گلبدین حکمیتار با روحیه ضعیف ظاهر شد
 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۲۷    ۱۳۹۶/۶/۱۱ کد خبر: 138079 منبع: پرینت

زندانى سياسى با روحيه ضعيف ظاهر شد، دروغ گفت، اشتباه سياسى خود را پذيرفت، از مداخله ايران سخن گفت و برخى از واكنش هاى تند را ناديده گرفت و ظاهرا اهميت نداد.

سايه روشن هاى مصاحبه آقاى حكمتيار با شبكه هاى فارسى و پشتو بی بی سی:

اول اینکه حكمتيار دروغ گفت.
من شخصا زندانى سياسى اى را در ويلاى مجلل شمال (تهران) نياوران مى شناختم كه جريده (ميثاق ايثار) را منتشر مى نمود. از بركت هواى بهشتى نياوران ديوان حافظ مى خواند، شعر سپيد مى گفت، با اطلاعات نظام ولايت فقيه همكارى اطلاعاتى مى نمود، حدود يكهزار ميليشياى نظامى در خدمت سپاه و جنگ آذربايجان فرستاد، ستاد وزارت خارجه ايران براى يكصد نفر از اعضاى ارشد حزب به اعتبار معرفى او ويزا صادر مى نمود، دربار اش گرم بود و زندگى شاهانه داشت.

دوم اینکه حكمتيار منافقت خود را رسما پذيرفت.
حكمتيار پذيرفت كه اتهام ناجوانمردانه و شيطانى او در رابطه با سپهسالار جهاد و زعيم مقاومت ملى افغانستان مسعود عزيز، داستان ششصد جنرال و اتهام فساد به رهبران جمعيت يك سخنرانى سرى و غير عمومى بوده است و در اثر حضور يك عنصر نفوذى به شبكه هاى اجتماعى راه يافته و فتنه به پا كرده است.
حكمتيار با بيان اين جملات از يك سو به نفاق سياسى خود اعتراف مى كند و از طرف ديگر ضعف خود را در برابر قدرت اتمى شبكه هاى اجتماعى بيان مى دارد.

سوم اینکه حکمتیار ناديده گرفت.
حكمتيار در برابر پرسش خبرنگار نسبت به بيانات تند عطامحمد نور والی بلخ با لبخند تلخ كه عمق تنفرش را به نمايش مى گذاشت، سياستمدارانه سكوت نمود و به اصطلاح سياسى او را ناديده گرفت.

حكمتيار در مصاحبه با شبكه پشتو بی بی سی با روحيه ضعيف و تكرار جواب هاى مبهم و مجهول ظاهر شد. معلوم مى شود كه جرات و جسارت قبلى خود را از دست داده است و براى اينكه كم نياورد به زبان استعاره، اشاره و كنايه پناه برد اما او با تكرار تروريست هاى طالب را به خوب و بد تقسيم نمود و با تاكيد انها را برادر خواند.

ایتلاف انكارا را ضد منافع ملى كشور دانست، از حكومت مركزى قوى حمايت نمود و تلويحا ایتلاف انكارا را محصول رقابت مسكو و واشنگتن دانست و از ارتباط قوى خود با تروريست هاى طالب سخن به ميان آورد.

او هر نوع حمايت خود را از داعش به شدت رد نمود و اعلاميه منسوب به خود را شايعه و دروغ دانست و اضافه كرد كه داعش همان طالبان هستند كه تنها پرچم خود را تغيير داده اند.

حكمتيار پذيرفت كه در انتخابات آينده رياست جمهورى خود را در موقعيتى نمى بيند كه كانديد مستقل معرفى نمايد بنابراین از يك كانديد مناسب حمايت مى نمايد اما تاكيد نمود كه حزب قوى و قدرتمند در انتخابات حضور مى يابد.

نكته اخر اینکه، طوفان انتقاد شبكه هاى اجتماعى تاثير اساسى داشته است، روحيه حكمتيار را تضعيف نموده، اعتماد به نفس خود را از دست داده است و تكيده به نظر مى رسد. اين رويكرد بايد ادامه يابد و تمام حركات و سخنرانى هاى او به دقت مورد نقد قرار بگيرد تا نتواند به دروغ ها و فتنه هاى خود ادامه بدهد.


خراسانی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
گلبدین حکمتیار
عطامحمد نور
نظرات بینندگان:

>>>   خوب تكانده بايد شود.

>>>   فرض میکنیم روابط آمر با پاکستان یک اتهام با روابط آمر با روسها چطور ؟ آغا این قهرمان سازی های شما آنقدر سوراخ دارد که خودتان حیران استید که کدامش را اول پینه کنید.

>>>   گلبدین باید از هما ن راهی که امده بود دوباره بر گردد زیرا با امدن وی خارجی ها زیاد می شود برای وی شرم است که باشد

>>>   خلاصه که هوای راکتیار بیرون شده و داستان این تسلیمی هم ختم است.

