تاریخ انتشار: ۱۲:۴۲ ۱۳۹۶/۹/۲۸ | کد خبر: 143391 | منبع: | پرینت |
با رویکرد توطیه و نفاق نمی توان از مشکلات رهایی یافت.
به گزارش شبکه اطلاع رساني افغانستان(afghanpaper)، مسعود ترشتوال سخنگوی شورای حراست و ثبات، روز دوشنبه 27 قوس 96 در مراسم دومین سالیاد جنرال مومن شابه در واکنش به منظوری استعفای والی بلخ از سوی رییس جمهور گفته است که رویکرد توطیه، نفاق، پرونده سازی و عزل و نصب بیجا نمی تواند ما را از مشکل ها دور کند.
ترشتوال بیان کرده است که نیاز است که حکومت و جریان های سیاسی به این موضوع ها نقطه پایان بگذارند.
عضو شورای حراست و ثبات با اشاره به اهمیت برگزاری انتخابات شفاف اظهار کرد که اگر یک انتخابات شفاف و عادلانه نداشته باشیم، دوام حکومت نمی تواند موثر باشد و مشکل است که از این وضعیت بیرون شویم.
گفتنی است که رییس جمهور صبح روز دوشنبه 27 قوس 96 استعفای والی بلخ را منظور کرد اما عطامحمد نور شام همان روز در پیامی ویدیویی مساله استعفا را توطیه ای سیاسی خواند و تاکید کرد که به هیچ عنوان استعفا را قبول نمی کند.
کد (26)
>>> مردم پروان کاپیسا، پنجشیر، بغلان، قندوز، تخار، بدخشان، سمنگان سرپل، فاریاب، جوزجان، باد غیس، دایکندی، مزار شریف، بامیان، غزنی و هرات اعلام کردند همه نیروهای مسلح و غیر مسلح نیروهای مردمی آماده فرمان و دستور عطا محمد نور هستند تا همه ادرات دولتی را در اختیار بگیرند.
امروز مردم این ولایات با مراجعه به شوراهای ولایتی تاکید کردند که اگر استاد دستور دهد مامورهای وارداتی را از مناطق شان دور خواهند کرد و امنیت شهروندان توسط حرکت مردمی گرفته خواهد شد.
قاسانی
>>> امرالله صالح در بدل چه امتیاز تلاش دارد تا جسد سیاسی را دوباره زنده سازد؟
" شک ندارم واژهء نامرد می فهمی که چیست "
در ارتباط به فرمایشات آقای صالح در باب غنیمت حضور عبدالله در دولت و نظام به عرض برسانم که دید شخصی هرکسی محترم است ولی دیدگاه ۹۹ درصد مردمی که از عبدالله در انتخابات گذشته حمایت کرده و به خصوص قشر تحصیلکرده و جوان حوزهء مقاومت که همه دار و ندارشان را برای موفقیت او هزینه کردند این است که :
این مهرهء سوخته و این........ به قول رفیق مان شیوای شرق با هر ابزار و وسیلهء باید زده بشود تا اگر حتی نوکری هم نصیب مان می شود نوکری یک مرد باشد نه نمایندگی یک نامرد و بزدل
او نمایندهء ما نیست و برای اثبات این مدعا هزاران دلیل نزد من و همه گان وجود دارد اینجا ضرورت به توضیح یکایک نمی بینم .
حالا فکر کنم نیازی به توجیه سر از نو به اهمیت حضور آقای عبدالله در نظام منحیث نمایندهء مردم ما وجود نداشته باشد .
ایشان در حال آمادگی برای پذیرش معاونیت اشرفغنی در انتخابات بعدی اند .
صالحی
>>> Akbar
قدیم ها می گفتن نفاق بینداز حکومت کو احمد زی تمام دار و دسته فاشیست ها به شمول حکمتیار اتمر را در کنار خود گرفته. فکر می کنه که افغانستان خانه .... اش است ...
>>> Parwani en 6 anderen.
رهبران هميشه در بحران تولد شده اند...
قبل از اينكه داخل بحث اساسي شويم، ميخواهم
چند نقطه را الحاحاً يادآور شوم:
اولاً نميخواستم در مورد سياست مزخرف٢٧٠ساله اوغاني چيزي بنويسم، چون اين درامه خونين ادامه دارد....
