تاریخ انتشار: ۱۱:۵۴ ۱۳۹۶/۴/۲۷ | کد خبر: 136034 | منبع: | پرینت |
گزارش ٦:٣٠ تلویزیون را از حمله دهشت افگنان به شفاخانه ٤ صد بستر ارتش مشاهده مي كردم. انگيزه اي نشستنم پاي اين گزارش اين بود كه ممكن حكومت سرنخي از همياران شورشيان دهشت افگن در درون نظام دريافته باشد؛ براي مرهم نهادن زخم هاي متألمان اين حادثه اقدام كرده باشد، ممكن شماري را به زندان افگنده باشد و كساني را به خاطر غفلت وظيفوي كيفر داده باشد. متاسفانه؛ تا پاين گزارش مقصر اصلي اين حادثه دلخراش معلوم نشد. ١٦ تن محبوس تا اكنون مظنون اند يعني تا الحال نظام نتوانسته است تحقيقات ابتدایي آن ها را تكميل كند و مقصر اصلي اين حادثه را دريابد.
در گزارش، پاره هاي از كنفرانس مطبوعاتي هلال الدين هلال، معين استخباراتي وزارت دفاع ملي جا داده شده بود. او در آن كنفرانس كه متصل حملهء دهشت افگنان برگزار شده بود براي مردم اين پيام را داشت، "حكومت در شمار كشته شدگان و زخميان اين حادثه هيچ چيز را كتمان نمي كند".
واقعا؛ اين جمله مزخرف ترين جمله اي است كه از معاون استخباراتي يك وزارت امنيتي براي بار دوم شنيده مي شود.
در پايان گزارش؛ مادر جگر سوخته اي كه ممكن پاره اي از خود را در اين حادثه از دست داده باشد، اين جمله را مي گويد: " ما آرامي مي خواهيم بچه هاي ما آرامي مي خواهد". برغم اين جمله اي استخوان سوز اين مادر حكومت تيم گرا و قوم محور* حاضر نيست حادثه هاي دلخراش را كه هزاران خانواده را بر گليم مأتم نشانيده است جدي پيگيري كند و عاملين آن را به جزاي شان برساند. مسوولين بي پروا و يا هم همسو با دهشت افگنان را به اشد مجازات برساند.
* منظور از "قوم محور" خط كشي هاي سود جويانه اي است كه راس حكومت به خاطر بقاي خويش ميان مردم كشور كشيده و نارضايتي شهروندان را از بدخشان تا قندهار و از فارياب تا نيمروز به دنبال داشته است.
خالد نجوا
>>> آيا گاهى از خود پرسيده ايد كه چرا وزارت دارايى (ماليه) از بدوِ تأسيسِ دولتِ موقت تا حالا در گرو يك گروهِ خاص - حزب افغان ملت و يا اشخاصِ پيرو تفكرِ افغان ملت - قرار دارد؟!
تمامِ دزدى هاىِ ميليون دالرى و حيف و ميل دارايى هاىِ مردم بگونه ىِ سازمان يافته در همين جا صورت مى گيرد.kabuli
>>> رزاق مامون
عطا «نور» درنقطه یی ایستاد که راه عقب گشت ندارد
گفتار استاد عطا محمد نور برای غنی- عبدالله و امریکا و همچنان برای ناظران اوضاع، فراتر از مرز تصور بود.
درشانزده سالی که جهادی بخشی از قدرت کلیدی در دولت حساب می شوند، این چنین موضع گیری صریح از زبان هیچ یکی از مهره های قدرت شنیده نشده بود. دیگر تردیدی باقی نماند که تفاوت عطا «نور» با دکترعبدالله، قانونی و مارشال فهیم ماهیتی وقطعی بوده و علی رغم یک رشته اگر ومگر ها شباهت هایی میان او و شادروان احمد شاه مسعود محرز شده است. مسعود درمذاکره طولانی با امریکایی به همان نقطه ای رسید که اینک عطا نور درآن ایستاده است.
