اگر در اواخر دهه 50 کودتاچیان ارزش ها و استقلال کشور را نقض می کردند امروز افرادی آمده اند که به نام حراست از قانون همان کار را می کنند، کسانیکه مشروعیت شان نه از اراده ملت ناشی می شود و نه توانستند مشروعیت سیاسی برای خود کسب کنند | ||||
تاریخ انتشار: ۱۴:۱۲ ۱۳۹۶/۹/۵ | کد خبر: 142131 | منبع: | پرینت |
اگر در اواخر دهه 50 کودتاچیان ارزش ها و استقلال کشور را نقض می کردند امروز افرادی آمده اند که به نام حراست از قانون همان کار را می کنند، کسانیکه مشروعیت شان نه از اراده ملت ناشی می شود و نه توانستند مشروعیت سیاسی برای خود کسب کنند.
اگرچه برگزاری مجلس بزرگان خلاف قوانین کشور گفته می شود اما بار دیگر عده از سیاسیون و احزاب بزرگ کشور در نشستی تحت عنوان بررسی وضعیت جاری کشور و یافتن راهکارها گرد هم آمده و آن را تنها راه برای برون رفت از وضعیت بحرانی کشور گفتند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، داکتر رنگین دادفر سپنتا، وزیر پیشین خارجه کشور صبح امروز یکشنبه 5 قوس 96 در نشستی بمنظور بررسی آنالیز وضعیت کشور و یافتن راهکارها در کابل گفت: تحقق پروسه ها و روندهای اصلاح طلبی و تلاش برای توسعه، پیشرفت و تحقق عدالت اجتماعی و برابری اقوام از مسایل اساسی بوده است و طبیعی بود که برای آن چارچوب های حقوقی و قانونی وضعی می شد اما درعین زمان تاریخ کشور ما، تاریخ نقض و بی اعتنایی به قوانین اساسی و بی احترامی به اراده ملت و مردم بوده است.
سپنتا می گوید: گسترده ترین نقض قانون اساسی در روزگار کنونی به وقوع پیوسته است؛ اگر در اواخر دهه 50 کودتاچیان ارزش های دینی و فرهنگی و استقلال کشور را باور نداشتند و آن را نقض می کند اما در شرایط کنونی افرادی آمده اند که به نام پاسداری و حراست از قانون اینکار را می کنند که مشروعیت شان نه از اراده ملت ناشی می شود و نه مشروعیت سیاسی از اقداماتی که تاکنون کرده اند، کسب کرده اند.
وزیر پیشین خارجه، با بیان اینکه مفهوم حکومت ایتلافی در کشور پذیرفته شده نیست اظهار کرد: براساس قوانین کشور، نظام جمهوری است و مفهومی به نام حکومت ایتلافی پذیرفته شده نیست اما با این حال، مردم با این آرزو که این حکومت بتواند با ارایه خدمات و پیش برد اصلاحات مشروعیت سیاسی از طرف مردم کسب کند به پای صندوق های رای رفتند اما این مورد نیز به واقعیت بدل نشد و با رای مردم بازی شد.
این آگاه سیاسی تصریح کرد: امروز 50 درصد خاک کشور در کنترل نیروهای ترویست وابسته به بیگانه است و حاکمیت قانونی در آن وجود ندارد. وقتی حکومت در نیمی از سرزمین نتواند قوانینش را پیاده کند و از زندگی مردم حراست کند طبیعی است که چنین دولتی در نزد مردم عملا فاقد مشروعیت باشد.
وی تصریح کرد: پیش شرط های مجلس بزرگان فراهم نشده و آرزوی مردم در اصلاح روند های انتخاباتی و کمیسیون انتخابات و قوانین آن نیز تحقق نیافته است و حال با یک سلسله از بازی ها و وعده ها روبرو هستیم که زیر سوال رفتن کلیت پروسه انتخابات و قانون نافذ آن از نظر مشروعیت قانونی و حقوقی آخرین نمونه آن است.
سپنتا می گوید: علی رغم اینکه انتخابات شفاف و همه شمول دمکرات ترین امکان ابراز آزادانه اراده است و بدون شک که راهی برتر از انتخابات برای بازگرداندن مشروعیت سیاسی حکومت نیست اما انتخابات مجلس نمایندگان دو سال به تاخیر می افتد.
