آیا داکتر عبدالله از همان کسی که تا چندی قبل حتی او را به ارگ راه نمی داد، نمایندگی می کند و یا از عطامحمد نور کسی که بامصرف نمودن میلیون ها دالر و جمع آوری میلیون ها رای، عامل ایجاد حکومت وحدت ملی شد؟ | ||||
تاریخ انتشار: ۱۳:۱۷ ۱۳۹۶/۹/۲۵ | کد خبر: 143197 | منبع: | پرینت |
آغاز کلام ام را با این پرسش آغاز می کنم که آیا داکتر عبدالله از همان کسی که تا چندی قبل حتی او را به ارگ راه نمی داد، نمایندگی می کند و یا از عطامحمد نور کسی که بامصرف نمودن میلیون ها دالر و جمع آوری میلیون ها رای، عامل ایجاد حکومت وحدت ملی شد؟
بعد از آنکه اراده واقعی ملت به تاراج رفت و آرای گوسفندی جایگزین آرای واقعی شد، عطامحمد نور با حس عدالت پروری، اولین شخصی بود که برای احقاق حق ملت سربلند و آزادیخواه افغانستان، چنان به شدت و صراحت لهجه صدای مخالفت کشید که خواب از چشمان سارقان و طراحان تقلب های ننگین ربوده شد. صدای بُرنده و قاطعانه اش که از میلیون ها شهروند نمایندگی می کرد، باعث تعویق اعلام نتیجه انتخابات تقلبی شد، پای سازمان های بین المللی را به افغانستان کشانید و پروسه شفاف سازی آرای واقعی از آرای گوسفندی نیز به اجرا درآمد.
میزان گستردگی در سازماندهی تقلب و موجودیت صندوق های مملو از آرای گوسفندی، روند شفاف سازی آرای واقعی را به ناکامی مواجه ساخت و نتیجتا آمریکا برای ختم جنجال های انتخاباتی، برخلاف ماده 61 قانون اساسی در فکر ایجاد حکومت وحدت ملی شد و بر اساس یک توافق، اشرف غنی احمدزی به عنوان رییس جمهور و داکتر عبدالله به عنوان رییس اجرایی، شرکای پنجاه درصدی قدرت شناخته شدند.
بعد از ایجاد حکومت وحدت ملی، اشرف غنی احمدزی بسیار به شکل خوب از تیم و رای دهندگان اش نمایندگی کرد. از یک طرف وزارت ها، معینیت ها، ولایت ها، سفارت ها و سایر پست های کلیدی از سهم خودش را به حامیان انتخاباتی اش سپرد. از طرف دیگر براساس دسیسه، توطیه، بی باوری و تعهدشکنی هایش، بیشترین سهم داکتر عبدالله را نیز به قبضه اش درآورد و تعداد انگشت شمار که از سهم داکتر عبدالله باقی مانده بود را همواره مورد انتقاد و انزجار قرار داد.
داکترعبدالله که از بستر حزب جمعیت وارد کارزارهای انتخاباتی شده بود، با حمایت های مالی و معنوی اعضای کلیدی این حزب به عنوان شریک پنجاه درصدی قدرت شناخته شد اما در جریان چند سال از عمر حکومت وحدت ملی، داکتر عبدالله چنان ضعیف و آهسته قدم برداشت که از یکطرف حق و صلاحیت خودش محدود شد و از طرف دیگر مهمترین پست های دولتی از سهم پنجاه درصدی اش را نیز از دست داد.
کلیدی ترین ضرباتی که در موجودیت داکتر عبدالله نثار حزب جمعیت و همپیمانان انتخاباتی اش شد، برکناری اعضای ارشد این حزب از کابینه و سایر پست های دولتی، سلب صلاحیت شدن صلاح الدین ربانی وزیرخارجه و رییس این حزب، محدود شدن صلاحیت های کاری تعداد انگشت شمار این حزب در حکومت و همچنان افزایش فشارها و گسترش دسیسه ها علیه عطامحمد نور والی بلخ و رییس اجرایی این حزب می باشد.