تشکیل شورای نجات افغانستان اثبات کرد که سیاست یک دنده گی، انحصار و مدیریت پنهان فساد سالاری دولتی، مانند آن چه در دوره حامد کرزی شیوع یافته بود، پس لگدی هایی دارد که می تواند به قیمت جان سران و بازیگران به ظاهر محفوظ در حصار ارگ تمام شود. امریکایی ها اشتباه خود را نباید با اشتباه مکرر و چاق کنند. اگر حذف و بازی کوتاه مدت به قیمت فراموشی منافع مردم افغانستان نتیجه می داد، اینک پس از شانزده سال جنگ و تلفات و به شاخی باد کردن دالرهای فراوان، کار به «بن بست» نمی کشید.
اشتباه اساسی این بود که ساختار رهبری سیاسی قرن نوزده را در شرایط قرن بیست ویک به هم مدغم کردند که نتیجه نداد.
اشتباه اساسی دیگر، ترورمنظم رهبران و فرماندهان جمیعت اسلامی بود که به امید یک سویه سازی ساخت قدرت سیاسی، از شش سال پیش در دستور کار حکومت کرزی و استخبارات منطقه قرار گرفت. بحرانی که از همان زمان به طور زیرزمینی قوام می گرفت، بعد از آخرین اقدام ناکام برای کشتن دسته جمعی سران جمیعت و شورای نظار در تپه بادام باغ کابل التهابی شده و دیگر قابل علاج نیست.
تشکیل شورای نجات و اظهارات اخیر استاد عطا محمد نور پرده از روی محاسبات غلط، تصورات توهمی و بازی های مرگبار دسته جات نیابتی برمی دارد که در رابطه به حفظ انحصاری قدرت وشخصی سازی سازمان های دولت شانزده سال تمام به راه غلط رفته اند. بدون شکست و ریخت دروپنجره تفکر کهنه درباره قدرت، به دشواری می توان تصور کرد که فرصتی برای پرهیز از افتادن در دهان جهنم باقی مانده باشد.
عطا نور، برخلاف مارشال فهیم، کرزی و عبدالله سرانجام برقله اضطراب تاریخی وسرنوشت ساز ایستاد. ارگ وامریکا درنهایت، دکترعبدالله و احتمالن گلبدین حکمتیار و گروه های محلی ریزرفی درشمال را برای یکسره کردن کار عطا نور به کار می اندازند. حکومت غنی درهمیاری با امریکا و گلبدین، هنوز از رویکرد های اشتباه های قبلی دست بردار نشده اند. دوره حکومت غنی- اتمر اثبات کرد که نظام سازی درافغانستان با مشکلات ذهنی واجتماعی همراه شده است ونظام همه پذیر با شگرد های کهنه فقط حرکت چرخ باطل بن بست را مداومت می بخشد.
>>> Zahir Ariaie
مردم بايد بپرسند كه چيگونه شد كه داكتر عبدالله به مدافع سرسخت اشرف غنى تبديل شد و نهاد اجرايه را نه تنها وارد سيستم نخواست بسازد بلكه در توطيه عليه انهايكه نقش كليدى در ساخت نهاد أجرايه داشتند ، نقش مركزى را بازى ميكند؟
نهاد رياست اجرايه مربوط به مردم و راى چند ميليون راى دهنده ميشود اما امروز ديده ميشود اين نهاد ربوده شده و تبديل به سنگر داخلى عليه جبهه مردمى و مانع عمده اصلاحات شده است.
>>> تاجیک ۴۲ فیصد
پشتون ۳۴ فیصد
هزاره ۱۴ فیصد
ازبک و ترکمن ۷ فیصد
و دیگران ۳ فیص
ترکیب ملیت ها در سال ۱۹۷۹
براساس نفوس شماری حکومت وقت کابل به رهبری نور محمد ترهکی وحفیظ الله امین ، در سال 1979 میلادی ترکیب قومی ملیت های ساکن کشور ما به قرار ذیل ارائه شده بود.:
ــ تاجیکان 42 درصد
ــ پشتون ها 34 درصد
ــ هزاره ها 14 درصد
ــ ازبکها وترکمانها 7 درصد
ــ دیگران 3 درصد (1)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(1) ــ رجوع شود به کتاب :
" مناسبات شوروی با افغانستان از همکاری تا اشغال (1947 تا 1984 میلادی) "
نویسنده : پیرمیژ (PIERRE METGE) فرانسوی ، (CIERPES , Paris , 1986) ، ص 28 .