وزیر پیشین خارجه افزود: مطابق قانون، رییس جمهور در برابر مجلس و مردم مسوول است، کسی که در برابر مجلس مسوول است مدت کار آن را براساس فرمان تمدید می کند؛ این نشان می دهد که از الف تا ی قضیه خلاف قوانین و ارزش های حقوقی است و در حیرت هستم که چرا آنانیکه مبادی حقوق هستند به چنین فاجعه حقوقی اعتراض نمی کنند؟ بدون شک که ما یک ملت صبور هستم اما از صبوری ما سو استفاده می شود؛ درهر جای دیگر دنیا وقتی قانون شکنی از حد بگذرد مردم صدای اعتراض شان بلند می شود.
وی، بار دیگر بر ناتوانی حکومت در کنترل کشور اشاره کرده و تصریح کرد: بیکاری، فقر و قانون شکنی عناصر یک سیستم ناکارا و نامشروع سیاسی در افغانستان است و این سیستم، نه توان برقراری صلح و رسیدن توافق و آتش بس را با طالبان و پاکستان دارد و نه می تواند مورد اعتماد مردم خود باشد.
این سیاسی پیشین کشور ارتباط گرفتن طالبان با چند کشور همسایه و کشورهای قدرتمند را نشان از قدرتمند شدن این گروه گفت و خاطر نشان کرد: این توافق و همسویی بین المللی طالبان با کشورهای دیگر نشان از در هم شکسته شدن بحث اجماع و گفتگو از طرف دولت است.
سپنتا می گوید: در حالت اضطرار و بحرانی قرار داریم و این حالت راه حل اضطراری می خواهد. راه حل های آرام و مشروع و دمکراتیک کمتر در اضطرار بکار می آید. یک ملت قوی و نیرومند اما یک دولت ضعیف و ناتوان داریم. این دولت های ضعیف بیشتر از 50 سال است که قدرت را بدست گرفته اند و اکنون نیز این نخبگان فعلی فاقد مشروعیت قصد دارند با تحریک احساسات قومی و تفرقه افکنی به خود مشروعیت دهند و بحران را از این هم عمیق تر کنند اما باعث غرور است که این ملت بزرگ علی رغم تنوع همواره وحدت داشته و همواره هوشیار و بیدار بوده است.
وزیر پیشین خارجه بیان کرد: برای عبور از دشواری های کنونی تنها راه ممکن و آزمایش شده تشکیل گردهمایی بزرگ ملی یا یک جرگه بزرگ ملی است تا نخبگان روی آجندای آن توافق کنند. با آنکه آگاهی دارم که برگزاری جرگه بزرگ ملی در هماهنگی با قانون اساسی نیست اما در حالت اضطرار و فوق العاده هستیم و تنها راه ممکن برای بازگشت بسوی قانون، عدالت و برگزار شدن انتخابات و تنفیذ قانون و تحکیم وحدت ملی جرگه بزرگ ملی با آجندای از پیش تعیین شده است.
سپنتا با انتقاد از اینکه کشورهای دیگر از ما سو استفاده می کنند افزود: ما قابل سو استفاده هستیم که از ما استفاده می کنند. بدین مبنا می گویم که برای حل و گذار از حالت اضطرار به وسایل ضروری همچون فراهم آوری گفتگوی بزرگ ملی ضرورت داریم حال می خواهد نام آن جرگه یا چیز دیگری باشد تا قانون را احیا کنیم و با تاسف که راه دیگری نمی بینم.
کد (26)
>>> برای رسیدن دوباره به قدرت یک بهانه دیگر بسازید با لویه جرگه چیزی بدست تان نمیرسد
>>> Amirzada
پشتونیزم در دو سده اخیر از دو کارت بازی خیلی موفقانه استفاده نموده و بزرگترین قدرت ها را در دام خو انداخته اند:
۱) از طریق مظلوم نمایی دیپلوماتیک و معامله با قدرت های خارجی.
۲) از طریق تشویق خشونت.
در گذشته یک یک قدرت را در دام خود در افغانستان می انداختند مثل انگلیس در قرن ۱۹ و روس در قرن بیستم. اما حالا بیش از ۴۰ کشور دنیا را گروگان گرفته اند. تا یک قرن پیش کمتر در استخبارات و مراکز قدرت و تصمیم گیری قدرت های خارجی نفوذ داشتند ولی حالا کاخ سفید در اختیار خلیلزاد و غنی و کرزی است. همین گونه لندن، برلین، پاریس و بسیاری کشور های دیگر مثل اسراییل، سعودی، ترکیه و پاکستان نفوذ دارند. دیروز بوش در دست شان بود و بعد اباما و حالا ترامپ و فردا یک رئیس جمهور دیگر.
