امروز اتفاقا از طریق تلویزیون بیننده محفل یاد بود از هفته شهید در شهر مزار شریف بودیم. صحبت های والی بلخ را نشنیدم، اما سخنان احمد ضیا مسعود را به تفصیل شنیدم که متأسفانه سراسر عقده گشانی، کنایه گویی به داکتر عبدالله و در مجموع در تضاد با روحیه محفل بود.

درک می کردم که حرفهای احمد ضیا مسعود در رابطه به ناکامی و ضعف حکومت وحدت ملی و ارایه راه حل ها، داکتر عبدالله را در موقعیت پر حرجی قرار داده است، اگر سکوت کند به معنای تأیید و محکومیت خودش خواهد بود و اگر پاسخ دهد، فضای محفل را برهم خواهد خورد.

آخرین سخنران محفل داکتر عبدالله بود. سخنرانی امروز او چه از لحاظ محتوا و ژست ادا و چه از نگاه گزینش کلمات و تون صدا، خیلی متین و موضوعی بود، می توان گفت کاملا درخور یک سیاستمدار پخته و دقیق. واژه ها به دقت، رسا و مؤدبانه انتخاب شده بود، فکر می کردم علاوه بر اینکه به بسیاری پرسش ها در قالب الفاظ دیپلوماتیک پاسخ داد، پختگی و متانت سخنران را نیز به نمایش گذاشت.

به تحلیل من داکتر عبدالله دارد پختگی سیاسی خود را ثابت می سازد و آرام آرام جایگاه مردمی خود را که در این دو سال اخیر به شدت صدمه دیده بود، باز می یابد.

سخن متواضعانه او در محفل خیمه لوی جرگه که من «بادیگارد احمد شاه مسعود بودم و بدان فخر می کنم و هیچگاه ادعای بالاتر از آنرا نداشته ام» نه تنها به انتقادات مخالفین اش که غیرمنصفانه مدعی بودند که داکتر عبدالله بادیگارد آمرصاحب بود نه چیزی بالاتر از آن، پاسخ قاطع داد، بلکه موقعیت او را در جامعه و نزد یاران و دوستداران آمر صاحب شهید بالا برد. گمان می کنم که داکتر عبدالله دارد راه گم کرده خود را باز یافته و خارجیان و رقبایش آنرا درک كرده اند.

نوشته: داكتر حنانى

>>>   يك سياستمدار تاجيك حتى به همسرش هم جرئت نمى كند، بگويد: كه سمرقند و بخارا و تمام تاجيكستان و مرو و پنجده، جغرافياى طبيعى و آينده مشترك اوست !؟ اما يك سياستمدار پشتون در فضاى عمومى و خصوصى با جرئت و جسارت اعلام مى كند؛ كه جغرافيايى او تا رود اتك است

>>>   بازی جدید یا نمایش «چهره» های سابق!
من به قربانت این چه نیرنگ است؟
جنگ تو صلح و صلح تو جنگ است!
پرسش نسل جوان: کی به کی پیوسته و با کدام چهره؟
پاسخ فیسبوک: عجله نکنید؛ زمان نشان خواهد داد...

>>>   بختگی تنها در سحنرانی نیست، بلکه پختگی درمجموع مولفه ها وشاخص های مخصوص یک سیاستمداراست، ایشان درواکنش به سخنان حکمتیار این پختگی را ازخود نشان نداد، همچنین درصحنه های سیاسی هنوز ازحد یک محافظه کار بدون تدبیر نگذشته است، ایشان در یک موقعیت خاص ازوضعیت خاص بهره برداری کرده است، واگرنه ایشان بلحاظ ائتلاف ویارگیری سیاسی بسیار ضعیف عمل کرده است که حتی دل شخصتهای تاجیک رانتوانسته است بدست بیاورد، بالاخره مردم تاجیک تابع همه شخصیتهای شان هستند نه فردخاص، پس هرکدام هواداران خود را دارند.
جوان

>>>   سلام.
فرق بین ضیا مسعود ،عطا محمد نور وداکت عبدااله زمین آسمان میباشد.
عبداله دانشمند سیاست مدار وجهان دیده عطا محمد نور جنگسالار وازخون ملت پرورش یافته درچور وچپاول وکوه تربیه شده اند بنام معلم بوده ازدانش بی بهره است،به زور گوئی شهرت دارد.وآخرین نفسهای خود را میکشد.مرچه ها که گمی شان بیاید بال میکشند.عاقبتش بخیر.
حمید کوهستانی.

