افشا نمودن مکتوب وزارت داخله عمدی بوده است
 
تاریخ انتشار:   ۱۵:۲۰    ۱۳۹۶/۹/۱ کد خبر: 141971 منبع: پرینت

با افشا شدن مكتوب تعصب آميز وزارت داخله، يكبار ديگر آب از روى زشت حكومت قومگرا و نام نهاد وحدت ملى! ريخت. شايد انگيزه چنين اقدامى آن باشد كه فعالان سياسى و اجتماعى تاجيك در سال هاى اخير، سلسله جنبانان حركت هاى مدنى و اعتراضى عليه حاكميت بدوى و قبيله سالار بوده اند. تذكر چند نكته در اين مورد ضرورى پنداشته مي شود.

نخست اينكه هر قومى از يك اكثريت خنثى و دو اقليت خوب و بد تشكيل شده. فراموش نكنيم كه آن اكثريت قوم شريف پشتون در همچو مواردى هيج تقصيرى ندارند. اقليت خوب و خوشفكرى هم كه هر چند اغلب با سكوت شان موضع انفعالى و غيرفعال اتخاذ مى كنند، مطمینا موافق با چنين اقداماتى قومگرايانه نيستند. اساسا ما با يك كتله كوچك، متعصب، جاسوس، تماميت خواه و بدطينتى از قوم پشتون مواجه هستيم كه نيش شان بنابر اقتضاى طبيعت بدجنس شان همه را مى گزد. چه مصيبتى كه اينها به قوم و تبار خود روا نداشته اند بنا منصفانه نيست دشمن حقير و اجير را در سطح يک قوم شريف، بزرگ نمود و همه را با يك چوب كوبيد كه در آنصورت تفاوتى ميان اينسو و آنسوى قضيه نخواهد بود.

ثانيا اينكه موجه و منطقى نيست همه كوزه و كاسه ها را به سر مخالفين سياسى خود شكست. آن تازه به دوران رسيده هاى خود فروخته و كودنى مواخذه شوند كه با امتياز يک جناح سياسى به صحنه مى آيند اما قلاده جناح سياسى ديگر را به گردن مى آويزند. همزمان هم از توپره دمكراسى نشخوار مى كنند و هم سرشان را در آخور جهاد فرو برده اند. نه مسووليت رسمى شان را مى دانند و نه هم مصلحت هاى ملى را درك مى كنند و صرفا از مقام وزارت به نام پوشالى آنكه اين روزها سكه بى ارزش كوچه و بازار است و خوشخدمتى به اربابان استخباراتى خارجى شان كه به يمن غلامى به آنها به نان و نوايى رسيده اند، دلخوش اند و ظاهرا متعلق به قوم تاجيك نيز هستند بايد پاسخگو باشند نه فروغى ها كه افراد معمولى اند.

ثالثاً من تصور نمى كنم چنين خبط و خطاهاى سنگينى كه احساسات بخش بزرگى از ملت را جريحه دار مى سازد، از ندانم كارى باشد و اشتباها رخ دهد و غرض و مرضى در آن نهفته نباشد. بى ترديد اينگونه اقدامات، شگرد ها و مانورهاى اطلاعاتى اي است كه براى تحريك و بسيج افكار عامه توسط مهره هاى خبيث اطلاعاتى سازمان داده مي شود تا از سوار شدن بر امواج احساسات مردم خوش قلب و سطحى نگر به اميال شان برسند. بسيار ديده شده كه در مقاطع خاصى، عمدا و بطور تصنعى تعصبات قومى دامن زده شده، از فضاى آشفته و ملتهب احساسات قومى در جهت هاى ديگرى بهره بردارى شده.

هوشيار بايد بود كه در اين هياهو و غوغا، پرونده ناتمام شناسنامه هاى برقى را نهايى نسازند. نبايد شكار توطیه حلقات قبيله گرا و تماميت خواه شد. شايد قصدى در كار باشد تا با افشا نمودن عمدى چنين مكتوبى، واكنش اعتراضى افكار عمومى تاجيكان را برانگيزند و در ادامه از اهانتى كه به قوم پشتون مي شود، در لايه هاى زيرين قوم پشتون حساسيت ايجاد نمايند و با سوءاستفاده از عكس العمل آنها اوضاع را در مسير اغراض شوم شان سوق دهند.

پاسخگوى اصلى در اين قضيه صرفا وزير داخله است كه نه با توجيه گرى و خاك پاشيدن به چشم مردم، بلكه لازم است مسوولانه عذرخواهى نموده به اين غايله نقطه پايان گذارد. اگر من جاى او بودم، شريفانه استعفا مى دادم و عطايش را به لقايش مى سپردم.

