شکل گیری ایتلاف های تازه سیاسی
 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۳۶    ۱۳۹۶/۵/۱۵ کد خبر: 136791 منبع: پرینت

با آغاز روند شکل گیری ایتلاف های سیاسی, قرار است به زودی احزاب ذیل ایتلاف تازه ای را تشکیل دهند:

حزب توسعه افغانستان - مهدي حسني
حزب محور ملي- داكترخوشحال روهي
حزب ولسي حركت- صديق الله فهيم
ثبات ملي- ضیاالحق امرخيل
نوي پيل بهير- احمدفرزان
سمون حركت- مشتاق رحيم
تفاهم ملي- سردار نادر نعيم
حزب مشاركت ملي- نجيب الله كابلي
حزب عدالت- عبدالرحیم ايوبي

مسولان این ایتلاف گفته اند که رایزنی ها برای حضور چهره های سیاسی و نیز نهادهای مختلف در این ایتلاف جریان دارد.
این جریان سیاسی هدف از ایتلاف شان را حمایت از وحدت ملی و ایجاد گفتمان ملی برای وحدت اقوام مختلف گفته اند.

پیش از این ایتلاف احزاب جمعیت, جنبش و وحدت مردم, در ترکیه ایجاد شد و همزمان محور ملی نیز اعلام موجودیت کرد حکمتیار نیز در صدد ایجاد یک ایتلاف سیاسی است
احتمالا که رقابت ها برای انتخابات آینده ریاست جمهوری عملا آغاز شده است.

راحله فرهمند


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
ایتلاف
افغانستان
نظرات بینندگان:

>>>   تشکیل احزاب در افغانستان باید به اساس نورم و معیار ها باشد و از سه و یا چهار حزب تجاوز نکند.
در انتخابات پارلمانی باید همین سه تا چهار احزاب اشتراک کنند و هر حزب کاندید ریاست جمهوری خود را اعلان کند . احزابی که پنجاه فیصد اکثریت را دارند، از طرف پارلمان موظف به تشکیل کابینه و دولت شوند. اگر پنجاه فیصد را پوره نکردند، باید با یک حزب دیگر یکجا شده و کووالیسیون تشکیل کنند و حزب کووالیسیون خویش نظر به مقدار رای شان در انتخابات، تعداد چوکی های وزارت و معاون ریاست جمهوری در نظر بگیرند.
در جریان یک دوره پارلمانی کوشش کند که دولت چیز هایی را که به مردم در دوران انتخابات وعده داده است، انجام دهد. اگر موفق به این کار نشود و در پارلمان رای گیری شود و دولت رای کافی بدست نیاورد، میتواند پارلمان خواهان برگزاری انتخابات جدید شود.
بنأ احزاب باید کوشش کنند که در جریان مبارزات انتخاباتی، صرف چیز هایی را وعده بدهند که توان اجرأ آن را داشته باشند.
شما هیچ وقت نمیتوانید دو تربوز را در یک دست بگیرید و اعلان کنید که بخاطر رشد اقتصاد و سرمایه گذاری در کشور، مالیات را تقلیل میدهید و در عین حال بخاطر رفع فقر در کشور کمک های اجتماعی را ازدیاد میبخشید.
چون این هردو عمل مخالف یکدیگر اند و شما نمیتوانید بخاطر جلب طبقه سرمایه دار و غریب، به هردو وعده دروغین بدهید. زیرا هردو طبقه میدانند که دوعمل متضاد را شما نمیتوانید در عین حال انجام دهید.

>>>   نمیدانم عبدالرحیم ایوبی چطور به این جمع پیوسته .

>>>   همه هوا داران این احزاب که نام برده شده ممکن به 500 نفر هم نرسد.
هرکس که بیکار بماند یک حزب میسازد.
غازی - کابل

>>>   تصمیم درست است . از افتراق و پرکندکی یکجا شدن امر نیکسیت
روح الله امید

>>>   اين احزاب خيلي كوك اند

>>>   تا جاییکه از جمله سران این گروپ های تنظیمی من و اکثریت مردم کشور ما اشنای کامل دارند صیالحق امرخیل دزد رای مردم ومعامله گر فساد پیشت است و همچنان نجیب الله کابلی که مالک یک تلویزیون رسانهای در شهر کابل هم است از جمله مفسدین معامله گر مردم فروش است و اقای عبدارحیم ایوبی انسان خوب و منتقعد بدولت گذشته وفعلی بود که در رسانه ها گاه و بیگاه دیده شد ولی با سایرین نه شناخت دارم ونه انها از جمله اشخاص مشهور و شناخت شده هستند .

