دیروز افغانستان آینه تمام قد امروز است و اگر بسیج مردمی در هراس از تجاوز شکل گرفت اینک کشور احاطه در تروریسم و در سکوت رهبران جهادی مورد اشغال امریکاست و سران حکومت، دست نشانده کاخ سفید | ||||
تاریخ انتشار: ۱۹:۴۶ ۱۳۹۶/۱۰/۶ | کد خبر: 143815 | منبع: | پرینت |
به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)،سی و هشت سال پس از تجاوز شوروی در شش دی 1357 همچنان که جنگ با ابعاد بزرگتری ماندگار شد، تغییرات سیاسی گسترده ای در کشور، منطقه و جهان رخ داد، روسیه شکست خورده که سال هاست از حضور در خاورمیانه باز ماند دگرباره خواهان بازپس گیری افغانستان از دشمن دیرینه خود، امریکاست.
هرچند شکست شوروی توسط خیزش های مردمی در ظهور رهبرانی از قومیت های مختلف را معطوف به کمک های غرب بخصوص امریکا با همکاری پاکستان عنوان می کنند اما هیچ کشوری بدون نیروی درونی با سلاح خارجی به پیروزی نمی رسد که نمونه آن، پیروی مجاهدین و خروج ارتش سرخ است و شکست امریکا در ویتنام.
جهاد اسلام خواهی و استقلال طلبی توسط رهبرانی وارد جنگ های داخلی شد که تهی از دوراندیشی سیاسی بودند و مهم ترین عامل آن، قوم گرایی بر اساس منافع شخصی و امتیازخواهی از قدرت های خارجی بوده است.
از جانب دیگر، شکست شوروی نقش مهمی در پایان جنگ سرد و به عبارتی پیروزی امریکا داشت و برهمین اساس، شوروی در آخرین نفس های حضور در کشور با توزیع سلاح های بیشمار در نقاط مختلف تخم فتنه و جنگ های داخلی را کاشت، انتقامی برای شکست!
و اگرچه امریکا برای جلوگیری از دست یابی شوروی به آب های گرم و کل خاورمیانه، افراط گرایان کشورهای مختلف را از طریق خاک پاکستان به افغانستان سرازیر کرد که از دل آن طالبان برخواست اما هدفی بس بزرگ تر داشت و آن تصاحت کشور برای ایجاد پایگاه و مقابله با رقبای منطقه ای بود، افغانستانی که با تاوان مرگ بیش از یک میلیون و آوارگی پنج میلیون تن دیگر قدرتی به مانند شوروی را شکست داد، پس از فجایع بیشمار دیگر به اشغال امریکا درآمد.
از سوی دیگر، افغانستانِ پس از ششم جدی 1357 از یک کشور گمنام به صدر اخبار و توجه جهانی بدل شده است و نشان داد که هرچند اشغال آن آسان می باشد اما ماندگاری و مقابله با خیزش های مردمی حتی برای ابرقدرتی چون شوروی کاری است ناممکن.
اما نکته قابل تامل، عدم سیاست مداری در میان رهبران جهادی بوده و هست، رهبرانی که از دل مردم و در تجاوز شوروی تبدیل به قهرمانان جنگ برای مردم شدند و برخوردار از مشروعیت سیاسی و اجتماعی اما پس از جنگ و شکست دادن دشمن، در بی هدفی، عدم سیاستمداری و دانش حکومت داری با قوم گرایی، کابل را بدل به ویرانه کردند و زمینه ظهور طالبان را محیا.
دیروز افغانستان آینه تمام قد امروز و آینده می باشد زیرا اگر هراس از اشغال کشور سبب جنگ و کشتار شد و بسیج مردمی برای رهایی از تجاوز شکل گرفت، اینک در سکوت رهبران جهادی، افغانستان مورد تجاوز و اشغال امریکاست و حکومت و سران آن، دست نشانده بیش از سوی کاخ سفید نیستند.
