در میانهِ ناامنی ها ، رهبران و رییس جمهور باید از شرم توان سخنرانی و دم زدن از دستاوردها را نداشته باشند چه برسد به نبرد حکمتیار و عطا محمد که به مانند جرقه ای بر آتشِ جنگ قومیتی است | ||||
تاریخ انتشار: ۱۸:۵۳ ۱۳۹۶/۶/۲۷ | کد خبر: 138857 | منبع: | پرینت |
به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، قبیله گرایی دلیل اصلی نظام سست حکومت وحدت ملی می باشد که در آن گروه های تروریستی جولان می دهند و حتی یک انتحاری توانایی فلج کردن پایتخت را دارد در طول تاریخ بوده و هست.
اما آنچه در این حکومت، سبب شکاف قومیتی و نبردهای سخت و سرد رهبران سیاسی شده است از رییس جمهوری نشات می گیرد که با لقب متفکر دوم جهان یک کشور را در بحرانی بس بزرگتر از گذشته فرو برد.
یارکشی های سیاسی از یک سو و صف بندهای مخالفان نه تنها برای حکومت بحران آفرین شده است بلکه زمینه را برای حلقه ای از مقام ها گشود تا با همدستی گروه های تروریستی به مانند طالب به اهداف شوم خود دست یابد و در این میان سیاستمدارانی که چنان سرگرم زورآزمایی قدرت می باشند که ناتوان از درک آنچه در کشور رخ می می دهد.
ضعف حکومت اشرف غنی تا آنجا پیش رفته است که حتی توانایی تامین امنیت مراکز مهم پایتخت را ندارد با وجودی که هم از تجهیزات نظامی پیشرفته برخوردار و هم از تعداد نیرو کافی اما مشکل اصلی سردرگمی و نفرت پراکنی است که از سوی رییس جمهور بر تمامی جنبه های دولتی رخنه کرده که قوم گرایی در راس آن می باشد.
رهبران پشتون، حکومت و قدرت را میراثی بلامانع از آن خود می دانند که بر اساس چنین توهمی، راه پیشرفت و ثبات را بر کشور می بندند، در این راه باید جمیعت خود را بیش از حقیقت موجود نشان داده که با قربانی کردن منافع ملی در پی جذب قوم های رانده شده پاکستان هستند و گروه طالبان.
افغانستان با وجود گذشت صد سال بر سر مرز دیورند با کشور پاکستان در چالش به سر می برد در حالی که با قبول آن می تواند هم بهانه سلطه جویی پاکستان را از میان ببرد و هم ثبات را به مناطق مرزی گسترده میان دو کشور بازگرداند اما در راستای اهدافی که از دل جنگ و کشتار به سرانجام می رسد، دیورند را به مسیله حیثیتی بدل کرده اند تا راه ناامنی ها همواره هموار باشد.
قومیت از روزگار گذشته در افغانستان بیش از ملی گرایی، اولویت و معرف حکومت ها بوده و چنین سنتی بدون عبرت آموزی از تاریخ تبدیل به میراثی برای دولتمردان شده است تا آنجا که اشرف غنی بیش از هر رهبری، تلاش کرد شکاف اختلاف های قومی را عمیق کند و در این راه هم نیم بند ثبات باقی مانده را از بین برد و هم مردم را در جنگی گسترده رها کرد اما آیا با چنین هزینه ای سنگین توانست به درصدی از منافع و اهداف خود دست یابد؟
غنی که به رییس جمهوری منفور در جامعه بدل شده است به همان میزان برای حکومت، شومی به بار آورد و در حالی که قدرت را با نگاه دیکتاتوری در چند مقام ارگ نشین خلاصه کرد با دولتی مواجه شد که پایه های لرزان آن، سرنوشت حکومت داکتر نجیب را تداعی می کند.
