باید به دنبال آن باشیم که چگونه می توان این سازمان را تبدیل به همکاری اسلامی کنیم نه سازمان رقابت های اسلامی. در این بین نیاز به اعتمادسازی بین کشورها لازم است | ||||
تاریخ انتشار: ۱۴:۳۲ ۱۳۹۶/۹/۲۳ | کد خبر: 143149 | منبع: | پرینت |
کنفرانس کشورهای اسلامی کارش را با بیانیه رجب طیب اردوغان رییس جمهور ترکیه و محمود عباس رهبر فلسطین آغاز نمود بخاطر تصامیم و دستاورد های این کنفرانس عده ای به این باور اند که نتایج مطلوبی خواهد داشت نه تنها من همه می دانند که بنا به دعوت رجب طیب اردوغان رییس جمهور ترکیه رهبران کشورهای اسلامی طی نشستی که در استانبول روز چهار شنبه مورخ 22 قوس 1396 برگزار گردیده می توانند تصامیم موثر علیه عملکردهای رییس جمهور امریکا که در مورد بیت المقدس اعلام کرده اتخاذ نمایند و اعلامیه دونالد ترامپ را در نقطه خنثی می سازند.
من در مورد موثریت کشورهای اسلامی که بتوانند در جهان اسلام مشکلی را حل کنند هرگز اعتماد و باور ندارم چون می دانم اکثر رهبران کشورهای اسلامی مزدور و دست نشانده امریکا اند. بقای حاکمیت خود را مربوط به امریکا و رهبران آن کشور می دانند. هیچ سندی وجود ندارد که سازمان کشورهای اسلامی از زمان تاسیس خود تا امروز کوچکترین مشکل جهان اسلام را حل و فصل کرده باشد.
حالا بر می گردم که کنفرانس کشورهای اسلامی چه وقت و در کجا و چرا ایجاد شد. واقعیت این است که سازمان کنفرانس کشورهای اسلامی در حدود شش دهه قبل برای یک اتحاد جمعی علیه تل آویو در کشور مراکش بوجود آمد گرچه همین انگیزه در شروع منجر به تشکیل سازمان شد، سازمانی که چون هم سازمان بود و هم کنفرانس به نظر ترکیبی غیر منطقی به نظر می رسید.
در این بین اعضای این سازمان الزاما همه مسلمان نیستند مانند کشور سورینا به هر حال این سازمان در دوران کاری خود مصوبات خوبی مثل صندوق توسعه و پارلمان مشترک یا بین المجالس اسلامی هم داشته واقداماتی هم انجام داده اما باید گفت که مهمترین مشکل این سازمان این است که رهبری دقیقی نداشته و ندارد و مشخص نیست کدام یک از 57 کشور اسلامی عضو می تواند نقش رهبر را داشته باشد لذا چون مجموعه ای از کشورها این نقش را ایفا می کنند که خود دارای اهداف سیاست ها و آرمان های متفاوت حتی دشمنانه علیه یک دیگر اند و متاسفانه تا کنون نتوانسته اند رهبری واحدی را ایجاد کنند روی این اصل عملا مصوبات سطح سران و وزیران خارجه این کشورها اجرایی نمی شود یا کمتر اجرا می گردد و حتی برخی از مصوبات غیر قابل اجرا و یا رها شده است که خود ضعف عمده چند دهه گذشته این سازمان بوده. مثلا در مقابله با سیاست های اسراییل که مهمترین انگیزه تشکیل سازمان بود خود مراکش که از بنیانگذاران سازمان بود روابط پنهانی با رژیم صهیونیستی دارد و سازمان هم واکنشی نشان نداده است چون امریکا حامی اسراییل است.
کشورهای اسلامی نیز در مقابل امریکا جرعت تصمیم گیری را ندارد. از طرف دیگر کشورهای عضو آرمان های مختلفی دارند و منافع مشترکی را تعریف نکرده اند .گذشته از این این سازمان برداشت واحدی را از اسلام ارایه نداده است و اعضای این سازمان هر چند اکثریت مسلمان اند ولی برداشت آنان از اسلام متفاوت است مثلا اسلام ترکیه حداقل در بخش اردو که گفته می شود سکولر اند و اسراییل را به رسمیت شناخته از طرف دیگر اسلامی قشری و سطحی مثل عربستان سعودی را هم شاهدیم در این بین باید گفت هویت یگانه هنوز در سازمان بوجود نیامده است.
