تاریخ انتشار: ۱۴:۳۸ ۱۳۹۶/۹/۲ | کد خبر: 142023 | منبع: | پرینت |
بسم الله الرحمن الرحيم
اعضای محترم کابینه، اعضای محترم شورای ملی، معینان، روسا و نمایندگان ادارات دولتی و موسسات بین المللی و نهادهای جامعه مدنی، رسانه ها، خانم ها و آقایان! السلام علیکم و رحمت الله و برکاته.
قبل از هر سخنی روز جهانی کودک و هفته کودک را به همه کودکان جهان، کودکان عزیز افغانستان و والدین و خانواده های محترم و به شما حاضرین گرامی تبریک می گویم و از وزارت محترم کار، امور اجتماعی، شهدا و معلمین تشکر می کنم که این محفل با شکوه را برگزار کرده و برای اطلاع رسانی و دادخواهی برای حقوق کودکان برنامه های جامعی را در نظر گرفته است.
کودک موجودی است که زندگی آغازین خود را از دامن پرمهر و عاطفه والدین آغاز می کند و گل بوستان خانواده است ولی متاسفانه به همین دلیل کودکان آسیب پذیرترین گروه جامعه انسانی هم هستند و نخستین کسانی هستند که در معرض هجوم مستقیم انواع ناگواری ها، فشارها و مشکلات ناشی از زندگی بزرگترها قرار می گیرند و آن را تحمل می کنند. امروزه میلیون ها کودک در سراسر جهان به خاطر بی سرپرستی، آوارگی های ناشی از جنگ و بلاهای طبیعی، تغذیه نامناسب، آلودگی به انواع بیماری های خطرناک، اعتیاد والدین و مشکلات ناشی از طلاق، یا در شرایط دشواری به سر می برند یا در چنگال افراد پلید به انواع سوءاستفاده های انسانی مانند توزیع مواد مخدر، خودفروشی و کار اجباری تن می دهند و به تعبیر بهتر، حقوق آنها نقض می شود.
البته چگونگی نقض حقوق کودکان، در نقاط مختلف جهان متفاوت است. در کشورهای در حال توسعه، کودکان، بیشتر با فقر و پیامدهای ناشی از آن مانند سوء تغذیه، کمبود امکانات صحی، درمانی و تعلیمی درگیرند. در حالی که در کشورهای توسعه یافته، مشکلات اخلاقی و ضعف بنیاد خانواده گریبان گیر کودکان است.
بر اساس اطلاعات منتشره، وضعیت کودکان در جوامع فعلی، نگران کننده است. بر اساس آمار یونیسف نزدیک به صد میلیون کودک از برنامه های تحصیلات ابتدایی محروم هستند. نیمی از کودکان در کشورهای در حال توسعه به آب آشامیدنی دسترسی ندارند. سالانه نیم میلیون از مادران در حاملگی و زایمان جان خود را از دست می دهند. بیش از صد میلیون کودک در جهان از طریق کارهای خطرناک و اغلب تحت شرایط کشنده امرار معاش می کنند. بیش از یک میلیون از مردم (که بیشتر آنها کودکان هستند) از خانه و زندگی محروم هستند.
سازمان یونیسف در تحقیقاتی به مناسبت روز جهانی کودک اعلام کرده است که 180 میلیون کودک در 37 کشور به دلیل خشونت و جنگ و بیماری و گرسنگی در فقر مطلق به سر می برند. این پدیده بیشتر از هر جای دیگر در فلسطین، یمن، سوریه، عراق و میانمار مشاهده می شود. بر اساس آمار یونیسف روزانه 15 هزار کودک جان شان را از دست می دهند و تنها در سال 2016، 5.6میلیون طفل زیر پنج سال بر اثر بیماری ها و سوء تغذیه جان باخته اند.
همچنان در گزارش مشترک یونیسف، سازمان صحی جهان (دبلیو. اچ.او) و بانک جهانی آمده است که روزانه 7 هزار کودک کوچکتر از 28 روزه جان می دهند. بر مبنای این گزارش اکثر اطفال نوزاد در جنوب آسیا 39 درصد و کشورهای جنوب صحرای افریقا 38 درصد جان شان را از دست می دهند.