نکته اصلی این است که برخورد اشرف غنی احمدزی، بیانگر بغض و عقده مندی او می باشد اما بی توجهی و خاموشی داکتر عبدالله بیانگر ضعف و ناتوانی او است و یا اینکه بیانگر زمینه سازی برای حذف و شکست حامیان دیروزی اش؟ و چرا؟
اینک زمزمه هایی به گوش می رسد که گویا اشرف غنی احمدزی حمایت، رضایت و قناعت ملت بزرگ افغانستان را نادیده گرفته و در تلاش حذف عطامحمد نور شده است. آنچه که با قاطعیت ثابت است این است که بدون همکاری و همدستی داکتر عبدالله، اشرف غنی احمدزی هیچگاهی جرأت و شجاعت این کار را ندارد اما پرسش اصلی این است که در جریان این همه توطیه چینی و دسیسه سازی ارگ علیه عطامحمد نور، داکتر عبدالله چرا مهر سکوت بر لبان اش گذاشته و کوچکترین واکنشی از خود نشان نداده است؟
آیا عطامحمدنور با مصرف نمودن میلیون ها دالر پول شخصی، سبب جمع آوری میلیون ها رای برای داکتر عبدالله نشده بود؟ آیا عطامحمد نور، ریس اجرایی همان حزبی نیست که داکتر عبدالله افتخار حمایت آن را داشت؟ آیا عطامحمد نور همان همسنگر داکتر عبدالله نبود که سال های متمادی در کنار هم برای تحقق اهداف مشترک تلاش و مبارزه نمودند؟ و نهایتا آیا داکتر عبدالله هیچگونه احترام به ملت بزرگ افغانستان ندارد که با سکوت اش در مقابل بی عدالتی های اشرف غنی زمینه حذف بزرگترین حامیان و همپیمانان اش را مساعد ساخته است؟
نهایتا عمر انسان ها خیلی کوتاه و سیاست هم خیلی متغیر است و در صورتیکه عطامحمد نور در حکومت باشد یا نباشد بالاخره عمر حکومت وحدت ملی نیز به پایان خواهد رسید اما آنچه که مهم است این است که ما چگونه تاریخی برای نسل های بعدی افغانستان بر جا خواهیم گذاشت؟ تاریخ ناجوانی، حذف محوری، استفاده جویی، توطیه و دسیسه سازی و یا سیاست ورزی و حکومتداری قوم محوری. در هردو صورت سکوت و بی توجهی داکتر عبدالله، جز همدستی او با اشرف غنی احمدزی، جز هماهنگی او برای حذف حامیان دیروزی، جز همکاری او برای ضعف و شکست عدالت خواهی، تفسیر دیگری نخواهد داشت.
رحیمی
>>> تعین کننده سروشت افغانستان نه عبدالله است ونه نور بلکه کسی دیگری است چیزیکه دلش خواست میکند یعنی هیچکدام اینها درحساب نیست یک مهره است
>>> داکترعبداله انتقام سالها تحقیر وتوهین خودرا دررکاب مسعود ازباز ماندگان او میگیرد
>>> اقای رحیمی خیلی درست و بجا و بی طرفانه واقعیت های عینی را بیان کرده اید باید گفت که با دور ساختن اقای عطامحمد نور والی بلخ اشرف غنی با فریب دادن داکتر عبدالله که غنی احمدزی درینکار خیلی تیز و چالاک است در نظر دارند که شمال را بخصوص ولایت بلخ را که نسبت به سایر ولایات در امن است انرا هم نا امن سازند و شایعات بواقعیت تبدیل میگردد که گفته میشود حکومت خود در صدد نا امن کردن شمال و جابجایی طالب و داعش در شمال است و اگر چنین نیست چرا در پی دسیسه و توطعه علیه والی بلخ هستند در حالیکه هم مردم از وی خوش است وهم امنیت را تامین کرده و هم باز سازی را بیشتر از تمام ولایات بشمول کابل انجام داده است و مردم محل از کار و فعالیت والی شان خشنود هستند پس اگر ارگ در صدد نا امنی شمال نیستند چرا در دور کردن والی بلخ هستند که مانع ورود طالبان و داعشیان در شمال و بخصوص ولایت بلخ است .
