تاریخ انتشار: ۱۰:۴۸ ۱۳۹۶/۵/۲۹ | کد خبر: 137410 | منبع: | پرینت |
واژه استقلال از جمله مفاهيم متغيرى است كه امروزه تعريف متفاوت از قرن نزدهم دارد. كشوري كه نمى تواند از حريم هوايى و زمينى اش دفاع نمايد؛ كشوري كه توانايى تامين بودجه عادى، انكشافى، امنيتى و نظامى اش متكى به مساعدت كشورهاى دوست و دشمن مى باشد؛ حكومتي كه از تامين امنيت جانى، مالى و سياسى شهروندان اش عاجز است؛ كشورى كه تاريخ تمدنى، هويت تاريخى و عظمت راستين خود را در چهارسوق بازار تحريف و جعل هويت و تفكر فاشيستى به حراج نهاده است، با استقلال فرسنگ ها فاصله دارد. براى درک و دريافت رويا، آزادى و استقلال بايد به قبرستان هاى كشور سفر نمود و در كوير هريوا و بلخ و بست و غزنين و باميان و... رفت.
حقيقت اين است كه تاريخ 28 اسد هيچ ربط منطقى با حادثه اعلام استقلال توسط امان الله خان ندارد و اين تاريخ براى نخستين بار در عصر نادرشاه تعيين گرديده و در زمان رژيم كمونيستى تثبيت گرديده است. در زمان امانالله خان نشریه رسمی دولت، "امان افغان" روز 9 حوت را "عید جلوس يا استقلال" شاه میدانسته و جشن رسمى در 9 حوت هر ساله در پغمان برگزار می شده است.
واقعيت اين است كه امان الله خان در روز 9 حوت اعلاميه استقلال را صادر مى نمايد و در تاريخ 24 حمل در میان جمعیت بزرگی با حضور سفیر هند انگلیسی در محله مرادخانی، استقلال کشور را اعلام نموده مى گويد "بعد از این مملکت من مانند سایر دولتها و قدرت های جهان آزاد است."
شاه، شمشیر برهنهای به کمر بسته بود و در میانه سخنرانی خود گفت: "به هیچ نیروی خارجی به اندازه یک سر مو اجازه داده نخواهد شد که در امور داخلی و خارجی افغانستان مداخله کند و اگر کسی به چنین امری اقدام نماید گردن اش را با این شمشیر خواهم زد." آنگاه پادشاه جوان افغانستان رو به نماینده انگلیس کرد و پرسید: "آیا چیزی را که گفتم، فهمیدی؟" نماینده انگلیس پاسخ داد: "بله، فهمیدم". منطق سياسى حكم مى كند كه يكى از اين دو روز 9 حوت يا 24 حمل مى بايست روز تجليل از مناسبت استقلال باشد.
ارزيابى دقيق عصر امانى و قضاوت درباره تاريخ آن دوره جدا از حوادث بين المللى و رويكرد منطقه اى قابل درک و فهم نمى باشد. يكى از اشتباهات روشنفكرى در جوامع بسته و بدوى جهان سومى اين است كه بدون درنظرداشت عنصر زمان، مكان و گفتمان غالب در هر دوره تاريخى با معيارها و ارزش هاى امروزين به نقد روزگاران گذشته مى روند و اين اشتباه است.
حوادث هر دوره تاريخى با فهم درست معيارها و ارزش هاى همان دوره قابل تعريف و دريافت مى باشد. فراموش نكنيم كه اعلام استقلال حاصل يك روند طولاني مبارزه اجتماعى و سياسى در جغرافياى افغانستان مى باشد كه تنها مربوط امان الله خان نبوده و نمى توان آن را با حب و بغض رد نمود يا به اسارت گرفت.
تجليل از استقلال يك قرارداد اجتماعى و تصميم ملى مى باشد نه متعلق به قومى خاصى است و نه دستاورد گروه مشخصى، لذا قومى ساختن استقلال كه روز نمادين در تاريخ سياسى كشور مى باشد اشتباه بزرگ و غير قابل جبران مى باشد. نقد عصر امانى و تجليل از استقلال دو موضوع مجزا و متفاوت است و هر كدام در جغرافياى خودش قابل بررسى و ارزيابى مى باشد.
در مناسبات ملى و تاريخى نبايد با چماق افراط و تفريط وارد ميدان شد و همه پله هاى پشت سر را خراب كرد، حكومت نيز وظيفه دارد تا از قومى شدن مناسبت استقلال جلوگيرى نمايد و با سواستفاده از آن تنور تفكر فاشيستى خود را روشن ننمايد كه از تنور تفكر فاشيستى چيزى جز نان تجزيه بدست نخواهد آمد.
عبدالحی خراسانی
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است