تاریخ انتشار: ۰۹:۳۱ ۱۳۹۶/۱۰/۱۲ | کد خبر: 144087 | منبع: | پرینت |
برخى ها تلاش هاى سادات را براى نوشتن نام آنها در تذكره هاى برقى نوعى قوم گرايى دانسته و آن را محكوم مى دانند. در پاسخ اين عده بايد گفت: اگر قوم گرايى به معناى تمايل قلبى به قوم خود است يک مساله ى طبيعى است و از جانب خداوند در نهاد هر فردى نهاده شده است و هيچگاه محكوم نمى باشد زيرا انسان پسر خود را از پسر برادر خود بیشتر دوست دارد و برادر خود را از عموى خود و همين طور بالاتر و بالاتر تا كشور خود را از كشورهاى ديگر بيشتر دوست دارد.
اين يک مساله طبيعى و منطقى است و اگر قومگرايى را به معناى برترى قومى و تفوق نژادى معنا كنيم اين قوم گرايى خلاف منطق و خرد انسانى و مخالف آموزه هاى دينى و مذهبى است و بر ضد تامين عدالت است. روح دين و عدالت حكم مى كند كه اگر پسرت كه بى شک دوست اش دارى روى موضوعى با بيگانه اى كه او را نمى شناسى دعوایشان شد و حق از بيگانه بود و تو هم در مقام داورى بايد به ضرر پسر و نفع بيگانه حكم كنى. گرايش قلبى به جانب قوم و كشور و غيره ممنوع و مذموم نمى باشد بلكه گرايش عملى بدون درنظرداشت عدالت محكوم است.
برخى هم مى گويند: چون سادات از نژاد عرب است پس بايد در تذكره هاى برقى خود را عرب بنويسند و شعار سادات سادات معنا ندارد. در جواب اينها بايد گفت: اگر نژاد را بالا ببريم همه به يک نژاد كه از نسل آدم و حوا هستند مى رسند ولى روى عوامل خاصى نژادهاى بعدى نيز پديد آمدند اما در طول نژاد اقوامى ظهور كرده اند و روى همين دليل قوميت هاى زيادى در جهان وجود دارند. گاهى عده اى از يک نژاد و تبار روى دلايلى به نام خاصى خوانده مى شوند و با گذشت زمان تبديل به قوم خاصى مى گردند. مثلا تركمن، قزاق، قيرقيز، ازبک و غيره همه از تبار و نژاد ترک اند ولى هر كدام روى مناسبت هايى به اين نام ها خوانده شده و به مرور سنين و قرون به يک قوم مستقل تبديل شده اند. سادات هم هر چند از تيره و نژاد عرب اند اما 1400 سال است كه به نام سيد ياد مى شوند و همين طول قرون آنها را به قوميتى مستقل تبديل كرده است و اين قوميت قابل كتمان و تغيير نمى باشد.
جاوید
>>> باید روی این موضوع توجه شود و هیچ سیدی آماده نیست که قوم خود را تاجیک پشتون هزاره ازبیک و حتی عرب بنامد. امید است که درین موضوع دادخوهی صورت گیرد و سادات مانند اقوام دیگر هویت خویش را داشته باشد.
سید امرالله
>>> پرسش ساده آدم خان يوسـفزي - پـشاور، پاكسـتان:
1- "سوال اينجا است كه آيا كلمه “افغان” براي هويت ملي يك كلمه توانا و مناسب مي باشد؟
2- آيا كلمه “افغان” در بين اتباع افغآن استان باعث وحدت شده مي تواند؟
پاسخ ساده آدم خان يوسـفزي - پـشاور، پاكسـتان:
1- لغت "افغان" حيثيت وعزت ملى بخود نگرفت٬ نه مى گيرد و نخواهد گرفت": نقل قول آدم خان يوسف زى !
2- پختونها به هركسيكه به فارسي حرف بزند كلمه پارسيوان (پارسي زبان) را به كار مي برند كه شايد در حقيقت او يك فرد هزاره و ازبك، تاجيك، پشتون و يا هم بلوچ باشد. اين بخاطري است كه پارسيوان يا فارسي زبان يك هويت زباني مي باشد نه هويت قومي يا قبيلوي.
اگر چه آدم خان يوسف زى پشتون است
ولى بدلم گپ زد براى ام عزيز است
همين که پيشوند افغان ازستان ما دور شد
همبستگى ميان شروندان زورشد
صفتهاى حاکمان پشتون و يا “افغان”= جعل واقعیت، دروغ هاى پى درپى، نيرنگ، فريب، چال، بازى دادن، جهل و در جهل نگاشتن مردم شريف پشتون، شادى بازى فرهنگى، تخريب، ويرانى، آوارکردن آبادى ها، کشت نفرت، جنگ انداختن بين ملتها، سوزاندن کتاب ، تاخت وتاز، کشتن حيوانات،ريش کن جنگلها، کاريدن نباتات براى مواد، کاشت نباتات براى مواد مخدر، آزار دادن، زنستيزى، غارت زمينهاى غيرپشتون، خاک و و طنفروشى و نسل کشى!
تغيرنام افغانستان ارمان است
تا که نام افغان است ملک درفغان است
تا که افغانستان است نام اش بطلان است
>>> آقای جاوید! عنوان خبرنامه یاتحلیل نامه تان بجای واو اما قراردهید: "تثبیت حق آری، اما قومگرایی نه" لطفا دقت کنید.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است