در حکومت الیگارشی گروهی اندک به سود خویش فرمانروایی اکثریت مردم را بر عهده دارند. رژیم حکومتی به وسیله ی چند نفر معدود اداره می‌گردد و دولت به صورت متمرکز در تعدادی از خانواده‌ ها و قبایل اصلی حفظ می‌ گردد. اکنون که همه شاهد حکومت ع و غ به اثر یک توافقنامه میان هر دو پس از انتخابات با تقلب گسترده و ضعف مهره ی جمعیت اسلامی جناب ع شیک پوش اما خیلی بی خاصیت و یک بازیگر ناتوان که حتی نتوانست اکثر رای دهندگان خود را از خود راضی نگهدارد هستیم.

باز هم با تکیه بر لابی کاذب به خارجیان و از میان برداشتن شخصیت های برجسته ی سیاسی، دارند اصالت حکومتداری را به گند کشیده و سرزمین مان را با بستر حکومتی به وسیله ی چند نفر و تجارت با خون فرزندان این میهن روز تا روز به بحران می برند و ما داریم بدترین روزگار بدبختی را سپری می کنیم.

به قول افلاطون که معتقد است در این نوع حکومت اتحاد اجتماعی از دست خواهد رفت زیرا اجتماع به دو دسته ثروتمند و تهی دست تبدیل می شود و در هر جامعه ای که صنف گدایان وجود داشته باشد به طور حتم سارق و کیسه بر ایجاد می شود. پس با این نوع حکومت های فاقد مشروعیت سیاسی و الیگارشی جز سقوط دادن و یا برچیدن این ساختار هیچ راه حلی نمی بینم در غیر این صورت بیشتر از این گلیم غم ما پهن و بدبخت و مصیبت بار خواهد شد.

احزاب جمعیت اسلامی، ایتلاف نجات برای افغانستان و سایر احزاب و نهادهای همسو اگر می خواهند و به ویژه استاد عطا محمد نور اگر بخواهد رهبر مردمی و مسعود ثانی به معنای واقعی کلمه بشود باید با شناسایی مهره های خاین و همفکر با این حکومت الیگارشی ببُرد و سیاسیون پر نفوذ، همفکران استراتژیک، با استفاده از جوانان پاک ، آگاه و با ظرفیت را در سیاست با خود داشته باشد و از این که مردم با او هست می تواند به این غایله ی زشت و مبدل شدن کشور به ویژه شمال به دام خونخوارترین گروه های دهشت افگن داعش، طالبان و مخالفان سیاسی که خطر برای آرامش و ثبات افغانستان در آینده پنداشته می شود مردم و میهن را نجات بدهند...

فرزاد

>>>   بخش زیادی از سخنرانی امروز عطامحمد نور به حمله به عبدالله عبدالله اختصاص داشت. او در این سخنرانی، از عبدالله انتقاد کرد، او را خائن و مار در آستین خواند
– رئیس جمهور حق دارد با من خصومت داشته باشد، من مخالف او بودم، با او رقابت کردم و علیه او حرف زدم
– اما عبدالله مار آستین است، هشتاد درصد مخالفت‌ها و جوسازی‌ها علیه من، زیر سر عبدالله است
– عبدالله از وزارت خارجه برکنار شده بود؛ کسی در کنارش نبود، ۱۰ نفر هم طرفدار نداشت، رفته بود هند و در خانه‌اش نشسته بود
– من رفتم به خانه عبدالله و از او خواستم برای انتخابات ۲۰۰۹ نامزد شود
– من به خاطر عبدالله با رهبران و سران جمعیت صحبت کردم و آنها را راضی به حمایت از او کردم
– در انتخابات ۲۰۰۹، عبدالله با اشاره خارجی ها از دور دوم انتخابات کنار کشید و گریه کرد
– در انتخابات ۲۰۱۴ هم، باز همان اشتباه را تکرار کردم و از او حمایت کردم
– عبدالله به فرماندهان جهادی، خانواده احمدشاه مسعود و فرماندهان همسنگرش خیانت کرده
– عبدالله می‌خواهد حزب جمعیت اسلامی را دو پارچه کند؛ عده‌ای را زیر نام شورای انسجام جمع کرده
– دندان‌هایی که عبدالله علیه من تیز کرده، می‌شکنم