اجلاس اخیر استانبول و ابتکار رییس جمهور ترکیه در واقع حرکت جدیدی است علیه اعلامیه رییس جمهور امریکا در مورد بیت المقدس که بیشتر خود رجب طیب اردوغان رییس جمهور ترکیه مبدع آن است در چنین وضعیتی متاسفانه به باور من سازمان کشورهای اسلامی بطور مستقل از خود ارادهای برای ایفای نقش ندارند و کشورها و بازیگران اصلی (موسسان، پرداخت کننده های حق سهم بیشتر و کشور مقر سازمان) و در مواردی شخص دبیرکل و در هدایت مسیر این سازمان نیز موثریت و استقلالیت چندانی ندارند پس در چنین حالتی آیا می توان همگرایی بیشتری میان اعضا و قدرت های اصلی جهان اسلام برای ایفای نقش پویاتر سازمان همکاری اسلامی متصور شد ؟ هرگز نه هرگز نه
هر چند این امر را می توان تصور کرد اما در عمل سازمان همکاری اسلامی وقتی با اندیشه ای لیبرالیستی بررسی شود می تواند به توسعه دمکراسی، همگرایی بیشتر و... کمک کند اختلافات را کاهش دهد اما در اندیشه ریالیسم این امر پذیرفته شده است که ارمان های بین المللی خود آلت دست کشورها ی قدرتمند هستند و نمی توانند هویت مستقل داشته باشند. چرا که نظام بین المللی بر اساس قدرت است.
در این بین سازمان همکاری اسلامی اگر منافع جمعی اکثریت مسلمانان را درنظر گیرد دارای یک هویت است ولی زمانی که تحت تاثیر رقابت های عربستان سعودی، ترکیه، ایران، مالزیا، پاکستان و یک تعداد کشورهای دیگر قرار می گیرد خود به خود هویت اش تحت تاثیر بازیگران قرار می گیرد. در این بین اگر واقع بین باشیم این سازمان حتی نتوانسته از حقوق اقلیت های مسلمان در کشورهای دیگر مانند میانمار دفاع کند و تبدیل به مرکزی برای رقابت بازیگرانی مثل مالزیا، مصر، پاکستان،ایران و عربستان و ترکیه به عنوان کشورهای تاثیرگذار و مهم در این سازمان شده است. در این حال نوع توزیع قدرت و تعریف منافع مشترک و ایجاد زمینه برای همکاری بیشتر هنوز نیازمند کار زیادی است.
اختلافات در این سازمان خود مخل همکاری در سازمان همکاری اسلامی است، لذا ما باید به دنبال آن باشیم که چگونه می توان این سازمان را تبدیل به همکاری اسلامی کنیم نه سازمان رقابت های اسلامی. در این بین نیاز به اعتمادسازی بین کشورها لازم است یعنی اگر واقع بین باشیم اکنون بین قدرت هایی مثل ایران، ترکیه، عربستان، مصر و حتی بقیه رقابت هایی وجود دارد.
دبیرخانه سازمان همکاری اسلامی در عربستان سعودی است. اگر ما در مورد نقش برازنده ای اردوغان رییس جمهور ترکیه امیدوار باشیم از سوی دیگر فراموش نکنیم بیشترین بخش بودجه این سازمان را عربستان سعودی تامین می کند بطور طبیعی سعودی بدستور امریکا تلاش خواهد کرد تا اجلاس کنفرانس کشور های اسلامی در استانبول نتایج مطلوبی را از خود بجا نگذارد آن هم علیه اسراییل اگر چه درحال حاضر رییس جمهور ترکیه به این باور است که کشور های اسلامی قادر به حل مشکلات بیت المقدس هستند رییس جمهور ترکیه که اجلاس استانبول را ریاست می نماید امیدوار است.
اتحادیه کشورهای عربی باید در مقابل تصمیم اخیر دونالد ترامپ مستحکم بایستند اما بشمول سعودی اکثریت از رهبران کشور های عربی مزدور و حامی سیاست های امریکا بخاطر حفظ مقام و منزلت خود هستند. اگر کشورهای اسلامی متحد باشند می توانند زیاد تاثیرگذار در قضایای جهانی باشند اما متاسفانه چنین نیست.
نتیجه: اجلاس رهبران کشورهای اسلامی در استانبول دایر و در اخیر قطعنامه علیه تصامیم اخیر دونالد ترامپ رییس جمهور امریکا در مورد بیت المقدس صادر و این عمل را محکوم می نمایند اما نتیجه عملی که بتوانند امریکا را از این زورگویی ها ماجراجویی ها در حال و آینده منصرف سازد هرگز من نویسنده این مقابله باور ندارم بدون تردید مصوبه علیه تصمیم دونالد ترامپ در مورد بیت المقدس صادر می شود اما هرگز عملی نمی گردد.