شوروی با ارتش سرخ شکست خورد و برای سال ها از مناسبات سیاسی منطقه و بخصوص افغانستان حذف اما با تغییرات گسترده سیاسی جهان، دگر باره با نام جدیدِ روسیه اما با ادعاهای واهی و سیاست نرم در پی مداخلات سیاسی داخلی می باشد به طوری که جنگ افغانستان، جنگ نیابتی روسیه و امریکاست و دیگر رقبای منطقه ای.
ششم جدی هیچ گاه برای افغانستان پایان نیافت و کشوری که روزی قربانی کمونیسم شوروی بود، اکنون نیز درگیر با گروه های افراط گر و سیاست شوم امریکاست با حکومتی مملو از رهبران خیانت پیشه و محتاج امتیازهای خارجی.
کد (18)
>>> متاسفانه 38 سال نه حتا از تاریخ تاسیس افغانستان ملت واجتماع کشور همین تجربه های تلخ را پشت سر می گزارند .نه متجاوزین ونه ملت ورهبران سیاسی ما ازآن انتباه می گیرند .اینبار نوبت آمریکا است .فکرمیکردم این کشور بافرهنگ اقتصاد ونظام اداری وامنیتی قوی میتواند افغانستان رابه جاده ترقی وتعالی خواهدرساند .البته نمیتوان همه تقصیررابه گردن این و آن گذاشت.بازهم متاسفانه آمریکا هم به درد شوروی سابق مبتلا شده.زیراشوروی ها برعلاوه افغانستان به آب های گرم چشم دوخته بود.آمریکای هاهم به آسیایی میانه .دنیا فعلاً کاملاً تغیریافته وضعیت مجاهدین وشوروی سابق کاملاً متفاوت است.بااین تخته خیز که درحال غرق شدن است نمیتوان جمپ گرفت .بایدافغانستان ازهرلحاظ تقویه وبه شکل یک کشور عرض اندام کند .لااقل یک میلیون مهاجر ازآسیایی داشته باشد درغیر مثل پروژه داعش سوریه محکوم به فنا است
>>> فر ق بین اشغال روس و امریکا یک سا ن است هچ فر ق ندارد
روس خو باز یک چند کاری های به نفع افغا نستا ن نمود
>>> رهبران جهادی فعلامصروف بسترپهن کردن برای امریکا و
متحدانش هستند جهاد ومجاهدبودن یادشان رفته وحراس
دارندکه مباداچوکی وقدرت ازدستشان برود حاضرندبخاطر
ماندن درقدرت هرکاری بکنندحتا دلالالی
>>> ایکاش افغانستان امروز یک کشور مستعقل می بود .
در موجودیت قوای تقریباً چهل کشور خارجی گرفتن نام مجاهدین جای بسیار شرم و خجالت است .کشور توسط سفرای کشورهای غیراسلامی اداره و رهبری میشود .در حکومت اسلامی که همه از اسلام و جهاد حرف میزنند،
کلیسا در کشور اعمار میشود ، هزاران نفر به دین عیسویت پیوستند ولی شما از جهاد حرف میزنید.
ف -ا از شهر فرانکفورت جرمنی
>>> اخوانی ها سیاست مدار شده نمی تواند
>>> كسا نيكه با قبا له جعلى انگيسى
خود را با نيا كا ن هندو تحميل كرده اند اين را بدا نند كه بار ها ابن قباله شما پا ر ه شد ه و خو ا هد شد . يا اينكه به مد نيت تن مى د هيد و به فر هنگ عد الت داورى و همد يگر پذ يرى تن مى د هيد
و يا با همين ز ند ه گىً ذ لت و د هشت ، ترور و بر ده گىً ، پا كستان ، عر ب ، رو سيه ادا مه خو ا هد داديد
٧. اين كشور خا نه همه اقوام با هم بر ا بر و بر ا در است
و اگر مسله بو مى بودن با شد
تا جيك ها بو مى تر ين مردم
و صا د ق تر ين مردم در د فاع از ين كشور اند
>>> جناب مجیب الله لطیفی :
نخست داودخان همان طوریکه نامردانه به نان ونمک دولت بچه کاکای خود ظاهر شاه خیانت نموده و علیه وی کودتا نموده ووی را سرنگون کرد،قوم وقبیله اش در رأس حفیظالله امین سفاک وباند خونخورش که خود را بنام کمونیست ها در حزب به اشاره استعمار جاه زده بودند سرنگون گردید.
