تاریخ انتشار: ۰۹:۲۷ ۱۳۹۶/۱۰/۳ | کد خبر: 143593 | منبع: | پرینت |
هر چه سیاست را خدعه و نیرنگ تعریف و تلقی بکنیم چیزی از فضیلت صداقت و جوانمردی در سیاست کاسته نمی شود. تکیه کلامی در فارسی داریم که وقتی می خواهی در یک جمله کسی را به تعریف و توصیف بنشینی می گویی که " سرش به تن اش می ارزد ".
میدان سیاست افغانستان امروز در خلای احزاب و جریان های سیاسی به معنای واقعی کلمه گرم است و هر زشتی و زیبایی که در رفتار و کارکرد یک جریان سیاسی به معنای مروج کلمه دیده می شود متناسب به شخصیت و منش آدم های مطرح داخل آن جریان ربط و پیوند پیدا می کند. شخصیت ها و مهم تر از آن شناخت ایشان رابطه ی وثیق با شناخت مبانی ارزشی جامعه و خاستگاه فرهنگی تربیتی شان دارد یعنی اینکه شخص موردنظر با چه ذهنیتی ازکجا و چگونه تا اینجا رسیده است؟
شخصیت های سیاسی مطرح شکی نیست که به نحوی از آنجا صاحب قدرت و نفوذ نیز هستند اما نحوه ی دست یابی هر کدام به قدرت و نفوذ دست داشته تعیین می کند که چه کسی در صورتی که قدرت و نفوذ را نیز از دست بدهد باز هم می تواند حد قابل قبولی از محبوبیت اش را دارا باشد؟ یعنی پایگاه، هدف و ابزار هر سه مهم اند که مشروع و متعارف باشند نه اینکه هر طرز فکری به هر مقصدی و با هر وسیله ای که آدم را صاحب نفوذ و قدرت کرد صاحب محبوبیت و ماندگاری هم می کند.
مقدمه را به این خاطر آوردم که ما شخصیت های فراوانی داریم که تاقبل از رسیدن به کرسی شناختی از ایشان نداشتیم و یا وسیله ی به قدرت رسیدن ایشان را دقیق و درست نمی فهمیم و یا هم منظور و هدف ایشان را در امر مبارزه برای رسیدن به قدرت و یا اعمال قدرت در دست داشته را دقیق تشخیص کرده نمی توانیم.
چنین آدم هایی از نظر ارزشی هر قدر هم که بزرگ شوند کوچک اند. دانش شان، حرف شان، موضع شان و حتی موقف شان یا بهتر است بگوییم که این ها "سرشان به تن شان نمی ارزد" اما آدم هایی هم داریم که علیرغم اشتباه و حتی خطایی که گاها مرتکب می شوند کارهای کوچک شان نیز بزرگ جلوه می کند و حرف هایی در فضای تنگ شان جهانی می شود و با اندک تلاش محبوبیت روز افزون کمایی می کنند زیرا ایشان هدف روشن و مطابق با ارزش های بنیادین جامعه ی خویش داشته اند، ابزار های مشروع و جایز را به کار برده اند و با حیله و ترفند در صدد فریب دیگران نبوده و برای دست یابی به منفعت شخصی همه ی ارزش ها را به بازی و خدمت نگرفته اند و مهمتر از همه اینکه به خوبی در طی حیات و فعالیت سیاسی ایشان مردم به این شاخصه ها حتی پس از راستی آزمایی ملتفت بوده اند.
در میان شخصیت های تاجیک تبار و متعلق به حوزه ی مقاومت عطا محمد نور پس از استاد ربانی، احمد شاه مسعود و مارشال فهیم دارای این ویژگی به تناسب بالاتر از متباقی می باشد. در گفتار اش صداقت وجود دارد، در رفتار اش شجاعت دیده می شود و در منظور و مقصد اش خلوص و خدمت به نظر می رسد.
من نه جمعیتی ام و نه برای استاد عطا و یا کس دیگر کار می کنم عضوی از اعضای جنبش رستاخیز تغییر و در ارایه ی دیدگاه خویش آزادم. دیدگاه من در ارتباط صحبت و موضعگیری استاد عطا این است که هرچه او را بزنند زنده تر می شود، هرچه تخریب اش کنند محکم تر می گردد و هر چه از قدرت دور اش کنند به قلب مردم نزدیکتر می شود.
کسی که برای منصب دو روزه ماست مالی نمی کند و برای موقف شخصی از روی ارزش هایی که به آن مبارزه کرده نمی گذرد شایسته ی رهبری مردم خود است. استاد عطا شایسته ی زعامت و رهبری جریان پس از مسعود است (و حتی از این طریق می تواند داعیه اش را به سطح کل کشور بگستراند) زیرا صاحب تعهد و تقوی است که در ایستادگی خلق کرده و به قول بیدل "استقامت بی کرامت نیست در بنیان مرد"
در نهایت این که او یکی از شخصیت هایی است که حتی از مقام ولایت هم اگر عزل شود از جایگاه سیاسی و ملی که به دست آورده کسی پایان اش کرده نمی توانند پس کافی است که نفس بکشد و او کسی است که سر اش به تن اش می ارزد!
صالحی
>>> برادر قانون مافوق شخصیت ها است وهرکس نزد خودش شخصیت است
>>> Ariaie
شعار وحدت در اين چند دهه براى مردم چى داده است؟ هيچ
سياست مصلحت جز نقصان، چى سودى رسانده است؟ هيچ
شكم صالح سير، حساب بانكى اش پر، از ان مادر و پدر گرسنه بدخشان و اندراب كه اولاد خود ، حاصل زندگى خود را با دستان خود دفن كرده اند و ميكنند، و براى نان يتيم و بيوه زن فرزند خود جز خدا تكيه گاه ندارند ، چى اطلاعى دارد؟
مردم ! در هيچ جاه دنيا حق با تضرع گرفته نشده، اگر دشمنان انسانيت وجدان داشتند نياز به بحران نبود، خود ميساختند اين ويران شده را!
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است