون افغانستان نوین پس از حمله ی امریکا تاکنون یعنی از 14 سال گذشته تا امروز، که مرز مشخصی میان بدنه ی اصلی حکومت و ذی نفعان از تداوم قدرت به شکل کنونی با اپوزیسیون و به اصطلاح منتقدان به وضع موجود حاکمیت و سیاست وجود ندارد و افراد همچون مهره های شطرنج به سهولت و سرعت جابجا می شوند؛ اعتماد به شورای نجات اشتباه محض است!

به عبارت دیگر، اینکه سران شاخص و رهبران احزابی که هر کدام علیرغم ادعای مردمی و ملی بودن خود، موضع گیری های بسیار متضاد و متناقض و به اعتبار منافع شخصی داشته اند؛ مانع بزرگی بر سر خوشبین بودن به ایتلاف جدید به نام شورای نجات قرار می دهد.

هر یک از رهبران احزاب جمعیت، وحدت و جنبش که در دوره های سه گانه ی حکومت های پیشین، لغزش ها و اشتباهات فاحش مرتکب شده اند و گاه حتی رو در روی یکدیگر قرار گرفته اند و پشت به مواضع پیشین و متحدان چندین ساله ی خود نموده اند؛ امتیازی برای متحدان حکومت مرکزی و بخصوص اشرف غنی و حکمتیار محسوب می شوند. لذا...

لذا می توان به صراحت مدعی شد که سست عنصری، خلف وعده ها، خیانت ها و خودی و بیگانه فروختن ها به منافع آنی و شخصی، دیگر اعتماد اعضای احزاب فوق الذکر و عامه ی مردم هزاره، ازبک و تاجیک را از محقق، دوستم و عطا محمد نور سلب کرده است و نمی توان انتظار معجزه از شورای نجاتی داشت که بیشتر به سراب و گرداب می نمایاند.

در واقع، آنچه که همواره به نفع رییس جمهور و قوم چنبره زده بر حکومت بوده است، همین عدم اتحاد و ناپایداری در مواضع و موریانه های نفاقی است که در میان احزاب بزرگ (و ذی حق در حکومت که متاسفانه در حاشیه قرار داده شده اند) غیر پشتون است.

با تمام این تفاسیر باید منتظر ماند و دید این رقبای دیرینه که گاه دشمن قسم خورده و گاه دوست نان و نمک خورده ی یکدیگر بوده اند و اینک بخش بزرگی از احزاب بنام جمعیت، جنبش و وحدت و به تبع آن قومیت های تاجیک، ازبک و پشتون را زیر بیرق شورای نجات گردآورده اند می توانند بر تمام وسوسه های ارگ نشینان غلبه نمایند یا...

یا اینکه بار دیگر قصه ی پر غصه ی همان ایتلاف های چند روزه و امیدهای هنوز متولد نشده به گور رفته ی بزرگان غیر پشتون برای مشارکت و سهیم شدن مشروع در حکومت بدست اشرف غنی، حکمتیار، حنیف اتمر و استانکزی تکرار می شود؟

کد (8)

>>>   آزموده را آزمودن خطا است..
صادقي

>>>   مسلم است مادامي كه منافع شخصي باشد نه ملي و جمعي اين قسم اءتلاف ها شكست خورده و منحل است.

>>>   اتحاد اقلیت ها ازنوع اتحاد گرگ وگوسفند است، یعنی دیواربی اعتمادی آنچنان محکم وبلند شده است که تخریب آن امکان پذیرنیست، چراکه هیچ یک ازآنها حاضرنیستد که مانند گذشته ازشرکای خود شکست خورده وتاریخ تلخ بازهم تکرار شود، درین میان برادران تاجیک در پیمان شکنی دست طولانی وتاریخی دارند، باید متوجه باشند که تاجیک رقیب درجه اول پشتون به تنهایی محال است که به ریاست برسد، پس بهتراست که باصداقت درپیمان شان باقی باشند، به قول شاعر: صدباربدی کردی ودیدی ثمرش را٭ نیکی چه بدی داشت که یکبارنکردی. ممکن است برادران تاجیک برای مدت کوتاه ازسوی پشتون ها جراغ سبزنشان داده شده ووعده های سرخرمنی داده شوند واتحادی هم به ظاهرباآنان داده شوند، وخوشحالند که به حق خود رسیده اند وبه دیگران وهم پیمانان شان کاری ندارند، نوش جان شان، ولی این رابدانند که فردای هم درکاراست، فرداهم روزاست، پس بهتراست که صداقت را درپیمان شان جدی گرفته وآن را به عنوان یک اصل انسانی واسلامی جدی بگیرند.