اقدامات حقوقی بین المللی:
حقوق بین الملل و به طور خاص معاهدات بین المللی حقوق بشر، علاوه بر قواعد و نورم های حقوق بشری به طور عام کودکان را به عنوان یک گروه خاص نیز تحت حمایت خود قرار داده است.
تاسیس صندوق بین المللی کودکان (یونیسف) در سال 1946 گام مهمی برای پرداختن به مسایل حقوقی کودکان جهان بود. یونیسف بر اساس قطعنامه مجمع عمومی ملل متحد بعد از جنگ جهانی دوم برای رهایی چهارده کشور اروپایی از بند فقر، گرسنگی، بیماری، بی سرپرستی و آوارگی، پایه گذاری گردید.
در سال 1959 اعلامیه حقوق کودک به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسید که در واقع، اساس و بنیان کنوانسیون حقوق کودک را پی ریزی کرد و همچنین قرارداد بین المللی رفع هر نوع تبعیض نژادی 1965 و میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی 1966 و کنوانسیون حداقل سن اشتغال کودکان 1973 مباحثی در ارتباط با حقوق کودکان بیان شده است.
همچنین دو پروتکل اختیاری بر کنوانسیون حقوق کودک در سال 2000 تصویب شده است: یکی، پروتکل اختیاری کنوانسیون حقوق کودکان، در مورد شرکت کودکان در جنگ و دیگری، پروتکل اختیاری کنوانسیون حقوق کودک، در مورد فروش، فاحشگی و پورنوگرافی کودکان.
طرح کنوانسیون حقوق کودک در سال 1989 به اتفاق آرا تصویب شد که از یک مقدمه و 54 ماده تشکیل یافته است. 41 ماده آن مربوط به حقوق کودک می شود و 13 ماده آن مربوط به نحوه اجرای آن در هر کشور. تاکنون 191 کشور از 193 کشور جهان به آن پیوسته اند و فقط یک یا دو کشور تا به حال به این کنوانسیون ملحق نشده اند.
هدف اساسی این کنوانسیون، ایجاد زندگی بهتر برای کودکان و تلاش در راه رشد هماهنگ و متعادل آنان در زمینه های اساسی رشد جسمی، ذهنی، عاطفی، روانی و رشد اجتماعی است و برای دستیابی به این هدف، چهار محور اساسی رشد، بقا، حمایت و مشارکت را مورد توجه قرار داده است.
خوشبختانه این کنوانسیون یکی از جامع ترین و بهترین معاهدات بین المللی راجع به حقوق کودکان است. نزدیک بودن محتوای این کنوانسیون با تعالیم و احکام دین مبین اسلام یکی دیگر از خصوصیات این کنوانسیون است. ما در اندیشه و فرهنگ اسلام هم آموزه های خاصی درباره حقوق کودک داریم که قابل توجه است و باید در فرصت مناسب درباره آن بحث شود و در این رابطه بسیار ظرافت خاصی وجود دارد که شخص پیامبر اسلام به حیث یک رهبر، در طفولیت، یتیم، فقیر و بی نوا بود تا جایی که خداوند در قرآن از این حالت او به عظمت و نیکویی یاد می کند و هم به او دستور می دهد که با اطفال یتیم و با افراد نادار و تهیدست چگونه برخورد کند. خداوند می گوید: ألم یجدک یتیما فآوی و وجدک ضالا فهدی و وجدک عائلا فأغنی فاما الیتیم فلا تقهر و اما السائل فلا تنهر...