>>> داکتر عبدالله در پی حفظ چوکی بوده و است اراده برای خدمت گذاری به مردم را ندارد. سعی داکتر برای وسیع ساختن نفوس خودش بوده است
>>> Shojaei ، ديروز وزير داخله از پنجشير پنجشيرى را در تظاهرات كشت اكنون برمك خواهد كشت و عبدالله قندهارى هم نماينده يى پنجشير است ، صالح و قانونى .... ديگران هم به موى غنى و كرزى قسم مى خورند
>>> Raheel
دو خبر در عین زمان:
اول- توزیع شناسنامه های الکترونیکی آغاز میشود.
دوم- رهبران جمعیت برای بقای عطا محمد نور در کرسی ولایت بلخ گردهم آمده اند.
آیا همزمانی این دو خبر معنای خاصی ندارد؟ باور من این است که هر زمانی مسالۀ مهمی را ارگ روی دست گرفته باشد، صدایی از بلخ و یا برای بلخ بلند می شود. باور ندارید آرشیف ها را بپالید. در هرباری که ارگ برنامه یی داشته باشد، یا ارگ مسالۀ ولایت بلخ را بالا می کشد، یا جناب استاد عطا محمد نور مساله یی می آفرییند، رجزخوانی یی می کنند و دست به عملیات ومانورهایی می زنند تا همه مصروف آن شوند. تا آن که خر حکومت از پل مراد بگذرد و پس از آن دیگر نه چرگیست و نه پرگی، تا برنامۀ دیگر...
یا ذوالجلال، مگر گیچ بودن را مرزی کشیده ای یا نهایتی ندارد؟
>>> Khurrami
می دانم سنا برخلاف مجلس نمایندگان فرمان تقنینی رئیس جمهور تٲیید کرد. ولی دراین گونه موارد که تصامیم دومجلس متفاوت باشد ؛ تصمیم کمیتهٔ مشترک هردو قانون نافذه شمرده می شود. کاری که تاکنون دررابطه با قانون ثبت احوال نفوس عملی نشده است. اگر چنین کاری تا هنوز عملی نشده باشد ؛ آوازه ها برای آغاز توزیع شناسنامه های الکترونیک فقط یک آوازه درحد یک جنگ روانی است که ما متٲسفانه گاهی شکاراین جنگ می شویم.
>>> Ariaie
جمعيت نبايد با بركنارى والى بلخ سطحى رفتار كند. جمعيت جغرافيايى بزرگى دارد و در ميان توده هاى مردم از جايگاه سياسى و اجتماعى مهم برخوردار است. ساده انگارى بركنارى مهره هاى درشت جمعيت ، تنها يك بركنارى عادى نه بلكه بر اساس يك استراتژى دراز مدت و خلع سلاح سياسى صورت مى گيرد، كه ضربه شديد به اعتبار اين حزب است. جمعيت اگر ايستادگى كند و از ظرفيت هاى خود استفاده نماييد هيچ گروه داخلى با هر نوع حمايت كه داشته باشد، توان ايستادگى در مقابل مردم را نخواهد داشت.
>>> Salam
هر چند من به عطا باور ندارم و مى دانم كه يك بازرگان اهداف والا و پويا را بنابر ويژه گى هاى حرفوى دنبال نمى كند و اما اگر ادعا دارد او مستثأ است بايد اين نكات را براى نجات مردم و جبران اشتباهاتش به كار بندد تا تاريخ او را ببخشد .
١. اين حكومت را نا مشروع اعلان كند و خواستار استعفاى هر چه سريع حاكمان نا مشروع آن شود.
٢.در جهت ساختن جبهه يى بزرگ سياسى و نظامى تلاش كند وامكانات مادى و معنوى خود را صادقانه در خدمت آن گذارد.
٣. مناطق شمال و شما ل شرق را با همكارى تمام نيرو هاى چپ و راست خود مختار اعلان كند و اداره مستقل را اعلان نمايند و مردم را براى مبارزه عليه حكومت فاشيستى و طالب و داعش انسجام بخشند .
