در اسلام مانند مسیحیت یک قشر خاصی بنام روحانیون و راهبان دینی وجود ندارد بلکه هر مسلمانی می تواند بازحمت و تلاش خود علم دین را بیاموزد و لزومی هم ندارد که حتما باید از جمله جامعه روحانیون باشد. حتی یک دهقان بچه و شبان زاده هم می توانند علوم دینی را با سعی و تلاش خود بیاموزد و عالم دین گردد. ولی هرکسی که عمامه بسر کرد و چند کلمه و جمله عربی را آموخت می تواند مرجع دینی که مردم برای حل مسایل دینی خود به او مراجعه کنند گردد؟

در اجتماع امروزی که ما زندگی می کنیم می بینیم که هر رشته و مسلکی اهل خود را دارد که علم دین نیز از این قاعده مستثنی شده نمی تواند. طوریکه می دانید اگر یک انسان بدون داشتن دانش طبی برای مردم بعنوان داکتر نسخه بدهد چه عواقبی را بدنبال خواهد داشت؟ همچنین یک فرمانده نظامی بدون داشتن علم و فنون حربی قومانده صادر کند نیروهای تحت امرش چه وضعیتی را خواهند داشت؟ همچنین یک دستار سفیدی بنام عالم دین اگر فتوا صادر کند وضعیت جامعه و مردم چه خواهد شد؟

متاسفانه در کشور ما رسم بر این است که کسی نباید کم بیاورد و بهر چیزی بدون علم و آگاهی بایست جواب داشته باشد تا آن را ارایه نماید. کسانی را می بینید که دروازه دانشگاه علوم طبی را ندیده اند اما بنام داکتر نسخه می دهند. کسان دیگری را می بینید که الفبای علوم نظامی را نخوانده ولی صاحب نظر در علوم نظامی خود را فکر کرده جنرال و ارکان حرب می پندارند و از این طریق به مقامات هم می رسند. همچنین کسانی را مشاهده می کنید که قر آن کریم را از رو خوانده نمی توانند ولی بنام عالم و مفتی فتوا صادر می کنند و خود را عالم دین و مرجع تصور می کنند!

بلی به علمای دین که اهل نظر و صاحب دانش دینی باشند البته جامعه مثل هر عرصه دیگری به آنها ضرورت دارد نه به هر نیمچه ملای که مردم را از دین بیزار کند و هرچیز نوی را بدعت پنداشته و طرف مقابل را مبتدع در دین تصور کرده و بعضا قدم را از آن فراتر گذاشتنه و روش تکفیری را پیشه گیرد و یا اینکه بنام روشن فکر دینی احکام و دساتیر دینی را در عصر خاضر غیر قابل تطبیق در جامعه پنداشته و مذاهب اسلامی را به فرسودگی و از رده خارج تصور کند.

متاسفانه همه این مسایل و موضوعات در حالی در جوامع اسلامی ما مطرح می گردد که جهان اسلام از سواد کافی روز هم بر خوردار نبوده و نیست و از کاروان علم و ترقی کاملا عقب مانده و بخصوص کشورخود ما که متاسفانه هنوز مردم هفتاد درصد از نعمت اولی سواد محروم اند و در راه کسب علم و دانش روز همه ما می لنگیم سیم کشی عادی بر ق و چوکات بندی یک خانه و حویلی را هنوز نمی دانیم و با فرمول های عادی مسایل علوم طبعی همه بیگانه ایم، در اینصورت بازهم کوشش می نماییم تا بیشتر جوانان و نو جوانان خود را در مسایل پیچیده و مغلق مذهبی مصروف سازیم.

