مفسدترین ها كانديدای رياست جمهورى آينده هستند
چه تضمينى وجود دارد كسانى كه يكبار با خيانت كنار آمده اند، در برابر تخلف، تخطى و پولشویی سكوت نموده اند بار ديگر در مقام حكومتى خيانت نكنند و با دزدان هماهنگ نشوند 
تاریخ انتشار:   ۱۴:۱۰    ۱۳۹۶/۹/۱ کد خبر: 141967 منبع: پرینت

آیا وجدان عمومى جامعه زنگ زده است یا قبح خیانت و جنایت در افکار عمومی فرو ریخته است؟

اين دو شخصيت (محمدعمر داوود‌‌زی وزير داخله اسبق و رحمت الله نبیل ریيس امنيت ملى‌سابق) به صورت شفاف در برابر مردم افغانستان اعتراف مى نمايند كه در جريان انتخابات شاهد تقلب گسترده، تخلف وسيع و خيانت به آراء مردم افغانستان بوده اند و لب فروبسته اند و خاینین را تا سر منزل مقصود همراهى نموده اند و حالا كه هر دو كانديداى رياست جمهورى آينده هستند، مردم را گوسفند فكر نموده اند.

حضرات، بدنام ترين انتخابات را همراهى كرده اند، با خاینين در انتخابات عملا همسویی نموده اند، آرا مردم را ناديده گرفته اند، حالا هم آمده اند و به شعور مردم افغانستان مى خندند.

اگر شما به قانون اساسی احترام مى داشتيد؛ اگر به سوگندتان وفادار بوديد؛ اگر عزت و شرف كشور را مى خواستيد؛ اگر خدمتگذار صادق اين وطن مى بوديد؛ همان زمان هر دو در برابر مردم افغانستان حاضر مى شديد و شرافتمندانه استعفا مى داديد.

اين اعتراف اگر در يك كشور ليبرال دمكراسى، آزاد و قانونمند صورت مى گرفت تا حالا به دادگاه فراخوانده مى شدند، خاینين بازداشت می گردیدند و رییس جمهور سابق به دادگاه فراخوانده می شد. شرم آورتر این است كه جنابان از كانديدای هاى رياست جمهورى آينده هستند. چه تضمينى وجود دارد كه كسانى كه يكبار با خيانت كنار آمده اند، در برابر تخلف، تخطى و پولشویی سكوت نموده اند بار ديگر در مقام حكومتى خيانت نكنند و با دزدان هماهنگ نشوند.

مردم بايد هوشيار باشند كه اين افشاگرى ها بعد از عيد است و فقط كمپاین انتحاباتی است و این حضرات گمان کرده اند که شهروندان افغانستان واقعا‌ گوسفند هستند. مردم باید از اینها سوال نمایند که چرا همان موقع صادقانه استعفا نکردید و از جرم مشهود، جنایت و پولشویی با سکوت و کتمان از مردم دفاع نموده اند.

محمد‌‌عمر داوودزی با حالت نزار و رقت انگیز در پشت شعار وحدت ملی و مصلحت ملی کشور پنهان شده و بر خیانت و جنایت خود پرده می افکند اما تعجب برانگیزتر این است که یک تعداد از آن روز برای اینها کف می زنند و ماراتون رقص راه انداخته اند که راز سر به مهر افشا شده است!

تقلب و خیانت در انتخابات گذشته به اندازه ای مشهود بود که حتی خواجه حافظ شیرازی هم عمق فاجعه را درک نمود چه رسد به مردم افغانستان. مردم افغانستان باید حافظه تاریخی خود را به یاد داشته باشند و به این دو نفر که در زمان قدرت در برابر خیانت سکوت کرده اند هرگز رای ندهند.