>>>   اعتراف آمریکا به کشتن غیرنظامی در عراق و سوریه

>>>   این ظاهر قضیه است در واقع وارث بلا منازعه ای تاج وتخت ایشان اند معمولا کسی که از لیست سیاه پاک میشود وبه عباره ای دیگر خارجی ها اورا می بخشند وکسی که ملیون ها افغان ومسلمان را به قتل رسانیده وباعث تباهی وبربادی کشور گردیده بسیار خجالت زده وشرمناک نمایان شده یگان وقت درصورت ضرورت اظهار نظر نمایند ولی بر عکس حضرت عالی چنان می درخشد که گویا نفر ای اس ای هم دیگران اند واو در برابر ملت سلاح بالا نکرده وفتوای قتل خارجی را نه داده وحکومت فعلی را مزدور ودست نشانده نگفته وکسی را که در زیر سایه وبیرق حکومت مزدور می اید خارج از امت محمدی{ص} نخوانده ودر گذشته ها ی نه چندان دور هم با امین رابطه نداشته وباتنی یکجاکودتا نکرده ونظر به اعتراف خودش با نجیب حکومت مشترک نساخته وشورای هم اهنگی تشکیل نداده و...ازین همه بر می اید که جناب عالی از ابتدا مهره ای بر گزیده واصلی میباشد همه خدماتش قابل قدر بوده وجای توصیف را دارد خصوصا اسباب سر نگونی دولت اسلامی ربانی را که چندان اسلامی هم نبود فراهم نمود بسیار ارزنده وقابل مکافات بی شایبه میباشد به این اساس حق دارند برای کشور ولشکر ومتجاوزین وهمه تعیین تکلیف نمایند وحرف شان در همه جا گوش شنوا وعمل کرد هاشان چشم بینا داشته باشد
لالی از ننگرهار

>>>   خلاصه که هوای راکتیار بیرون شده و داستان این تسلیمی هم ختم است.

>>>   آقای خراسانی
در این شکی نیست که حکمتیار درنیاوران شهر تهران حضور داشت وجریده ایثار و سعر سپیده را منتشر نمود،اما اجازه امامت نماز های جمعه دی یک محله خرابه برایش داده نشد واجازه استفاده از موتر های با ماشین دیزلی به بهانه الوده گی هوا برایش داده نشد وبالاخره شخصا دو عراده موتر را به عراق انتقال داد.درضمن اجازه ملاقات به سفرا و نمیانده گان خارجی کمتر برایشان مساعد میگردید. درضمن شما از اعزام 1000 میلشه به ازربایجان یاد اور شدید، درست است که یکتعداد از مجاهدین به ازربایخان فرستاده شد اما زمانیکه ایشان در چاراسیاب حضور داشتند نه در تهران ،تهمت ،تناقض گوی وبرداشت های واژگونه شما برای حکمتیارزیان آور نیست،اما دراین شکی نیست که در تناقضات کنونی جامعه ما ، اراده و نقش شبکه های اجتماعی بسیار بسیار برجسته و نمایان است اما یکتعداد از کار بران شبکه های اجتماعی در سطوح مختلف جامعه اگاهانه در ضدیت با فرهنگ و ساختارهای اجتماعی، با بهره گیری از دموکراسی وارده از خارج ، بطور با استبداد دموکراتیک همنوایی دارند وحتی از هیاّت حاکمه ومنابع اقتدار میخواهند که ارزش های غرب گراهی را درجامعه مسلمان ما گسترش دهد.از طرف دیگرنفوذ و رخنه بیگانه گان در برخی از تشکل های نیم بند غظروفی ما به وضوح دیده میشود. در کشور ما طبقۀ بورژوازی به نضج و بلوخ کامل خود نرسیده که احزاب لیبرال و دموکرات از موالیدنش باشد، اعتقادات سوسیالیستی در سرزمین اسلامی ما به سرعت به لبه پرتگاه افتاد و احزاب برآمده از درون آنها سازمانهایی به شدت ایدیو لوژیک که عاقبت الامر راه و رسم روش های خونین را ترجیح دادند.
تردیدی نیست که به اقتضای شرایط سیاسی، مردم ما انواع تشکل هایی دینی و سیاسی را تجربه کرده اند ولی هیچکدام تا هنوز نهادینه نشد ودر ردیف احزاب جهان قرار نگرفت، زیرا این سازمان ها کاملا متعصب و منضبط اند و جز متابعت از قطب مقدس و راه مستقیم ،به راه و رسم دیگری اجازه نمیدهند که در جوف دنیای بستۀ آنها نفوذ نمایند.

