اين نهايت درماندگی و بيماری جنسيت زدگی اشرف غنی را نشان می دهد.

«چادر» به لحاظ ارزش های دين اسلام نماد عزت و عفتِ زن است اما از نظر اشرف غني «چادر» پديده ای پليد، تهی ارزش و نجس است كه پوشيدن آن را برای تحقير مخالفين سياسی خود استفاده می كند. اين بزرگترين توهين بر زنان مسلمان است.

چادر را نبايد ابزار تحقير سياست بازی قرار داد. اشرف غني خودرا دانش آموخته ای غرب و يک دموكرات می تراشد اما ماهيت اش يک شخصِ قبيله گرا و عشيره ای است.

غنی بايد از همه ی زنان پوزش بخواهد.

معترف

>>>   نباید حکومت چادر پوشی را ترویج کند چون اکثرا اشرار با استفاده از چادری کارهای خلاف میکنند

>>>   پلی چادر سر کنید.
چنانچه بی بی گل چادر سر میکند.
و چنانچه مادر غنی چادر سر میکند.
غنی احمدزی تعادل روانی ندارد و ثبوت این ادعا همین دعوت کردن سیاستمداران رقیب به پوشیدن چادر است.
و حال که میبیند آشکارا به 15 ملیون زن افغان و به یک ملیارد زن مسلمان توحین کرده چارزانو می نشیند و نه به زبان خود که به زبان بی زبانی اعلامیه معذرت میخواهد.
اگر داعش به وسیله دولت غنی به شمال نرسیده پس چگونه رسیده؟
پرواز کرده؟
وقتی 300 هزار نیرو جلو رسیدن چند صد یا چند هزار را گرفته نتواند پس چه به درد میخورد.
چرا تحقیق نمیشود که داعش این همه سلاح را از کجا بدست آورد.؟

>>>   تنها اشرف غنی هم نیست.
باید چک چکی ها که به این گفتار اشرف غنی چک چک میکنند، نیز معذرت بخواهند و محاکمه شوند، بشمول مسلمیار رییس مجلس سنا، ابراهیمی رییس مجلس نمایندگان و اتمر مشاور امنیت ملی که در قطار اول نشسته اند و بدون آن که کله پوک شان کار بدهد که اشرف غنی چه گفته است، از زیر دل چک چک میکنند.

>>>   غنی خودش باید چادر بپوشد چون هیچ کدام از لافهایی که می زد را نتوانست اجرا کند و در هر جایی فقط لاف و دروغ می گوید انگار مردم کشور مانند خودش بی عقل و منطق هستند. به عنوان مثال غنی یا باید ثابت کند که دیگر از هرات سنگ خام به ایران نمی رود یا بپذیرد که بچه خر است و جمله آدمیزاده خارج است.

>>>   همانطور که گفتید این گپ نهایت درماندگی، عجز و ناتوانی این بااصطلاح رئیس جمهور را می رساند. روزی خودش اقرار خواهد کرد که داعش و طالب از داخل ارگ تمویل می شدند. تاریخ حکم خواهد کرد که ارگیان تین زمان موجوداتی .....بودند که حتی به مردم خود هم رحم نکردند.

>>>   در اندیشه غنی و غرب مرد و زن هیچ کدام انسان نیستند. منافع مادی حرف اول را می زند.

>>>   خداوند میداند که از طرف بی بی گل چه سلی کاری و مشت و لگد خورده باشد. خداوند این متفکر بی مغز را صاحب عقل سلیم کند .
م.ی.آحمدی

>>>   همین دیگ و همین شلغم .

>>>   هیج دزد وخیانت کاری تا جبر نباشد بخاطر آبرویش هم که شده نمی آیند که بگویند من دزد ویا خیانت کرذم! دارو دسته ارگ از زمان حامد کرزی تا حالا از داخل ارگ داعش وطالب را پرورش داده وحمایت کرده!‏ در طی هفده سال حکومت کرزی وغنی فقط 6 نفر از القاعده وطالب اعدام شده اند،در حالیکه که نزدیک به ‏100 صد هزار نفر از مردم ما توسط همین وحشی های القاعده،داعش وطالب قتل عام شدند، آقای غنی، ستانکزی کیست؟اتمر کیست؟ مسلمیار کیست؟کرزی کیست؟خودت هم که معلوم هست کی هستی! آقای کرزی بحاطر یک مشت دلار که از ایران وروسیه گرفت،غزت،شرف و ناموسش را فروخت وبه مردم افغانستان ظلم وخیانت عظیم کرد،حالا وزیر خارجه تروریستان طالب وداعش شده وبرای دست بوسی پوتین مدام به روسیه سفر میکند!‏ آقای غنی، تو خود سایه ات را نمینی ما مردم افغانستان از دور میبینند که سایه ات کجا افتاده،
نادرشاه

