همگان علاقمند مطالعه ی تاریخ اند و من علاقمند مطالعه ی نقطه عطف های تاریخ. نقطه عطف زمان بیاد ماندنی حیات و فعالیت آدمی است که مسیر زندگی اش را عوض می کند و این نقطه به سادگی و آسان نیز بدست نمی آید. ریسک پذیری بالا، شهامت منحصر به فرد و خلاف مسیر موج حرکت کردن می خواهد تا کسی به یک نقطه عطف بیاد ماندنی در زندگی اش برسد.

افراد، گروه ها و حتی کشورها در تاریخ حیات خویش نقطه عطف هایی را تجربه می کنند که از نظر پیروزی و شکست هرگز فراموش شان نمی شود. اولین نقطه عطف در زندگی هر کسی خواه به شکست اش منجر شده باشد و یا به پیروزی اش درس مهمی برای تعیین و تثبیت نحوه ی برخورد او با حوادث و قضایا بعدی شده می تواند.

هر کسی در هر جایی و هر رشته و مسلکی در حد شعاع و جایگاه اجتماعی اش این نقاط را دارد اما چون شخصیت های سیاسی سر و کار شان به سرنوشت جامعه و مردم است نقطه عطف های زندگی شان مورد توجه و مطالعه همگانی قرار می گیرد. من شاهد نقطه عطف های فراوان در تاریخ تحولات سرزمین خود و شخصیت های سرشناس آن بوده ام که هرکدام در حافظه ام محفوظ و مضبوط است اما امروز یک نقطه عطف محکم در تاریخ پانزده سال پسین کشور و همینگونه در بستر تنش پیش آمده اخیر بین ارگ و محور بلخ شاهد بودم.

والی بلخ با گذار موفق از حالت هیجانی و پر اضطراب توطیه برکناری اش امروز به دفتر کار خود سرزد و با منطق استوار، مشروعیت بالا و شهامت ویژه نشان داد که حکومت مرکزی در مواجهه با او در حال کم آوردن است. برای اولین بار نشان داد که فرمان های یک جانبه از مرکز در برابر مشروعیت مردمی کارایی چندانی ندارد و نشان داد اگر کسی با ثبات قدم روی حق اش بایستد طرف جز زانو زدن راهی ندارد.

از موضع خیلی قوی و متفاوت به گذشته طوری ظاهر شد که قوه چانه زنی حریف را نیز به چالش گرفت و ممکن است با این شیوه بتوان آن را فرسود و از پای انداخت زیرا در صحبت های نور ولایت بلخ جزیی از یک پاراگراف طولانی مطالبات قبلا توافق شده مانند توافقنامه ی سیاسی تشکیل حکومت وحدت ملی بود. می توان این رقابت را یک بازی آموزنده ی سیاسی برای کسانیکه علاقمند بازیگری در میدان سیاست اند نیز تلقی کرد با این حال اما راه حل تنش پیش آمده به نظر من چیزی جز ادامه ی کار نور به حیث والی بلخ تا پایان عمر حکومت وحدت ملی بوده نمی تواند.

برنا صالحی

>>>   Salam
من هم شخص را اينجا مخاطب قرار داده ام . عدالتخواهى قوم پرستى نيست ، قوم پرستى آن است كه قوم خود را بر تر از ديگر اقوام بدانى و حق حكمراوايى را تنها حق قوم خود . يك قوم سه سده است كشور را حق خود مى داند ، نام كشور ،،پول ، درفش ، سرود ملى ، تمام واژه هاى رسمى و نامگذارى ها ووووووو را فقط به خود اختصاص داده است و اكنون مى خواهند نام اوغان را هم بر همه به زور تحميل كنند !
ما كى مى گويم ما همه مساوى ايم و برابر !

>>>   عطا مطابق فرمان رايس جمهور مستعفي كرديده و زود تَر إز ورطه خودرا نجات زهد وكر نه ....

>>>   در ....اش جوب رفت! ارگ ویک لگه وبوگه! قهرمان کاغذی مثل شهنامه واری

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است