ثانياً آقاي عطا محمد نور در واقع از بنده حد اقل بيش از 11000دالر بدهكار است، چون يازده ماه در تلويزيون ميترا كار كرده بودم...اين را بخاطري يادآور شدم كه وي براي من هيچوقت كدام كمك مالي نكرده و من هم از ايشان هيچ چيزي توقع نداشته و ندارم، بر عكس اگر وي كمك ميخواهد اكنون برايش خواهم كرد....من هيچگاهي براي كسي چك چك و خوش خدمتي نكرده ام وبه همين خاطر هم است كه صاحب هيچ مقام دولتي نيستم و جسورانه مي انديشم، مينويسم، ميگويم و نقدميكنم!
ثالثاً نميدانم اين مشاورين و مجاورينكه آقاي عطا در سراسر دنيا انتخاب كرده كجا اند و چرا سكوت كرده اند و يا نميخواهند خواهرخندگي خود را با سپيداريان بيرق فروش و هويت فروش به مخاطره بي اندازند؟جالب است والله!
جنگ رو در رو #غني_عبدالله در مقابل آقاي عطا را به فال نيك ميگيريم و خرسنديم كه چنين آزمون تاريخي پيش آمده است. Jim Rohn گپ تاريخي دارد و ميگويد: Opportunity mixed with difficulty يعني فرصت ها همواره مخلوط با مشكلات است و اين مشكلات است كه ستيفن بيكو، گاندي، مسعود، مانديلا، چاويز، ملكمX و چكوارا بدنيا مياورد! فلهذا آقاي عطاي ناب ترين فرصت را در اختيار دارد و يا اينكه مبارزه ميكند و از خود يك ارث بجاي ميگذارد و يا مانند ديگر رهبران قلابي منزوي و به يك جوك سياسي تبديل ميشود.آقاي عطا محمد نور در مقابل ائتلاف نا ميمون #عبدالله_غني ميتواند كامياب شود اگر اين رهكار ها را به دقت عملي نمايد:
توضيح:
در قدم نخست يك سال و چندي از عمر اين رژيم نا مشروع مانده است و اين رژيم توان مقابله با يك تصميم قاطع مردمي را ندارد و همچنان اين دو چهره سالوس #عبدالله_غني در ذهنيت هاي مردم ما خرد و خمير شده اند و توان دوباره شخصيت شدن را از دست داده اند. چون عبدالله چند نفر چك چكي در قصر سپيدار و غني هم در قصر دلكشا دارند و اين دو شخص بي كفايت جهان را نيز بكام مردم ما تلخ نموده اندو هروز ما شاهد يك حادثه خونين و عقبگرد امنيتي، اقتصادي و سياسي هستيم! اضافه بر اين افتضاح، بزرگترين توطئه نا جوان مردانه را چند نفر اجير در قصر سپيدار توأم با ارگ مهندسي و عملي نموده اند و اين ائتلاف ننگين درج صفحات تاريخ ما خواهد شد!
شايان يادآوري است كه امريكايي هاي و انگليس هاي هيچ تمايلي و اشتياقي براي برهم زدن بلخ و بي جاي كردن عطا محمد نور ندارند و اين يك پروپاگند كاملا زرد است Yellow Propaganda كه از طريق رسانه ها دولتي و امنيت مُلي تبليغ و ترويج ميشود.
پس راز كاميابي عطا در چي است و چي بايد كند؟
1-آماده شدن براي يك نبرد مسلحانه طولاني با ارگ، خلق بحران، بچالش كشيدن رژيم و خسته ساختن تمويل كننده هاي آنها؛
2-تفاهم با كنگره ملي، رستاخيز تغير و ديگر نهاد هاي خوشنام بخاطر فدرالي سازي اوغانستان ويا تجزيه كامل آن؛
3-گفتگوي مستقيم با سفير امريكا و فرستادن يك نامه "سر بسته"براي رئيس جمهور امريكا آقاي ترامپ و توضيح دادن پيشرفت هاي بلخ از منظرگاه اقتصادي و اعلام همگرايي اقتصادي با اداره ترامپ بدون قيد و شرط.
4-لابينگ قوي رسانه اي در داخل اوغانستان و خارج آن، بويژه در نهاد هاي تصميم گيرنده...
