تاریخ انتشار: ۰۹:۲۷ ۱۳۹۶/۸/۱ | کد خبر: 140418 | منبع: | پرینت |
هنر خوب است، اما نه هر چه که هر کس، بی هیچ ضابطه ای، نام هنر بر آن بگذارد. من خود بارها در باره موسیقی بحث کرده و در دفاع از هنر از منظر دینی تلاش کرده ام.
اگر هنر آن باشد که امیر جان صبوری، عبد الوهاب مددی یا محمد رضا شجریان عرضه می کنند کیست که با آن مخالفت کند؟
اما فروکاستن هنر به نمایش دادن اندام خصوصی خود در ملأ عام چه خدمتی به هنر اصیل است؟ آیا نباید مرزی میان هنر اصیل و هنر بازاری مبتذل وجود داشته باشد؟
از آن گذشته، برای جامعه ای که در تقلای زنده ماندن است و سقف نیازهای بنیادینش به مرز نفس کشیدن آرام تنزّل کرده است، یک مشت آهنگ و ترانه از این نوع در کجای اولویت هایش قرار می گیرد؟ جایی که هر روز صدها جوان احساساتی، در اثر چنان اعمال بی ضابطه ای زیر نام هنر، به کفر این جامعه اعتقاد پیدا می کنند، و داوطلب انتحار می شوند، کوفتن بر طبل کارهای میان تهی که نه آبی برای این مردم می شود و نه نانی، چه هنری است؟
خون های ناحقی که امروز در این جامعه روان است، نیمی از مسوولیت آن به دوش کسانی است که بنام دین مردم را به رفتارهای خشن تشویق می کنند و نیم دیگر به دوش کسانی که بهانه به دست آنان می دهند.
اگر افراطگرایی دینی بد است، افراطگرایی های دیگر هم بد است. اگر گفته شود که این هنر است و افراطگرایی نیست، روی دیگر ماجرا را هم باید خواند که اگر کسی و کسانی شکاف ها و تضادها میان یک جامعه را به مرزی برسانند که هیچ راهی به تفاهم نماند، آیا این افراطگرایی نیست؟
بحث من مراعات ادب و اخلاق و در نظر گرفتن روحیات یک جامعه است. در مصر ملیون ها مسیحی زندگی می کنند، که قانونا ملزم به روزه داری نیستند، اما در رمضان به احترام مسلمانان در مجامع عمومی از خورد و نوش اجتناب می کنند.
در کشورهای غربی به روز عید مسلمانان و مناسبت های مذهبی تدارکاتی می بینند که احترام اقلیت مسلمان جامعه شان حفظ شود. در اینجا ما بنام هنر بر روی ملیون ها آدم سیلی بزنیم، این کار در کجای اخلاق و فرهنگ قرار می گیرد؟ حق قانونی بدون اخلاق و ادب هیچگاه گرهگشا نیست.
نباید کاری کرد که مردم یک سرزمین با تندی رو در روی هم قرار بگیرند. نباید کار را به جایی برسانیم که هیچ دری برای گفتگو باز نماند. جامعه ما بیش ار هر زمانی به اعتدال و تعادل ضرورت دارد. بدون عقلانیت از هیچ کاری طرْفی نخواهیم بست.
محمد محق
>>> وقتی به پول غرب میگی آری به فرهنگش نمیتوانی بگویی نه.
کمک های پولی غرب در لسته های فرهنگی می آید.
یک زمانی غرب پول میداد به مجاهدین. مولوی نبی و خالص بیشتر پول ها را مصرف مدرسه های دینی کردند و ملا و طالب جور کردند که در نهایت به نفع غرب تبدیل به طالب و داعش شدند.
حال هم بهتر است تا در قدم اول به پول غرب نه بگییم بعد به فرهنگش. در غیر آن خود فریبی میکنیم.
>>> آزادی یک انسان در یک جامعه تا زمانی مدار اعتبار است که توسط آن آزادی افراد دیگر را مورد تهدید قرار ندهد .
بنأ آزادی بیان، آزادی لباس، آزادی هنر، آزادی دینی و غیره نیز جز این آزادی ها میباشد.
اگر قرار به این باشد که تمام کشور های اسلامی، نوعیت نظام خود را جمهوری اسلامی بگویند و کشور های غربی و امریکا و آسترالیا خود را کشور های مسیحی و هندوستان جمهوری هندویی و همینطور متباقی کشور ها، این خود در حقیقت یک راسیزم دینی را بیان میکند و به دیگران به چشم افراد درجه دوم نگاه میشود، منتهی فرق اش در آن است که مثل دوران خلافت های اسلامی از آنها جزیه نمیگیرید.
موضوع اعتدال در زندگی چیزی است که توسط بعضی متفکرین کشور های اسلامی پیشنهاد
میشود و این هیچ ربطی به زندگی مردم در یک جامعه ندارد.
رفتار و کردار مردم در یک جامعه تا زمانی که آزادی های دیگران مورد تهدید قرار نگیرد، کاملأ قانونی و مطابق یک جامعه متمدن است.
همانطوری که در دیگر کشور ها هیچ کس مجبور ساخته نمیشوند که به عبادت گاه ها بروند و یا نروند و یا مراسم مذهبی اجرا کنند و یا نکنند و یا روزه بگیرند و یا نگیرند، شما نیز حق این راندارید که یک فرد را مجبور سازید که در ایام رمضان در ملا عام آب نان نخور. زیرا این مخالف حقوق و آزادی بشر است.
امروز در تمام کشور های غیر اسلامی شاید یک تعداد مسلمانان روزه بگیرند، اما این به معنی این نیست که دیگران نیز باید روزه بگیرند و یا یک تعداد مردم روز یکشنبه به کلیسا میروند، این بدان معنی نیست که شما نیز حتمآ به کلیسا بروید.
پس آزادی یک انسان نظر به اعلامیه جهانی حقوق بشر، نباید تحت هیچ شرایطی مورد تجاوز قرار گیرد. خواه این شرایط دینی باشد و خواه غیر دینی.
>>> الان مثل گذشته نیست حتی کشورهای اسلامی هم دچار مشکل فرهنگ غربی شدند و خیلی از مردمان به فرهنگ غربی گرایش پیدا کردند .
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است