>>> Amirzada
مشکل افغانستان هوشیاری پشتونیزم نیست، بزرگترین مشکل افغانستان ضعف تاجیکان است.
ًًضعف تاجیکان را می توان در ۵ کلمه خلاصه کرد:
۱) بزدلی سیاسی
۲) کوتاه فکری استراتیژیک
۳) محل گرایی قرون وسطایی
۴) آیدیولوژی زدگی اخوانیزم و لینینیزم.
۵) بدون پشتوانه خارجی
>>> خجالت آور است که شاگرد مکتب فرانکورت از اصول قبیله که نماد عقب ماندگی ذهنی جامعه است پیروی میکند.
>>> گروه مکمل حکومت کرزی لویه جرگه میخواهد چرا هههه
>>> برای عبور از دشواری های کنونی تنها راه ممکن و آزمایش شده تشکیل گردهمایی بزرگ ملی یا یک جرگه بزرگ ملی است تا دو باره شما و امثال شما به چوکی قدرت تکیه کند این مراتب هست و بود این وطن را به یغما ببرندشما مثل شماامتحان خودرا به این ملت درد کشده داده اید شما از ملت صحبت نکنید از دارود سته خود صحبت کنید که در زمان قدرت شمادر هرات چی کار های را انجام ندادند و اکنون بازهم از لوی جرگه یاد میکنید.
>>> کرزی مداری و چوکره اش سپنتای وطن فروش می خواهند بار دیگر یک جرگۀ فرمایشی فراخوانند، طوری که جهت امضای قرارداد های فروش افغانستان ( سترادیژیک و امنیتی)
لویه جرگه فرمایشی خود را فرا خواندند. ّبعد از اینکه کرزی مطمئن شد که قرارداد ها امضأ می شوند، پای خود را پس کشید، تا به ظاهر یک انسان ملی شمرده شود و خلاف فروش افغانستان باشد.
>>> کرزی از کدام گدام مشروعیت خود را بدست آورد بجز از تقلب و جعل کاری
>>> شما یک آنارشیست هستیدکه ازبی قانونی استفاده میکنید .سپنتا همان سکاندار وزارت خارجه منفعل بیمار فاسدبودکه بااستقلال وطن معامله گری می کرد .
شیوای بلخی
>>> شتر در خواب بیند پنبه دانه.
>>> يک کمکى جاى خجالت است. حتما زنجيرکمى سست شده سپنتا بخشى از نظام است با غسل تعميد بخشش گناهان امکان پذير نيست. در سياست خارجه و در امنيت کشور کدام شهکارى انجام نداده. بسيار پوف و حرفهاى کته کته و پسودوعلمى مى زند. و امروز نقش برای تبلیغاتى اعلاناتى و پروپاگند واگيتاسيونى براى بادار خود گرزى گرفته همان گونه که پاول یوزف گوبلس براى رهبر فاشيستهاى آلمان هيتلرنقش بازى کرد!يک رومان نويس (داستان , قصه٬ افسانه) خوب مى شد. در رومان ميتوانستيد کلمات بالونى استفاده کنيد. رومان و افسانه واقعيت تاريخى وسياسى نيست بلکه دروغ است. حالا که بالون هاى زبانى تان به خس ترکيد گپهاى تان فلى للى فس شد و به باد هوا رفت. شما راستى مبادى ٬ مبانى و بانى اخذ "وحقوق" ايد و نه مبادى ٬ مبانى و بانى اصول حقوقى و قانونى حق به حقدار و قانونيت دولتى ودولت قانونى وحقوق عادلانه وعدالت وحقوقى وقانونى.
با "گر" و "يورت" و "جورت" همايش از ميراث چنگيزخانى در قرن بيست يک حماقت دموکراتيک بودن را ثابت مى کند.
امکان دارد که واژه آلمانى "تهنگ" (Thing) "تنگ" و "دينگ" (Ding امروز دينگ چيز مى دهد) آشنا باشيد. مريخ تينکوزس يک خداوند گرمنى و المانيشى بود و مريخ تينکوزس از استوره "تیر" . تیر فرزند اُودین ایزدان گرمنها و کليه کشورهاى اسکاندیناوی تا اتريش و سويس (گرمنها شمال; المانيشها جنوب)
تنگ" جلسات حقوقى اقوام گرمنها و المانيها زير آسمان کبود برگزار مى شد که رييس اين جلسه خود " خدا شمشر بدست" و پسان نماينده يزدان قيصر شمشر بدست شد.