5-بسيج ساختن مردم در داخل اوغانستان مانند آيرلندي ها و ساختن هسته هاي اكمالاتي(اقتصادي) قوي در خارج از اوغانستان براي يك نبرد طولاني مانند كوردستاني ها و تميلي ها...
6-نزديك شدن با پاكستاني ها بخاطر شناخت خط ديورند و صحبت كردن با آداره پوتين بخاطر جلوگيري كردن بيشتر داعشيان در شمال و خطرات افراطگيرايي در مناطكق آسيا ميانه و قفقاز از طريق بلخ و در اختيار قرار دادن منابع طبيعي شمال براي چينايي ها، هندي ها و ديگر كشور هاي مشترك المنافع ما.
نقطه اخير:
بيش از ٩٠ فيصد رسانه هاي كشور در محور آقاي عطا محمد نور ميچرخند و اين دلالت واضح به خلق كردن كلان ترين شتاب رسانه اي و سياسي در كشور و منطقه بحساب ميايد.بخاطر داشته باشيم كه رهبران همواره از سه حالت منتفي نيستند. حالت پرواز ، حالت اعتدال و حالت هبوط.از منظرگاه بنده، آقاي عطا اكنون در حالت پرواز است كه بايد برگردد به حالت اعتدال تا از حالت هبوط نجات يابد!
>>> استعفی به اراده قاطع شخص مربوط است . استعفای مشروط ویا توطیه
آمیز وفشار ، بنا بر مبانی حقوق درست نیست .این موضوع به حیث یک اصل
عمده و معنی دار قبول شده است و لو در مورد هر شخصی باشد .
م.ش.فروغ کابل
>>> Raheel
از منتقدین کمپ خودی هیچکسی نگفته است که عطا محمد نور والی بلخ نباشد. بلکه خواهان شفافیت، جدیت و اصولیت در سیاست بوده اند. حوزۀ جمعیت اسلامی تنها ولایت بلخ نیست و ماندن یک نفر در مقام یک ولایت یگانه برنامه آن.
وضعیت پیش آمده نتیجه نادیده گرفتن انتقادهای منتقدین خودی و تداوم برنامه های خودخواهانه و اشتباه امیزیست که رساندن بی ضمانت یک موجود بیریشه و تصادفی به قدرت، بزرگترین و تعیین کننده ترین نشانه آن بود.
در حال حاضر نیزهیچگونه کاری و حرکتی از سوی جمعیت دیده نمی شود که نشاندهندۀ یک آگاهی و آغاز کدام برنمه موثر سیاسی باشد. گفتن این که دشمن غذر می کند، دشمن ظالم است، دشمن خودکامه است، دشمن متجاوز است، دشمن فاشیست است، هیچ دردی را دوا نمی کند. به خود بیایید.
احمقانه ترین حرف همین است که حریف را به خاطری ملامت کنی که ترا شکست داده است.. بروید و تاکتیک و شیوۀ عمل تان را اصلاح کنید. ملامت خودتان استید. شما را چه بلا زده است که از یک نیروی تعیین کننده در پانزده سال پیش، به یک نیروی به حاشیه رانده شده تبدیل شده اید؟ مظلومک نمایی شما را به جایی نمی رساند بلکه اشک شما باغث طعیان آتش آنها خواهد شد. شما سیاست نمی کنید، کارتان رفاقتهای شخصی است. شما نمی دانید که مسوولیت حفظ منافع یک ملت به دوش تان بوده است بلکه تصور می کنید ملت باید برای حفظ شما در یک مقام دولتی جان خود را فدا کند.
ین شخصی بازیهای تان بود سبب شد کسی را که به دست خود به چوکی رساندید، امروز به شما پشت کرده است و شما هیچ کاری کرده نمی توانید، چرا؟ مشکل در خودتان است. مشکل در نفاق، خودخواهی و در راس همه، بی برنامگی خودتان است. شما گوشی به منتقدین ندادید بلکه تنها صدای چگچکیها و بادنجان چینهای گرد قاب محافل تان راشنیدید. به جای تربیه و تقویۀ آزادی، آزادگان و منتقدین بیباک، مشتی دلقک و چاپلوس و توجیه گر و مزدور پروریدید که همیشه باید شما را تعریف و توجیه کنند.
