عطامحمدنور پر دشمن‌ ترین سیاستگر افغانستان است. دشمنانی که دوست می‌ نمایند. می‌ خواهم با دشمنان واقعی او حسابی حرف بزنم. دشمنان عطامحمدنور جز همین مردم کف بزن و شعار بده و یک مشت قلم بدست شکم اندیش کسی دیگری نیست. هیچ سیاستگری در افغانستان دست کم در طول عمر کوتاه من برابر استادعطا دچار نوسانات یا به سخن سعدی (هر دم به هوای دیگری) نشده است.

از دشمنی‌ های بی‌ محل با دوستم تا رفاقت و رقابت با عبدالله، از شعار دار آویزی استانکزی تا اظهار نفرت از غنی و سپس ایتلاف و هم‌ کاسه‌ ای با این افراد و جریان‌ ها نتیجه‌ ی کار وی غلط از آب برآمده است. هیچ سیاستگری در مدت یک‌ سال پنج نوع موضع پارادوکسی نمی‌ گیرد که استادعطا گرفته است و این کار برای یک سیاستگر زهر است اما یک جمع خط خوان و به اصطلاح فعال سیاسی یا علاقمند سیاست به جای اینکه غلط کاری هایش را نقد کنند از وی پول گرفتند و همایش حمایتی برگزار کردند و در رسانه‌ ها توجیه نوشتند.

کسانی که به اصطلاح کله‌ ی او را کلان کردند که شمارشان هم در داخل و هم در خارج فراوان اند عامل افت سیاسی او هستند. این مجموعه باید به فهم و درک و سواد خود تجدید نظر کنند. از نظر من مردم، هوادار و مشاورانی که یک‌ سره کف می زنند و زنده باد می‌ گویند دشمنان واقعی یک بازیگر سیاسی اند.
من شخصا پس از موضع گیری های استادعطا در انتخابات که نتایج آن حالا روشن تر از آفتاب است پیوسته منتقد وی بوده ام نه دشمنی شخصی با استادعطا داشته ام و نه تضاد منافع بازرگانی.

برای آدمی چون من که تمام دارایی اش یک مبایل کهنه است و چند دست پتلون و پیراهن لیلامی زیاد دشوار نیست که مثل دیگران بگویم هرچه هست تاجیک است، هم‌‌تبار من است بیا هر چه کرد حمایت اش کنم خیلی ساده بود و است اما هیچگاه نخواسته ام در لباس دوست دشمن ناخودآگاه باشم.

هر آدمی به هر دلیلی اشتباه سیاستگری را توجیه کند او دشمن وی است. از این جهت دوستداران استادعطا اکثرا کاری در حق وی کردند که دشمن نمی کند!

کلیم الله همسخن

>>>   چراغی ظلم ظالم تا دمی محشر نمی ماند * اگر ماند دمی ماند دمی دیگر نمی ماند.
وقتی مظلومین به خدا شکایت کنند، خداوند کاری میکنند که دوستان و نزدیکان ظالمین بر دشمن تبدیل شوند و عقل شان را خداوند می گیرد. حالا زمانی رسیده که گذشته جناب نور مطالعه شود آن هم توسط وجدانش، بیش از اینکه نور صاحب به اسلام و منافع اسلام فکر کند بر خود و افرقه بین مسلمانان بنام تاجیک و پشتون فکر می کردند.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است