ساختار قبیله ای افغانستان یک قومیت را با صلاحیت فوق العاده در هاله یی از قداست و لیاقت پیچانده که ابدی باشد و در حالی که مردم با وجود تجارت تلخ و کشتارهای گسترده از چنین سیاستی در دوران جدید خواستار همگرایی و همبستگی قومیت های مختلف می باشند، چرا رهبرانی چون اشرف غنی با پافشاری بر قوم گرایی، عاجز از درک خواست یک ملت هستند؟
روابط درهم تنیده سیاستمداران که همواره بر منافع شخصی و تباری استوار بوده، تنها در میان رهبران قوم پشتون نبوده و نیست بلکه رویکرد تمامی رهبران گذشته و حال می باشد و برهمین اساس، ثبات به کلافی سردرگم بدل شده است که هم قدرت های بزرگ جهان و منطقه ای در آن دخیل می باشد و هم ارگ با سیل رهبران مخالف.
اگر حکمتیار با خیال آسوده دست به اتهام زنی بر سیاستمداران می کند و مقامی چون عطا محمد با ادبیات تند وی را غارنشین، جاسوس و مزدور اجنبی خطاب می کند به دلیل فضای سیاسی پرتنشی می باشد که توسط رییس جمهور آغاز و اکنون از کنترل خارج شده است.
و اکنون که امنیت تنها در چند ولایت خاص آنهم با هراس همیشگی انتحاری و حمله است و دیگر مناطق یا در جنگ به سر می برد و یا در تهدید سقوط، هر مقام این حکومت و بخصوص رییس جمهور باید از شرم توان سخنرانی و یا دم زدن از دستاوردها نداشته باشد چه برسد به نبرد حکمتیار و عطا محمد که به مانند جرقه ای برای آتش زدن جنگ قومیتی می باشد.
حال بماند که یک ملت در ناامیدی گسترده از حکومت است و چهره های سیاسی در اوج بی اعتمادی ها و اشرف غنی با همان تعداد اندک ارگ نشین سرخوش از استراتژی جدید امریکا در میان دیوارهای امن همچنان بر طبل قوم گرایی می کوبد و گور این نظام را حفر می کند.
کد (18)
>>> ببخشید، آقای رئیس جمهورغنی استاد اخلاق نیست که مسۇل گفتارهای رهبران احزاب واقوام باشد. گذشته ازآن، همه وهمه علیه حکمتیار بسیج شده وحتی سفرآنرا درهرات محکوم وتوطئه میدانند، درحالیکه فعالیت سیاسی وحزبی شان درچوکات قانون بوده وحضورآن درصحنه سیاسی وعدم حضورآن درصفوف مخالفین دولت، غنیمت بزرگیست.
هرکنشی بعد ازخود واکنشی خواهد داشت، بعضی از رهبران احزاب سیاسی چنان قومگرایی عمل کردند که حکمتیار وقبل ازآن غنی، مجبور به واکنش شدند که نتیجه اش را می بینید.
قومگرایی زمانی جرم است که درعمل ورفتار، حقی راضایع کند، درحالیکه حکمتیار این جرم رامرتکب نشده وآن را قصاص قبل ازجنایت میکنند، واین مسٲله ناشی ازتوهمی است که درمورد حکمتیار مبتلا شده اند. چگونه است که قوم شما قوم است ودایم بالاتراز پشونها میدانید؟ اما قوم ایشان قوم نیست واگر چیزی گفت فورامتهم به پشتونیزم میکنید؟ این عین قومگرائیست، وضدعدالت.
پس، باید حکمتیاررا به عنوان یک شخص بزرگ جهادی ودارای حزب بزرگ ونماینده یک قوم کلان درافغانستان به رسمیت شناخته ودر میدان انتخابات زور آزمایی کنید. پس درنظام دموکراتیک کشورما فعالیت همه احزاب واقوام واشخاص طبق قانون مجاز بوده وتبعیض ممنوع وناروا می باشد.
خلیل الله عامر
>>> Haroon Mutaref
ملت سازی از نوع «افغانی»!