>>>   حکومتی که والی دندان رئیس اجرائیه رابشکند یا بکشد نظم قانون درکجایش است ؟؟

>>>   ....به داکتر عبدالله خاین مار استین دو رگه که خیانت بزرگ را در حق قوم بزرگ تاجیکان و ازبک ها و ترکمن ها و یکتعداد از پشتون های وطندوست که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۴ و سال ۱۳۹۳ از عبدالله کچه حمایت کرده بودند گرچه قبل ازین هم ابرو بخود نمانده بود و با همسویی با اشرف غنی احمدزی در ارتباط به اصطلاح منظوری استعفای اقای عطامحمد نور والی بلخ بکلی ابرو برایش نمانده و چهره خاینانه و سیاه انرا واضح نمایان کرده است پس از چند ماه مردم شاهد خواهند بود که عبدالله کچه را غنی احمدزی مانند یک گوشت گنده بوی گرفته از قصر سپیدار بیرون پرتاب میکند چون دیگر رویابرو در وطن و وطندار ندارد مجبور به هندوستان نزد زن و فرزند خود فرار کند.

>>>   ضرور است که به این اندازه یاوه سرایی کنین؟

>>>   ع وغ هر دوشا ن ترسو ترین رهبران افغا نستان هستند فقط خو د را زنده نگاه می کنند

>>>   شاید ع می خواهد راهش را از غاصبان اختلاس گران جدا سازد و آنقدر در بی قانونی واستفاده جوئی شهرت ندارد که دیگران دارند بهمین سبب عطا دندان های ع را نشانه گرفته است

>>>   فطرت عضو جنبش رستاخيز: غنى را به عنوان رييس جمهور نمى شناسم، او متقلبى است كه به زور امريكا آمده و حكومت هم يك حكومت مصلحتى است.
#مسلم_شيرزاد

>>>   الیګارشی یعنی دولت پنجشیر!!!!!!! ګذشته است!!!!!۱۱۱

>>>   Amirzada
در صف آرایی های جدید سیاسی میان ارگ و بلخ در کنار والی بلخ قرار دارم

واقعیت اینست که درین روز ها همه در غرب سر گرم آمادگی ها برای تجلیل عید کریسمس و سال نو ۲۰۱۸ هستند، از جمله کودکان ما که در غرب بزرگ شده اند درین شب و روز که رخصتی مکاتب و دانشگاه نیز است هیجان خاصی دارند .ولی با تاسف ما شریک خوشی های کودکان‌ما در یار غربت نیستیم، تمام ذهن و هوش ما برای افغانستان و بویژه کودتای اخیر ارگ علیه والی بلخ و مردم شمال دوخته شده است.
باید گفت اگر عطا محمد نور والی بلخ باشد و یا نباشد در زندگی ما در بریتانیا کدام تاثیر مادی ندارد. به بیان دیگر ما هیچگاه نه شریک قدرت استاد عطا بوده ایم و نه جیره خوار او هستیم. حتا انجینیر داوود والی پیشنهادی ارگ و خانواده او را در لندن بیشتر نسبت به استاد عطا می شناسم.
اما بحیث کسی که بیش از ۴۰ سال عمر خویش را در مبارزه علیه تمامیت خواهی و بی عدالتی وقف کرده ام، نمی توانم در برابر سیاست های برتری جویی، تبعیض و هویت بر اندازی از جانب هر گروهی که باشد چی چپی و یا راستی خاموش بمانم.
با استراتژی تمامیت خواهانه، تعصب و تبعیض پشتونیزم و ضعف نخبگان تاجیک آشنایی کامل دارم و این یک پدیده نو نیست.
واقعیت اینست که حرکت کودتا گونه ارگ کابل در همدستی با حکمتیار و خیانت باند عبدالله در برابر والی بلخ نمی توان خاموش و یا بی طرف ماند. والی بلخ یگانه و آخرین تکیه گاه مردم شمال بزرگترین مانع در برابر سیاست حذف و رقابت های جیوپلیتک در همسایگی با کشور های آسیای میانه است. سقوط والی بلخ بمعنای سقوط شمال و فاجعه جبران ناپذیر خواهد بود.
برخی نخبگان کوتاه فکر تاجیک در داخل و خارج کشور یا بی تفاوت هستند و یا سر جوال خیانت را با باند عبدالله گرفته اند تا از استاد عطا انتقام بگیرند. اما نمی دانند که انتقام از استاد عطا انتقام از همه مردم شمال است. هم چنان بسیاری نخبگان ازبیک و هزاره تصور می کنند که این جنگ قدرت میان تاجیکان جمعیت و پشتونیزم ارگ است بر زندگی آنها تاثیری ندارد. اما فراموش می کنند که سقوط بلخ سقوط ازبیک و هزاره و همه شمال نیز است.
کاش سقوط بلخ تنها سقوط عطا و یا جمعیت می بود. همه ما از جمعیت اسلامی و بویژه رهبران و فرماندهان کم سواد و کوتاه فکر آن دلخور هستیم. اما این وقت زمان‌مناسب و تصفیه حساب با جمعیت اسلامی نیست.
ازینرو در صف آرایی نبرد قدرت میان ارگ و والی بلخ ،استاد عطا محمد نور باید موقف و جایگاه خود را روشن نمود.
اگر استاد عطا محمد نور از بنده بخواهند که زندگی آرام در کنار خانواده ام را در لندن کنار بگذارم و بجای پیام فیس بوکی در نبرد سر نوشت ساز در کنار ایشان قرار بگیرم، بدون شک از تجارب و دانش خود برای نجات مردمم دریغ نخواهم کرد به زود ترین فرصت به بلخ می آیم.
پرسش اساسی اینست که یک تعداد نخبگان خیال پرداز جمعیت اسلامی که تصور می کنند جمعیت‌اسلامی نه تنها یک ساز مان سیاسی است، بلکه وارث " کاخ بلند هویت تمدنی خراسان بزرگ" نیز است در کجای این صرف آرایی های قدرت میان ارگ و کابل قرار دارند؟