چالش های فراروی کودکان در افغانستان:
افغانستان علی رغم پیوستن به کنوانسیون بین المللی حقوق کودک و اقدامات حقوقی و قانونی تا هنوز شاهد چالش هایی در مورد کودکان افغانستان با توجه به مشکلات خاصی که در طول سالیان اخیر داشته شاید نتوانسته باشد آنطور که شایسته است، اقدامات عملی کافی و لازم را انجام داده باشد. کشور ما از یکسو گرفتار جنگ های خانمانسوز و ویرانگر بوده و از سوی دیگر از نگاه وضعیت اقتصادی و معیشت و اشتغال نیز همواره گرفتار چالش بوده است. جنگ و فقر دو پدیده شومی است که مانع هر نوع رشد و آسایش شده و بیشتر از هر کسی دیگر گروه های آسیب پذیر و ناتوان را متاثر می سازد.
امروزه گروه های تروریستی حتی به اطفال ما نیز رحم نمی کنند هم در عملیات انتحاری و تروریستی خود از اطفال استفاده می کند و هم در این عملیات کودکان زیادی را شهید و یا مجروح می سازند و از سوی دیگر مکاتب ما را که تنها مرکز رشد و ترقی اطفال ما است به آتش می کشند و تخریب می کنند. به همین دلیل است که بدون تردید با چالش های فراوانی مواجه هستیم که نه تنها سرنوشت میلیون ها کودک بلکه سرنوشت کشور را مورد تهدید قرار می دهد. شش مورد از این چالش ها را بر می شماریم:
الف- کودکان بازمانده از مکتب:
یکی از مهم ترین چالش ها فراروی کودکان نبود زیرساخت های آموزشی و تعلیم و تربیت است. بر اساس آمارهای رسمی در کشور ما متاسفانه هم اکنون بیش از سه میلیون کودک از درس و مکتب بازمانده اند که رقم بسیار بالایی از بی سوادی را در آینده همین کودکان شکل خواهند داد. در این میان بیشترین رقم مربوط به دختران است که آنها نسل آینده را تربیت می کنند. سه میلیون کودک بازمانده از مکتب به تنهایی یک فاجعه است و سرنوشت یک ملت را به تاریکی فرور می برد. اصلا لازم نیست که ما نگران جنگ، ناامنی، مهاجرت و توسعه نیافتگی باشیم. تنها همین مورد کافی است تا درون نمای حیات جمعی خویش را به شکل تیره و تار تصور کنیم.
کودکانی که به مکتب و آموزش دسترسی دارند نیز دچار مشکلات دیگری هستند که در نوع خود بینهایت اهمیت دارد. به عنوان مثال اکثریت کودکان به آب آشامیدنی سالم، مراکز صحی، فضای کافی برای رشد و بالندگی شخصیت شان دسترسی ندارند. بسیاری از کودکان معلم مسلکی، کتاب و تجهیزات آموزشی، مکان آموزشی و امکانات آموزشی ندارند.
ب- کودکان کار:
از سوی دیگر هم اکنون کشور ما دارای بیش از یک میلیون و دوصد هزار کودک کار است. این کودکان به نحوی نان آور خانه هستند و مسولیت های بزرگی را به دوش می کشند که به لحاظ قانونی هرگز در قبال آن ها مسولیت ندارند. آمارهای کودکان کار در کشور ما تکان دهنده است. از این میان بیش از 50 فیصد کودکان کار مشغول به کارهای شاقه هستند که نقض صریح حقوق بشری است. بسیاری از کودکان کار تنها نان آور خانه هستند و یا اولیای خود را از دست داده اند.
ج- کودکان در معرض خشونت:
خشونت در ابعاد و جنبه های مختلف بیش از هر قشر دیگر، کودکان را متاثر می سازد. بسیاری از کودکان در معرض مستقیم خشونت های ناشی از جنگ، خشونت های خانوادگی، خشونت های ناشی از فرهنگ عقب مانده و سنت های ابتدایی هستند. اگر دیگر اقشار مردم در معرض خشونت قرار دارند، باید اذعان داشت که کودکان بیش از هر قشر دیگر خشونت را در تمام مراحل زندگی کودکی خود حس می کنند.
د- کودکان جنگ:
کودکان جنگ بخشی دیگر از کودکان این سرزمین هستند که دچار انواعی از پیامدهای منفی جنگ هستند. بسیاری از کودکان در کشور ما خشونت دیده هستند مثل کودکانی که پدر و مادر و یا یکی از اعضای خانواده خود را از دست داده اند و یا خود دچار معلولیت ناشی از جنگ شده اند و یا کودکانی که دچار بیماری ها و مشکلات روانی ناشی از جنگ شده اند.