تشکیل حکومت وحدت ملی به ویژه به قدرت رسیدن اشرف غنی بیش از آنکه معلول رأی آزاد مردم بوده باشد، نتیجه توافق سیاسی و میانجیگری امریکا بود. اشرف غنی که معتقد به سلسلهی مراتب تباری در افغانستان میباشد و با پا گذاشتن در ارگ خود را در هیئت یک پادشاه دودمان «افغانی» تصور میکرد و افسوس اقتدار از دست رفته «افغانان» را میخورد در آغازین روزهای کاریاش پیمان استراتیژیک با ایالات متحده امریکا را چشم بسته امضا کرد و با دور زدن شریک سیاسیاش (داکتر عبدالله) شروع کرد به تعینات یک جانبه در حکومت به خصوص در بخشهای امنیتی و دفاعی؛ صلاحیتهای ارگانهای امنیتی را به شورای امنیت سپرد و از بخشهای غیر نظامی خود از نزدیک در ارگ مواظبت کرد. او که حمایت امریکاییها را با امضای پیمان استراتیژیک به خود جلب کرده بود تصور میکرد که در برابر هر اقدامی که (ولو غیرقانونی و دور از اخلاق سیاسی) او انجام میدهد امریکاییها حمایت خواهند کرد که تا جایی چنین نیز شد: تعنیات زیر فلتر و ملاحظات شخصیاش انجام شد، جنگ به شمال کشور انتقال کرد، محلات و مناطق خاصی رسماً در اختیارطالبان قرار گرفت، طالبان به مثابه گروههای خودی زیر نام «مخالفین مسلح نظام» معرفی گردید، سلاح و مهمات و وسایط زرهی زیادی در اختیارآنان قرار گرفت، گروه جدید، مشکوک و بیارتباط به افغانستان به اسم «داعش» سمارقوار پدید آمد، رسانهها، روشنفکران و گروههای قومی و مذهبی مورد حملات خونین قرار گرفتند که در نتیجه شماری زیاد از مردم بخصوص جوانان مجبور به فرار گردیدند، حتی بالای تظارهرات مسالمت آمیز امر شلیک داده شد، تفاهم نامه سیاسی میان دو شریک قدرت به تاقچهی نسیان گذاشته شد، از توزیع شناسنامههای برقی که اساس ملت سازی در عصر حاضر به آن بستهگی دارد به بهانههای واهی جلوگیری به عمل آمد، انتخابات مجلس نمایندگان به تاریخ نامعلوم احاله داده شد، قراردادهای اقتصادی و ساختمانی بدون رعایت قانون تدارکات به شرکتهای مربوط به خانوادهاش واگذار گردید و.......
به نظر میرسد که تا اینجای کار امریکاییها در برابر تمامی اعمال انجام شده از طرف غنی از حوصلهمندی تمام کار گرفته اند و هیچگاهی نخواستند تا اشتباهاتش را به رخاش بیاورند زیرا اگر از طرف امریکاییها مستیقماً مورد انتقاد جدی قرار میگرفت مطمیناً هیچگاه تا این اندازه به کارهای خودسرانه خویش ادامه نمیداد. اما اعلام جدید راهبرد امریکا در قبال افغانستان بوضوح نشان داد که امریکاییها از سیاست داخلی غنی راضی نیستند به همین خاطر درین راهبرد از سرکوب تروریزم و طابان خبر دادند و روشن ساختند که با ملت سازی درین کشور هم کاری ندارند. با آنکه بُعد خارجی این راهبُرد که عبارت از زیر فشار قراردادن پاکستان و قایل شدن نقش بیشتر برای هند در سیاست افغانستان است با استقبال غنی و همفکرانش مواجه شده است اما به صورت قطع بُعد داخلی آن به مزاح غنی جور درنمیآید.