منصوری


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
وزارت داخله
قومگرایی
نظرات بینندگان:

>>>   وزیر داخله اقای برمک از جمله طرفداران ارگ نشینان بوده واست برادر همین اقا که در جمله کمیشنران دزد و خاین بود و فعلا بحیث مشاور ریس جمهور کار میکند اما معاش و امتیازات اش مانند زمانی که کمیشنر انتخابات بود برایش اجرا میگردد مردم از چنین وزیر اغا بلی گوی سرپرست وزارت داخله توقع و ارزوی کار نیکو را ندارند چون میدانند که هرانچه خواست ارگ است همان میکند در دو پست قبلی که بحیث وزیر کار کرده به اشاره چشم ارگ حرکت میکرد و در پست موجود وزارت داخله از زمان مقرری اش تا کنون فقط و فقط به اشاره و خواست ارگ در حرکت بوده کدام کاری بنفع مردم کاری را انجامنداده است وتوقع کار خوب را هم مردم از ان ندارند .

>>>   خاموشی ملت در برابر این حکومت فاسد وخون آشام تاسف بار است.
مردم شریف نجیب افغانستان اگر میخواهید زنده بانید این غنی متعصب و صفاک طالب وهمدستان فاشیست وجنایت کارش را از ارگ بیرون کنید و تمام اقوم یک دست شوید سلاح بردارید در جای زندگی دشمن خاک ، دین و فرهنگ نیاکان تان حمله کنید.
بیـا هموطن همـدل شــویم از بهـر امن و آبادی میـهـن
هزاره تاجک و پشتون ترکـمن از این میهن
سـنی و شیـعه گلـهای یک باغ این میهن
با همدیرگ پذیر ز ریشــه بر کنیــم بنیـاد زمامدار استبدا میهن
بیاید ملک را از دست زمامدار استبداد آزادسازیم
با همدلی یکدیگر آباد سازیم
نورعلم و معرفت سازد بری
ملک آباد وصفای رهبری