>>>   سرمقاله

حامد کرزی باید محاکمه شود

رؤسای جمهور، مأموران نظامی، استخباراتی، دیپلوماسی و گاهی شخصیت‌های سیاسی تأثیرگذار بر اوضاع جهانی؛ پس از یک دوره یا دوره‌های کاری، دست به مکتوب‌سازی خاطرات خویش می‌زنند که بخشی از حقایق پشتِ‌پرده در سیاست‌گذاری‌ها را می‌توان از خاطرات آن‌ها برداشت. این عرف معمول در حوزۀ خاطره‌نویسی، بخشی از لایه‌های پنهان سیاسی را به‌روی ما می‌گشایند تا براساس این لایه‌گشایی‌ها بتوانیم در حوزۀ تخصص سیاسی به ایجاد گفتمانی ثابت در حوزۀ سیاست بین‌الملل برسیم. رابرت‌گیتس، وزیر دفاع پیشین امریکا در کتاب خاطراتش نوشته بود، کرزی در جلسه‌یی خصوصی در سال 2007م به من گفته بود: «کار کردن با ائتلاف شمال، کشور را در معرض خطر قرار داده و این‌که متحدین پوتین –ائتلاف شمال- اکنون، اعضای پارلمان و حتا کودکان را می‌کشند... این‌کارِ طالبان یا القاعده نیست، بلکه کار مردم بد خود ما است؛ حکومت افغانستان برای مهار این وضعیت، نیاز به‌مشوره با امریکایی‌ها دارد.»
این اظهارات، کمکی بود به سوال‌هایی که در بخش قتل‌های زنجیره‌یی در افغانستان در ذهن همگان شکل گرفته بود. هرکسی که در برابر طالبان مقاومت می‌کرد، به ناگاه می‌دیدیم از پیش برداشته می‌شد و لبی برای پرسش در آن مورد باز نمی‌گردید. اگر به‌گذشتۀ آقای کرزی نگاهی بیندازیم، در تحولات اخیر افغانستان قبل از رئیس‌جمهور شدنش، نقشی نداشت؛ پس چگونه ممکن بود شخصی از روی تصادف با چرخ‌بال‌های امریکایی بیاید و یک‌شبه رهبری حکومت افغانستان را به‌عهده بگیرد. سران مقاومت که نسلی بازمانده از یک جنگل طولانی بودند، در فقدان احمدشاه مسعود، هیچ‌نوع فکر استراتژیک سیاسی نداشتند، در عالمی از توهم و خوش‌باوری نتوانستند، ماهیت فکر و برنامه‌های حامدکرزی را از همان نخست شناسایی کنند.
یکی از چهره‌های مرموزی که تا امروز رویکرد مشخص در گفتار و کردار ندارد، در فرصت بسیار کوتاه توانست بخشی از نیروهای فعال در حوزۀ سیاست افغانستان را فلج کند. همین کرزی در نخستین بازی‌های سیاسی‌اش، طوری سران مقاومت را به‌جان هم‌دیگر انداخته بود که شب و روز به‌ خانه‌اش می‌دویدند و اعلام وفاداری می‌کردند. بسیار تلاش کردیم، بگوییم قتل‌های زنجیره‌یی بی‌ارتباط به حمایت‌های غیر مستقیم سیاسیون بر سر اقتدار که قبلاً زیر نام «ستون پنجم» فعال بودند، نیست، اما توهم‌باوران ما نشنیدند و تا امروز نمی‌شنوند. شما به گذشته نگاه کنید، شخصی که به‌لحاظ حقوقی طی قراردادهای معمولِ اجتماعی و حقوقی، رئیس‌جمهور و حافظ منافع مردم است، آشکارا دشمنان مردم افغانستان را برادر می‌خواند، برای‌شان امتیاز می‌دهد و از زندان رهای‌شان می‌کند. مگر برادر خواندن طالبان چیزی جز گرایش‌های قومی می‌تواند باشد؟! چگونه شد که یک گروه کاملاً از هم پاشیده دوباره زنده شدند، دفتر سیاسی در قطر باز کردند، مذاکرات‌شان را آغاز کردند و مشروعیت سیاسی یافتند؟ سوال‌هایی که بی‌ربط به وضعیت نیستند و هیچ عقل سلیمی منکر نقش مهره‌هایی در درون نظام نمی‌تواند باشد.
حالا بگذریم که حامد کرزی در واکنش به خاک‌سپاری حبیب‌الله کلکانی، ملاعمر را نیز شاه افغانستان خواند، درحالی که خود دوسال با مردۀ ملاعمر در سردخانه‌های پاکستان مذاکره کرده بود؛ اظهارات اخیر حامدکرزی در مورد طالبان، به‌لحاظ حقوقی در تناقض با قانون اساسی افغانستان است که می‌تواند او را به محاکمه بکشاند. قانونی اساسی افغانستان در مورد تمامیت ارضی کشور چارچوب حقوقی تعریف‌شده دارد. جنگیدن بدون موجب در برابر نظام، مطابق به قانون، ضدیت با ساختار و ارادۀ عمومی است که جرم پنداشته می‌شود. حالا مشروعیت بخشیدن به‌کسانی که در خانۀ خود می‌جنگند و مردم را به‌خاک و خون می‌کشانند، برخلاف قانون چه، حتا برخلافِ فکر انسانی است. حامدکرزی صریح می‌گوید، چه پروا دارد طالبان افغان هستند اگر حمله کردند و جایی را گرفتند خانۀ خودشان است. ما براساس قانون حتا نمی‌توانیم در خانۀ خود هم جنگ کنیم، کسانی که مطابق به ارادۀ دیگران ساز مخالف با نظام را می‌نوازند و روزانه صدها انسان این سرزمین را سر می‌برند و قانون اساسی را قبول ندارند، براساس کدام تعریف حقوقی افغان و حق‌دار ارضی در این کشور هستند؟
به‌هرانجام ما از مردم افغانستان می‌خواهیم در برابر سرنوشت‌شان بی‌تفاوت نمانند، در برابر چهره‌هایی که از مالیات مردم خرج دسترخوان می‌کنند، از بیت‌المال این کشور ماهانه پول دریافت می‌کنند و آن‌طرف از دشمنان این سرزمین آشکار حمایت می‌کنند؛ ایستاده شوند. رستاخیز، ارگان نشراتی اپوزیسیون سیاسی از نهادهای عدلی و قضایی افغانستان می‌خواهد که از حامیان آشکار دشمنان مردم افغانستان مطابق به قانون، بازپرسی کنند. هم‌چنان ما از موجی که برای تغییر «میدان هوایی حامدکرزی» به «فرودگاه کابل» شکل گرفته است، قاطعانه حمایت و پشتیبانی می‌کنیم!