خراسانی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
نبیل
داوودزی
نظرات بینندگان:

>>>   این رامیگویند بعد ازگوز زدن چهارزانوشیشتن والله اگربخوریش

>>>   چرا در وقت ماموريت شان مانند همه دزدان ديگر هاكوشو بودند وقتيكه از وظائف شان سبكدوش ميشوند دهان ....شانرا باز مي كنند مانند ثاير دزدان حرفوي مانند ، برادران مسعود عبدالله انيل نا صالح دوستم محقق و غيره وطنفروشان .
محب الله محب لندن

>>>   اينها كشور را رهبرى مى كنند ، همه متعلق به يك قوم و يك تبار ، از اينها انتظار تحقق عدالت داشتن عين حماقت است .

>>>   ،این ها همه چهره های کثیف، مردود وخاینین استندکه در زمان مسوولیت شان به وظیفه شان درست رسیدگی نکردند وبرسرنوشت مردم بازی و یک بیمار روانی را حاکم ساختند، امروزکه منافع شان درخطراند می خواهند خودرا دلسوزمردم معرفی کنند.

>>>   کسیکه خود را محب الله ساکن در لندن معرفی میکند این شخص قومگرای معتصب و بدبین به اقوام دیگر در هر جنایت و خیانت از قوم و تبار خودشان با سخنانان چرکین عقده مندانه و کینه دیرینه شان نام اشخاص وافراد دیگری را خارج از قوم و تبار رهبران خاین شان بی معنا و بی جهت با تحقیر و توهین دخیل میکند تا توجه مردم را از خیانت و جنایت اقوام شان بطرف دیگری که اصلا در ان کار ان اشخاص دخیل ککرده شده دخل و مداخله نداشته بود افکار عامه را به جهت دیگری سوق دهد و ماجر را خلق کنند تا بوی و گندگی رهبران شان را بپوشانند افشای این بوی و کندگی جنایت وخیانت بکشور و مردم توسط همزبان خودشان و از طرفداران سابق و دخیل در جنایت انجام شده شان افشا کرده شده است نه از جانب کدام قوم وتبار دیگری به هیچ وجه نمیتوانید که گندگی و خیانت وجنایت انجام شده تانرا با چنین چلندیات پنهان کند .

>>>   Khurasaniبازى را بايد تغيير داد؛
كدام بازى را، چرا و چگونه ؟

الف : بازی قدرت
از زمان تأسيس افغانستان( امير‌عبدالرحمن خان) تا امروز مدیریت بازی در دست افغان‌ها ( پشتونها) بوده است و ما ( تاجیک / خراسانی ها ) در تمام این سال‌ها موضع واکنشی یا انفعالی داشته ایم.
حالا زمان آن رسیده است که از این موقعیت خارج شویم و ابتکار عمل را در دست گیریم تا آنها در موقعیت واکنشی قرار بگیرند.

ب: چرا؟
ما در تمام این سال‌ها تماشاگر تثبیت هویت افغانی ( پشتون) در تمام ابعاد و زوایای کشور بوده ایم و رهبران ما هیچکدام دغدغه ای هویتی نداشته اند، بلکه مبارزهٔ آنها حداکثر حضور در مقامات سیاسی کشور خلاصه شده است.
احزاب موجود متعلق به تاجیک ها ( از چپ و راست) بیش‌تر ائدیولوژیک محور هستند و به روشنی نتوانسته اند چشم انداز روشن ، دیدگاه هویتی و تمدنی ما را بیان نماید و لهذا قبل از آنکه به اتحاد و یکپارچگی ما بیانجامد سبب افتراق و جدای ما شده است.
حالا وقت آن رسیده است که عناصر؛ هویت، تاریخ ، تمدن و سرزمین( خراسان) در قامت محور های اصلی و اساسی ما مطرح شود.
تمام جریان‌های سیاسی ما ( تاجیک‌ها ) محور هویت ، زبان و تمدن را باید در اساسنامه های خود مدنظر قرار بدهند.
ج: چگونه ؟
ما ضرورت اساسی به تدوین و نگارش مانیفست داریم .
بدون مانیفست این امر محقق نخواهد شد.
ادامه دارد ....

