اشتباه کلان اشرف غنی، نبرد با تمامی کانون های قدرت بود اما کرزی نشان داد که از بحران چگونه می توان فرصت طلایی خلق کرد و با ربودن رهبری جریان مخالف از عطا، غنی را در ارگ محدود کرد | ||||
تاریخ انتشار: ۱۲:۵۲ ۱۳۹۶/۹/۱۳ | کد خبر: 142606 | منبع: | پرینت |
به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، ایجاد دولت مرکزی قدرتمند هزینه های کلانی برای اشرف غنی داشت، متفکری که تنها در تیوری موفق بود اما در عمل، شکست خورده ای می باشد که اکنون با توسل به هر وسیله و راهی در پی بقاست اما تغییر در رویکرد و گذر از سلطه گری به هم پذیری قومی جایی در ارگ ندارد.
دوران سیزده ساله حکومت داری کرزی که با انتقادهای گسترده از قوم گرایی و فساد روبه رو بوده اکنون بدل به رویایی برای بازگشت شده و نشان می دهد تا چه میزان سه سال قدرت غنی، ویرانی و عقب گرد به بار آورده است.
اینکه کرزی بهتر است یا غنی، همان انتخاب از میان بد و بدتر می باشد و در اصل بر مبنای قوم گرایی و سلطه گری است و بدل کردن کشور به نظام پشتونیزم اما ناامنی ها از دل گسترش گروه های تروریستی و عمق اختلاف های قومیتی در حالی که مردم در جدال با فقر و کشتار به سر می برند، فرصتی برای ظهور دگرباره کرزی شده است.
کرزی پس از سرخوردگی از پیمان با غنی که انتظار ماندن در قدرت و تصمیم گیری های کلان حکومتی داشت از راه انتقاد در فضای سیاسی باقی ماند اما فرصت طلایی زمانی رقم خود که سلطه گری ارگ از مرزهای قومیتی نیز گذشت و به تنگ تر شدن فضا بر وی نیز انجامید.
سیاستمداری کرزی نه تنها در ایجاد ایتلافی از سران مخالف نمود پیدا کرد بلکه رهبری ترد شدگان قدرت را از عطا محمد ربود، والی بلخی که در نبود جنرال دوستم در پی قدرت نمایی در صحنه سیاسی افغانستان بود، حتی نتوانست اجازه پرواز به نشست قندهار را کسب کند.
اینکه عطا محمد، جنرال دوستم و محمد محقق از قدرت اجتماعی و نفوذ قومیتی برخوردار می باشند اما نتوانستند به مانند کرزی، زیرک در سیاست و آینده نگر باشند و به مانند دهه های گذشته یا باید بدل به متحدی برای یکی از رهبران پشتون شوند و یا از سیاست حذف.
از جانب دیگر، اشرف غنی که علاقه بی مانندی به قبضه کردن قدرت دارد با ترد تمامی مقام های دیگر اقوام از قدرت و فشار بر عبدالله، در خطرناک ترین نقطه از بازی قرار دارد، نشست قندهار در حالی برگزار شد که حکومت با تمامی توان به رد لوی جرگه (مجلس بزرگان) اقدام کرد اما آیا همنشینی بزرگان قندهار و سیاستمداران در این شهر کمتر از نشست بزرگان در حکومت کرزی بود؟
اشتباه کلان اشرف غنی در قدرت، نبرد با تمامی کانون های قدرت در افغانستان بود با این تفکر که قدرت مرکزی قومی می تواند به سرکوب رهبران سنتی و جهادی مبادرت کند که ایتلاف ها و قدرت نمایی مخالفان چنین رویکردی را نقض کرد.
این در حالی است که با تمامی اختلاف های درون پشتونی و رویارویی کرزی و غنی نمی توان امید چندانی به قدرت رسیدن یکی از رهبران غیرپشتون در حکومت را داشت اما همچنان که رییس جمهور سابق توانست بحران را بدل به فرصت طلایی کند، عطا محمد، جنرال دوستم و محقق نیز توانایی حفظ بقا را دارند اگر به دنبال حق اشتراک در قدرت باشند و به مانند گذشته مغوب وعده و امتیازهای ناچیز نشوند.
فضای پرتنش سیاسی به جایی رسیده است که دیگر، کابل نه پایتختی برای تجمع چهره های سیاسی بلکه بدل به شهر حمله و انتحاری شده و قندهار همواره ناامن، منطقه ای امن برای حضور گسترده قدرتمندترین سیاستمداران مخالف.
و هرچند ایتلاف های متعدد در حکومت طولانی کرزی سبب تضعیف دولت در پایان دوره کاری شد و از آن، حکومت وحدت ملیِ بحران آفرین برخواست اما اگر کرزی در حد شهرداری برای کابل بود اما غنی تنها حاکم ارگ در میانه دیوارهای تعصب و سلطه گری است که حتی توان انحلال یک نشست در جنوب را ندارد.