>>>   انگيزه اصلى تهيه ديدن چنين تدارکات و سياست تفرقه اندازى و حکومت کن خودش شرينى دادن است.
" نظريهconcerted action برنامه مشترک هماهنگ قبل آماده و گفتگو شده " داکتر اسپنتا اين تيورى خوب حفظ کرده و رحمت الله نبیل رییس پیشین امنیت ملی هم از طريق اسپنتا
اين يک تيورى "علم" يا هنر اقتصاد سياسى آلمان است که براى انجام يک هدف مشترک تمام ماهيران و مديران چرخهاى حلقه هاى قدرتمند دولتى در يک برنامه مشترک و آگاهانه و پيشتر تصويب شده و پيش هماهنگ شده توجه مردم را بسوى موضوعات جانبيى و فرعى و گذشته بدون ارزش اما انتقادانه ماهيرانه سوق مى دهند.
اين بار بوجود آوردن شکاف بين غير پشتونهاست - ملیت ‌ها ملیت ى هزاره، ازبک، و غیره به استثنای ملیت تاجیک پشتون تاکتيکى نام گرفته شده) تا هدف اصلى تحميل هويت افغان در تذکره است " . در زبان پارسى متل است : او را خط کن و ماهى گرفتن. او پارسى قديم است مانند نجرو تگو وپنجاو بلخاو دواو : در پارسى که بادبيره عربى نوشته شد او به آب تبديل شد
چرا حاکمان افغان اين بدنام " افغان" را با اين قدر خرج پول هنگفت جامعه جهانى بر مردم تحميل مى کنند:
1- بخاطر که ازقومهاى گمشده يهودى است?
2- بخاطرايکه فرهنگ و هنر وآبدات و رسومهاى جشنها هندوايرانى وتورانى را آثار نياکان غير پشتون را درجهان وانمود مى کنند که انگار ازخودشان است ودر درون همانرا مى سوته افغانى مى کوبد.
مثلن در ز مينه جهانى شدن نوروز در بزرگداشت 800 سالگى جلال‌الدین محمد بلخى "مولوى بلخ وروم" تاجيک که درنزدکى خلتان در گرگان تپه تولد شد و مدرسه و خانه اش در بلخ است فراموش نکنيد که Bactra بلخ شهر و استان و باکتريانا هم باختر و بلخ ناميده مى شد که خوداش کشوربود درهردو سوى فرا رودان آمو و پنج. احمدخان ابدالى در هرات و تيمور پسراش درمشهد تولد شد ناميد و هيچ بار درى ويا فارسى و تو افغان نام حذف کردى لعنت برتو.
مگر از چه وقت افغان نوروز جشن مى گيرد? مگر افغان از چه وقت شمس تبرزى و مثنوى معنوى خوان شده? در همين ديوانها در همين ديوان مولوى ٢٩ بار زبان خود را "پارسى" .
هندوايرانيان وتورانيان تاجيکيان و پارسيان اوزبيک تورکمن را "خميرخوران" مى گفتند: آيا آشک و آش و منتو و سمبوسه و ديگر خوراکها "افغانى" اند . هيچ يکى از اين خوراکها افغانى نيست.
در بخشهاى ديگر هم اين واقعيت افغانىسازى صدق مى کند . مگر پسوند مکانى آباد پارسى نيست. جلال آباد و اسدآباد از سوى هندوايران وتوران ساخته شده اند. و پسوند مکانى "ان" مانند "ملتان" و "مردان" - "لغمان و پروان" بغلان وبدخشان وهزاران ان ديگر. نياکان ما تخمه گستاشب اسپنديار و تخمه اوکوروش بزرگ و دارا ايران زمين و يا آريانم به يهودىها پناه دادند و اکنون شما کستاخى مى کنيند?
3- با افغاني شدن يا پشتونى شدن کل شهروندان خاليگاه هاى عميق فرهنگى و سنتى هنرى و ادبى و روسومى و بويژه افغانيت بقول پژواک و تغير نام به "پشتونوالى" همين خاليگاه را پر کند ويا با پرديگران خود را آراسته کند.
4- چون خاليگاه هاى زياد است درضمير از همين حقارت رنج مى برند. نخست و همين اکنون هم بسيار مردمان غير پشتون قتل عام کردند بويژه هزاره و اوزبيک واکثرا تورانى تباران را.
5-در همين زمان نديدى که چقدر تاجيک کشتند. بشرم امراله و عبداله. اله را از نام تان پس کنيد پاىبوسان حاکمان پشتون
6- نالغت "افغان" را هويت همه مى کنند زيرا در اقليت اند. همين انتخابات تقلبى به صورت آشکارنشان داد که تا کنون وانمود مى کردند بدون همه پرسى و شمارش والجبر وحساب پشتون ويا افغان را اکثريت ناميدند. حالا که ديدند که پشت شان درديوار رسيد که با دورغ و فريب قرون پيشين توانايى ندارند اکثريت خود را ثابت کنند زيرا معيارها و امکانات فن آورى نوين
دروغها, تقلبات و دزدى راى مردم با سند و عکس و تصوير دريک ثانيه در هندوکوهان و جهان بخش ونشر شد. اگر همين تقلبات در يک کشورى ديگرى ميبود که در گرو يهوديت وصيونيزم جهانى نبود.
از انيرو از همه غيرپشتونان و پشتونان که براى همزيستى وختم جدال تمنا و انتظار دارم که يک حلقه خاص قدرت با چال بازى لقب افغان را هويت همه بسازد.
1- مردم و رسانه ها به دولت گوشمالى کنند که وظيفه دولت امنيت است و نه ايجاد تشنج جدال وجنجال
2- همانقسم که که با حذف درى عضمت بزرگى ورنگارنگى گويشهاى هزارگونه پارسى (هراتى کابلى لغمانى پروانى پغمانى چاربندى جلالبا د هزا رگى بلخى قطعغنى پاميرى سيستانى) قانونا انکارشد در حالى که مردمان هندوکوهان زبان فارسى درباى و ادبى نمى دا نند .
3- کمان رستمى بودن مردم اين کشور در هفت رنگينى است درهفت شهرعشق است. يک هويته خيانت تاريخى است بويژه که افغانستان مستقل نيست .
4- تغير هويت ها با پول و عساکرخارجى
5- لطفا هر گوينده به زبان خود نام هاى نظامى و اقتصادى وسياسى و دولتى و فرهنگى را بيان کند
6- اصلاحات مولى را همه اش را براى غير پشتونان وبويژه پارسى زبانان بى اعتبار مردود اعلان مى کنم.
7- حذف فارسى غير قانونى وحقوق ملل است. اگر چه يک چند بار بزرگان ما به ادبيات نظمى وشعرى پارسى از شيوه وطرز نظم درى گفته اند که از دربار شاهان آمده ولى با توجه که همه اکثريت شان اشعار پيگارى گله اى نقدى وطنزى به درباريان داشتد و به در نظرداشت پيشرفت و تفکر مردمسالارى ازاين نام اناکرونيستى درى درباريان سدازوى و محمدزايى (با نام جديد افغانسان 1856) من زبان خودرا پارسى و يا فارسى مى گويم همان نام که همه درخانه مى گويند.لطفا مرا يارى رسانيد و انگيزه ودلايل ديگرى بافزايد ما به جز دليل آوردن و برهان قاطع نداريم . تا ازحماقت سياسى سران اين کشور در زمينه افغانسازى و درزمينه هاى ديگرجلوگيرى نموده باشيم. با سپاس هاى فروان داکتر ارمان


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است