هرچند افغانستان به نسبت ریخت و پاش سیاسی برای سالهای زیاد نیاز به کمکهای جهانی در خصوص ملت سازی و حاکمیت قانون دارد اما امریکاییها از ساختمان ملت سازیی که در مخیلهی غنی و همفکرانش وجود دارد، به این درک رسیده اند که ملتِ مدنظر غنی بیش از آنکه برای ثبات و وحدت مردم افغانستان و بقای این کشور مفید باشد در جهت نفاق، تشدید جنگهای داخلی، بیثباتی و حتی تجزیه این کشور خواهد انجامید به همین دلیل است که امریکاییها سرنوشت سیاسی و حکومتداری را به مردم افغانستان واگذار نموده است.
هرچند دلیل اصلی مسافرت اشرفغنی به امریکا را اشتراک در مجمع عمومی سازمان ملل متحد تشکیل میدهد اما احتمالاً آجندای ملاقات او با دونالد ترامپ روی همین محور خواهند چرخید و از امریکاییها خواهند خواست تا «او» را (نه مردم افغانستان را) در جهت ملت سازی مورد نظرش کمک کنند اما به نظر میرسد که حالا دیگر بسیار دیر شده باشد.
هارون معترف
>>> چه كسى متعصب و فاشيست است ؟
ما كه از قانون و هويت و تمدن و اقتدار سخن مى كوبيم يا تو كه تمام تاريخ و تمدن و هويت را به يك تار عنكبوتى جعل، جهل و استبداد بسته اى ؟
نماد هاى اقتدار و ملى يك كشور اين ها مى باشند.
نام كشور: افغانستان
١- سرود ملى : به زبان افغانى ( پشتو)
٢- واحد پول كشور: افغانى
٣- مليت : افغان / افغانى
٤- نشانهاى درجه اول : وزير محمد اكبر خان / وزير محمد ايوبخان / ملالى ، همه افغان
٥- اصطلاحات ادارى ( ملى) : افغانى ( پشتو)
٦- متن اعتماد نامه ها : به زبان افغانى
٧- تاريخ رسمى : مطابق روايت جعلى افغانى
٨- قانون نانوشته : رئيس جمهور بايد افغان باشد.
>>> هروی
ما وقتی بخواهیم درست از زبان مادری خود که فارسی دری باشد استفاده کنیم متهم به تفرقه اندازی میشویم. اما آنها یک بانک دولتی را به نام قوم خود نامگذاری میکنند. حالا شما داوری کنید کی کدام حرکت یا عمل تفرقه اندازی است؟
بدون تعصب پاسخ بدهید!
اگر نام اين بانک(پشتنی) "هزاره"، "تاجيك" و يا هم "ازبيك" بانك بود، آيا قابل قبول برادران پشتون ما واقع ميشد؟ و يا هم تحمل چنين برترى جويى را داشتند؟
>>> Safaa
ولي هيچ .....تَر از نام ميدان هوايي كرزي نيست. جهل جعل وًمزدوري يگانه افتخار و يگانه دست أورد تان.
>>> Daber
عجب غلم و دانش پشتون داره تمام غلم و دانش پشتنو انتحار- اتن- تریاک و ویرانی است.