روگرفت از: دکتر کامجو.
>>> عبدالله عبدالله زرنگ وهوشیارانه درکنار غنی مانده است، زیرا اوسالهاست که درمتن حوادث ارگ وزدو بندهای داخلی وخارجی می باشد، او به این نتیجه رسیده است که انتخاب رئیس جمهور بارٱی مردم نیست، بلکه به انتصاب قدرت های خارجی مانند آمریکا می باشد، به همین جهت ارگ را غنیمت شمرده ودرکنار غنی مانده است، والا او تشنه ترازبقیه است، واین احتمال نیزوجود دارد که قدرت های حارجی اورا درخفا تهدید کرده باشد که مبادا با جناب غنی مخالفت کنی؟!!! جان شیرین است.
>>> Abdul Lalzad
عبدالله و غنی پشت و روی یک سکه است!
======================
* با وجود صد ها انتقادی که در مورد عملکرد های استاد عطا، استاد محقق و جنرال دوستم وجود داشته و هر یک اشتباهات سنگینی را مرتکب شده اند، «صدای ایشان» بر ضد انحصار گرایی و قبیله گرایی، پایه های قدرت قبیله را لرزانده و «ایتلاف ایشان» (اگر واقعا صورت گیرد) سقوط حتمی حاکمیت قبیله را فراهم می سازد...
* در این میان، بزرگترین خطر در مقابل اتحاد اقوام محروم کشور و مرموز ترین شخصی که جاده صاف کن برنامه های قبیله بوده و از پشت سر بر تاجیکان و سایر اقوام محروم کشور خنجر زده، عبدالله است که با گرد آوری و آرایش یکتعداد «معاش خور» در سپیدار، در «ظاهر» نقش نماینده تاجیکان و سایر اقوام محروم کشور را بازی نموده و در «باطن»، پشت همان سکه اي را می سازد که در رآس آن قبیله غنی قرار دارد...
* عبدالله کسی نیست به جز از «مار آستین» در بین تاجیکان و وظیفه ای ندارد به جز از نابودی تاجیکان و سایر اقوام محروم کشور و تحکیم حاکمیت قبیله!
* کسانی که هنوز عبدالله را نشناخته و به دنبال او روان اند و یا خیانت های آشکار یا سکوت مرگبار او را به نام «حوصله استراتژیک» توجیه می کنند، در واقعیت، گور قوم خود را می کنند و آب به آسیاب قبیله می ریزند...
>>> ناصر فیروزی
زیر سایه امریکا اسماعیل یون به نزدیک ترین یار و مشاور تبدیل شده . با توجه به ادعاهای حکمتیار این امر بسیار عجیب است. حکمتیار ادعای چهل سال جهاد برای اسلام دارد. اما اسماعیل یون بازمانده حکومت حزب دمکراتیک خلق یا از کمونیستهای پیشین است. فعلا هم ادعای برتری نژادی و قومی دارد. عملی که صد درد صد در مخالفت با اسلام قرار دارد. ولی با چنین اندیشه سیاه ضد اسلامی ، باز هم یار نزدیک حکمتیار میشود. آقای حکمتیار از ۵ سال به این سوی مواضع شان تحت تاثیر افکار آقای یون بوده. نتیجه ادعاهای اسلامی حکمتیار امروز پیروی از یک متعصب شده.
>>> حمه رهبران باید از حاکمیت جبارانه شان بر کنار شوند وبه دادگاه عدل الهی تسلیم داده شوند چرا که همه روانی ،عقده ای وعجیب وغریب با اکثریت بسزای جامعه افغانی در تضاد اند خداوند جزای این وطن فروشان خاین رابدهد وگر نه زور مردم که از دست همین خاینین حزبی ومجاهد وطالب که دست همه هم از یک آستین بیرون میشود وآنهم آستین دولت مافیایی وخطرناک وضد بشری آمریکااست بسیار در مانده و ضعیف کم حوصله شده اند خداوندگارا تو نجات ما از دست این ظالمین وشرارت پیشگان داخلی وخارجی هرچه زودتر بده و بما یک رهبر آزاده مومن ومردمی وصادق را از خزانه های غیب خود عنایت کن آمین یا رب العالمین
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است