گاهی شبکه های مجازی بازار لیبرالیزم را چنان گرم‌ میسازند که گروهی از افراد فرومایه متعصب با تشدید اختلافات مسایل قومی و مذهبی و عقده کشایی از گذشته به توهین و تحقیر دین اسلام میپردازند. در این بازار دشنام یکتعداد از جوانان کم دانش و کاسبین کشور با چنان اشتیاق تمام به این کارهرزه مصروف‌اند که همه هنجار های خوب اجتماعی را یکسره فراموش میکنند.
درست است هر کس از حق‌شهروندی خویش باید استفاده نمود و در رویدادهای حساس سیاسی کشور با خرد اجتماعی وظیفه خطیر خود را با متانت و شهامت انجام‌دهد. ولی همیشه پاس‌ حرمت سخن خویش را نگهدارد و هرگز سخن را به زشتی و ناپاکی نیالاید و به خوبی و خونسردی با افکار مردمی باید سخن راند. در کجایی جهان دشنام و زشت‌گویی را استفاده از حق شهروندی یک انسان دانست؟

آیا ما با این نوع گفتار و بینش، به چیزی‌ دست خواهیم یافت ؟ درست است که طی بیست سال اخیر نسلی به صورت نیمه باسواد، خواندن و نوشتن را آموخته اند، تکنولوژی مدرن، ارتباط بی‌کرانی را در اختیار آنها قرارداده است ، اما نباید فراموش کرد که اکثر این شبکه ها برای از هم پاشیدگی و دریدن لایه های فرهنگی کشور ماموریت خاصی را دنبال میکنند. پس با استفاده از این نوع شبکه های استعماری نباید با زشتی و درشتی به تحلیل و سخن پرداخت و ازابزار های رسانه‌ای برای مقاصد بیگانه خوش خدمتی نمود که تعرض به دین،فرهنگ و هنجار های اجتماعی را امر عادی تلقی نمود. اما پرسش دراین جا است که آیا میان پژوهش و یک مقاله علمی مرزی وجود دارد یا خیر؟

آیا این گونه نوشتار ها تا کنون ره به جایی برده است یا خیر ؟ بلکه به نظرم رسیدن به آنرا دشوارتر نیز نموده است..
آیا در پانزده ‌سال گذشته فحش‌دادن و خوار ‌کردن به ظاهر سیاسیون کشور تاثیری در تامین‌خواست‌ها و مطالبات ما داشته؟ ویا با خردگرایی شایسته به بحث و تبادل افکار پرداخت.
اگرخردگرایی در برابر جهل، تعصب واستبداد مغلوب گردد در واقع خرد جمعی از معنا تهی میگردد و نقش نقد در تحولات فکری و اجتماعی جایگاه خود را ازدست میدهد. دولت های استعماری با فر آورده های اقتصاد پیشتازو تکنالوژی مدرن، قضایا کشور مانرا در یک فضای ناامن و غیرقابل اعتماد، در درون جامعه ما دامن میزنند. بنام نقد، فضای فکری و فرهنگی ما را که بیشتر از طریق میدیا و رسانه های تصویری کشور با حمایت مالی جدی کشور های استعماری زمینه سازی میگردد ،خدشه دار میسازند. بهبود این اوضاع نه تنها در کشور ما بلکه در جهان اسلام مخصوصا در بعد همگرایی و امنیتی ترویج قرائت‌های خردگرایانه از دین را ضرورت دارد. دگم اندیشی و تعصب فراتاریخی را باید کنار گذاشت وبه دین‌ورزی و دین پروری توجه جدی گردد. تا زمانیکه ثبات فرهنگ اسلامی و توسعه دینی و اخلاقی در کشور رونما نگردد ، ادامه این ناسزا گویی ها و اختلاف در مورد هم دیگر،دوره های جدیدی از بحران‌های اجتماعی را به میان خواهد آورد. متاسفانه در برون از تمدن اسلامی نیز برای عبور از این اسطوره‌ها گفتگو میان‌فرهنگ های مختلف ذهنیت کامل نگرفته و تعامل میان تمدن‌ها به‌وجود نیاآمده است. ملت افغان به تعامل و تساهل میان گروپ های سیاسی خویش سخت نیازمند است و بامساعی مشترک و حکمت همه جانبه میتوانند معضل‌های پیش آمده را در منطفه برطرف نمایند. گفتگوی بین الافغانی را با سنت‌‌های فکری مختلف با فروتنی در برابر یک‌دیگر فرا گرفت، و نباید هر کدام خود را کامل و برتر و دیگری را ناقص و ابتر تلقی کنیم و تصور از خویش و دیگری را همواره بایددر حال اصلاح و تکمیل شدن پنداشت. اگر داعیه خودخواهی و تیوری حذف دیگران را کنار گذاشت، در ان صورت ما به یک افغانستان مستقل ،مرفه و شگوفا خواهیم رسید.
محمدشاه بارز
شهراکلند،نیوزیلاند

>>>     طالب و داعش ویا گلبیدنی و خلقی ویا کرزی ئی و اتمری ندارند۰ اوغان که شد همه باهم هستند و همه باهم دست دارند۰ یادتان رفت که کرزی چگونه طالب جنایتکار را حمایت کرد و کلمرغ متقلب چگونه بقایای این ....ها رابنام گویندگان یک زبان خاص از زندانها رهاکرد ۰

>>>   با امدن حکمتیار به کابل 6 هزار سر با ز امرکیای اضا فه گردید

>>>   تا که حزب جمیعت در افغانستان باشد صد سال دیگر امنیت بوجود نه خواهد آمد


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است