حكمتيار در حالي از نقش پر رنگ باميان در حكومت سخن مي گويد كه اين ولايت به مثابه خواستگاه و پرورشگاه بسياري از رهبران كنوني و به عنوان كانونی مهم، بخش عمده اي از تحولات در كشور، در اين شانزده سال تنها يك وزير آنهم بر حسب مخالفت هاي بعضي ها داشته است.

بامياني كه حكمتيار از آن سخن گفته است در همين حكومت نه قومندان دارد، نه والي، نه وزير و نه هم فردي تاثيرگذار در ساير بخش هاي حكومت فاشیستي و ديكتاتورمابانه اشرف غني.

حقيقت اين است كه اگر موضع گيري ها و سخنان گذشته و امروز او را مرور كنيم جز بوی گند، هذيان و منافقت چيزي گيرمان نمي آيد و نخواهد آمد اما سخت مايه افتخار است كه مردم عزتمند خوست و پكتيا با مشت محكم بر دهان منافق كوبيد و سخنان حكمتيار را نفاق افكنانه خواندند.

كاش اين مرد عقده مند و نفاق افكن قبل از اظهارنظرش يك بار مطالعه مي كرد و بعدش چنين ادعا مي كرد.

احسانی

>>>   وي بي خبر است كه هذيان ميگويد.
اين مريض هيچ اعتقادي به أصل دموكراسي و برابري ندارد. جنون دارد و احساساتي است. فقط زبان زور را تنها ميفهمد.
اگر اين بد بخت ميدانست كه وي هيچ حسنه رهبري و مردمي ندارد و كاري جز منافقت و جنگ افروزي ندارد، فورا خودكشي ميكرد. اين موجود با. جود تسليم شدن هم تغير ناپذير است. سرشت و بنياد اين نادان از جنگ و قلدري ساخته شده.
تشكر
ص

>>>   در زمان ظاهر شاه و داود خان تمام صاحب منصبان و جنرالان وزارت دفاع و وزارت داخله از پکتبا بود.
آنها از خدمت سربازی معاف بودند.بالعکس تمام سربازان از قطغن زمین بودند و هر صاحب منصب یک نفر خدمتگار در خانه استحقاق داشت که از سربازان انتخاب میکرد.
این بخاطر این بود که نادر شاه از فرانسه از طریق هند بریتانیوی به پکتیا آمد و مردم پکتبا را به کمک انگلیس ها مسلح ساخت و به کابل هجوم آوردند و دولت حبیب الله کلکانی را سقوط دادند و خود او را همراه با یارانش به دار آویختند و اجساد شان را طعمه سگ های وحشی کردند.
بنا بر خدمتی که مردم پکتیا برای نادرخان در گرفتن تاج و تخت کردند،این امتیاز ها برایشان داده شده بود.
حتی مردم در آن زمان میگفتند که ما نمی فهمیم که این چه نوع عدالت است که مادر های پکتبایی ها صاحب منصب له دنیا می آورند و مادر های قطغنی ها عسکر.
این صاحب منصبان به اندازه یی ظالم بودند که همیش یربازان را لت و کوپ میکردند.

>>>   پروان آزادگان
گلبدین حکمتیار حقایق رابیان میکند:
حکمتیار از حضور کم رنگ پشتونها در دولت و‌قوایمسلح وسهم ناچیز لویه پکتیا به تناسب ولایات کوچک[پنجشیر،بامیان و دایکندی] پیوسته سخن میگوید که سبب رنجش خاطر یک تعداد ،منجمله دکتر عبدالله شده که سخنان وی زهراگین توجیع شده است و‌گلبدین را مایه نفاق قومی خوانده اند .
درواقع اگر فکر شود گلبدین واقعیت برعکس گفته است :
بصورت مشخص لویه پکتیا(لوگر، پکتیا،پکتیکاوخوست) درقوایمسلح افغانستان :
حدود ۲۵۰۰الی ۳۰۰۰نفر سرباز دارندکه اشتراک شان در سطح رهبری تروریستان چشمگیر حدود ۸۵٪ اهالی مالیه پرداخت نکرده ازقوانین دولت اطاعت ننموده بنام و‌در وقت امتیاز گیری بیرق سه رنگ کشور را دوست میدارندواین چیز نووتازه نیست بصورت عادی بالای مردم افغانستان تحمیل شده ودر جریان بوده و‌است.
تنها ولایت کوچک ینجشیرحدود (۵۰۰۰۰) نفرسربازدرقوایمسلح ،۹۹٪ مالیه دهنده و‌قانون پذیرداشته و شرکت جوانان در صفوف تروریستان (صفر) میباشدبه همین ترتیب بامیان و‌دایکندی.
دامن زدن موضوع نفاق قومی هم تازه گی ندارد ، زمانیکه [جهاد ]مردم افغانستان به پیروزی رسید ، جنگ و راکت باران کابل توسط حکمتیار انهم از استقامت لوی پکتیا جنبه ایدیالوژیک نداشت ،صرف جنبه تعصب قومی بود که قدرت به قوم دیگر انتقال شده بود.
حزب اسلامی به رهبری گلبدین درانوقت و‌فعلا در این پیکار تنها نبوده که در گذشته به نسبت شکست های مذبوحانه در برابر احمدشاه مسعود جایش توسط خلیلزاد ، کرزی و غنی باطالبان تعویض گردیده وفعلا هم تنها جهادی های افراطی چون گلبدین از ادرس قوم خود را بالای مردم تحمیل نکرده بلکه سکولارها ،روشن فکران و‌تکنوکرات [ حلقه قومگرایی ارگ] هم‌ اهنگ و‌دوشادوش با گلبدین ، طالبان ‌وداعشیان به هدف سرکوب اقوام دیگر این پروژه رادنبال نموده و به پیش میبرند.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است