اگر خود را به صورت اساسی اصلاح نکنید، با این روزمرگی و حرکتهای انفعالی و واکنشی مرگ شما حتمی است.
اما؛ نه حق می میرد و نه هم مردم. حق بر میگردد. مردم بر می گردند و یک بار دیگر به قول رهبین، بغداد ستم را ویران خواهند کرد. اگر بومسلمی بدست غداران ترسو و .......نابود شد، طاهری یافت می شود تا طلوع خورشید آزادی از چنگال اشغالگران و متجاوزین را رقم بزند!
عشرتکدۀ کلیفورنیا- 3:15 شب
>>> تشله وال یعنی تخاری کله خام دست پاک سیاف ربانی عبدااله و مچم که دیگر کی ها ... تو برو به ولایت ات خدمت کو در افغانستان گردن کلفت های است که حرف بزنن ... نیاز به تو از ولایت چریک زاده نیست
>>> Arianfa
اندر نکوهش کلاهبرداری سیاسی عمروعاصی کینگ غنی احمدزی!
در پاسخ به پرسش شماری از دوستان:
شماری از دوستان پرسیده اند که سوء استفاده اشرف غنی از کناره گیری مشروط عطاء محمد نور را از دید حقوقی و قانونی چگونه ارزیابی می نمایید؟
بنده چون حقوقدان و قانوندان نیستم، می توانم موضوع را تنها از دید سیاسی ارزیابی کنم. برای این که دینمداران عزیز بتوانند موضوع را بهتر درک کنند، می توان این رویداد را از دید تاریخ سیاسی اسلام همچون پیمانشکنی عمر و عاص در برابر ابوموسی اشعری در جنگ علی ابن ابی طالب و معاویه ابن ابوسفیان مقایسه کرد.
...و اما برای دوستانی که در گذشته دارای دیدگاه های چپی بودند، باید گفت که یکی از اصطلاحات دوست داشتنی لنین «کلاهبرداری» سیاسی بود. یعنی پیمانشکنی و سوء استفاده از قول و قرار و مدار به سود منافع ابزاری با زیر پا گذاشتن همه ارزش های اخلاقی با شیوه های ماکیاولیستی..
حالا کاری نداریم که عطاء محمد نور آدم خوب است یا بد، یا چه کارنامه یی دارد و وابسته به کدام تبار و جناح و جریان و گذشته است. رییس جمهور رسالت دارد در گام نخست گام هایی بردارد تا به کمرنگ شدن بحران بی اعتمادی ملی و بحران عدم اعتماد در کشور کمک نماید. برعکس، پیمانشکنی و زیر پا نمودن عهد و سوء استفاده ابزاری از یک تفاهم مشروط برای رسیدن به اهداف خاص شخصی و جناحی و فرقه یی هیچگونه توجیه اخلاقی ندارد و سخت سزاوار نکوهش است و به بحران خانمانسوز بی اعتمادی ملی در کشور دامن می زند و به آتش این بحران هیمه می اندازد.
می دانیم که در گفتگوهای گذشته عطاء محمد نور شرایطی را به رییس جمهور پیشنهاد نموده بود. رییس جمهور هم از وی خواسته بود که پیش شرط تحقق پیشنهادهایش تقدیم درخواست برکناری او از کرسی استانداری بلخ است که پس از برآورده شدن خواست هایش بی درنگ اجرا خواهد شد. عطاء محمد نور درخواست کناره گیری را بر اساس تفاهم جنتلمنی (جوانمردانه) به رییس جمهور می سپارد. اما رییس جمهور برخلاف قول و قرار، به وعده هایش پشت پا می زند و منهای چند خواست کوچک به سایر خواست های وی بهایی نمی دهد. اما ناجوانمردانه از درخواست کناره گیری وی سوء استفاده ابزاری نموده، فرمان برکناری او را امضاء می کند. این نمونه بارز و آشکار کلاهبرداری سیاسی است که بیگمان مانند مهرهای امضا شده در حاشیه قرآن در دوره های گذشته ضبط برگ های تاریخ خواهد گردید.
>>> حکومت به توطئه های هرروزه شما نقطه پایان گذاشت ،شما درک نمیکنید که در یک مملکت زیر شرایط و ضوابط ملی زندگی میکند نه در ساقیخانه اکه کله چپات پف.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است