تاریخ انتشار: ۱۱:۳۰ ۱۳۹۶/۹/۱۴ | کد خبر: 142646 | منبع: | پرینت |
یادتان باشد یک عده که وحدت ملی می گویند، اتفاق ملی یا اعتماد ملی می گویند، منظورشان فقط رضایت یک قوم خاص است اما هیچگاه فکر نمی کنند که در اینجا بلوچ، پشه ای، عرب، ترکمن، ازبک، براهوی، نورستانی، هزاره، تاجیک، ایماق، گجر، هندو و...هم وجود دارند.
باید حق و حقوق همه اقوام تحقق پیدا کند، باید در تصمیم گیری ها شریک باشند. چهار چوب حقوقی و سیاسی حضور عادلانه ی اقوام در همه سطوح باید از نو تعریف شود. از این نحوه اداره و حاکمیت موجود که ادامه چند قرن است، عدالت و آزادی بر نمی خیزد.
پدرام
>>> من از هر چه تاجیک خاین، مزدور و مزدورمنش است بیزارم. چه سیاست مدار، چه تاجر، چه نظامی، چه شاعر، چه نویسنده و…
من از همه ی مزدورمنشان و نوکرصفتان جهان بیزارم. در هر قاره ی که هستند از هر کشوری که هستند از هر دین و مذهبی که هستند از هر هویت و تباری که هستند.
تاجیک هایی که در به در دنبال غنی و کرزی و اتمر و بقیه می گردند تا لقمه نانی به دست بیاورند، به کرسی ای بنشینند، یا مشروعیت خود را از شوونیست های پشتون بگیرند، کوچکترین اهمیت، اعتبار و عزتی نزد من ندارند. من راهم را ادامه میدهم حتا اگر تنها بمانم.همیشه سخن دکتر شریعتی به یادم می آید، که در باره ی ابوذر غفاری(رح) گفته بود: ابوذر تنها زندگی می کند تنها میمیرد و تنها حشر میشود، البته این را هم بگویم که حضرت ابوذر کجا و ما آدم های معمولی کجا!
سخن دکتر شریعتی را در مقام مثال آوردم نه در مقام مقایسه.
>>> برداشت لطیف پدرام دقیق است.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است