با اسناد تاریخی که افشا شده این همه پروژه سیاه بود که منطقه باید میدان جنگ شود وجنگ سالاران وبنیادگرایان کور مذهبی قدرت را بگیرند که رهبران آنها بار بار که تصویر های صوتی وجود دارد همراهی آمریکایی ها وریس جمهور ریگن ملاقات نموده اند.
شما میگویید مردم دانا شده اند، این چگونه دانایی است که دولت دست نشانده ومزدور استعمار آمریکایی را قبول نموده وروز صد ها نفر بمانند گوسفندان بقتل میرسند اما مردم خاموش اند،در حالیکه اعضای پارلمان وزیر امنیت پیشین خود اقرار میکنند که این دولت بمردم خیانت میکنند وبا جنایتکاران ،طالبان وداعشان دست دارند،گفتار همایون همایون ,ظاهر قدیر،لالی ودیگرانش بیانگر این مدعاست.
طالبان بماننددیگر گروپهای دهشتگر تروریستی زاده ارتجاع بوده که غنی وکرزی جز آنهاست،کرزی در زمان طالبان در پاکستان مسیول مالی طالبان بود.ومطابق هدایات سی آی ای وای اس،ای پاکستان عمل مینمود واز آنها جیره میگرفت. وتا الحال به همان وظایف خویش در پیش پرده ویا در پشت صحنه مصروف پاهبوسی ارتجاع جهانی اند.
قیام عمومی بخاطر نجات همه ضرور ولازمیست،دیگر راهی وجود ندارد.ورنه هرروز مردم بمانند حیوانات بی زبان جوقه جوقه به طرف نابودی میروند،
>>> از نوشته های اخبار جراید رادیو درسال های 59 الی 68
6 ثور مرحله تکاملی انقلاب ثور است اگر کمک های به موقع اتحاد شوروی نمیبود حالا افغانستان درنقشه جهان وجود نداشت
>>> جهاد جهاد نبود زیرا کشتار وویرانی بیشماری در پی داشت وتاهنوز ادامه دارد. تحرکات بیسنجش مجاهدین بود که سبب ورود قوای بیگانه شد. مجاهدین بخاطر همه این کارهای بیهوده شان ازملت معذرت خواهی نمایند ودیگر نام ازجهاد نبرند وباعث فریبکاری ودروغگویی شان هرکدام به اشد مجازات محکوم گردند
>>> AZADI
ملا عمر به رييس جمهور امريكا چيلنج داده بود كه بيا بجاى حمله به كشور ما در قبرستان من و تو كشتى ميگيريم هر كسي برد فاتح جنگ همان است
حال قهرمان كمونيست هم همان خرگري را تكرار ميكند .
>>> لطیف پدرام:
هم اکنون که در چند قدمی ی یک تهاجم بزرگ و ویرانگر سازمان یافته از سوی دژخیمان قرار داریم، هیچ چیزی مهم تر از بازخوانی و اثبات هویت ما در برگه ی شناسایی یا به زبان دیگر تذکره ی الکترونیکی نیست.