>>>   دیگ اگر خام باشد پخته میشود اگر انسان خام شد پخته شدنش مشکل است
کابلی

>>>   بدون شک درین عملکرد ها پختگی ومحکم کاری در کار است بدون داشتن یک بینیش سیاسی مستحکم وثابت نمیشود در میدان سیاست جولان نمود تا انجا که به تماشا چیان وناظرین ادوار گذشته مربوط میگردد در عملکرد های داکتر عبدالله کدام استواری وثبات به چشم نمیخورد در تمام دوره های که ملت عزیز خصوصا سنگر نشین ها وجانبازها ورهروان شهید به اصطلاح صلح وقهرمان ملی با لای این نامرد تاریخ اعتماد نمودند او روی باور های شان پا نهاد وامیدهای این قوم مظلوم ومایوی را به یاس بیشتر مبدل ساخت اما ضابطه ای خوب و استحکام دربرنامه ها از کجا وچگونه بار امده ؟ وچطور شده که در سه دور متوالی کتله ای عظیم از وطندار های عزیز ما را گول زده ؟درینجا نفش خارجی ها وتیم کمیته ای سیصد داخلی {اتمر وکرزی واستانکزی وخلیلزاد و...}نقش بارز را در ادمه ای فریب ونیرنگ های مرموز بازی نموده انهاست که این رول مهم راادامه داده این شخصیت به ظاهر مجاهد وهمسنگر شهدای قهرمان چون مزاری وربانی ومسعود وعبدالحق وحاجی قدیر وکاظمی وامثالهم را رویکش نموده وخود پروگرامهای نامری وخطرناک خودرا به پیش برده اند
کنون که در بلخ فرستاده اند وظاهرا بالای غرور وکبر وخود خواهی وخود غرضی هایش پا گذاشته وبه در بار مولا علی گسیل داشته اند روی هدف خیلی بزرگ وانهم تخریب وحدت وایتلاف واوردن بی اعتمادی میان رهبران سه گانه {جنرال صاحب دوستم واقای محقق وعطامحمد نور} میباشد انها هرقدر کوشیدند تا این سد محکم را تخریب نمایند از اعمال این مامول عاجز امدند وکنو ن شیطانک لنگ را پیشکش نمودند تا به این مرام نامیمون خویش نایل ایند امید واریم که اراده ای پروردگار طوری دیگری قلم خورده باشد وان ذات پاک فعال لما یرید بیرون رفت ملت از این مهلکه ونجات مردم را از شیطنت های این گروه اراده نموده باشد
زیدالله بیگ

>>>   در سا بق ریس جمهور که به سفر خا رجی می رفت تا باز گشت در کشور کو دتا ویا نظا مش از بین می رفت مگر حا لا هر روز سفر می کنند ما هچ خبری نیست از این معلو م می شو د که ریس جمهور کشور ما در امریکا است و کشور ما از امریکا اداره می شو د

>>>   داکتر صاحب خو شخصیت است از هرلحاظ خداوند موفق داشته باشد وی را بوی امر صاحب شهید از او میاید.

>>>   آفرین به جناب عبدالله واقعآکه سیاست مدار بودی .
آقای عطانور به آقای عبدالله انسان بی ظریفیت خطاب نموده بود بازهم عبدالله به دیدارش رفت که این خود بردباری آقای عبدالله را نشان میدهد برعکس کم ظریفیتی عطانور را نشان داد. نمیدانم زمانیکه عطانور با آقای عبدالله سلام علیک وبغل کشی نمود چه حالی داشت به نظرم اگر هرکس دیگری به جای عطانور میبود از خجالت آب میشد. بسیار عجیب است به کسی توهین کنی و برایش بی ظریفت خطاب کنی وبعدآ آن شخص به دیدارت بیاید و باتو در مجلس بنشیند و بغلکشی کند. چه قدر آزاردهنده است و خجالت آور.
آقای عطا خطاب به شماست یاد بگیرید رسم مردانگی و باظرفیت بودن را. یک کمی غرورت را زیرپا کن تا ازاین بیشتر خورد وکوچک نشوی. سخن گفتن بسیار سخت است که عاقبت و پیامد سخن را ندانی.
روح الله امیر- هرات

>>>   دو بزرگوار شامل یک پروژه اند ، به رنجش های نمایشی شان خرده مگیر

>>>   داکتر عبداله صابونى است لشم و بلاخره پايش در تشناب به صابون خورده به زمين مى خورد نيم اش پشتون و نيم اش تاجيک.
ببينم که جنرال طاقت به وى نيمه حلالى ويا او نامک ضداش را اطلاق مى کند .
من همو گپ طاقت استم با ++++پارسى وان و نه "حلالى افغان".
نام افغان بدتر از آن است
ميهن ستان مان است
افغان به سوى وزيرى روان است

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است