از سوی دیگر بسیاری از کودکان از سوی گروه های تروریستی در جنگ استخدام می شوند و یا برای جنگ و انجام عملیات های انتحاری و تروریستی شستشوی مغزی داده می شوند. بسیاری از عاملان حمله های انتحاری نوجوانان زیر سن و کودکان هستند.
ه- کودکان فقر:
از آن جا که متاسفانه کشور و مردم ما در معرض فقر شدید اقتصادی قرار دارند، این فقر بیش از هر قشر دیگر کودکان را متاثر می سازد. کودکان فقیر حتی در جایی که دسترسی به مکتب و درس دارند هم از آثار و آسیب های فقر رنج می برند. به ندرت کودکی یافت می شود که در افغانستان از تغذیه سالم و بهداشت کافی برخوردار باشد. اخیرا یونیسف در گزارش خود گفته است که روزانه دست کم 26 کودک زیر پنج سال به دلیل بیماری اسهال جان می دهند. یونیسف گفته که این رقم از 10 هزار نفر در سال اکنون به 9500 نفر کاهش یافته که یک پیشرفت نسبی را نشان می دهد. در این گزارش آمده بود که سالانه حدود 80 هزار کودک زیر پنج سال در افغانستان جان می دهند که 12 در صد آنان به دلیل بیماری اسهال است.
و- کودکان در معرض اعتیاد به مخدر:
با تاسف باید اذعان داشت که اکنون در کشور ما هزاران کودک مبتلا به مواد مخدر وجود دارند که یک تهدید و خطر جدی دیگر را نشان می دهد.
اقدامات حکومت در برابر تامین حقوق کودکان در دو بخش:
اما علیرغم همه چالش هایی که یاد شد حکومت در رابطه با تامین حقوق کودک اقدامات قابل توجهی داشته است که در دو بخش، از آنها نام می برم:
الف- اقدامات حقوقی و قانونی:
به نظر این جانب حکومت افغانستان در یک و نیم دهه اخیر در رابطه به تامین حقوق کودکان، در زمینه قانونگذاری و فراهم کردن بستر حقوقی مناسب برای حمایت از کودکان گام های بزرگ و موفقی برداشته است. تلاش های حکومت در این قسمت قابل قدر بوده و حتی نسبت به بسیاری از کشورهای منطقه پیشتاز محسوب می شود. به عنوان نمونه از چند سند تقنینی و اقدامات حقوقی در این رابطه نام می برم:
1. ملحق شدن به تمام اسناد بین المللی راجع به حقوق طفل
2. قانون رسیدگی به تخلفات اطفال
3. قانون مراکز اصلاح و تربیت اطفال
4. مقرره تنظیم امور مراکز اصلاح و تربیت اطفال
5. مقرره حمایت و تقویت تغذی طفل با شیر مادر
6. قانون منع اطفال در قطعات نظامی
7. کد جزا: در این کد احکام جزایی مربوط به اطفال به طور گسترده انعکاس یافته است. به عنوان نمونه:
تخلفات اطفال در 20 ماده- اختطاف و قاچاق اطفال در چندین ماده- استخدام اطفال در قطعات نظامی در 4 ماده- جرایم نقض حقوق طفل در 10 ماده- تجاوز جنسی و سوق دادن طفل به انحرافات اخلاقی در 18 ماده- آزار و اذیت طفل در 5 ماده-
8. مهم تر از همه قانون حمایت حقوق طفل است که از جانب حکومت از طریق وزارت عدلیه و کمیته قوانین و کابینه تایید شده و به ولسی جرگه فرستاده شده است و در همین ایام در شورای ملی تحت بحث قرار دارد و امیداوریم به زودترین فرصت ممکن مراحل نهایی خود را طی کرده و به تصویب برسد.