>>>   Lalzad
اولین سند رسمی «پاک سازی قومی»!
======================
(تبعیض قومی - نژادی)

* در طول تاریخ یکصد ساله کشوری به نام افغانستان که برتری خواهی قومی - زبانی توسط محمود طرزی با مقاله ای «زبان افغانی اجداد زبان هاست» در زمان امیر حبیب الله در ۱۹۱۱ آغاز می شود و بعد اقدامات وحشتناکی در جهت تعویض زبان پارسی به پشتو صورت می گیرد... این «حکم مقام ریاست جمهوری» اولین سند رسمی دولت «افغانی» در جهت تصفیه قومی «تاجیک ها» از بدنه اصلی قدرت (نیرو های مسلح) است!

* گر چه اقوام هزاره و ازبیک از همان آغاز در بدنه اصلی قوای مسلح (ارتش، پولیس و استخبارات) و وزارت خارجه حضور نداشتند (از پذیرش آنها عملا جلوگیری می کردند)،‌ اما این بار اول است که چنین فرمان دولتی در مورد تصفیه «تاجیک ها» از نیرو های مسلح صادر می شود...

* گمان می رود با تقویه غلزی سازی قدرت چنین احکام و اقداماتی شامل تصفیه تمام اقوام از بدنه اصلی دولت/حکومت و به خصوص نقاط حساس آن گردد...

+ + +
* امید است این «حکم مقام ریاست جمهوری» تکانه بزرگی باشد در جهت همسویی تاجیک ها با هزاره ها، ازبیک ها و سایر اقوام محکوم که فاشیزم قبیلوی به هیچ کسی رحم و ترحم ندارد...

* چون اینجا سخن بر سر مخکش ها، یون ها و یا طاقت ها نیست، بلکه سخن بر سر «حکم مقام ریاست جمهوری» است!

>>>   نامش که پشتون است خائن است،
امروز یکی اش اقرار میکند در حالیکه دیگرش هنوز هم بهانه منافع ملی را برای پوشش خیانت هایشان پیشکش میکند و آن خیانت ها را هنوز هم برحق میداند۰
غیر پشتونها باید متحد شوید، تفاوت های گذشته را کنار بگذارید، به گذشته که همه در آن کوتاهی دارید نچسپید، و در مقابل این تمامیت خواهان خیانتکار و تقلبکار مصمم و متحدانه برزمید۰ ورنه یکی یکی نابود، زبون، بی هویت و مسخره و رسوا میشوید۰

>>>   رهبران اوزبیک، هزاره، تاجیک، ترکمن، بلوچ، و بقیه همه رهبران غیر اوغان ها (غیر پشتونها) کشور باید درین مرحله اساس هر فکر دیگر را کنار بگذارند، باهم متحد شوند، وآشکارا تجزیه کشور را از اوغانها عملی کنند۰ وحشت و خشونت و جنگ دائمی اوغانها خاتمه پذیر نیست و درین آتش جهالت و زورگوئی آنها غیر اوغانهای کشور برای همیشه خواهند سوخت و برای همیشه قربانی خواهند داد۰
مثل امیر عبدالرحمن و بقیه نمونه های تاریخی اوغانها، این گروه از طالب، داعش، تکنوکرات، دموکرات، و همه باقی جهت حفظ سلطه قومی خودشان در خدمت هر خارجی قرار خواهند گرفت، تا بتواند سلطه و زرگوئی و اضافه خواهی بیجای ایشان را در برابر غیر اوغانهای کشور تضمین کنند۰
مثلیکه تاریخ گواه است که عبدالرحمن خان نیم خاک و استقال کشور را به انگلیس فروخت، و در مقابل از انگلیس سلاح و پول گرفت، و با آن پول و اسلحه همه اقوام دیگر کشور را سرکوب و مطیع خودش ساخت۰ همه ما شاهد هستیم که اولاده همان عبدالرحمن خائن همه آن کار های عبدرالحمن را بنام ایجاد اوغانستان نوین یا ایجاد اوغانستان مدرن تمجید کردند، و آن همه ظلم ها، نسل کشی ها، و کله منار سازی هایش را بنام از بین بردن ملک الطوائفی در کشور تا امروز پشتیبانی میکنند، و تا امروز از آن دفاع میکنند؛ آن همه در حالیکه وطنفروشی های شرم آور او را چون معائده های ننگین چون معائده پنج ده، و مخصوصن معائده دیورند او را انکار میکنند۰ به همین قسم امروز طالبِ اوغان، داعشِ اوغان، تکنوکرات و دموکرات اوغان هم عمل خواهند کرد، ودر جهت حفظ اهداف پشتونولی بدوی خود از خودفروشی ها و تن فروشی های سیاسی در مقابل پاکستان، عرب، امریکا، انگلیس، و حتی روس، ایران، و چین دریغ نخواهند کرد٬ تا این سلطه و ظلم خودشان را بر مردمان مختلف اصیل این خطه (خراسان باستان) ادامه دهند، با هر وسیله ممکن، و با هر خیانت ممکن۰
تجزیه کشور در مسیر اوغان و غیر اوغان بهترین قدم ابتدائی در جهت نجات اقوام غیر اوغان از چنگال این اریمن ها است۰
بناعن رهبران غیر اوغان روز شان را دیگر تلف نکنند و از این ببعد نه خود و نه هم مردمان خودشان را فریب بدهند۰