داکتر رنگین دادفر سپنتا، که در حزب سبز ها آلمان عضويت داشت که دو وزير آلمانى يکى وزيروسکار فيشر وزيرخارجه آلمان ازسوى پارلمان آلمان انتخاب شد و يکى وديگر که رفيق حزبى فيشربود سپنتاخان بود.
اگر فيشر مى نوشت: "تاسف می خورم که راهی جز تنگ نمانده است". مادرزاتى اش زير خطربود زيرا در آلمان پارلمان دو اتاقه نيست بلکه هر قانون در پارلمان آلمان فدرال و در مجلس نمانيدگان 16 پارلمانهاى کشورهاى ايالتى تصويب مى شود سنا و سناتورى ندارند که اين اعضاى اين مجلس تنگ وار ازسوى ايزدان وشاهان انتصاب شوند
گر ويا جر مغولى و تنگ آلمانى در گوهر ازيکديگراند.
چطور داکتر رنگین دادفر سپنتا?
>>> تاسف بخاطر اینکه ممکن است ازین طریق هم بقدرت نرسی؟؟
برو جرمنی به حزب سبزهای آلمان انتخابات دارند شاید ازانجا چیزی بدست آوری
ر
>>> Behnoosh
روشنفکر که دربارشد همه چیزش را از دست میدهد وبه یک عنصری ثانی مبدل میگردد که اسپنتا چنین شده وحالا شعار بردار جرگه قرون وسطیی قبیله شده به عوض اینکه با دیگر روشنفکران همراه شود ودرجهت تغییر سیستم تبهکارانه قبیلوی بکوشد ؛ درجهت احیای قرون وسطی قبیله ی بر آمده است ! سقوط از این بادلاتر نیست.
>>> Mehraban
به جواب اسپنتا صيب :
ترقي هاي عالم رو به بالا است
سپنتا صاحب از بالا به پايين مي تراقد
آقاي اسپنتا شايد در مواردي لياقت و توانايي داشته باشد، از اينكه نسخه لوي جرگه را براي حل مشكل افغانستان تجويز نموده اند ناتواني ويرا در امر تشخيص و راه يافتن به مشكل افغانستان نشان ميدهد،
اسپنتا صاحب بجاي اينكه از انتخابات و تجربه موفق جهان امروز سخن بگويد به روشهاي ماقبل تاريخ رو آورده و تيرهارا دور پر تاب مي نمايد، ما بايد " لوي جرگه ها و كوچني جرگه ها "را دفن تاريخ كنيم. و از روشهاي كار آمد و تجربه هاي موفق جهان امروز و مطابق با شرايط زمان استفاده نماييم.
راستش ما فكر ميكرديم كه به سوي كمال ميرويم ندانستيم كه به قهقراروان هستيم.
>>> جناب اسپنتا خوب خو دیدی بآب روان تیرش کو کل تان ازیک چشمه تغذیه میشوید پس انتقاد بالای کی؟
>>> داد فر اویانی
روان کش های «تفرقه انداز و حکومت کن» در بار افغان-انگلیس ارگ کابل را بگویید که شهروندان تاریکستان بچنگ دیورند های انگلیس و رحمان های افغان، دیگر باور ندارند به جهاد افغان-انگلیس در خاک خراسان!
خدا را که نمی شناسید میدانم؛ چون هیچ خود کفان و آدمکشی خدا را نشناسد.
مگر از مردم ما بشرمید و بدانید که آنها نیز می خوانند کتاب ها و این چتیات اسپنتای پرورش دیده انگلیس را زیر نام «کتاب»، نیز میخوانند.
من خوانده ام این اسپنتا را و در هیچ برگه اش ندیده ام این برساخت شما را.
بس باد نیرنگ ستم و برساختکاری و کشتن و خود کفانی های افغانی!
ببینیم این پروپاگند های گند گمارده های «فیسبوکی»ی باشگاه های برساختگریی رژیم ستم ملی را و بخوانیم این برگه های (39 و 417) کتاب اسپنتا -ی درباری را برای دانستن اینهمه برساختکاری های افغانی:
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است