تاریخ انتشار: ۱۱:۲۸ ۱۳۹۶/۱۰/۵ | کد خبر: 143730 | منبع: | پرینت |
حاکمان پشتون در طول یکصد سال گذشته کوشیده اند که خارجی ها را طرفدار خود و دشمن سایر اقوام قلمداد نموده و آنها را بترسانند و چنین تبلیغ کرده اند که در صوردت عدم پذیرش حاکمیت پشتون ها توسط انگلیسی ها و آمریکایی ها سرکوب خواهند شد!
متاسفانه اقوام غیرپشتون هم از این تبلیغات ترسیده از لابیگری با خارجی ها پرهیز نموده و دل خود را فقط با جاسوس گفتن و مزدور خواندن پشتون ها تسکین کرده اند و در حالیکه پشتون ها را مزدور خارجی ها می دانند خود شان مزدوری پشتون ها را «تحمل» کرده اند!
در همین یکصد سال گذشته کدام یک از اقوام غیرپشتون در مقابل این حاکمیت به مقابله برخاسته که از طرف غربی ها سرکوب شده باشد؟ صرف نظر از اینکه پشتون ها خود را اکثریت و صاحبان اصلی کشور و سایر اقوام را اقلیت و مهاجر گفته اند و در تمام مقام ها و ارگان های غربی این روایت را پخش نموده و گسترش داده اند.
به علاوه سایر اقوام در کجای تاریخ رسمی افغانستان دیده می شود؟ کدام مقاله یا پژوهش قابل اعتباری در مورد نقش تاجیک ها و سایر اقوام در منابع غربی وجود دارد؟ آیا تمام رهبران و بزرگان اقوام غیرپشتون در تمام محافل و منابع و گزارش ها خود را «افغان» نه گفته اند (در حالیکه خارجی ها می دانند که افغان یعنی پشتون)؟
اگر اقوام غیرپشتون همت به خرج دهند و در میدان مبارزه و مقاومت ایستاده شوند هیچ قدرت غربی جرات و جسارت سرکوب آنها را نخواهد داشت اگر کمی هم لابیگری و کار سیاسی صورت گیرد، وضع به سرعت تغییر خواهد کرد چون هیچ سندی وجود ندارد و یا هیچ مرجعی در غرب وجود ندارد که عاشق چشم پشتون ها و دشمن تاجیک ها یا سایر اقوام در کشور ما باشد در اینجا احزاب مخالف، پارلمان و ده ها مرجع قدرت و رسانه های مستقل وجود دارد که باید همرای آنها کار و لابیگری صورت گیرد وضع اصلی و ترکیب جمعیت کشور به آنها تشریح شود و در جریان دقیق اوضاع قرار داده شوند.
متاسفانه یک تعداد دوستان ما آگاهانه یا ناآگاهانه این تیوری را تبلیغ می کنند که «همه چیز در اختیار غربی ها قرار دارد یا همه چیز به مشوره آنها صورت می گیرد و به این ترتیب «ارگ» را برائت داده و آب سردی بر روحیه مردم و مقاومت آنها می ریزند در حالیکه اینها حق ندارند در امور داخلی کشورها مداخله کنند!
خوشبختانه ماهیت اصلی این تبلیغات زهر آگین و توطیه ارگ نشینان در حال فروریزی است و مردم ما دیگر از این ترفندهای ارگ نشینان نمی ترسند
لعل زاده
>>> دو دزد خری دزدیدند،
سر تقسیم با هم جنگیدند،
چون آن دو بود مصروف زد و خورد
دزد سوم خر شان را زد و بُرد.
>>> عبدالمنان شیوای شرق
مذاکره و گفتوگو و حل تنشهای سیاسی
باخت ما همیشه در مساله مذاکره و گفتوگو با طرف بوده است. ما ناتوانی خود را همیشه در مذاکره داشتهایم. باخت ما از جلسه بن از مذاکره آغاز یافت و با مذاکرههای نادرست با حضور افراد بیبرنامه، ناثبات، بیتعهد فرصتهای بزرگ سیاسی دیگر نیز به باد داده شد.