٤ . از رويكرد هاى اخوانى گرى فاصله بگيرد و با همنوايى با همه يى مردم در شمال و شمال شرق، زمينه را براى سيستم فدرال آماده سازند.
٥. از تمام نيرو هاى اشغالگر خارجى باجديت بخواهند كه از مداخله در مسايل داخلى كشور دست بردارند و جانب دار نشوند.
٦ .هييت هاى كارى را به كشور هاى قدرت مند منطقه بفرستند و پشتيبانى آنها را در مبارزه عليه داعش به دست آرند .
٧. از مردم افغانستان در يك مجمع بزرگ ملى در مزار و يا جاى ديگر ، خواستار تغير نظام و محاكمه حاكمان خائين شوند .
٨. اگر قرار بود تا از خود دفاع مسلحانه كنند ، براى اين گزينه آماده شوند .
تنها با اين ضد حمله مى شود پلان هاى فاشيزم را خنثا كرد ، ديگر بحث ها بى هوده اند .
>>> نجیب بارور
عطامحمد نور بخشی از حکومت وحدتملی است. او مانند سایر شخصیتهای دخیل در سیاست امروز حکومت، چهرهی برجستهی انتخابات گذشته در کنار اشرفغنی احمدزی و داکتر عبدالله بود. از نظر من شمال، به ویژه حضور تاثیرگذار و تعیینکنندهی عطامحمد نور در این حوزه قصهی مفت یا قضیه برکناری یک مامور درجه چندم به اشاره اشرفغنی احمدزی نیست. عطامحمد نور امروز بخشی از مردم افغانستان است. او تنها صداییست که در میان مردم افغانستان امروز شنونده دارد. هرچند از اشتباهات او ناشی از اعتمادکردن به یک گروه متقلب و بیاعتنا به ارزشها نمیشود نادیده گذشت، با آنهم او بخشی از معادلهی قدرت سیاسی در افغانستان است. وقتی اجیرهایی مثل حکمتیار زیر نام صلح بر خوان این حکومت مینشیند و از بیتالمال و پول آمریکاییها تغذیه میشوند، عطامحمد نور که نمادی از بازسازی و حکومتداری خوب در بلخ است چرا باید از بدنهی این نظام حذف شود؟
>>> نور بلخ بار ديگر بر سر زبان ها آمد!
جمعيت: هیچ مقامی به شمول غنى و عبدالله توان برکنارى نور را ندارند.
#مسلم_شيرزاد
>>> هموطنان عزيز، مردم غيور و با شهامت افغانستان!
كشور عزيز ما در يك مرحله حساس سياسي خود قرار گرفته است، مبارزه قدرت و تحكيم قدرت به قيمت حذف شخصيت هاي ملي كشور ، مشروعيت تفاهمنامه حكومت وحدت ملي را زير سؤال برده است، ريیس حكومت وحدت ملي به جاي اين كه محتواي تفاهمنامه حكومت وحدت ملي را برای آوردن اصلاحات سياسي عملي سازد، در صدد حذف شخصيت ها و گروه هاي سياسيی شده است. شخصیتهایی که در ايجاد حكومت وحدت ملي خود يك طرف قضیه بوده اند. عملکرد اشرف غنی با ایجاد شرائط بحرانی جدید، رقابت هاي سياسي دوران حاكميت كمونست ها را به ياد مياورد. زماني كه حفيظ الله أمين به خاطر تحكيم قدرت شخصي خود سبب قتل هزاران انسان بي گناه و هم از بين بردن صد ها نفر از افراد تحصيل كرده كشور ما شد. دسيسه سازي، توطئه كردن، سأختن اسناد بدنام كننده براي شخصيت هاي داراي شهرت نيك از ويژگيهاي حكومت هاي است كه مشروعيت شان مبتني به راي مردم نباشد، اطلاعات اخير در مورد والي صاحب بلخ استاد عطا محمد نور مشعر بر اين است كه، ریيس حكومت وحدت ملي مي خواهد طي مكتوبي وي را از سمتش بركنار سازد. که این اقدام در جهت خلاف تمام مفاد تفاهمنامه حكومت وحدت ملي بوده و اين تصميم سبب شكلگيري يك انارشي بزرگ سياسي در كشور خواهد شد. براي اين كه توانسته باشيم از ايجاد بیثباتی سياسي بزرگ برخاسته از نوع افكار اقتدارگراي سياسي ريس حكومت وحدت ملي، جلوگيري كنيم، ضرورت مبرم است تا رهبري جمعيت إسلامي افغانستان براي تطبيق تفاهم نامه حكومت وحدت ملي، يعني برگذاري لويه جرگه قانون أساسي ، اصلاحات انتخاباتي ، توزيع تذكره إلكترونيكي ، تغیير ساختار سياسي در تفاهم با ساير سازمان ها و احزاب سياسي و شورا هاي قومي ، طرح ايجاد يك حكومت عبوري را براي دوستان بينالمللي افغانستان پيشكش كند، تا ارزشهاي كه در طول شانزده سال گذشته به وجود آمده دستخوش روحيه اقتدار گرايي كساني كه معتقد به نوسازي سياسي و توزيع قدرت نيستند، نشود.