این قانون جامع ترین قانونی است که در باره حقوق کودکان در افغانستان در 15 فصل و 106 ماده تدوین شده و کاملا با اسناد و معاهدات بین المللی ای که افغانستان به آنها ملحق شده و همچنین با احکام و تعالیم دین مقدس اسلام مطابقت دارد.
سرفصل های اصلی این قانون عبارتند از:
ایجاد کمیسون ملی حمایت از حقوق طفل- تعیین و تشخیص حقوق اساسی طفل- مراقبت صحی طفل- بازتوانی طفل دارای معلولیت- مراقبت های اجتماعی طفل- تعلیم و تربیه طفل- رشد فرهنگی طفل- مراقبت از طفل کارگر- سرپرستی و حمایت طفل جدا شده از خانواده- جلوگیری از استخدام طفل در فعالیت های نظامی- تخلفات اطفال- حفاظت طفل از فحشا و اعمال جنسی و سایر مسایل مربوط به حقوق طفل و حمایت از آن.
ب- اقدامات عملی:
در کنار بستر سازی حقوقی و تصویب بهترین قوانین، اقدامات عملی مهمی هم صورت گرفته است و از آن جمله:
- بررسی تمام نهادهای امنیتی و نظامی از نگاه حضور کودکان در این نیروها از اولین اقدامات حکومت بوده است. چند سال پیش گزارش هایی وجود داشت مبنی بر حضور کودکان در صفوف پولیس و نیروهای امنیتی که اکنون این نگرانی وجود ندارد.
- زمینه سازی برای تشویق کودکان و والدین آن ها جهت حضور کودکان در مکاتب و مراکز آموزشی
- آگاهی دهی کودکان و مادران در زمینه مواجهه با بیماری ها و آسیب های اجتماعی
- زمینه سازی برای مهیا شدن کار برای والدین کودکان و رشد معیشت و اقتصاد مردم افغانستان
- اجباری ساختن آموزش های ابتدایی تا لیسه
- ارایه خدمات صحی و مخصوصا تطبیق جدی واکسن های ضد بیماری های کودکان از جمله فلج اطفال که اکنون خوشبختانه شاهد رو به صفر شدن این بیماری در کشور هستیم.
- تاسیس مراکز اصلاح و تربیت اطفال محجوز در سطح تمام ولایات کشور
- ایجاد پرورشگاه ها برای اطفال بی سرپرست و تعلیم و تربیه آنان.
- تنظیم و ترتیب پالیسی ها و استراتژی ها و پلان های کاری در ادارات مختلفی که با اطفال سروکار دارند.
اما باید تاکید کنم که با توجه به انواع مشکلاتی که فراروی کودکان ما قرار دارد، باید تدابیر بیشتر و راهکارهای مناسب تری سنجیده شود و در مورد اطفال سرمایه گذاری بیشتری صورت بگیرد و مهم تر از همه این که باید اطلاع رسانی کافی و فرهنگ سازی موثر داشته باشیم تا از برخی از انحرافات و آسیب های اجتماعی و فرهنگی و رویه های ناپسند، مصونیت ایجاد کنیم. بدون تردید این اقدامات تنها از سوی دولت کافی نیست. بلکه علاوه بر نهادها و ادارات مرتبط دولتی، همه نهادها و مردم افغانستان و مخصوصا والدین و خانواده ها مسوولیت ملی و دینی و انسانی داردن که باید تلاش کنند تا از آسیب هایی که کودکان ما را ضربه می زنند جلوگیری گردد. ما از موسسات بین المللی مخصوصا یونسیف و سایر نهادهای بین المللی تشکر می کنیم که در این عرصه هم همواره مردم ما را کمک کرده اند اما با توجه به شرایط خاص افغانستان این مقدار کمک ها کافی نیست و ما امیدواریم با برنامه ریزی های بهتر از سوی دولت افغانستان و موسسات بین المللی همکار شاهد پیشرفت ها و تحولات چشمگیرتر در زندگی کودکان افغانستان باشیم.
با تبریک مجدد و تشکر از توجه شما
السلام علیکم و رحمت الله و برکاته
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است