>>> این .....تاریخ ، همه مردم این سرزمین را در تاریکی نگاه داشته اند، به دور از دانستن چگونگی خود و فرهنگ راستین خود، چه هزاره بوده است و چه اوزبیک یا تاجیک ویا دیگر باشندگان این سرزمین، برای شان یک نام ساختگی و دروغین و ننگین را بیشرمانه و به زور تحمیل کرده اند و یک تاریخ دروغ را بافته و تاپه کرده اند و گفته اند چون امروز در کشوری زندگی میکنید که اوغانستان نام دارد، از این روی همه اوغان هستید و همه مسلمان هستید،. و زمان که یک دسته از مردم برمیخیزند در برابر این دروغ و فریب و در کوشش آزاد ساختن راستی ها میشوند، آن ها را دشمنان همبستگی (وحدت ملی) مینامند و یا هزار و یک تاپه دروغین خود را بر آن ها میچسپانند تا نشود که فرزند این سرزمین از چگونگی راستی های خود آگاه شود،
tasol
>>> اگر ده بار قوم محترم اوغان را بشماری بیش از 25 درصد نفوس کشور را نمیتوانند تشکیل دهند، بنأ دروغ های شاخدار را گفتن اصلأ نه معنا دارد و نه فایده و نه درد فاشیستها دوا میشودi
kandahar
>>> Yaktahparast
ای کاش انحصار طلبی این فاشیست ها در همین حد بود
اسم کشور را به نام قوم خود تغیر دادند ، شما محترم از پشتنی بانک حرف میزنید
>>> سقاوی دوم" تحقق پیدا خواهدکرد:
ما شاهد جنگ های شدید وخونین درشمال خواهیم بود-جنگ بلندمدت وطولانی. جنگی که زمین ها وآبادی های دیگری را درشمال دراختیار مهاجمان از جنوب قرار خواهد داد وباعث جابجایی های جدید جمعیتی خواهد شد. کارو انکشاف وسازندگی را در شمال وشمال شرق متوقف خواهد کرد وآن مناطق را به ویرانه مبدل خواهد ساخت. درفرجام برخی از استراتیژی ها وپروژه های مطرح شده در کتاب"سقاوی دوم" تحقق پیدا خواهند کرد. اگر اقوام مظلوم افغانستان به ویژه تاجیک ها با دورزدن رهبران مزدور ومعامله گرخود در یک حرکت سیاسی-نظامی هدفمند متحد نشوند در برابر این تهاجم نمیتوانند مقاومت کنند این استزاتیژی جدید باید معطوف به دفاع وتعرض هدفمند باشد تا بتوانند این نظام تک قومی ی بیرحم را به صورت ریشه یی تغییردهند.
لطيف پدرام
>>> Said
بزرگوار ازاین سند کرده آشکارتر مردم به چشم خود میبینند اما همه دهان ها قفل گردیده وچشم ها کور تیکه دارانی که از تاجیکها ویادیگر ملیتها خودرا نماینده مردم حساب میکنند درغم پول جمع کردن استند اگر نه همه میدانند که چی جریان دارد
>>> حمد یاسینی زاد
در حقیقت از دو قرن به اینطرف همین شیوه جریان دارد
این ما هستیم که خود را به کوچه حسن چپ میزنیم
>>> Samarqandi
جنبش رستاخیز تغییر باز دنبال دنبال احدی رفتند و حاضر هم نشدند که اشتباه شانرا بپذیرند ، عطا با ایجاد و حمایت طالبان در شمال به ویژه بغلان زمینه اسکان هزاران خانواده گجر و پشتون های ناقل را مساعد و روستا های تاجیک را خالی از سکنه ساخت و عبدالله حتا کسانیکه تخلص فارسی داشتند را با تحقیر رفتار کرد و دست فاشیزم را برای تصفیه سازی قومی باز گذاشت اما ما که طی این سالها ایستادگی کردیم توسط همین به اصطلاح خودی ها و چاپلوس ها مورد حمله قرار گرفتیم اما مردم هنوز حاضر نیست که بپذیرد و همین اکنون شماری دندان تیز کرده که از هرکدام اینها انتقاد کنی آماده حمله استند وبا این وضعیت آینده تاریک تر است اگر ما جدی تر وارد مقابله نشویم
>>> جناب رئیس صاحب جمهور !