>>> Hakimi
نمیدانم تا چی وقت شما مرد ها و زن ها از غنی عیسوی پشتیبانی میکنین..فکر کنم اکثریت شما از اسرائیل هستین به شمول غنی کلمرغ
>>> Salam
بعد از مسعود در ميان مدعيان رهبرى تاجيكان اگر يك (آدم) وجود داشته باشد او دكتر پدرام است ، ديگران همه تسليم شده ها ، شكمبو ها و مزدوران قبيله اند . و اما از اينكه جيبش خالى است و در دزدى و زر اندوزى بى استعداد است كسى برايش محفل نمى گيرد و برايش امضا جمع آورى نمى كند .واقعيت اين است كه پدرام با دست و جيب خالى برنده يى اصلى در اين هفده سال اخير است ، هر چه او گفت واقعيت هاى تلخ از آب در آمدند ، باور دارم كه سر انجام دوستان و دشمنانش به اهداف او صحه خواهند گذاشت ، زيرا پدرام براى عدالت مى رزمد و ديگران براى مقام و سرمايه .
>>> استاد بزرگوار !
سگت سر خوب ارگ نشین و سپیدار نشین شرف دارد !
و اما به این سخن دکتر کفایت الله محمدی هم باید توجه شود :
حقیقت قضیه این است که غنی با استفاده از صلاحیت هایی که همین ساختار برایشان داده در عزل و نصب و افراد و اشخاص دست باز دارد، به فرض اگر مملکت ما دارای ساختار فدرال میبود دست های غنی تا بلخ و هرات و بدخشان و ننگرهار و... درازی نمیکرد که چه کسی حاکم والی باشد چه کسی نباشد، امور فرهنگی و بهداشتی و تحصیلی و... ایالات چهگونه باشد و ماهم حیران و دستپاچه نبودیم که هر روز یک آدم برایما خط قرمز باشد.
هنوزهم دیر نیست؛
فدرالیست شوید تا به رستگاری برسید.
>>> Amirzada
بسیاری نخبگان و رهبران جمعیت اسلامی افغانستان تا هنوز با معادله قدرت و ادبیات سیاسی چندان آشنایی ندارند. اگر آشنایی می داشتند در روز های بحران و یورش دشمن با ادبیات مظلومانه و یازور گویانه حرف نمی زدند. از یک طرف فریاد از برکناری آقای نور بحیث پایان تاریخ حرف می زنند و از طرف دیگر می گویند:" ارگ توان برکناری آقای نور را ندارد".
وقتی همین اربابان ارگ جنرال دوستم را با تمام " غر و فشش" که مدعی حمایت ترکان کره زمین را با خود می کرد با افتضاح به ترکیه نزد اربابش اردوغان تبعید کردند که تا حال نتوانسته به خانه خود به جوزجان برگردد، نمی توانند استاد نور را بر کنار کنند؟ این در حالیست که گفته میشود رئیس اجراییه هم درین راستا سر جوال توطئه را با ارگ یکجا گرفته است.
