سیستم به نحوی است که هر کسی در جایی از این حکومت بند می شود فقط و فقط به خودش می اندیشد و در این راه هم از جان و مال مردم تا جایی که می تواند می زند | ||||
تاریخ انتشار: ۲۳:۵۱ ۱۳۹۶/۸/۴ | کد خبر: 140626 | منبع: | پرینت |
در یک هفته گذشته تحرکات تروریستان از هر زمان دیگر بیشتر شده است. تروریستان موفق به انجام حملات بزرگ تروریستی در مناطق مختلف شده اند و در این حملات تعداد بی شماری نظامی و غیر نظامی کشته و زخمی شده اند. با این همه تنها کاری که حکومت کرده است نکوهش این رویدادها بوده است. اما اینکه چه کسی باید به این ضعف و خلا کاری در نهادهای کشفی و استخباراتی را بدهد معلوم نیست. وزارت داخله و دفاع که توسط سرپرستان اداره می شود پاسخ شان جز توجیه ضعف چیز دیگری نیست. آینده این کشور با این اوضاع امنیتی به کجا روان است؟
به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، داکتر رمضان بشردوست عضو مجلس نمایندگان در برنامه «خط کابل» گفت: این افرادی که کشته می شوند، شهید می شوند و زخمی می شوند و تمام دار و ندارشان از بین می رود، بی شک مردم بی دفاعی هستند که در این کشور از هیچ حقی برخوردار نیستند. علاوه بر این این افرادی که کشته می شوند تمام دار و ندار خانواده ای هستند اما خون اینها برای کسانی که در قدرت هستند هیچ گونه ارزشی ندارد. چرا که آنها اصلا درک نمی کنند که این خانواده ها چه مصیبت و درد و رنجی را متحمل می شوند. چرا که فرزندان ع و غ در اینجا نیستند و هیچ خطری آنها را تهدید نمی کند. هیچ یک از فرزندان وزیران، وکیلان و فرزندان حکومتیان در میان مردم نیستند که کشته شوند. آنها برای رفتن به نزدیک ترین جا بادیگاردهای آنچنانی دارند. از آن طرف طالبانی هم که تکه تکه می شوند و کشته می شوند فرزندان آخوند زاده ها نیستند. فرزند وزیر آینده طالبان که قرار است قدرت را بگیرد نیستند. حتی آن داعشی که کشته می شود و تکه تکه می شود جایی و جایدادی ندارد. البغدادی شاید حتی اسم آن کشته شدگان را هم نشنیده و نشنود. این کسانی که کشته می شوند کسانی هستند که از مجبوری سرباز شده اند و برای لقمه ای نان می جنگند. این سران بی درد در جایگاه های خود در امن و امان هستند و این مردم عادی هستند که هر روز خون های مفت شان می ریزد. رهبران در راس، هیچگونه احساس مسوولیت و درد ندارند.
وی، رهبران حکومت را افرادی دروغگو می خواند و می گوید: این رهبران در زمان کمپاین های انتخاباتی به مردم وعده های دروغ بزرگی دادند که من فساد و چپاول را از بین می برم در حالیکه خودشان غاصب و فاسد بودند. وعده داده بودند که افغانستان را به سرزمینی امن تبدیل می کنند در حالیکه خودشان باعث و بانی ناامنی هستند و از این ناامنی سود می برند. خودشان غاصبان و فاسدان را ساپورت و حمایت می کنند. ما نمی توانیم انتظار داشته باشیم که بدی ها را با بدان از بین بریم. این رهبران ما همان بدان هستند که خود باید از بین برده شوند و راه دیگری جز این وجود ندارد.
بشردوست، برای بهبود اوضاع کلی مملکت و در مورد وظیفه مردم در این مورد بیان داشت: مردم ما باید سعی کنند از افرادی که آنها را فریب داده اند و از دیوارشان بالا رفته اند و زندگی شان و رفتارشان و کردارشان هیچ ربطی به مردم ندارد، را به زباله دان تاریخ بیندازند. بعد از آن حتی پدر البغدادی و یا آی اس آی و سپاه پاسداران و آمریکا یا روسیه و یا هند نمی تواند نگاه چپ به افغانستان بیندازد. امروز کسانی در قدرت افغانستان نشسته اند که جیب و چوکی شان مهم تر از همه چیز است. اینها اگر صد سال دیگر هم در قدرت باشند هیچ نفعی به حال مردم نخواهند داشت.