>>>   «چادر» در زبان پارسى دو معنى دارد:

1. پارچه بالا پوشی که زنان مسلمان روی سر می‌اندازند و تمام اندام آن‌ها را می‌پوشاند:
(سعدی: ۱۷۷).
بس قامت خوش که زیر چادر باشد
چون باز‌ کنی مادر مادر باشد

غزل شمارهٔ ۳۰۱۶ مولوی » دیوان شمس »
سنبله آتشین رسته کنی بر فلک
زهره مه روی را گوشه چادر کشی
مفخر تبریزیان شمس حق ای وای من
گر تو مرا سوی خویش یک دم کمتر کشی
قبل از يهوديت و مسحيت چادر هندو (چادر سفيد گاچ و يا ابريشمى) رايج بود.آريانيان و پارسيان سفيد پوش از همين چـارد ابريشمي استفاده مى کردند.
پلوتارک (به یونانی: Πλούταρχος، تلفظ: پلوتارخوس) (حدود ۴۶–۱۲۷ میلادی) تاریخ‌نگار، زندگی‌نامه‌نویس یونان باستان در مورد ایران در زمان هخامنشیان زردشتى نوشت که زنان زردشتى از لباس سفيد و چادر سفيد استفاده مى کردند و زمانيکه بيرون مىرفتند چادر سياه بر سر مى انداختند
لباس مردم امروزى است پس ازآمدن دين اسلام بويژه ازمردان و زيادتر سفيد. کفن سفيد و روزه (پس انداز) در ماه نهم خورشيدى معمول بود. چادر در زمان ابراهيم و در زمان مسحيت وجود داشت:
"چادر مريم" در ادبيات پارسى اصطلاح پاکى وپاکدامنى است.

غزل شمارهٔ ۲۹۰۱ مولوی » دیوان شمس »
پاره گشت و لعل شد هر پاره‌ای
تابشش بر چادر مریم رسید
طفل گویا گشت در گهواره‌ای
هر کی او منکر شود خورشید را
کور اصلی را نباشد چاره‌ای
چون عصای عشق او بر دل بزد
صد هزاران چشمه بین از خاره‌ای
چشم بد گر چه که آن چشم من است
دور بادا از چنین رخساره‌ای

2- چادرى به چادر بزرگ
3- «چادر» به «خيمه » «غژدى» و «يورت » «جر» و «گر» اقوام قبایل و عشایر چادرنشين کوچ‌رو (کوچى ها و کولى) که معمولاً از پارچه یا دیگر بافته‌ها بر تیرها یا میله‌هایی برپا می‌شود.
اما امروز چادرنشينى بیشتر به اين شکل شده است:
* چادر حجاج در منا و عرفات برای مراسم منا و عرفه جمع می‌شوند در مراسم حج اقدام به برپایی تعداد زیادی چادر بزرگ برای استراحت موقت حجاج در این مکانها می‌کند. هوتل موتل به غريب و فقير نيست
* چادرنشینی پناهندگان در کشورهاى ميزبان در کمپها در هرقاره
* گر يا جر خيمه گرد همايش پلوخورى افغان درافشار کابل هديه آلمان فدرال.
* چادر نشينى موقت آسیب دیدگان حوادث طبیعی
* چادر نشينى موقت عساکر و نيروهاى نظامى امدادی
* گردشگران طبیعت که به جهانگردى ميروند افرادی که برای تعطیلات به مسافرت می‌روند
بارچه شان درپشت شان با کليه اسباب چادر و ميله و غيره آماده اند.
سر احمد زى کوچى يک چادر (غژدى) مى اندازيم که ستان ما را با بى بى گل (بانوغنى يک چادرک يا غژديگک به سراش انداخته شده) تر گفته به کشورخود برود.
اين شخص بى تميز است - حتى طرز گفتار درى اش کثيف است

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است