>>>   ایا چپ بودن بیشتر از ۲۶ سال پشتونها بس نیست، در سالهای گذشته با نامهای مختلف دسیسه و توطئه های گوناگون داخلی وخارجی که برای تباهی و بیرون ساختن از دولت کفایت نکرد که حال ایتلاف علیه این قوم زخم دیده و قابل ترحم برای از بین بردن کلی آن، ساخته شده است. آیا قوم در اوج قدرت که تمام قدرت در دست این قوم بود اقوام اقلیت ساکن در این کشور را بیرون راندند و یا برای تباهی انان کدام توطئه ساخته بود؟
دیگر بس است، به شما میگویم ای قوم به خواب رفته بیدار شو تا از حق ات دفاع کنی، با انکه ما همه اقوام ساکن این کشور را برادر میخوانیم و به آن احترام مینمایم ولی می بینیم که به صد نام به ما توهین میکند گاهی بنام فاشیست و گاهی بنام های دیگر به اما اهانت میکنند و گاهی در مقابل ما اشخاصی که از خومان هست بوسیله پول و یا وعده های چرب علیه ما استفاده میکند.
دیگر نه میتوان تحمل کرد، کسانی که در مقابل ما می ایستند ما هم جواب بلمثل میدهیم و صبر و

>>>   فرقى دزدان جهادى و تكنوكرات درين است كه جهادى خس دزدى كرده يگان قصر و موتر ميخرد و سرمايه دزدى شان در داخل كشور است. اما تكنوكراتها غرب دزدى هاى ميليون و مليارد دالرى ميكنند و همه را به كشور هايكه بود و باش دارند انتقال ميدهند مانند امريكا، انگلستان، سويس، كانادا و غيره. كشور هاى غربى هم به نفع ايشان تبليغ ميكند.
دزدان بزرگ كرزى و برادرانش، غنى، اتمر، استانكزى، فاروق وردك، زاخيلوال، داودزى، اكيل حكيمى و دها تن ديگر.

>>>   فدا محمد تورانیان
گفته میشود ; حمدالله محب سفیر اوغانستان در امریکا به فاکس نیوز گفته است : تاجیکان مهاجر است . یعنی تعصب در رگ رگ هر افغان نهادینه شده است و من با چلنج تک تک اوغان ها یا افغان ها را که صاحب قلم ، پژوهشگر یا نویسنده اند ، فرامیخوانم به مناظره . که اگر غیر از تاجیکان و دیگر آریایی تبارها ، تمام تان مهاجر نبودید و ثابت نساختم ، بخدای یگانه سوگند که این وطن را ترک خواهم کرد ....

>>>   اگر سفیر افغانستان هرچه جف زده باشدوبغض وتعصب گلویش را بفشارد دنیا همه از نو واردها ومهاجرین مملو اند همین امریکای که تازه کشف گردیده مردم های بومی بسیار کم داردهرکه در هرجا صاحب تذکره شد وتابعیت انجا را بدست اورد تبع ان جا حساب میشود در هیچ جای دنیا اتباع دست اول ودوم موجود نیست سرنوشت هر ملت را قانون اساسی ان تعیین مینماید نه اشخاص وافراد بگذار تا هر که از روی کینه وعداوت هرچه بگوید اما در نهایت همه افغانهای ساکن در کشور افغان اند و ومربوط افغانستان هرکسی در وطن عزیز بیشتر خدمت نمود حق این مادر وطن را بهتر انجام داده وانهای که از قرنها این مرزوبوم و مام میهن را به معامله گرفته همیشه غلام ومزدور بوده وطن از انها نفرت دارد خارجی ها تاریخ وجغرافیا را از نماینده ای غنی بهتر میدانند وجهان خدمتگذار ها ی واقعی وغلام های حلقه بگوش را بهتر مسیشناسند وبیان نظریات شخصی کسی نمایندگی از واقعیت نمیکند خارجی ها نه اورا میخواهد ونه مرا وطن عزیز مارا اشغال نموده تابتواند همه را ازین محدوده ای جغافیای بیرون میسازد این همه سیل مهاجرت ها وفرار مغز ها نقشه ای انهاست انها از همه ای ما متنفر اند وما از همدیگر خود نفرت داریم دیده شود بلاخره چه خواهد شد!
محمد داود بیک معلم لیسه ای صمیم

>>>   عطا محمد نور در بازگشت از ترکيه، طی سخنرانی اخيرش در شهر مزار اظهار داشت که اگر حکومت اصلاح نشود، برای اصلاح آن از هر کشور بيگانه کمک خواهد خواست. اين سخنان آقای نور که با ارزش های ملی و غرور افغانان منافات دارد، با واکنش های سخت و تُند از جانب نزديکترين دوستان و هواداران او مواجه گرديده و آنرا مايهء شرمساری گروه خويش جمعيت اسلامی دانستند.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است