هویت ما حافظه ی جمعی، فرهنگی و تاریخی ی ما است. خراسانی بودن تنها جغرافیای سیاسی ودیوار های سنگ و خاک و آهن نیست. اشک ها، لبخندها، شکست ها، پیروزی ها، شعر ها و سرود هایی است که می توانیم آن ها را در رویا های مان باز تولید کنیم. حافظه ی فرهنگی یگانه، خواب دیدن به زبان مادری نیز است. به بیان دیگر شب ها با چه زبانی خواب می بینم و خواب هایم را تعبیر می کنم. حقیقت این است که واژه ی "افغان"برای من بیگانه است و هیچ همدلی ی عاشقانه یی با آن ندارم، اما وقتی که این بیت را می خوانم:
بگذر ای باد دل افروز خراسانی
بر یکی مانده به یمگان دره زندانی
دل پر اندوه تر از نار پر از دانه
تن گدازنده تر از نال زمستانی
گشته چون برگ خزانی زغمی غربت
آن رخ روشن چون لاله ی نعمانی…
تمام گذشته و امروز من همزمان و هم سطح بر روی پیش خوانی قرار می گیرد و"زخم هزار خاطره بیدار می شود".
در این روز های آشفتگی و آشوب این هویت، این خاطره، این گذشته، این امروز، این زبان فاخر فارسی تمامی ی هم و غم من است. هم اکنون که در چند قدمی ی یک تهاجم بزرگ و ویرانگر سازمان یافته از سوی دژخیمان قرار داریم، هیچ چیزی مهم تر از بازخوانی و اثبات هویت ما در برگه ی شناسایی یا به زبان دیگر تذکره ی الکترونیکی نیست. از آن هایی که سال هاست بر سفره ی رنگین زبان و فرهنگ ما نشسته اند و پیل وار خود را فربه کرده اند و قدرت و ثروت اندوخته اند، می خواهم آشکارا با نوشتن اسم و رسم خود و حضور در رسانه ها، در صف دادخواهانی که در برابر درج واژه ی افغان(پشتون) به جای همه ی هویت ها و تبار ها ایستادگی می کنند، قرار بگیرند و عدالت و حقیقت را پاسداری نمایند.
اگر در این میدان دادخواهی در کنار ما ایستاد نمی شوند، از ما طلب یاری و همکاری نداشته باشند، که منافع جمعی و دفاع از هویت و میراث نیاکان، گرامی تر و ارجمند تر از هر چیز دیگری است
>>> عطا صفوی
هم میهنان رسالتمند ؛توجه داشته باشید...!!
---------------------------------------
قبلآ هم گفته ایم وبار دیگر تکرار میکینم که این بازی بدون قواعدی را که ارگ - باسپیدار و سپیدار علیه فرمانداربلخ به راه انداخته است ، معلوم میگردد که یک بازی خیلی پیچیده وبی انجام بنظر میخورد ، ولی بدبختانه هرچه که باشد سناریوی این بازی خطرناک جنایتکارانه قبلا تعین شده است ویک هدف مشخص را تعقیب میکنند : فقط من وشما را مصروف وضعیت ناهنجار امنیتی در ترس ، حشت ودهشت نگه میدارند، تا از اینطریق زمینه تحمیل شناسنامه " افغانی " (هویت جعلی) را مهیا کنند . بنآ بهتر است از این صف آرایی بیهوده که معلوم نیست که عاقبت اش چه خواهد بود اندکی بکاهید ، ومصروف صف آرای بخاطر بقیای "هویت" وعزت اصیل تاریخی خویش گردید ، تا درنزد تاریخ ونسل امروز فردا محکوم نشویم . اگر شخصی ویا فردی را حذف نمایند ، قطعآ آسمان به زمین نمی افتد ، ولی اگر هویت شما را حذف نمایند، بدین معناست که " انسان" بودن شما را حذف کرده اند ونابود تان کرده اند ( جسم بی روح ) ، زیرا گوهر انسان همان هویت اوست.
>>> چون این وطن برنامه ندارد وهر روز آن شش جدی و هفت ثور خونین میباشد .
زره
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است