درانتخابات بعدی اگر از طریق برگذاری انتخابات عادلانه شد بهتر واگر نشد به هیچصورت نباید قدرت در دست شـرو فساد بیافتد چون وطن را تباه میکنند اینبار شاید میت هارا از قبر بکشند وزمین مربوطه راغصب کنند چون زمینی بجز قبرستان باقی نمانده همچنان شروفساد درحکومت داری بجز خیانت کاری رابلد نیستند نه حکومت داری میتوانند نه مردم آنمهارقبول دارد ونه خود شان قصدی جز دزدی ندارند
بنا اگر با تقلب هم میشود جلو این مردم گرفته شود
>>> Latifi
برادر پشتونم از رهبرانت بپرس که چرا در 200 سال حاکمیت مکتب،پوهنتون، سرک، کلینیک، خط ٱهن، بند برق و معادن رااستخراج نکردند؟چراطفل معصوم پشتون خارباشد؟
>>> Khorasani
تاجیک ها خود بلای جان خود استند. آخر چرا باین مردم چانه میزنند. مگر از چانه زدن و دعوا کردن و آه و ناله کشیدن خوشش شان می آید. از پشتون ها خود را جدا کنی وغم خود ونسل های آینده را خورید تا آرام شوند. با پشتون ها باشید دیگر حق شکایت ندارید. اگر خود تاجیک ها بخواهند ازین باغ ....بیرون روند میتوانند. مگر تاجیک ها خود احمق استند. با ....ها در باغ ....زندگی کردن بهتر است تا باین افغان ها. خود کرده را نه درد است و نه درمان. این نیتجه حماقت خود تاجیک هاست
>>> گلبدین غیره وغیره فقط ملت رابیچاره کردن وای برکسانی که ازاینها. حمایت کندوکشورخود راازاین بیشترویران کندبس است ای مردم بیدار شوید فکر لقمه نان شویدکشور پرشده ازیتیم ازبیوه ازفقراز بدبختی چیزی برای مردم نمانده بیدارشویدهمسایگان خود راببینیدهندوچین راببینید چقدرجمیعت دارداگر باجنگ وتعصب به هدفتان میرسیدید طی این چهل سال جنگ میرسیدید به فکرمنافع ملی باشیدنه منافع شخصی
>>> سلام خدمت تمام دوستان:
من فکر میکنم که پشتیبانی از قوم و دوست داشتن قوم وزبان جرم نیست در صورتیکه حقوق دیگران را نادیده نگرفته و در پی تضعیف و از بین بردن حقوق دیگران نشود، نشنلیزم احساس است نه ایدیولوژی و خط فکری از حقیقت نباید گذشت که اقای غنی متعصب نه بلکه یک شخص ملی و متکی به ارزشهای انسانی است ورنه همین حالا بسیاری پنجرمین ها و سقاو ها در قدرت شریک هستند و بیشترین نفوس وزارت خانه های کلیدی را در دست دارند لطفا سر در گریبان خود نموده و دیگر حوصله قوم غیور افغانستان را ازمایش ننموده ورنه عواقب خوبی در پی نخواهد داشت.
محمد حنیف رستم
>>> Raheel
نظام باید دگرگون شود. مشکل یک اداره دو اداره نیست. نظام دگرگون شود.
باید همه چیز از سر ساخته شود. این قانون اساسی و این نظام پاسخگوی نیازهای جامعه ما نیست. این قانون اساسی یادگار زمان ظاهرشاه است.
بشکن این نظم و نظام و پاره کن تارهای عنکبوتی را.
>>> Ahmady
مصلحت نيست كه از پرده افتد راز
ورنه در مجلس رندان سخني نيست كه نيست
حقیقت این است که ( پشتونها ) تا تسلط کامل بر قدرت و به حاشیه راندن دیگران به هر وسیله ای چنگ خواهند زد، چه که به طالبانیزم باشد، تکنوکراسی غربی، احیای سلطنت شاهی، روشنفکری کهن، خردجال، عاجوج و معجوج، داعش، و ....
تازيان توسط انگلیسها اوعانه ها ( پشتونها ) را بر ما طائفه عاجوج و معجوج پرورانده اند.
میگویند، "جگر خوار طاقت کرده، آموخته خوار طاقت نکرده."
جماعتهای اوغانه های افغانستان را تازيان با كمك انگلیسها، به آموخته خواری و حاکمیت جز بر کل عادت داده اند و این سرزمین تا ابد روی خوبی را نخواهند دید.