در مورد بحران و تنش سیاسی موجود ما باید عقلانیت مذاکره و گفتوگو فعال داشته باشیم. مذاکره کنندگان ما باید ابزارها و شاخصههای رسیدن به هدف را تعیین کنند. بیهودهها را به هودهها مبدل کنیم.
حامیان راهبردیمان را تشخیص بدهیم و نگذاریم که دوباره میدان گفتوگو را کسانی ببرند که بارها برده اند و از هیچ به همه چیز رسیده اند.
مانیازمندیم گفتوگوی سیاسی هستیم که بتواند بازسازی اتوریته کنیم و زمینه را برای رسیدن به راه حل سومی فراهم سازیم. من نیاز به گفتوگو سازنده و مذاکره فعال میبینم که باید جدی برای ایجاد آن گام بزنیم.
زیرا اگر وضع بدون گفتوگو ادامه پیدا کند کشور به سمت بحران و سقوط خواهد رفت. انتظار ما این است که جمعیت اسلامی افغانستان با تدبیر و سنجش آینده سیاسی این جریان، بازسازی اتوریته و جایگاهسیاسی خود، رویکرد مذاکره و گفتوگوی سازنده را روی دست بگیرد و دراین میانه از گزینه سومی( نه ارگ، نه گزینه اولی جمعیت، بل گزینه سومی را از نشانی جمعیت) روی را دست گیرد.
این بار باید قدرت مذاکره و گفتوگوی ما در مسیر تاریخ و مبارزه سیاسیمان، شکل گیرد و فرصت را دوراندیشانه حل کند. درغیر باخت ما در این مذاکره باخت در آینده سیاسی شمرده خواهد شد.
باور من این است که مبتنی بر خردجمعی و رای زنی عمومی وهمچنان ایجاد یک چشمانداز معیین سیاسی، در تنشهای موجود و ایجاد فرصت های عملی سیاسی از موضع نیرومند سیاسی وارد مذاکره و گفتوگوی سیاسی شویم..
نیاز است تا چهرههای چیزفهم و استوار در مذاکره گمارش یابند و دراین گفتوگو از موضع اقتدار و با صلابت حرف بزنند تا باشد طرف به اتوریته و جایگاه سیاسیمان، تمکین کند در غیر ارگ زبان مذاکره و گفتوگوی ما را آشناست و به خوبی میداند که چهمقداراز ضعفها و کاستیهای ما استفاده کند. باید از موضع شاخص و قوت وارد گفت وگوی سیاسی با ارگ شد و راه حل اساسی و بنیادین را جستجو کرد.
چشم به راه خرد ورزی و دوراندیشیسیاسی نقشبازان این جریان گشنبیخ در روند مذاکره با ارگ هستیم.
>>> Salam
عبدالله در معامله يى بن أشكارا از رهبرى يك پشتون حمايت كرد و عليه رهبرى تاجيكان قرار گرفت . اين را ديگر نمى شود پنهان كرد.
هر تاجيكى كه از عبدالله اين فرد قبيله تبار دفاع مى كند ، نه عزت دارد و نه شرف . اينها فرومايگان و خودفروختگان بيش نيستند .
>>> اتفاقا عبدالله شخصیت فراقومی می باشد، یعنی هم مال تاجیک وهم مال پشتون است، چون به هردو قوم نسبت وخویشاوندی دارد، واین مسٲله بجای اینکه به عنوان یک نقطه مشترک ویانقطه وصل میان دوقوم استفاده شود، درجهت منفی آن استفاده میشود، آنقدربی اعتمادی ومسٲله قومی داغ شده است که بیچاره عبدالله ازهردوجانب مورد اعتراض ونقد قرارگرفته است، عبدالله مانند بره ای می ماندکه دومادر دارد ولی ازگرسنگی می میرد.
باکول
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است