سقوط سه باره ی میرزا ولنگ برگ برنده ای برای آغاز دور جدید مذاکرات صلح بدست مدعیان دروغین مصالحه داد تا همچون گذشته بانگ بردارند که... | ||||
تاریخ انتشار: ۱۲:۲۲ ۱۳۹۶/۷/۲۴ | کد خبر: 140081 | منبع: | پرینت |
در حالی طرف های طالبانی، امریکایی و پاکستانی عزم خود را برای از سر گیری مذاکرات چند جانبه ی صلح جزم کرده اند که گویی بودجه ها و عایدی ها یشان از این منبع ناتمام در خطر افتاده است و به دنبال بهانه ای برای موجه نشان دادن تیاتر مضحک خود می گردند.
قطعا همه ی مرتبطین و مسوولین نشست های خانه به خانه ی صلح که نیمی از کشورهای منطقه را در بر می گیرد، انتظار مواجهه با انتقادات تند و تیز مردم ملکی، رسانه ها و نهادهای مدنی را می کشیدند که به دنبال بهانه تراشی و مقدمه چینی و زمینه سازی برای از سر گیری مذاکرات رفتند و در این میان...
و در این میان چه مقدمه ای پر رنگ تر، چه بهانه ای بزرگ تر و چه زمینه ای فراهم تر از ولسوالی ها و ولایات کوهستانی؟ سقوط سه باره ی میرزا ولنگ برگ برنده ای برای آغاز دور جدید مذاکرات صلح بدست مدعیان دروغین مصالحه داد تا همچون گذشته بانگ بردارند که...
که علیرغم تلاش های شبانه روزی و همه جانبه ی نیروهای امنیت ملی، پولیس، اردوی ملی و ناتو تحت امر امریکا (!) و نیز حمایت های بی دریغ و نا تمام جامعه جهانی از برقراری ثبات و امنیت هرچه بیشتر و بهتر در قلب آسیا (!)، دیگر مبارزه و جنگ مسلحانه راه به جایی نمی برد و از این رو...
از این رو باید باز هم دست به دامان گفتگوهایی شد که هرگز سررشته ی آن در دستان طرف افغانستانی نبوده است و بنابر ادعای دیگر طرف ها که از ادامه ی این روند معیوب، متنفع می شوند و سود می برند؛ باید دست زاری و تضرع به سوی تروریست های طالبانی دراز کرد و به تبع آن امتیازها و تسهیلاتی به ایشان داد.
نیم نگاهی گذرا و اجمالی بر چرخه ی سردرگم و کلاف درهم تنیده ی مصالحه با بنیادگرایان افراطی مصداقی بر این مدعا است که حکومت، ارگ و شورای صلح افغانستان بعنوان یک عضو حاضر و ناظر تشریفاتی و منفعل در گفتگوهای بی سرانجام صلح، هرگز گیرنده و بدست آورنده ی چیزی نبوده است و برعکس همواره امتیازاتی داده و متضرر شده است.
باید منتظر ماند و دید صلحی چنین یک جانبه، دور از دسترس و دور از انتظار که حتی خود طرف های حاضر در مذاکرات صلح نیز چنان که باید و شاید در پی آن نیستند و امیدی به سرانجام و ختم به خیری آن ندارند؛ تا کجا از ولسوالی ها و مردم ملکی قربانی می گیرد و تا کی بر تن منسوبین امنیتی زخم می زند؟
کد (8)
>>> من در عجبم از این خلیلی
جناب یک بار به پشت سرت نگاه کن .
ترا از ریشه ات میبرند و با کیسه های پول در هوا رهایت میکنند .
عقبه ات که را که مردم افغاتستان است به خاک و خون میکشانند و تو از هوا تماشا میکنی و دستت نمیرسد.امیدوارم تا آنزمان آن یکی را که وجدان است نداشته باشی تا از عذابش در امان باشی.
مگر سرنوشت بابه را فراموش کردی که حال تو از نامرد دریوزه صلح میکنی؟
دشمن را باید چنان کوبید و هراسان ساخت تا مجبور شود برای بقای حیاتش زیر چتر صلح بیاید نه با عذر د زاری و ننوات.
به گور تنگ بردن مال دنیا از محالات است
به صلح با جانی وحشی رسیدن از خیالات است
و تو مصروف این هردو
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است