>>>   آنانیکه غنی را نشناخته اند خود را نشناخته اند، اسمعیل یون نشناخته اند، جنرال طاقت را نشناخته اند، و فریب رهبران معامله گر، چوکی پرست، و پول پرست خود را خورده اند۰

>>>   آقاى نبيل چى فكر ميكنى كه خود را از أين حوادث و جنيات كه توسط خودت به فرمان بادرانت اجرا كرده ايى مبرا ميدانى انطور نيست دولت وحكومت مكلف است كه تو نبيل نتوانستى حفظ اسرار وظيفوى را نكهه كنى در افشاگرى اسرار بطور علنى تعلل نموده بِنَا هرچه عاجل بايد خودت توسط ارگانهاى كشفى گرفتار و بمراجع عدلى و قضائى معرفى شوى. تا برأى خودت پند و به ديگران عبرت گردد من نيدانم كه برايت كى رتبه نظامى راداده تو يك كمى اصولنامه دسپلين عسكري ، اصولنامه خدمات داخله ، دايركتيف ها و قوانين نافذه كه در مورد حفظ اسرار وظيفوى چاپ وموجود است به ان نزر اندازى كن

>>>   این بیچاره ها درست می گویند ، چون که کسی به قدرت می رسد ، چون قدرت در دست چند قدرت دیگه فعالیت می کند و قدرت های پاینی دیگه قدرت مافوق رو ندارد که اعتراض کند و یا اجازه دهن باز کردن چیزی رو داشته باشند ،انون قدرت اولی
دهن همه صاحب قدرت ها رو می بندد .

>>>   Abdul Lalzad heeft 2 nieuwe foto's toegevoegd.
مشکل اساسی در «ارگ کابل» و «قانون اساسی» است!
================================

* افشاگری های اخیر نبیل و تایید داود زی در مورد همدستی کرزی - احمدزی از سال ۲۰۰۹ و مهندسی انتخابات ۲۰۱۴ زیر رهبری «کابینه مطبخ» کرزی یعنی اسپنتا، نبیل و داود زی برای پیروزی احمدزی، «چلوصاف» تیم ارگ را از آب بیرون انداخت و رسوا ساخت...

* انتخابات ۲۰۰۹ و ۲۰۰۴ نیز چنین سرنوشتی داشتند، یعنی چاپ برگه، پرکاری صندوق ها و اعلان نتیجه زیر رهبری «کابینه مطبح» کرزی قرار داشت...

* هر گونه انتخابات دیگری که در زیر رهبری «کابینه مطبخ» احمدزی برگزار گردد، دارای سرنوشت بهتری از انتخابات ۲۰۱۴ نمی باشد...

لذا تا زمانیکه نظام موجود (تیم ارگ و قانون اساسی) برقرار باشد:
-------------------------------------------------
* تغییر اوضاع سیاسی، بهبود اوضاع امنیتی، برگزاری انتخابات سالم وغیره توسط تیم «غنی - اتمر - ستانکزی» چیزی نیست، به جز از خیالات واهی...

