حکم غنی و نمایندگان جنبش روشنایی
 
تاریخ انتشار:   ۲۰:۳۵    ۱۳۹۶/۷/۷ کد خبر: 139313 منبع: پرینت

حکم اشرف غنی در مورد تغییر مسیر لین برق 500 کیلوولت را شاید خوانده باشید. این حکم نشان می دهد که غنی آنگونه که مخالفین اش تبلیغ می کنند، نسبت به خواست های مردم، بی تفاوت نیست و حاضر است با کسانی که خواهان همراهی اند، همراهی کند.

دو نکته ی مهمی که می توان در این مورد یاد آوری کرد:
1. در دوران جنجال بر سر این مساله، تقریبا در هر گفتگو در این مورد ( در تلویزیون ها) نماینده ای جنبش روشنایی، دانش تخنیکی نداشت، و معمولا با "من گپ تخنیکی ره می زنم به سیاست کار ندارم" روبرو می شد. یعنی طرف با تکیه بر تخصص اش، کل ادعای طرف روشنایی را بی پایه نشان می داد. اگر نمایندگان جنبش روشنایی در جریان کار شان در کمیسیون به تخصص به اندازه ی سیاست ارزش بدهند، ضرری نخواهند کرد.

2. اگر اشتباه نکنم، بند دوم ماده ی پنجم حکم غنی به کمیسیون صلاحیت پیشنهاد برای کل مناطق مرکزی (هزاره جات) را داده است نه تنها بامیان. خوب است که نمایندگان جنبش روشنایی، نیازمندی های بقییه مناطق مرکزی را هم به صورت جدی در نظر بگیرند و برای رفع آن راه حل معقول، قابل قبول، عملی و تخصص محور، پیشنهاد کنند. کسی که در دایکندی، مالستان، جاغوری، ناور و ... زندگی می کند، به همان اندازه ی کسی که در بامیان و یا کابل زندگی می کند به برق و انکشاف نیاز دارد. انکشاف متوازن هم از ما می خواهد که فقط به مناطقی که به دلایل سیاسی/فرهنگی، اهمیت بیشتر دارند توجه نکنیم. آنهایی که از مراکز قدرت، دورتر اند هم خدا دارند !!

عبدالله وطندار


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
جنبش روشنایی
غنی
نظرات بینندگان:

>>>   تلاش کنید تا در قدم اول برق را بدست بیاورید و برای مدیریت آن هم یک شرکت برق مناطق مرکزی ایجاد کنید چون این شرکت موجود توان مدیریت برق در تمام کشور را ندارد بهتر تست تا چندین شرکت توزیع برق در کنار شرکت های تولید برق و تورید برق ایجاد شود و وزارت انرژی و آب مقررات فعالیت این شرکت ها را تنظیم و کنترول کند و وزارت مالیه هم نحوه دریافت مالیه از تولید و تورید و مصرف را به گونه شفاف و عام فهم اطلاع رسانی کند. وقتی کار برق یک طرفه شد بروید دنبال فرق. فرق را نمیتوان از میان برداشت مگر اینکه طرف را مدنی ساخت و از جهالت بیرون کرد و این مامول بر آورده نمیشود مگر در پرتو روشنایی و برق.

>>>   تقی امینی یکی از کسانی بودند که خوب نکات تکنیکی را بلد بود

>>>   آنهائیکه از مناطق قدرت دور اند خدا دارند ضرورت به 500 ولت برق شماندارند

>>>   در اروپا و امریکا مردم چیزی را که به چشم نمی بینند، کشف میکنند. شما چیزی را که به چشم میبینید، نمی دانید که چه است؟
اگر در طبیعت باشد، حیران به خلقت خدایی میشوید، و اگر انسان جورکرده باشد، میگویید:
او، بر پدرش نعلت! این را چه قسم جور کرده است؟ علم شیطان به آن نمیرسد.
طور مثال همین برق:
در آغاز قبل از پیدایش برق، از نیروی الکترو مگنیتیزم که همانا نیروی برق است، در شعبده بازی ها در روی صحنه ها استفاده میکردند.
بعدآ نیروی الکترو مقناطیسی را که یکی از نیرو های طبیعت است، بدون آن که به چشم ببینند، کشف کردند و در آغاز بطری های بزرگ ذخیره انرژی الکتریکی ساختند و بعدآ دینامو برق که همانا یک مقناطیس و یا آهن ربا است و در اطرافش سیم پیچ مسی است که در اثر حرکت سیم پیچ مسی بدور مقناطیس، الکترون های آن به حرکت می آید و جریان الکتریکی تولید میشود که میتوان از آن برای حرارت و روشنایی و حرکت وسایل الکتریکی استفاده کرد.
حالا شما آهن در بامیان دارید، مس در لوگر و ذغال سنگ در پلخمری.
اول آهن بامیان را استخراج کنید و فابریکه ذوب آهن وارد کنید و در اول ذغال سنگ را ذریعه موتر به بامیان انتقال بدهید و در فابریکه ذوب آهن از آن استفاده کنید، بعدآ درین فابریکه آهن برای ساخت راه آهن جور کنید، بعدآ راه آهن بین بامیان و پلخمری و لوگر بسازید و در لوگر مس را استخراج کنید و از آهن مقناطیس بسازید و مس را نیز بدورش بپیچید، میشود توربین برق و ذریعه ذغال سنگ، توربین برق حرارتی بسازید و تمام بامیان و پلخمری و لوگر را برق بدهید.
در هرات و فراه که شمال زیاد دارد، توربین های برق بادی بسازید. در قندهار و هلمند و مزار و دیگر ولایات های آفتابی، از انرژی سولار استفاده کنید. در جوزجان از نیروی گاز برای تولید برق
در بدخشان از نیروگاه های آبی.
خلاصه در هر نقطه افغانستان یک منبع انرژی برق وجود دارد که میتوانید استفاده کنید و خود را از واردات برق خلاص کنید و منحیث صادر کننده نیروی برق در مارکیت جهانی برای خود جایگاه پیدا کنید.

>>>   وطندار دنیای شما کوچک تر از تحلیل شما است بروید پی کار خود تان همین هم یکی از رسیدگی های غنی است که اکثر مناطق هزاره نشین با وسعت که دارد هنوز ولسوالی و ولایت را بجای مان که تا بحال قریه باقی مانده است
ما چنین کنار آمدن را نیاز نداریم غنی همین که گوسفند چران های انتحاری خود را از ما مردم دور نگهدارد کافی است

>>>   یک مثال ایرانی است که میگوید جوجه را اخر پاییز می شمارد !!! میبینید که جناب از تجمعات مردم ترس دارد شاید فکر کرده خوب است مردم در عاشورا کاری به کاراش نداشته باشد !!!!

>>>   من نفهمیدم چه شد


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است