نماینده مجلس با بیان اینکه تمام فکر و ذکر قدرتمندان و رهبران و سیاسیون و روشنفکران این کشور جیب و چوکی است، افزود: این سیستم به نحوی است که هر کسی در جایی از این حکومت بند می شود فقط و فقط به خودش می اندیشد و در این راه هم از جان و مال مردم تا جایی که می تواند می زند. چرا که هدف این نیست که این افراد برای خدمت به مردم در چوکی بنشینند. هدف این است که سهم گیری اشرف غنی و عبدالله رعایت شود و افرادی که به آنها نزدیک تر هستند و مفید تر برای اهداف شان هستند گماشته شوند. این انحصار قدرت توسط اشرف غنی هم برای این است که یک تنه به تمام گماشتن ها و مقرری ها نظارت داشته باشد که مبادا فردی در چوکی ای بنشیند که مردمی باشد و برای مردم کار کند. با این اوضاع آیا می توانیم امیدی برای داشتن امنیت داشته باشیم؟ آیا می توانیم امیدی برای از بین بردن طالبان و تروریزم داشته باشیم؟ آیا می توانیم امیدی برای بهبود اوضاع مردم داشته باشیم. به طور حتم خیر. به طور حتم فقط باید منتظر بدبختی بیشتر و یا فرار از اینجا باشیم و دیگر هیچ و یا اینکه منتظر باشیم که یک روز که از خانه بیرون می رویم دیگر برنگردیم و منتظر آینده ای تاریک باشیم.
کد (30)
>>> درست است
>>> گفته داکتر صاحب بشر دوست واقعیت دارد مردم به چشم میبیند . خانواده های که فرزندان نان آور خود را از دست میدهد در بدل چه را بدست می آورد؟ غم وگرسنگی وبی نانی . بی خانگی ،آوارگی،زجر،رنج غصه وانواع فقر فرهنگی طفلان این خانواده از تعلیم و تحصیل بازمیماند.از آرامش زندگی اجتماعی باز میماند. از محبت پدر باز میماند فقر پیشه زندگی شان میگردد از صحت کامل باز میماند. در زمستان لباس تابستان و در تابستان لباس زمستان رابه تن میکند چرا که درس فقر همین است انسان ها در گرو امکانات نه امکانات درگرو انسان ها درس و روش فقر همین را تقاضا دارد و زندگی انسان های فقیر در صید صیادان ماهر قرار میگیرد تا ابد برده اقتصادی باقی میماند که خالی از خطرات نیست و همیشه تردید و خطر بزرگ برای جامعه محسوب میگردد. آنگاه مسؤلیت دولت در قبال چنین انسان ها جه است دست بند زدن به دستان شان و در قید زندان انداختند هر گونه ظلم و جور در حق شان روا داشتن و صد ها مسایل دگر آیا یاداشت در این زمینه در آرشیف دولت وجود خواهد داشت که تحقیقات صورت گیرد که چرا به این وضعیت دچار گردیده آیا چنین عطوفت در طول تاریخ افغانستان وجود داشته که یک انسان مورد ترحم قرار گرفته و سوابق زندگی اش مورد تحلیل قرار گرفته باشد در طفولیت هم عامل فقرش دولت است و درروز جرا هم عامل فقرچنین اشخاص دولت خواهد بود جز فقر آیادولت کدام گزینه آرام بخشی برای چنین خانواده ها هم دارد؟ نه خیر پس باید گفته های بشر دوست را قبول کنیم اگر کسی قبول ندارد لطف نموده به مردم بدیل آن را بگوید یا اسناد ارایه نماید گفته های بشر دوست رابااسنات دروغ ثابت نماید.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است