کد (18)
>>> Arianfar
"هرگز این قصه ندانست کسی":
چرا رییس جمهوری که از سوی بیگانگان در اثر پخش میلیون ها دالر و انتخابات نمایشی و تقلبی تحمیل می گردد، از این همه صلاحیت های فرعونی برخوردار است و اختیارات بی حد و حصر دارد. در برابر هیچ ارگانی مسوول و پاسخگو نیست و هیچگونه مکانیسم های مهار کننده و بازدارنده قدرت هم در کشور نداریم؟
>>> لطیف پدرام:
یاد تان باشد یک عده که وحدت ملی می گویند، اتفاق ملی یا اعتماد ملی می گویند، منظور شان فقط رضایت یک قوم خاص است. اما هیچ گاه فکر نمی کنند که در این جا بلوچ، پشه یی، عرب، ترکمن، اوزبیک، براهوی، نورستانی، هزاره، تاجیک، ایماق، گجر، هندو و...هم وجود دارند.
باید حق و حقوق همه ی اقوام تحقق پیدا کند، باید در تصمیم گیری ها شریک باشند. چهار چوب حقوقی و سیاسی حضور عادلانه ی اقوام در همه ی سطوح باید از نو تعریف شود.از این نحوه ی اداره و حاکمیت موجود که ادامه ی چند قرن است، عدالت و آزادی بر نمی خیزد.
>>> غل زوی و درانی مقابل هم
به من که نه اینم و نه آن چه فرقی میکند
هرکه برنده شود
با اتکا بر بازنده شلاقش را بر فرق من میکوبد
جنگ این ها
جنگ بر سر در دست داشتن شلاق است
ورنه سری که باید شلاق بخورد معلوم است
چه سود از گفتن
دلم تنگ است
حقایق را همه میدانند
همه اقوام غیر پشتون در قانون نا نوشته پشتونوالی محکوم اند
این حقیقت است
سرنای وحدت ملی از دهان کشادش نواخته میشود
11 مرد وزیر میشود و یک زن رد
چه دلیلی جز زن بودن دارد
این کشور همه اش پل سوخته است
دلم ننگ شد
مردم همه چیز را میدانند
طفلکان زود بزرگ شوید
شاید ناجی ابن ملت در میان شما باشد
>>> چرا همه این فاسدين و چپاول گران نفرین شده از نظر مردم همه این هافاسد هستن درقندهار گیرد هم آمدن .مگر همین کرزي رزيل بدون نظر سنجی مردم زندانی های طالب را از زندان آزاد نکرد 13 سال حکومت را در دست گرفت چه گلی به آب داد که دوباره با ان قیافه منحس اش ظاهر شده مجلس شیطنت را براه انداخته ...
>>> این ....ها موقع که بودجه شان کم میشه .نقش هنرمند بازیگر فلم را بازی میکنند.دلسوز مملکت و مردم میشوند مثلی سیاف موقع دالر وپول برایش نمی رسید هر روز خط و نشان می کشید.تهدید میکرد. اثابت راکت ساختگی اطراف خانه اش طراحی میکرد. بعدازان که به عنوان ریس شورای حراست برگزیده.شد وسهميه دالر وپول برایش تعلق گرفت .دیگر همه چیز تمام نه حرف از انتحاری میزنه ونه از حمله طالبان وداعش میزنه البته مردمان خداجو ما این چیز ها را پیش بینی کرده بودند آن زمان ميفهميدن که سیاف بخاطر منافع شوم خود اش تلاش می کند نه بخاطر مردم ومملکت( ...
>>> Sarwary
فقط يادتان باشد
در روزهاي آتي به شمول ولايت كندهار، در ٣٤ ولايت كشور برنامه هاي به اصطلاح مردمي (!؟) بر ضد "نشست كندهار" صورت خواهد گرفت.
هزينه ي اين برنامه ها از كود ٩١پرداخته ميشوند.
رياست دفتر ارگ، اداره امور و شوراي امنيت در تباني با واليان همه ولايت ها و در ولاياتي كه واليان نافرماني ميكنند (بلخ) توسط افراد وابسته به تيم (جمعه همدرد) چنين برنامه هايي اجرا خواهد شد... تا گويا نشان دهند كه مردم از نشست كندهار بيزار و ناراض هستند.
در روزهاي و شب هاي آينده، تلويزيون به اصطلاح ملي (!؟) پُر از چرندگويي در رابطه به اينچنين برنامه هايي خواهد بود.
>>> تابه حالی تاجگیزم از دولت استفاده میکد به زور فهیم جملک و چند هشژدهار دگه اما افسوس بشما که حالی نه چوکی دارین و نه قوت .. ههههههههههه
>>> اگرباحاکم دزدان نباشد تنها نیست غیر دزدان تماما باحاکم است
>>> زمانی انتخابات غنی و عبدالله مردمان زیادی آسیب دیدن، دربعضی جا ها حتی کشته شدن یعنی واقعا ارزش اش را داشت.من شخصا به غني رای دادم و جا جای از غنی پشتیبانی کردم با بعضی ها درگیر شدم .برای این که این آقا خیلی وعده ها و قول های خوب خوب میداد و ما مردم گوسفندي هم باور میکردیم .در آخر هیچ به هیچ هزاران نفر مثلی من همینطور نا امید نی این که روز گار ما بهتر نشد بلکه بدتر هم شد .این مردم حق دارند ایتلاف تشکیل بدهند جهبه گیری نمایند .نشت قندهار کاملا درست و بجا است اما بدون کرزي . با موجودیت کرزي فایده ندارد
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است