* تغییر اوضاع سیاسی، بهبود اوضاع امنیتی، برگزاری انتخابات سالم وغیره توسط «جامعه جهانی» چیزی نیست، به جز از تصورات ذهنی...

* تغییر اوضاع سیاسی، بهبود اوضاع امنیتی، برگزاری انتخابات سالم وغیره توسط «سخنرانی» ها در محافل، «اخطار» ها در پارلمان یا «صبر استراتژیک» در سپیدار چیزی نیست، به جز از وقت گذرانی...

راه علاج
======
*‌ایجاد یک «جبهه متحد» توسط رهبران، بزرگان، فرماندهان و نسل جوان؛

* اقدامات عملی برای فلج ارگ یا سلب صلاحیت آن از طریق اعتراضات، اعتصابات، برگزاری لویه جرگه و یا هر وسیله ممکن؛

* ایجاد یک حکومت موقت (برای دو سال)؛

* ایجاد کمیسیون تغییر و اصلاح قانون اساسی (و تصویب آن در جریان یک سال)؛

* آماده سازی شرایط برای برگزاری انتخابات سالم (ایجاد کمیته های انتخاباتی بیطرف، تهیه فهرست رای دهندگان و مراکز رای دهی، توزیع شناسنامه برقی و... در جریان دو سال)؛

* برگزاری انتخابات در پایان سال دوم (یا آغاز سال سوم)...

+ + +
در غیرآن، این «دور باطل» ادامه می یابد...

+ + +
کابینه مطبخ (Kitchen Cabinet)
---------------------------
کابینه مطبخ عبارت از اشخاص بسیار معتمد و دور دسترخوان یا میز آشپزخانه ارگ اند که «تصامیم اصلی و پشت پرده» را در آنجا می گیرند و بعد جهت عملی سازی به کابینه اصلی (شورای وزیران) و سایر مراجع ذیربط می فرستند...

>>>   رحمت الله «نبیل» سریک متوفی را از تنش جدا کرد
کسی که از ماجرا های سیاه مطلع بود، کاملن و تا چهار سال بعد هم به معامله گران وفادار مانده بود. نبیل پیش ازین داستان، باید منافع ملی را برای خبرنگاران تعریف می کرد. طشت غنی- کرزی که سال هاست از بام افتاده است.رئیس سابق امنیت ملی به قیمت از دست دادن فرصت های مناسب، کلۀ میت «حکومت وحدت ملی» را پس از نزدیک به چهار سال سکوت سیاسی قطع کرد. شروع فعالیت های جریان محور و افشا گری دیرهنگام انجنیر نبیل در ذات خود یک کمپاین انتخاباتی و سیاسی است. شاید برای عمر داوودزی یا خلیلزاد... مهم نیست چه کسی باشد. این قدر گفته آییم که از کوبیدن سنگ بر شیشه ای شکسته آواز برنیاید وبا کندن کله یک لاش چهار ساله، فتح وبهادری سیاسی حاصل نشود.

راز اصلی از رواق گفتار خود آقای نبیل آویخته است، یعنی که بحران توزیع قدرت درحال چاق شدن است. زمان بهره وری از بحران درحال فزونی فرارسیده است. شمشیر کشی نبیل علیه غنی- عبدالله به طور خودکار، خود او را بر کرسی مظان قضاوت تاریخ برمی نشاند، ورنه کسی به غیر ازغنی، کرزی و سپنتا (آن بی خطرترین شاهد شاطرمنش تاریخ) ازین آلوده گی های باورنکردنی پس پرده خبر نداشت. این که کرزی در پروسه انتقال مسوولیت های امنیتی با غنی وارد معامله شد که نتیجه اش برای مملکت بس تاسف بار بود؛ اصل فاجعه نیست؛ اصل فاجعه درآن است که کرزی و غنی چه گونه از سوی ارکان دولت همراهی شدند تا کار به این جا کشید.