البته هیچ شکی وجود ندارد که ما به دانستن مسا یل مذهبی خود ضرورت داریم اما اینکه همه ما دانشمند و متخصص علوم دینی و مذهبی گردیم و هیچ کسی را عالم و آگاه در مسایل دیگر زندگی خود نداشته باشیم هم مایه تعجب و خجالت است.
طوریکه همه ما در مسایل مذهبی خود علاقه زیادی داریم که در جایش قابل ستایش و تمجید است و در کنار آن اگر بمسایل دیگر زندگی خود نیز توجه داشته باشیم و فرزندان خود را در فراگیری علوم روز ماننده صنعت طبابت تخنیک ریاضی حرفه و مسلک نیز وادار سازیم تا بیشتر در این عرصه بیاموزند و جامعه خود را در راه پیشرفت و ترقی روز کمک کنند و اختلافات مذهبی و دیدگاه ها و برداشت ها ی متفاوت از متون دینی ما را از اصل هدف زندگی دور نگه ندارد کار شایسته و سزاوار تحسین را انجام داده ایم وگرنه غرق در مسایل اختلافی مذهبی گردیم و بر اختلاف مذاهب اصرار داشته باشیم و هر کسی برداشت خاص خود را از مسایل مذهبی داشته باشیم وخود را صاحب مذهب بدانیم یکی خود را روشن فکر دینی و دیگری خود را صاحب اندیشه های ناب اسلامی سنتی فکر کنیم و بعضا بتکفیر یکدیگر بپردازیم چنین روش و رویه ای نه بحال خود ما و نه بحال جامعه و مردم ما غیر از اختلافات بیشتر دیگر کدام ثمره و سود و دست آوردی بهمراه نخواهد داشت ُ

والسلام
سید محمد خیر خواه

>>>   در اروپا و امریکا در کودکستان ها و مکاتب کسی علوم دینی نمی آموزد،بلکه در پهلوی یایر مصامین یک مضمون بنام اخلاق است،که در آن راجع به زندگی شخصی و فامیلی و روابط اجتماعی و قوانین و مقررات دولتی برایشان آموزش داده میشود.
امید وارم تا مسؤلین معارف و تحصیلات عالی با درک از شرایط قرن بیست و یکم،کوشش کنند تا پروگرام های تدریسی خویش را مطابق عصر و زمان فعلی عیار سازند و از دروس قرون وسطی بی که دیگر در قرن بیست و یکم قابل تطبیق نیست جلوگیری کنند.
در عوض خواندن فرایض و سنت ها و واجبات د مستهبات دست و غسل و استنجا و تیمم، شاور بگیرند.

>>>   جامعه عالمان خود خوانده را کار ندارد ما عالم دین نداریم جز ملا ها و ملا های افراطی که از زمان امان الله خان تا حال به مملکت و دین خیانت کرده و میکنند و اکثن طالبان را مقاومت ملی میدانند فرخند توسط یک ملا دروغ گو کشته شد و ملا نیازی و دیگر ملا های دین فروش از کشتن فرخنده طرفداری و حمایت کردند ما یک اتاترک کار داریم تا این دوکانداران دین را نابود کرده و دین اسلام را نجات دهند
بصیر نظری

>>>   بلی این ملاگک هایکه اکثرش تخاری و بدخش در کابل زیاد هستن به غیر از پول گرفتن هیچ کاری نمیکنن به غیر از کانچه کردن و طفل اوردن ....

>>>   آیا بازار قصه خوانی پشاور، PH.D یا دکتورا جعلی میدهد؟

>>>   در کشور های خارج اگه علوم دینی تدریس شود مردم از کار و پشرفت جامعه عقب می ماند و دین که علم رو قبول ندارد و علم دینه رو قبول ندارند در تناقص قرار می گیرد از قافله تمدن عقب می ماند همان است که این چیزی مانع پشرفت جامعه وجود ندارد ، قانون سکولار در جامعه حاکم است و کسی هم نمیتونه تخطی نمایند و از آلف تا ی تابع قانون اند ،و در کشور های عقب مانده که قانون تابع دینه ، و دین هم در همه امور دخالت می کند ، چند آخوند و ملا که خود ساخته و پرداخته از قانون خدا که خدا همچو چیزی بدی رو به بنده هاش نمی خواهند، باشد و مردم ان جامعه از تاریخ و تمدن فعلی ۱۰۰ سال عقب اند .

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است