>>>   Amirzada
ای بلخ بیچاره!
بلخ چقدر بیچاره شده که پشتونیزم در همدستی با باند عبدالله برای سرنگونی والی مقتدر بلخ استاد عطا از انجینیر داوود بیچاره بحیث قربانی در کشمکش قدرت استفاده می کند.
وقتی به اشتیاق و هیجان جناب انجینیر داوود در نخستین مصاحبه های ایشان در تلویزیون فارسی و پشتوی بی بی سی نگاه کردم، دلم به این قربانی سوخت. سالهاست که آقای داوود را در لندن در برخی محافل می بینم، ایشان یک انسان گوشه گیر، بی علاقه به سیاست افغانستان بود و خیلی غافل از جهان سیاست اند. درجه سواد و درک ایشان از بازی های جاری در افغانستان را می توان در مصاحبه های ایشان بخوبی درک کرد.
در سالهای اخیر ایشان اکثر اوقات از مشتریان دایمی شفاخانه های لندن استند و از مریضی رنج می برند.
اما هنوز نام جناب انجینیر داوود در پنسل بحیث والی بلخ نوشته شده، باند عبدالله در لندن این مرد مریض و گوشه گیر را تحریک و تشویق می کنند که هر چه زود تر نزد رئیس اجراییه و رئیس جمهور به افغانستان شرفیاب شوند.
جالب اینست باند عبدالله به انجینیر وعده داده اند که تشویش نداشته باشند حتا سوار بر سر تانک های ناتو او را به کرسی چند ماهه بلخ می نشانند.
دلم به این مرد مریض و بیچاره می سوزد که چرا او را بحیث قربانی بازی پشتونیزم و باند عبدالله استفاده می کنند.

>>>   Bagramian
یگانه مشکل جمعیت اسلامی افغانستان عبدالله خان است.
تا زمانیکه عبدالله این ( مار آستین) را جمعیت اسلامی به زیر نکشد و رسمآ از جمع خود طرد نکند در میدان سیاسی کشور و در نبرد با انحصار قبیله ایی قدرت هیچ کاری را پیش برده نمی تواند!

>>>   بهروز جلال آبادی
اگر تعصب نیست پس چیست!؟
رهبران اقوام غیر پشتون را بنام جنگ سالار وغیره توسط دسیسه سازی از صحنه گم میکنند لیکن جنگ سالار و پاتک سالار بزرگ پشتون غلزی گلبدین را با هزاران میل سلاح و میلیون ها دالر در دولت جابجا میکنند و حتا حاضر اند برای آدم کشان طالب هر امتیاز را بدهند تا داخل دولت شوند !
این است جهالت و تعصب و برتری جوی و این کار اوغانستان را بطرف جنگ های داخلی و بعدا تجزیه ، خیلی نزدیک میکند !

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است