کسی که از آن ماجرا مطلع بود، کاملن به معامله گران وفادار مانده بود.
حکایتی است که شخصی را پسر در چاه افتاد. گفت: جان بابا! جایی مرو تا من بروم ریسمان بیاورم و تو را بیرون بکشم.
آقای نبیل درنقش آن که گویا دنبال ریسمان دویده بود، علی الظاهر با ریسمان بازگشته تا نعش پسر ( یعنی اولویت ملی را) را از چاه بیرون کند.

حالا که دوره غنی رو به پایان است چه فایده دارد که گفته شود قرارداد ها پیشکی وعده داده شد، ماشین های چاپ کارت جعلی انتخاباتی درخانه ارکان برحال دولت کنونی فعالیت داشت. این روایت طوری بیان شد که گویا روایت کننده یک فرد کاملن عادی و بی صلاحیت بوده و کدام دخل وغرضی به آسیب های تاریخی کشور نداشته است.

چرا خاینان را دستگیر نکردید؟ اگر چنان مجالی دراختیار نبود، دست کم چرا همان زمان افشا نکردید؟ این همه خیانت به همه ارکان دولت گزارش داده شد. حال چه فایده که اشاره ای سربسته به این شود که همه ارکان دولت خاین بودند. شما چرا آبرو ومنافع خاینان را حفظ کردید؟ شما می توانستید غیر مستقیم افشا کنید اما نکردید. دربرابر یک خیانت تاریخی چهار سال سکوت شده است. حالا که سکوت شکسته، ما با یک کمپاین سیاسی- انتخاباتی به عنوان بدیل آن سروکار داریم که زیانش برای افشاگر کمتر از فایده اش می تواند محاسبه شود. فاش گری نبیل او را از چشم پوشی در برابر یک خیانت عظیم تاریخی برائت نمی دهد. وی سهل می توانست غیر مستقیم مساله را به افکار عمومی افشا کند. مغز اجتماعی به طور اتومات نتیجه خود را گرفته است.
کسی که از ماجرا های سیاه مطلع بود، کاملن و تا چهار سال بعد هم به معامله گران وفادار مانده بود. نبیل پیش ازین داستان، باید منافع ملی را برای خبرنگاران تعریف می کرد. طشت غنی- کرزی که سال هاست از بام افتاده است.

گزارشنامه افغانستان

>>>   مه عناصرخائین به وطن وچوچه های سیا اند .
اگرخائین نمیبود رییس امنیت نمی شد
اگرخائین نمی بودهمرای دزد دان جواله نمیگرفت
همه این غدارها ونوکران امریکا به جرم خیانت بوطن وهمکاری بااشغال مستحق اشد مجازات اند.

>>>   حمد همایون صادقی
نخست جنایت میکنند و بعدن برای تبرئه ایشان اعتراف .
نبیل ، سپنتا ، داودزی بخاطریکه مردم را فریب بدهند بیشرمانه در رسانه ها اعتراف کردند و برخی ساده لوح ها اعترافات آنها را ستایشگر شدند .
این سه نفر ، جنایتکاران و روانی های قومگرای فاشیست را برنده های انتخابات اعلام کردند و عامل تباهی و نسل کشی در میهن مان شدند .
همین سه نفر با کرزی و غنی رؤسای جمهوری های نامشروع باید به دادگاه مردمی کشانده شوند و مردم آنها را همچو قذافی مجازات کنند .
مردم باید انقلاب کنند و این سیستم دونیم قرنه استبدادی استعماری را از ریشه نابود کنند .
این چرخ کهن فاشیستی و شمشير زنگ زده را نباید گذاشت که استعمارگران صیقل دهد و سر های آزادیخواهان و عدالتخواهان را از تن ایشان جدا کند .

>>>   اگر کاکائو و خیالیم شان دستی به ریش شان بکشند، شاید هم بشوند.

>>>   غنی آنقدر کشوررا در نفرت تفرقه و بی ثباتی فرو برد که تا حال ندیده بودیم۰ غنی و مخکش های غنی هم امتحان خود را دادند و بر این دزد ها و خائن ها دیگر اعتماد نمیشود۰


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است