واقعیت اینست که غنی می تواند از تیم انتخاباتی خود بشمول جنرال دوستم را برکنار کند ولی حق و صلاحیت برکناری شخصیت های سیاسی تیم مقابل را بدون رضایت و توافق خود شان ندارد.
اما اگر جایگاه استاد نور را با ادبیات حقوقی و قانونی ارزیابی کنیم، رئیس جمهور بحیث رئیس توافقی صلاحیت بر کناری آقای نور را ندارد. زیرا مقام ولایت بلخ و فاکتور آقای نور یکی از پایه های مشروعیت سیاسی حکومت وحدت ملی با تضمینی جامعه جهانیست. صلاحیت های رئیس جمهور از قانون اساسی منشا نمی گیرد بلکه محدود در چهارچوب توافق نامه سیاسی است. اگر عبدالله به هر دلیلی که است حاضر نیست از توافقنامه سیاسی دفاع کند، این بدین معنا نیست که هر چیز ارگ بخواهد با دست باز انجام داده می تواند. تا زمانیکه نام دولت" دولت وحدت ملی" است، تمام طرف ها باید در چهارچوب صلاحیت ها و مسئولیت های شان عمل کنند.
فراموش نکنیم که آقای نور یکی از عمده ترین بنیانگذاران حکومت وحدت ملی است.
مطابق به قانون توافقنامه سیاسی ارگ نمی تواند بدون رضایت و تفاهم با استاد عطا او را با زورگویی بر کنار کند. در آنصورت کشور به بحران می رود و جمعیت اسلامی یکی از پایه های مشروعیت حکومت وحدت ملی نیز مجبور است زورگویی را با زورگویی پاسخ بدهد. در آنصورت مسئولیت بدوش ارگ و حامیان و محرکان خواهد بود.
>>> حسین اشکبار
سخنان داکتر عبدالله قبل از انتخابات و بعد از انتخابات: جان خوده فدایتان می کنم اما حکومت تقلبی را نمی پزیرم؟ قطعه قطعه شوم کسی بالایم حکومت تقلبی را تحمیل کرده نمیتواند؟
>>> مرکز بین المللی مطالعات استراتیژیک
حکومت توافقی فاشیست یکجا با عبدالله دو رگه پلان های ذیل را دارند !
1 - اخراج بزرگان بانفوذ و تاثیر گذار غیر پشتون خصوصا تاجیک از بدنه دولت .
2 - دوسیه سازی برای قوماندانان ارشد مقاومت .
3 - مهندسی کمیسیون انتخابات و باقی ماندن در قدرت .
4 - تک قومی سازی پوست های مهم نظامی بمنظور سرکوب هر نوع خیزش های مردمی .
5 - توزیع هر چی عاجل تذکره های الکترونیکی بنام افغان ( تک قومی ) .
6 - حمایت های مالی ، تسلیحاتی و سیاسی ارگ از گلبدین بمنظور تقابل وی با احزاب قدرتمند .
برای اقوام غیر پشتون پیشنهاد میگردد تا دور هم جمع شده به مبارزه جدی بپردازند .
>>> از یک طرف ادعای هزینه رفع مواد مخدر می کنید و از طرف دیگر ترانزیت مواد مخدر در دست سپاه و دولت هست، ایا آدمی دم خروس را قبول کند یا قسم حضرت عباس را؟ چرا سپاه وقتی یک اخوند جلادی گوش مالی می شود طرف را پیدا می کنید، ولی چرا کانالهای ورود مواد مخدر را افشا نمی کنید و نمی گیرد؟ نکند کاسه ایی زیر نیم کاسه است؟ ها؟ سیستمی که فساد زاست را باید چال کند دادا، چرا منبع و منشع را نمی گیرید؟ بقول قدیمیها آب از سر چشمه گل، آب از سر چشمه گله، اتوبان را رها کرده و در فرعیها مشغول تحریف حقایق هستید؟ خواب دیدید خیر باشد، انشالله.