سعیدی
>>> Arianfar
روسیاهی اردوغان در آزمون بزرگ تاریخ
. از قدیم ها گفته اند دوصد گفته چون نیم کردار نیست. جای آن بودتااردوغان ازتالار کنفرانس سران کشورهای اسلامی قطع روابط بااسراییل رااعلام و سفارت اسراییل رامی بست تا جهانیان باور می کردند که او ارسن لوپن ثانی نیست. اما برعکس ثابت ساخت که هنری جز هنگامه سازی و سر دادن شعارهای دروغین و پرطمطراق و خاک زدن به چشم مسلمانان ندارد و هر چه می گوید باد هوا است.
>>> اقای سعیدی تعریف درستی از کنفرانس به اصطلاح اسلامی کرده اند اکثریت رهبران کشور های اسلامی از ترس خدا نه، بلکه از ترس آمریکا منافع آمریکا را ترجیح میدهند.
>>> سعیدی صاحب،خودت نیز در قرن بیست و یکم از نوعیت رهبری قرون وسطی بی حرف میزنی.
کشور های اسلامی کاتولیک های دنیا نیستند که رهبر واحد داشته باشند و با خلیفه داشته باشند که امر و نهی کند.
کشور های اسلامی یک سازمان هستند که رییس و هیات رهبری آن از طرف خود اعضا تعیین میشود و در ممالک مختلف جلسات خود را روی موضوعات مختلف تشکیل میدهند و روی مصوبات آن رای گیری میشود و به تصویب میرسد.
آنها مثل پیمان نظامی ناتو نیست که مصوبات خویش را با قوای نظامی تطبیق کنند.
و مثل ملل متحد نیز نبست که شورای امنیت داشته باشد و برعلیه هرکشوری تعزیرات اقتصادی وضع کند.
>>> به رسمیت شناختن بیت المقدس به حدیث پایتخت اسرایل توسط امریکا به معنی تف کردن ترامپ به ریش مجاهدین وطالب درافغانستان است یعنی که هیچ کدامتان هیچ ... نیستید
>>> شما به حیث یک مسلمان چی کردید تمام روز پف و لاولهب ګویی در تلویزیون ها بدون اینکه خود را رشخند ساختید
>>> رهبران ذليل دولت هاي اسلامي كساني نيستند كه در قصه دين، دولت ومردم خود باشند. انها فقط پول وقدرت براي خود ميخواهند و براي رسيدن باين أهداف خودرا به هر در و ديوار ميزنند. هيچوقت تكيه به خدا و اعتماد بالآي مردم خود ندارند. بهترين گزينه باداران غربي شان است. باين ترتيب چه توقع از كنفرانس اسلامي ميرود.
>>> Ariaie
بيشترين تظاهرات در مناطق شمال، شمال شرق و شمال غرب كه زيستگاه عمده تاجيكان است، در محكوميت برنامه انتقال سفارت أمريكا به قدس، صورت گرفت. بزرگترين پر پره ها توسط رهبران نام نهاد تاجيك و جمعيت اسلامى ، كه ملت بزرگ تاجيك را اكنون در گروگان دارند ، نوشته و نشر شد. امرالله خان صالح در اعلاميه و حمايت انسانى هم اكتفا نكرد وبا تگ كردن دونالد ترامپ او را درس تاريخ و منطق داد و گفت پس پشاور را هم با ما بدهيد. حمايت از فلسطين و داعيه انها تنها بإيد در چهارچوب انسانى و عدالت خواهانه و در هماهنگى فيصله ها و قطعنامه هاى شوراى امنيت جا دارد و قابل بحث است، چون قبل از اينكه بحث بيت المقدس دينى باشد، تاريخى است. و اما چرا تاجيكان اين همه بيقرار؟ به نظر مى رسد پروژه فعاليت هاى مرموز كه زير چتر حزب تحرير و برنامه هاى ديگر مانند محروم سازى سيستماتيك در راستايى افراطى سازى شمال جريان دارد ، دارد نتيجه مى دهد . وقتى رهبران تاجيك در ساخت مدارس زير نام دينى با يكديگر رقابت مى كنند و از ساخت يك كتاب خانه در يك ولايت عاجز اند، تعجب نكنيد اگر فردا مناطق تان به وزيرستان تبديل شد، چون انسان ها يكسان اند اين تنها تفكر انسان ها اند كه انها را متمايز مى سازد . نگذاريد زير نام دين جگر گوشه هاى تان را چوب سوخت جنگ هاى اينده بسازند.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است