با توجه به ساختار اجتماعی، ماهیت سیاست و قدرت در افغانستان شهید مزاری دو گونه ساختار سیاسی را در دوران مبارزات سیاسی خود برای افغانستان مطرح کرده بود. نظام سیاسی فدرال و نظام سیاسی پارلمانی. این دو طرح در واقع هم ساختار اجتماعی افغانستان را در نظر داشت و هم بافت های فرهنگی، قومی، نژادی و عوامل جغرافیایی این کشور را. توزیع عادلانه منابع قدرت، مشارکت فعال و سازمان یافته گروه های اجتماعی، توزیع صلاحیت ها، تقویت احزاب سیاسی، نظام انتخاباتی مبتنی بر احزاب سیاسی و جلوگیری از انحصار قدرت سیاسی از موارد عمده در طرح دو نوع ساختار سیاسی مورد نظر شهید مزاری بود.

سرور دانش معاون رییس جمهور و یکی از اعضای ارشد حزب وحدت، نظام سیاسی فدرال و پارلمانی را در افغانستان بدلیل فقدان احزاب سیاسی ملی و همچنان بی ثباتی سیایی غیر قابل تطبیق و غیر عملی دانست. آقای دانش با رد این دو نوع ساختار سیاسی از دیدگاه سیاسی شهید مزاری فاصله گرفت و به صورت روشن به طرح های ساختار سیاسی شهید مزاری نه گفت.

سوال اساسی این است مسایل که آقای دانش به عنوان عوامل بازدارنده نظام فدرال و پارلمانی می داند چقدر موجه، معقول و قابل دفاع است. آیا واقعا مسایل تخنیکی سبب این موضع گیری شده است یا دست های نامرئی سیاسی این سخنان را در دهن معاون رییس جمهور چرخانده است؟

فقدان احزاب سیاسی ملی یکی از عوامل است که آقای دانش عنوان نموده است. پرسش اما این است در فقدان نظام انتخاباتی حزبی، و در شرایط که نظام انتخاباتی عملاً احزاب سیاسی را به حاشیه رانده است چگونه ممکن است احزاب سیاسی کلان در سطح ملی ایجاد گردد؟ مگر تاریخ تحول احزاب در کشورهای توسعه یافته و با ثبات دنیا با نظام انتخاباتی حزبی گره نخورده و پیوند عمیق بین این دو پدیده وجود نداشته است؟

بی ثباتی سیایی عاملی دیگری است که آقای دانش به آن تمسک جسته است. این در حالی است که اکثر کارشناسان ساختارهای سیاسی یکی از عوامل عمده و اساسی کنونی افغانستان را ناسازگاری ساختار سیاسی موجود" ریاستی" با ساختار اجتماعی و واقعیت های فرهنگی و قومی این کشور میدانند. در ساختار متمرکز کنونی که تمام قدرت، منابع ملی و صلاحیت های دولتی در یک نهاد و در دستان یک حلقه سیاسی از یک گروه مشخص قومی است، طبیعی است که دیگر افراد و نهادها به بیخودی الملک های سیاسی تبدیل شوند و در نتیجه از رهگیری و سرقت صلاحیت های خود شکایت کنند و یا به مخالفان سیاسی درون حکومتی تبدیل شوند. بدلیل اینکه نه مشارکت واقعی در این نوع ساختار شول میگیرد و نه هم قدرت به صورت معنادار توزیع می گردد.

با وجود این همه چرا آقای دانش چنین موضع گرفته است!

نوشته: لطیف فیاض

>>>   مگر خبر نداريد كه دانش صرفا از روى كاغذ نوشته هاى ارگ و شوراى امنيت را از بر مى خواند.اين فرد از خود اختيار ندارد فقط آلت دست است و خلاص
على

>>>   بیچاره مزاری یک مجاهد راه وطن بود نه یک پدرامی. کوشش نکنید که یک مجاهد را خائین معرفی کنید.

>>>   آقای دانش بیکاراست، مگرحالا وقت اینگونه حرفهای غیرضروری است؟ امروز درافغانستان هیچ نظامی پاسخگو وکاآمدی وجود ندارد، اگروجودمیداشت وضعیت کشور اینگونه نبود؟ پس بجای این اظهارات بدنبان اجراشدن توافق بن باش که بیست درصد سهم حقوق مردم خودرا در اداره حکومت بدست آوری، درحالیکه طبق نظرکارشناسان وآگاهان فعلا حداکثر چهار درصد سهم دارید.
جوان

>>>   قرار یک اطلاع خاص آقای اشرف غنی به وساطت اتمر صاحب مبلغ پنجاه ملیون دالر برای دانش داده است تا نوشتهء را که خود آنها درین ارتباط تهیه نموده بودند از بر نماید وبخواند.
کدام یک ازین بزرگان اقوام مختلف از پشتون گرفته تا تاجک و ازبک وهزاره در برابر پول های انگفت ایمان دارند که دانش داشته باشد. او ساختار سیاسی مزاری نه که در برابر پول حتی خدا و رسولش را میفروشد چه جای مزاری.
کارمندریاست اداره امور ریاست جمهوری

>>>   لعنت بر مزاری جانی، مفسد،بیسواد،جنگجو،دشمن بقیه اقوام،تفرقه افگن،وندی پرور
وندی های شپش فروش ،راه گیر و ضد دین وانسانیت همه دست پرورده مزاری پلید است
امروزه نیز جوانان سکولار ودین ستیز خودرا در به یک نحو به این گوساله سامری مربوط میدهند
بامیانی

>>>   سرور دانش مزدور اشرف غنی است بگذار اشرف غنی خوش شود

>>>   طبعاً همه ميدانيم كه دانش علمي و سياسي و درك آقاي دانش بيشتر از جناب مزاري است، ديگر اينكه دوران زور گوئي هاي ميان خالي گذشته است، ما و شما بايد مردمان چيز فهم خود را وقت دهيم تا آينده سياسي متوازن را براي نسل هاي نو ترسيم نمايند، و از مرده پرستي خود را نجات دهيم، چون أسلاف ما اگر خوب ميبودند، ما در اين حال زار نميبوديم.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است