>>> اقی فیشن شو بخاطر بقای خود از عطا پشتی بانی میکند این ها همگی شان خاینین این ملت استند
>>> داکتر عبدالله بعد ازین از عساکر خارجی که در افغانستان قربانی میدهد دفاع میکند نه از چپاولګران !!!!!!!!
جمعیت
>>> چرا عاقل کند کاری که بار ارد پشیمانی؟
درین مقال لبه ای نوشتار تنها متوجه به جناب استاد نور نیست به همه رای دهندگان وانهای که ارزو داشتند عبدالله از حقوق انها دفاع مینماید میباشد قدیمی ها گفته اند که ازموده را ازمودن خطاست او از حق خود در دو دوره ای کرزی ودور اول انتخابات غنی کجادفاع کرد که از حق دیگران دفاع میتوانست! جرم است اگر بگویم عبدالله جمعیتی است او ازیک فامیل که کاملا مربوط حزب دموکراتک خلق بود قد بر افراشت وروی هر غلتی در صف رزمندگان شورای نظار قرار گرفت وچند صباحی را درانجا سپری کرد از بخت خوب چون در صف انها پشتونهای اگاه کم بود ناچار اورا رشد دادند وتا انجا رسانیدند که از توقعش بالا و وازخوابی را که دیده بودفراتر رفت و در وظیفه ای محوله از سوی هر سازمانی که موظف بود موفق گردیددر نهایت غربی ها اورا لقمه ای چرب وکم زحمت یافتند مانند سایر اعضای حزب دموکراتک چون اتمر وستانکزی وداکتر غنی ورولا غنی و... اورا نیز استخدام وبه او وعده سپردند تا یک مرحله ای ممکن اورا ارتقا میدهند ودر هرجا برایش گفتند استاد شو وتوقف نما انجا بی ایستد وتوقف نماید با چنین وعده ای رویکار امد وچنان هم کردند واو نیزچنین هم کردحال او نیک میداند که رویکار شدن وبه صحنه امدنش مرهون شهکاری های خارجی هاست ومنت دار انها ونفقه خوار وعیال خارجی ها در سیاست است دیگر نیازی ندارد که به ان همه نیکی واحسان بی پایان نور ودیگران کرنش نماید این سایرین وفریب خوردگان به او باید توان ندانم کاری های خودرا خود بپردازند نه عبدالله
زیدالله بیگ از رخه
>>> مردم همه با تو است جناب نور نگزار این وطن معامله خاینین در کشور شود بلخصوص ولایتی که نقش نگاری را با خود گرفته است
هادی
>>> آقای رحیمی تو تا هنوز زور ګسفندها را ندیدی زیاد دلت کوف کده بیچاره
منتظر باش دلت در میګیرد صرف یک هفته بعد بیبین معلم عطا ات سر سرک میاید
>>> داکتر صاحب عبدالله فهمیده بود که تمام پول های غارت شده معلم عطا نور را باید از طریق کمپاین تمام کند اما نمیدانست که معلم عطا بسیار پول های بندر حیرتان را دزدی کرده و خلاص نمیشه
>>> عبدالله متوجه شد که با دزد دهن جوال را گرفتن غلط است.
>>> داکتر عبدالله از مصطفی مستور نمایندگی میکند
>>> رحیمی صاحب دیدی پیش از یک هفته سر سرک آمد
>>> Baha
این سخن ابلهانه عبدالله ژیگولو به چه معناست؟ " : من هر روز قاتل مردم ما را دور و برم میبینم، اگر کینهیی داشته باشم با اینها دارم نه با همسنگرانم، " بلی آقای عبدالله همه می دانند که تو کینه یی از قاتلان مردم نداری، چون خودت بخشی از پروژه قتل مردم در کنار همسنکر واقعی ات غنی هستی.
>>> توبالایش ایمان آوردی نزد مردم یک توت هم ارزش ندارد نه تنها این دزد بلکه هردزدی که باشد وقت دزدها به اتمام رسیده
>>> عبدالله ار مردم نماینده گی میکند نه از نور و نه از غنی بلکه با رای مردم امده باید از همه نماینده گی نماید دل دشمنانش کفیده اگر نور توبه کند و باز بی عقلی نکند بخشیده میشود
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است