این شیادان تاریخ ، همه مردم این سرزمین را در تاریکی نگاه داشته اند، به دور از دانستن چگونگی خود و فرهنگ راستین خود، چه هزاره بوده است و چه اوزبیک یا تاجیک ویا دیگر باشندگان این سرزمین، برای شان یک نام ساختگی و دروغین و ننگین را بیشرمانه و به زور تحمیل کرده اند و یک تاریخ دروغ را بافته و تاپه کرده اند و گفته اند چون امروز در کشوری زندگی میکنید که اوغانستان نام دارد، از این روی همه اوغان هستید و همه مسلمان هستید،........ و زمان که یک دسته از مردم <<< امثال من >>> برمیخیزند در برابر این دروغ و فریب و در کوشش آزاد ساختن راستی ها میشوند، آن ها را دشمنان همبستگی (وحدت ملی) مینامند و یا هزار و یک تاپه دروغین خود را بر آن ها میچسپانند تا نشود که فرزند این سرزمین از چگونگی راستی های خود آگاه شود،
جماعتهای اوغانه های افغانستان را تازيان با كمك انگلیسها و دیگر جیره خورانش به آموخته خواری و حاکمیت جز بر کل عادت داده اند و تا این ها حکومت میکنند این سرزمین تا ابد روی خوبی را نخواهند دید
میهن پاک من اینجا بشود دوزخ درد
تا که با کرزی و غنی تو همدم باشم
ای که بیهوده بگویی سخن از وحدت مولی
من نه انم که پی قصه مبهم باشم
این همه راز ریاکاری خود فاش مکن
که به دنبال ره عقل مسلم باشم
در جهانی که فاشیستی تو مظهر نابودی ماست
بهتر ان است که من متغصب تر غالم باشم
>>> Zamin
بلحاظ خدا، تا چي وقت وحدت ملي گفته پاي مال شويم؟ اصلا اين دولت ما نه بلكه از چند تا پشتون پاكستاني بيوجدان است و بس
>>> لطیف پدرام
فرض کنیم سند اداره امور افشا نشده بود عقل ما نمیرسید که بفهمیم در چه وضعیتی قرار داریم؟ آیا اتفاقات مهم تر از این سند در برابر چشمان ما شکل نگرفتند؟ سرود ملی به پشتو تغییر کرد، با درج نام قهرمان ملی در قانون اساسی مخالفت کردند، قانون ثبت احوال نفوس را بعد از تصویب و توشیح ملغی کردند، قانون تحصیلات عالی را به دلیل واژه ی دانشگاه معلق گذاشتند. فرودگاه کابل را به نام یک مزدور(کرزی) نام گذاردند، نمایندگان شان در مجلس تهدید کردند که غیر پشتون ها را از افغانستان اخراج میکنیم چرا که مهاجر هستند، سران برجسته ی ما را به قتل رساندند، قدرت را به زور غصب کردند، کرسی های امتیازی برای خود در مجلس نمایندگان گرفتند و…
چرا این تعدی ها وستمگری های آشکار را ندیدید، چرا سکوت کردید و فراتر از آن جوانان و نیرو های مبارز ما را به نام دروغین وحدت ملی اغفال کردید یا به باد نفرین گرفتید؟
>>> خوب، منظور ولس مشر صیب از شایسته سالاری هم همیشه نصب همین اشخاص بوده۰
>>> فاشیزم اوغانی ارگ تحت رهبری غنی کوچی با استفاده از امکانات دولتی این فراری تسلیم شده منفور حکمتیار را میخواهند شخصیتی سیاسی مطرح جا بزند ولی این مهره سوخته آنقدر منفور است که بغیر از چندتا قبیلوی های بیفرهنگ خودش کسی دیگری به او نه اهمیتی قائل هستند نه احترامی.
>>> برادران محترم دروقت جهاد تنهاپشتون دال خورنبوده بلکه تمام اقوام تاجک پشتون هزاره ازبیک ترکمن پشه یی و....ازپاکستان دستورمیگرفتن وبه اففانستان انتقال میشدند قهرمان ملی کشور احمد شاه مسعود وبیریشان شان تمامی انها درپاکستان تربیه شده اند تنهاپشتون نی احمد ولید ازکابل
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است