>>>   چه كسى متعصب و فاشيست است ؟
ما كه از قانون و هويت و تمدن و اقتدار سخن مى كوبيم يا تو كه تمام تاريخ و تمدن و هويت را به يك تار عنكبوتى جعل، جهل و استبداد بسته اى ؟

من از تمام شهروندان پشتون ( افغان) كه اهل خرد و انديشه و انصاف هستند، سوال مى كنم ، كه من نوعى به عنوان ميراثدار تمدن ، فرهنگ و تاريخ خراسان در گجايى اين هويت و نماد هاى ملى افغانستان قرار دارم ؟

نماد هاى اقتدار و ملى يك كشور اين ها مى باشند.
نام كشور: افغانستان
١- سرود ملى : به زبان افغانى ( پشتو)
٢- واحد پول كشور: افغانى
٣- مليت : افغان / افغانى
٤- نشانهاى درجه اول : وزير محمد اكبر خان / وزير محمد ايوبخان / ملالى ، همه افغان
٥- اصطلاحات ادارى ( ملى) : افغانى ( پشتو)
٦- متن اعتماد نامه ها : به زبان افغانى
٧- تاريخ رسمى : مطابق روايت جعلى افغانى
٨- قانون نانوشته : رئيس جمهور بايد افغان باشد.

جوانان عزيز !
هيچ كدام از موارد بالا تابو نيست ، هيچكدام ساحه اى ممنوعه نيست ، با متانت ، مدارا و مبارزه مستمر همه اى اين نماد ها را بايد به چالش گرفت و مورد بحث قرار داد.
اما فعلاً شناسنامه ها در اولويت قرار دارد و زمان آزمون نمايندگان پارلمان فرارسيده است تا قانون را با دوثلث آراء برگرداند.

>>>   حزبی که ثبات ملی نام دارد آیا رهبرش همان ضیآلحق امرخيل رای گوسفندی است یا کدام امرخيل دیگر؟؟؟؟؟

>>>   ائیتلاف برای رسیدن به قدرت ویا خدمت به مردم ؟اینرا هم بدانید که تعین کننده سرنوشت ما کی است

>>>   همه شان دورغ میگویند
حیران ازتخار

>>>   دوستان، بازیهای دوران کودکی تان را بیاد آورید،،،،،،،،،،،،، امروز دقیقا همان بازی درسن بزرگسالی بنام حزب بازی.
جوان


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است